جدیدترین مطالب فارسی

دانلود عکس و فیلم، دانلود آهنگ جدید، دانلود بازی، مطالب تفریحی جذاب، استخدام، دانلود مداحی

جدیدترین مطالب فارسی

دانلود عکس و فیلم، دانلود آهنگ جدید، دانلود بازی، مطالب تفریحی جذاب، استخدام، دانلود مداحی

فرقه‌ها و لباس جدید پادشاه



 
دو نفر شیاد به قصد کلاهبرداری به سراغ پادشاه می‌روند و به او می‌گویند خیاط‌اند و قادرند لباسی جادویی برایش بدوزند که در تمام دنیا فقط او داشته باشد. خلاصه آنقدر از محاسن و اثرات لباس برای پادشاه تعریف کردند تا او را متقاعد کنند که لباس را بدوزند. مدتها گذشت و این دو نفر پول کلانی را از پادشاه بابت دوختن لباس جادویی ‌گرفتند. پادشاه هر روز با کنجکاوی بسیار به سراغ آنها در کارگاهشان می‌رفت تا شاهد پیشرفت کار باشد. اما با کمال تعجب می‌دید که آن دو نفر فقط مشغول خورد و نوش و استراحت هستند و خبری از لباس نیست. بالاخره صبر پادشاه لبریز شد و روزی فریاد برآورد که «لباس من کجاست؟» آن دو نفر نیز در کمال زرنگی، طوری که خود پادشاه هم بیشتر تحریک شود آهسته در گوشش گفتند: «قربان مگر قبلاً به شما نگفته بودیم؟!»
پادشاه با تعجبی مضاعف گفت: «نه! چه چیزی را؟!»
گفتند: «قربان این لباس را افراد حرامزاده نمی‌توانند ببینند. فقط کسانی می‌توانند این لباس جادویی را ببینند که حلال‌زاده باشند.» پادشاه که دوزاری‌اش افتاده بود از ترس آبرویش سکوت کرد و راهش را کشید و رفت.
روز جشن، پادشاه ساده‌دل به خیال اینکه لباسی جادویی بر تن دارد لخت و عریان در منظر اهالی شهر ظاهر شد. اما از ترس حرامزادگی! کسی را یارای آن نبود که دم بر آورد و بر برهنگی پادشاه بخندد. تا آنکه کودکی شوخ و بازیگوش بر این همه حماقت و ساده‌لوحی شورید و فریادی از سر خلوص کودکی برآورد که: «چرا پادشاه لخت است؟» و با این نخستین جرقه، انفجار خنده و تمسخری بود که پادشاه را به هوا فرستاد. جمعیت که تا آن لحظه از ترس، دَم برنمی‌‌آوردند به خود جرات دادند و به وضع موجود خندیدند.
سالها از نوشتن این داستان می‌گذرد اما هنوز هم کسانی در سراسر دنیا پیدا می‌شوند که وعده لباس‌هایی جادویی، دنیایی ماورایی، ثروتی کلان و دانشی رمزی را به ساده لوحان می‌دهند؛ بی‌آنکه صلاحیتی داشته باشند و یا حتی بتوانند به بخشی از وعده‌های خود عمل کنند. آنها همچون دو خیاط داستانِ لباسِ پادشاه، علاوه بر آنکه زبانی چرب و فریبنده دارند که به راحتی مردم را فریب می‌دهد از یک حربه مهم دیگر نیز برای ساکت کردن معترضین استفاده می‌کنند، تهدیدی که حق هر گونه اعتراض را از معترضین می‌ستاند و آنها از ترس حرامزاده شدن تن به فریب بیشتر و بیشتر این خیاطان جادویی می‌دهند. این داستان تمام آن چیزی است که ما در مورد فرقه‌ها می‌خواهیم بگوییم؛ آمیزه‌ای از فریب، تهدید، دروغ و خیانت.

توضیح پژوهشگران درباره یک رفتار خودخواهانه در کودکان

محققان آمریکایی در آزمایش‌هایی که بر روی کودکان انجام دادند، به یک رفتار خودخواهانه در آنها پی بردند و آن این که اگر کودکان احساس کنند تحت یک شرایط، چیزی بدست نمی‌آورند، می‌خواهند که دیگری نیز دست خالی بماند.

به گزارش ایسنا ،بر اساس نتیجه یک پژوهش آمریکایی، کودکان اگر بدانند که طرف مقابلشان بیشتر از آن‌ها دریافت می‌کند، از روی لجاجت و یک دندگی چیزی را با آن‌ها تقسیم نمی‌کنند و حاضرند به همین خاطر سهم خود را هم نادیده بگیرند. نتایج تحقیق آن‌ها در نشریه علمی Biology Letters منتشر شده است.

به نظر می‌رسد که این رفتار آدمی با یک اصل در تناقض باشد و آن اینکه انسان‌ها نسبت به حیوانات بیشتر تمایل به همکاری دارند. اما باید دانست که انسان‌ها شرایط ناعادلانه را رد می‌کنند؛ مخصوصا زمانی که حس کنند مورد تبعیض قرار دارند. آن‌ها برای اینکه مانع از این تبعیض شوند حتی حاضرند که از سهم خود چشم‌پوشی کنند تا دیگران هم چیزی بدست نیاورند.

تحقیقات پیشین نیز نشان می‌دهند انسان‌ها در سن چهار سالگی نیز این رفتار را دارند. این رفتار در حیوانات هم دیده می‌شود. دانشمندان معتقدند که دلیل آن در حیوانات سرخوردگی است، اما دلیل این رفتار در انسان‌ها بیشتر لجاجت و یکدندگی است.

دانشمندان دانشگاه ییل در آمریکا این تحقیق را هم بر روی کودکان و هم بر روی بزرگسالان انجام داده‌اند. بر خلاف کودکان، بزرگسالان کمتر تمایل به یک رفتار خودخواهانه داشتند. آن‌ها سریع‌تر از کودکان راضی می‌شدند و با این امر که طرف مقابل بیشتر از آن‌ها کسب کند، مشکلی نداشتند.

 

دانشمندان گمان می‌کنند که دلیل این رفتار آن است که آن‌ها نمی‌خواهند در جامعه وجهه بدی از خود نشان دهند و قصد دارند که طبق نرم‌های جامعه عمل کنند.

 

محققان دانشگاه ییل در عین حال پیشنهاد می‌کنند در این مورد بیشتر بررسی شود که کودکان از چه سنی به بعد کمتر رفتار خودخواهانه از خود نشان می‌دهند.

از این همه رخوت و سستی و توقع بسیار شرمساریم- به بهانه ولادت حضرت رسول(ص) و امام جعفر صادق(ع)

 

 

سالروز ولادت حضرت محمد(ص) پیامبر رحمت و مهربانی همچنین سلاله عالم و با تقوایش،  حضرت امام صادق بر مسلمین و بل همه ی آدمیان جهان مبارک!

 

از بس در این ولادت ها زیاده روی می شود و حاشیه جای متن را می گیرد و فقط به خال و لب و ابروی معصومین توجه می کنند؛ رغبتی برای مناسبتی نوشتن ندارم. در فضای غبار آلود و گنگ، نوشتن بی فایده است.

 

وقتی می بینم ائمه شیعه که برای همه ی مسلمین با هر گرایش فکری و فرقه ای مورد احترام اند و از آنان به نیکی یاد می شود؛ در تملک و انحصار یک گروه کوچک از شیعیان در می آید و سندش را به نام خودشان می زنند و در شلوغ کردن تا آنجا پیش می روند که آنان را برتر از همه ی انبیاء دانسته، مقام ربوبی برای شان قائل می شوند و "غلو" را در حد اعلا عملی می کنند و ... نا امید می شوم!!!

 

دوستان! اصلاً کی گفته این بزرگان،  امامانِ بخشی از مسلمین (به نام شیعیان) هستند در حالی که اکثریت مسلمین به علم، تقوا و ابرار بودنشان معترف اند؟؟ چه کسی سند مالکیت این علمای ابرار و بی همتا را به این گروه داده است؟

 

به خود و عامه ی مردم مراجعه کردم، دیدم اطلاعاتمان از امام صادق بسیار بیشتر ازحضرت رسول(ص) است. مشاهده کردم رسولی که در حقش گفته شده "لولاک لما خلقت الافلاک" را کمتر از بزرگان شیعه می شناسیم و در موردش سخن می گوییم و از کلام و سیره و سیرتش بهره می بریم . دیدم در ایام ولادتش که مقارن با ولادت امام صادق است از سلاله اش بیشتر می گوییم و ... لذا خجالت کشیدم و از این کوتاهی، عذر خواه!

 

خواستم بنویسم:

"ای رسول رحمت، از این همه کوتاهی شرمساریم! "

 

 

 

آزمایشات درس سوم

1-قند

وسایل لازم قند ذره بین پارچه سنگ یا چکش

ابتدا قند ها را روی پارچه می گذاریم بعد با سنگ به آن ضربه میزنیم تا کاملا خرد شود.بعد پارچه را خالی می کنیم و بعد با ذره بین مشاهده می کنیم میبینیم باز هم ذراتی روی پارچه مانده است ذرات بسیار ریزی که به آن ها اتم  می گویند.

2-بخار هوا

می خواهیم بخار موجود در هوای اتاق را ببینیم در یک پارچ فلزی مقداری آب یخ میریزیم بد ملاحظه می شود که بعد از چند ساعت قطره های آب به پارچ چسبیده اند.به این عمل میعان گفته میشود.(تبدیل گاز به مایع)

در عمل گلاب گیری ابتدا به کمک حرارت اسانس گل را تبخیر کرده و سپس با سرمایی که از جریان آب بدست می اید آن را مایع می کنند.

3-گلوله های خمیری

ابتدا با خمیر بازی چند گلوله درست کردیم بعد در آن ها یا خالی یا جسم رسانا یا نارسانا قرار دادیم بعد با مشاهده ی غیر مستقیم(خلال دندان)حدس زدیم چیه بعد بازش کردیم و با مشاهده ی مستقیم دیدیم.

4-رسانا و نارسانایی

اول یک مدار درست کردیم(بلدید که؟)بعد چیز هایی مثل کربن و میخ و مس و قند گذاشتیم تو مدار تا ببینیم کدام رساناست و کدوم نارسانا

5-چکش خواری

انجام ندادیم ولی من میگم

روی کربن(زغال) گوگرد یک تکه سیم مسی و یک میخ آهنی با چکش ضربه زدیم و دیدیم که فلزات چکش خوارند یعنی مثل کربن نمی شکنند.

6-آزمایش گاهی که تنبیه شدیم و نرفتیم

1)میزان تراکم پذیری در گاز ها بیشتر ز مایعات و در مایعات بیشتر از جامدات است زیرا وقتی هوای محبوس داخل سرنگ را با نیروی خارجی مورد فشار قرار دهیم پیستون سرنگ شروع به حرکت خواهد کرد ولی در آزمایش مشابه آب این تراکم پذیری کمتر اصلا مشاهده نمی شود.در نتیجه

تراکم پذیری در مواد به صورت زیر است

جمد(مایع((گاز

2)اندازه گیری جرم هوا

ابتدا توپ پر باد را با ترازوی دیجیتال اندازه میگیریم(جرم اولیه)سپس باد توپ را خالی کرده و جرم توپ خالی را اندازه می گیریم (جرم توپ خالی از باد)در مرحله ی اخر اختلاف این دو را بدست می اوریم.دلتاM=-

نشان میدهد هوا از توپ خارج شده است.

7-بادکنک

اول داخل یک بطری آب سرد ریختیم بعد سر یک بادکنک را محکم به آن بستیم بعد روی آن آب داغ ریختیم که باعث تبخیر آب داخل بادکنک شه بعد بخار داخل بادکنک بادکنک را باد می کنه.

8-میزان انقباض و انبساط در مواد

انبساط و انقباض در جامدات

اول یک گوی و حلقه داریم که از هم رد میشن بعد به گوی گرما میدیم انبساط یک میلی متری پیدا می کنه ودیگه رد نمیشن بعد دوباره زیر آب سرد می گیریم به حالت اولش بر می گرده.

یک ترموستات داشتیم که یک طرفش آهنی و یک طرفش مسی بود اول مس پایین و آهن بالا با وسیله ی بونز استوانه بونز رو بر میگردونیم بعد روشنش می کنیم نباید زرد بسوزه یعنی پر مصرفی اگه زرد باشه بعد می بینیم که به طرف مس خم میشه به طرف پایین حالا جابه جا می کنیم آهن  پایین مس بالا حالا به طرف مس خم میشه به دلیل اینکه مس رسانای جریان بهتری از گرما و برقه نسبت به آهن

انبساط وانقباض در مایع ها و گاز ها

مای ها

مثل آزمایش بادکنک ها انجام میدیم برای مایع ها وقتی انبساط پیدا می کنند تبدیل به گاز میشن وبطری رو پر میکنن و برای انقباض هم گرما رو ازش میگیریم دوباره به حالت اول بر میگرده

گاز ها

وقتی آب بخار میشه میشه گاز دیگه به قول آقای بیا (قبول دارین) برای انبساطش وقتی همچنان گرما میدیم گاز دوباره تبخیر میشه و باد کنک رو پر می کنه اگه ادامه بدیم بادکنک می ترکه.و برای انقباض هم بیشتر از مایع طول می کشه چون اول میشه حالت اول گاز بعد آب درسته؟

با وجود کسانی مثل ناصری فر و هژبری که باعث پیشرفت ما میشین کسانی مثل ایکس و ایگرگ هم باعث نرفتنمون به آزمایش گاه میشن

فرهنگ ترکمن در روزنامه قانون (2)

فرهنگ عامه

باباغمبر، دوتارنواز افسانه‌ای

ترکمن‌ها براى موسیقی سنتی و باباغمبر[باباقمبر] که به‌عنوان پیر موسیقی آنان شناخته شده احترام خاصى قایل هستند. در زمان حاضر نیز هر هفته در روزهای سه‌شنبه و جمعه مردم براى زیارت به آرامگاه وی که در استان مرو واقع شده است، می‌روند. «شخصی به‌اسم غمبر، چوپان اسب حضرت علی بوده است که بعدها لقب «بابا» به وی داده می‌شود. غمبر اسب حضرت علی را می‌چرانده و به آن خیلی خوب رسیدگی می‌کرده، به همین دلیل حضرت علی او را دوست می‌داشته است. باباغمبر در طول چراندن اسب برای خود دوتاری ساخته بود. او با این دوتار آهنگى را می‌نواخت که در هنگام نواختن دوتار، اسب حضرت علی که به‌نام «دولدول» معروف بود، به آواز دوتار گوش فرامی‌داد و اشک از چشمان دولدول می‌ریخت و علف نمى‌خورد. به این دلیل «دولدول» روز به روز لاغر و لاغرتر می‌شد. حضرت علی متوجه لاغری اسب خود می‌شود. از باباغمبر پرس و جو می‌کند: «غمبر چرا  دولدول لاغر می‌شود؟» غمبر پاسخ می‌دهد: «من نمی‌دانم. بعد از این روزی حضرت علی پنهان از بابا غمبر، آنها را تعقیب و تماشا می‌کند.» غمبر آهسته آهسته از ساحل رودخانه می‌رفته و دوتار می‌نواخته است. دولدول نیز به آواز دوتار گوش فرامی‌داده و علف چریدن خود را قطع می‌کرده است. حضرت علی این واقعه را از نزدیک می‌بیند و به‌آهستگی به بابا غمبر نزدیک می‌شود. غمبر آمدن حضرت علی را احساس نمی‌کند. وقتى که خیلی به غمبر نزدیک می‌شود، او را به اسم صدا می‌زند، غمبر با دیدن حضرت علی، بسیار خجول از جای خود برمی‌خیزد و می‌دود و فریاد می‌زند که: «ای زمین بشکاف! مرا در خود فرو ببر!» غمبر به  آن فرو می‌رود. در این فرصت گوشه پرده دوتار وی به زمین افتاده بود. در این موقع حضرت علی از غمبر می‌پرسد: «تو  را کی خواهم دید؟» غمبر پاسخ می‌دهد: «در روز قیامت. در مکّه با تو دیدار خواهیم کرد». به این ترتیب بابا غمبر به‌طور زنده غایب می‌شود و در محلی که گوشه پرده دوتار غمبر افتاده است، درختی می‌روید که این درخت، درخت پسته بوده است. شباهت این درخت به گوشه پرده دوتار از همین جا سرچشمه می‌گیرد. و هر قسمت آن درخت را بکنی، آن قسمت برای گوشه پرده دوتار مناسب است.» محلی که در مرو است بنا به روایات تاریخی، در این محل مستقر نیست ولی به‌عنوان محل وقوع و محل بروز آن حادثه و به حرمت و عزّت باباغمبر در این محل دو گنبد بنا گردیده است که باخشى‌های ترکمن به این محل می‌آیند و آواز و ترانه می‌خوانند.

[ظاهراً این مطلب از اینجا گرفته شده است]

******

کریم قربان نفس، شاعری بدون مرز

کریم قربان نفس، شاعری نوپرداز، مترجمی توانا و روزنامه‌نگاری نکته‌سنج در 18 اکتبر سال 1929 میلادی در روستای ییلانلی از توابع بخش گوگ تپه ترکمنستان متولد شد. وی در سن هفت سالگی اولین شعرش را سرود و نخستین بار، شعر وی در روزنامه صدای کالخوزچی به چاپ رسید. در سال 1942 پس از ناکامی در عشق، شعر یاشلیق دراماسینی را سرود که درباره عشق شکست خورده‌اش می‌باشد. این شعر در بین مردم بیشتر با نام «منینگ یگیت وقتیم، سنینگ قیز وقتینگ» مشهور و از سروده‌های محبوب وی در بین جوانان است که در سال 1968 چاپ شد و به زبان‌های مختلفی ترجمه شد. کریم قربان نفس در دانشگاه آ.م.گورکی ترکمنستان موفق به اخذ لیسانس ادبیات شد و به‌خاطر برخورداری از درک عمیق سیاسی دو بار به نمایندگی مجلس انتخاب گردید. از جمله آثار او که در ایران به چاپ رسیده‌اند، می‌توان به کتاب‌های «فراغینگ قاشیندا» و «یورگ پایاماسی» اشاره کرد که هر دو به کوشش آقایان مراد دوردی قاضی و محمود عطاگزلی چاپ شده‌اند. همچنین در کتاب «ایمان ترکمن» که منتخبی از اشعار سه شاعر ترکمنستانی (کریم قربان نفس، بردی خدای‌نظر،  قربان نظر عزیز) است، می‌توان ترجمه 35 شعر از او را یافت. انتخاب و ترجمه این اشعار توسط آقای عبدالرحمن دیه‌جی به انجام رسیده که شایسته تقدیر است.

[باز به نظر می‌رسد این مطلب هم خلاصه‌ای از این باشد]

******

فرش ترکمن تنوعی شگفت‌انگیز از زندگی و تصاویر

قوم ترکمن بیش از هر کالایی به فرش‌های خود علاقه‌مند بوده و آنها را به شکل‌ها و اندازه‌های گوناگون می‌بافته‌اند تا نیازهای متنوع زندگی کوچ‌نشینی و نیمه‌کوچ‌نشینی را برآورد، نمادهای آن نوع زندگی را یادآوری کند و مایه شادی زندگی کوچ‌نشینی باشد.

زنان عشایر و از جمله ترکمن‌ها در انواع بافته‌ها چنان کاردان و مسلط بودند که با ساده‌ترین  ابزارها مجموعه متنوع و شگفت‌انگیزی را ایجاد می‌کردند که گاه، به‌ویژه هنگام عروسی، روی شتر و اسب به نمایش گذاشته می‌شد. در عین حال، همین فرش‌ها، هر اندازه با دقت و زیبا بافته شده بود، زیر دست و پا و در زندگی گذرا و ناپایدار و در عین حال پر غرور و حادثه ترکمن‌ها از بین می‌رفت. تاریخ قالی ترکمن انعکاسی از تاریخ این قوم است. همچنان‌که در مورد تاریخ هیچ قبیله‌ای نمی‌توان با اطمینان سخن گفت، بیان تاریخ قالی ترکمن نیز خالی از اشکال نیست الگوی کلی قالی ترکمن نشان از تحولات شدید ندارد، زیرا به‌صورت نقش‌های تکراری باقی مانده است. این نقش‌ها در ایران بیش از ششصد سال سابقه دارند و در بسیاری از مینیاتورهای قرن هفتم هجری به بعد منعکس شده‌اند. از آنجا که کهن‌ترین قالی به‌دست آمده جهان نیز دارای نقش‌های تکراری است، باید پذیرفت که نقش‌های ترکمنی در یک مرحله ابتدایی باقی مانده‌اند. تار و پود قالی‌های ترکمنی در بعضی از موارد از پشم است و آنها از پشم گوسفندان خود برای بافتن چنین فرش‌هایی استفاده می‌کنند. قالی ترکمن را زنان روی دار افقی و در درون چادر می‌بافند، در نتیجه بافت قطعات کوچک‌تر، رواج دارد. علاوه بر قالی، انواع دیگری از بافته‌های فرش و گلیم گونه نیز که عمدتاً کاربرد ویژه‌ای دارند، در مناطق ترکمن‌نشین تولید می‌گردد که از آن جمله می‌توان به خورجین، آلمالیق و اجاق باشی اشاره کرد. امروزه ترکمن‌ها، بیشتر به بافت پشتی قارچین مشغولند و تقریباً انواع دیگر بافته‌ها را به فراموشی سپرده‌اند و اغلب به بافت یک نوع قالیچه مشغولند. گاهی برخی بافنده‌ها از سر تفنن کیف‌هایی هم برای خانم‌ها می‌بافند. امروزه پلاس یا گلیم خیلی کم بافته شده و اجاق باشی یا آلمالیق دیگر بافته نمی‌شود.

بهترین بافته‌های قالی ترکمن مربوط به ایل تکه است. تعداد بافته‌های ایل تکه کمتر از بافته‌های دو طایفه یموت است، آتابای در کیفیت بافندگی پس از تکه قرار دارد و بیشترین حجم قالی را تولید می‌کند. جعفربای سپس از آتابای قرار دارد و تولید آن هم کمتر است. نوع گره قالی‌های ترکمنی هم ترکی و هم فارسی است. ایل تکه بیشتر از گره ترکی استفاده می‌کند، ولی در سایر مناطق گره فارسی هم استفاده می‌شود.

شیرازه متصل در قالی‌های ترکمنی به‌کار می‌رود و گلیم‌بافی فرش‌های آنها از نوع فارسی است. بیشتر قالی‌های ترکمن از نوع درشت بافت هستند ولی در ایل تکه که بیشتر از ابریشم استفاده می‌کنند، ریز‌‌بافتی تا حد رجشمار ۴۰ و ۵۰ دیده می‌شود. مهم‌ترین ویژگی فنی بافت قالی آنها تک پوده بودن قالی آنهاست (تک پود نازک) که به‌همراه قالیچه‌های بلوچ از بارزترین نمونه‌های این شیوه در این زمان هستند. به‌طور کلی می‌توان گفت فرش‌های ترکمن تخت بافت هستند. نقشه‌های ترکمنی اصیل همه تکراری هستند، یعنی از تکرار یک یا چند نقشمایه شکل می‌گیرند. اکثر نقوش قالی‌های ترکمنی از آنجایی که برگرفته از اشیای کاربردی خاص و یا نمونه‌های طبیعی مشخص هستند، لذا در اکثر موارد به همان نام، موسوم شده‌اند.

رنگ در فرش ترکمن محدود است. فرش ترکمن تنوع رنگ‌آمیزی فرش‌های دیگر نقاط ایران را ندارد. سابقاً پنج رنگ (سفید، سیاه، سبز تیره، لاکی تیره، و لاکی متمایل به زرد)، در فرش ترکمن‌های ایران به‌کار می‌رفت ولی هم‌اکنون با تلاش افرادی همچون نیاز جان نیازی این رنگ‌ها به عدد دوازده رسیده است تا فرش ترکمنی ایران بتواند گامی در راه پیشرفت بگذارد. رنگ‌هایی که او افزوده عبارتند از: طوسی، دارچینی، عبایی، قهوه‌ای روشن، قهوه‌ای تیره، طلایی، نخودی و آبی آسمانی، زیتونی، سرمه‌ای، سبز، مشکی، لاکی.

در زمان‌های قدیم بافت فرش‌های بزرگ گاهی تا چند ماه طول می‌کشید و دختران و زنان جوان از بافتن آن و از اینکه تمام نمی‌شد، حوصله‌شان سر رفته، خسته می‌شدند. آنان برای بیان این خستگی در حین بافتن فرش، اشعار و آوازهایی را زمزمه می‌کردند که از این موضوع حکایت دارد:

آیاغ منگ بندی حالی (پایم را بسته‌ای ای قالی)

یوره گیم یاندی حالی (دلم را سوزانده‌ای قالی)

سنی کسم حالی (کاش تو را زودتر تمام کنم قالی)

اوباده گسم حالی (در روستا گردش می‌کردم)

 

روزنامه قانون، شماره ۴۱۶، یکشنبه ۱۴اردیبهشت 93، صفحه 6 (فرهنگ اقوام)

 

مطالب مرتبط:

فرهنگ ترکمن در روزنامه قانون (1)