جدیدترین مطالب فارسی

دانلود عکس و فیلم، دانلود آهنگ جدید، دانلود بازی، مطالب تفریحی جذاب، استخدام، دانلود مداحی

جدیدترین مطالب فارسی

دانلود عکس و فیلم، دانلود آهنگ جدید، دانلود بازی، مطالب تفریحی جذاب، استخدام، دانلود مداحی

فرهنگ ترکمن در روزنامه قانون (2)

فرهنگ عامه

باباغمبر، دوتارنواز افسانه‌ای

ترکمن‌ها براى موسیقی سنتی و باباغمبر[باباقمبر] که به‌عنوان پیر موسیقی آنان شناخته شده احترام خاصى قایل هستند. در زمان حاضر نیز هر هفته در روزهای سه‌شنبه و جمعه مردم براى زیارت به آرامگاه وی که در استان مرو واقع شده است، می‌روند. «شخصی به‌اسم غمبر، چوپان اسب حضرت علی بوده است که بعدها لقب «بابا» به وی داده می‌شود. غمبر اسب حضرت علی را می‌چرانده و به آن خیلی خوب رسیدگی می‌کرده، به همین دلیل حضرت علی او را دوست می‌داشته است. باباغمبر در طول چراندن اسب برای خود دوتاری ساخته بود. او با این دوتار آهنگى را می‌نواخت که در هنگام نواختن دوتار، اسب حضرت علی که به‌نام «دولدول» معروف بود، به آواز دوتار گوش فرامی‌داد و اشک از چشمان دولدول می‌ریخت و علف نمى‌خورد. به این دلیل «دولدول» روز به روز لاغر و لاغرتر می‌شد. حضرت علی متوجه لاغری اسب خود می‌شود. از باباغمبر پرس و جو می‌کند: «غمبر چرا  دولدول لاغر می‌شود؟» غمبر پاسخ می‌دهد: «من نمی‌دانم. بعد از این روزی حضرت علی پنهان از بابا غمبر، آنها را تعقیب و تماشا می‌کند.» غمبر آهسته آهسته از ساحل رودخانه می‌رفته و دوتار می‌نواخته است. دولدول نیز به آواز دوتار گوش فرامی‌داده و علف چریدن خود را قطع می‌کرده است. حضرت علی این واقعه را از نزدیک می‌بیند و به‌آهستگی به بابا غمبر نزدیک می‌شود. غمبر آمدن حضرت علی را احساس نمی‌کند. وقتى که خیلی به غمبر نزدیک می‌شود، او را به اسم صدا می‌زند، غمبر با دیدن حضرت علی، بسیار خجول از جای خود برمی‌خیزد و می‌دود و فریاد می‌زند که: «ای زمین بشکاف! مرا در خود فرو ببر!» غمبر به  آن فرو می‌رود. در این فرصت گوشه پرده دوتار وی به زمین افتاده بود. در این موقع حضرت علی از غمبر می‌پرسد: «تو  را کی خواهم دید؟» غمبر پاسخ می‌دهد: «در روز قیامت. در مکّه با تو دیدار خواهیم کرد». به این ترتیب بابا غمبر به‌طور زنده غایب می‌شود و در محلی که گوشه پرده دوتار غمبر افتاده است، درختی می‌روید که این درخت، درخت پسته بوده است. شباهت این درخت به گوشه پرده دوتار از همین جا سرچشمه می‌گیرد. و هر قسمت آن درخت را بکنی، آن قسمت برای گوشه پرده دوتار مناسب است.» محلی که در مرو است بنا به روایات تاریخی، در این محل مستقر نیست ولی به‌عنوان محل وقوع و محل بروز آن حادثه و به حرمت و عزّت باباغمبر در این محل دو گنبد بنا گردیده است که باخشى‌های ترکمن به این محل می‌آیند و آواز و ترانه می‌خوانند.

[ظاهراً این مطلب از اینجا گرفته شده است]

******

کریم قربان نفس، شاعری بدون مرز

کریم قربان نفس، شاعری نوپرداز، مترجمی توانا و روزنامه‌نگاری نکته‌سنج در 18 اکتبر سال 1929 میلادی در روستای ییلانلی از توابع بخش گوگ تپه ترکمنستان متولد شد. وی در سن هفت سالگی اولین شعرش را سرود و نخستین بار، شعر وی در روزنامه صدای کالخوزچی به چاپ رسید. در سال 1942 پس از ناکامی در عشق، شعر یاشلیق دراماسینی را سرود که درباره عشق شکست خورده‌اش می‌باشد. این شعر در بین مردم بیشتر با نام «منینگ یگیت وقتیم، سنینگ قیز وقتینگ» مشهور و از سروده‌های محبوب وی در بین جوانان است که در سال 1968 چاپ شد و به زبان‌های مختلفی ترجمه شد. کریم قربان نفس در دانشگاه آ.م.گورکی ترکمنستان موفق به اخذ لیسانس ادبیات شد و به‌خاطر برخورداری از درک عمیق سیاسی دو بار به نمایندگی مجلس انتخاب گردید. از جمله آثار او که در ایران به چاپ رسیده‌اند، می‌توان به کتاب‌های «فراغینگ قاشیندا» و «یورگ پایاماسی» اشاره کرد که هر دو به کوشش آقایان مراد دوردی قاضی و محمود عطاگزلی چاپ شده‌اند. همچنین در کتاب «ایمان ترکمن» که منتخبی از اشعار سه شاعر ترکمنستانی (کریم قربان نفس، بردی خدای‌نظر،  قربان نظر عزیز) است، می‌توان ترجمه 35 شعر از او را یافت. انتخاب و ترجمه این اشعار توسط آقای عبدالرحمن دیه‌جی به انجام رسیده که شایسته تقدیر است.

[باز به نظر می‌رسد این مطلب هم خلاصه‌ای از این باشد]

******

فرش ترکمن تنوعی شگفت‌انگیز از زندگی و تصاویر

قوم ترکمن بیش از هر کالایی به فرش‌های خود علاقه‌مند بوده و آنها را به شکل‌ها و اندازه‌های گوناگون می‌بافته‌اند تا نیازهای متنوع زندگی کوچ‌نشینی و نیمه‌کوچ‌نشینی را برآورد، نمادهای آن نوع زندگی را یادآوری کند و مایه شادی زندگی کوچ‌نشینی باشد.

زنان عشایر و از جمله ترکمن‌ها در انواع بافته‌ها چنان کاردان و مسلط بودند که با ساده‌ترین  ابزارها مجموعه متنوع و شگفت‌انگیزی را ایجاد می‌کردند که گاه، به‌ویژه هنگام عروسی، روی شتر و اسب به نمایش گذاشته می‌شد. در عین حال، همین فرش‌ها، هر اندازه با دقت و زیبا بافته شده بود، زیر دست و پا و در زندگی گذرا و ناپایدار و در عین حال پر غرور و حادثه ترکمن‌ها از بین می‌رفت. تاریخ قالی ترکمن انعکاسی از تاریخ این قوم است. همچنان‌که در مورد تاریخ هیچ قبیله‌ای نمی‌توان با اطمینان سخن گفت، بیان تاریخ قالی ترکمن نیز خالی از اشکال نیست الگوی کلی قالی ترکمن نشان از تحولات شدید ندارد، زیرا به‌صورت نقش‌های تکراری باقی مانده است. این نقش‌ها در ایران بیش از ششصد سال سابقه دارند و در بسیاری از مینیاتورهای قرن هفتم هجری به بعد منعکس شده‌اند. از آنجا که کهن‌ترین قالی به‌دست آمده جهان نیز دارای نقش‌های تکراری است، باید پذیرفت که نقش‌های ترکمنی در یک مرحله ابتدایی باقی مانده‌اند. تار و پود قالی‌های ترکمنی در بعضی از موارد از پشم است و آنها از پشم گوسفندان خود برای بافتن چنین فرش‌هایی استفاده می‌کنند. قالی ترکمن را زنان روی دار افقی و در درون چادر می‌بافند، در نتیجه بافت قطعات کوچک‌تر، رواج دارد. علاوه بر قالی، انواع دیگری از بافته‌های فرش و گلیم گونه نیز که عمدتاً کاربرد ویژه‌ای دارند، در مناطق ترکمن‌نشین تولید می‌گردد که از آن جمله می‌توان به خورجین، آلمالیق و اجاق باشی اشاره کرد. امروزه ترکمن‌ها، بیشتر به بافت پشتی قارچین مشغولند و تقریباً انواع دیگر بافته‌ها را به فراموشی سپرده‌اند و اغلب به بافت یک نوع قالیچه مشغولند. گاهی برخی بافنده‌ها از سر تفنن کیف‌هایی هم برای خانم‌ها می‌بافند. امروزه پلاس یا گلیم خیلی کم بافته شده و اجاق باشی یا آلمالیق دیگر بافته نمی‌شود.

بهترین بافته‌های قالی ترکمن مربوط به ایل تکه است. تعداد بافته‌های ایل تکه کمتر از بافته‌های دو طایفه یموت است، آتابای در کیفیت بافندگی پس از تکه قرار دارد و بیشترین حجم قالی را تولید می‌کند. جعفربای سپس از آتابای قرار دارد و تولید آن هم کمتر است. نوع گره قالی‌های ترکمنی هم ترکی و هم فارسی است. ایل تکه بیشتر از گره ترکی استفاده می‌کند، ولی در سایر مناطق گره فارسی هم استفاده می‌شود.

شیرازه متصل در قالی‌های ترکمنی به‌کار می‌رود و گلیم‌بافی فرش‌های آنها از نوع فارسی است. بیشتر قالی‌های ترکمن از نوع درشت بافت هستند ولی در ایل تکه که بیشتر از ابریشم استفاده می‌کنند، ریز‌‌بافتی تا حد رجشمار ۴۰ و ۵۰ دیده می‌شود. مهم‌ترین ویژگی فنی بافت قالی آنها تک پوده بودن قالی آنهاست (تک پود نازک) که به‌همراه قالیچه‌های بلوچ از بارزترین نمونه‌های این شیوه در این زمان هستند. به‌طور کلی می‌توان گفت فرش‌های ترکمن تخت بافت هستند. نقشه‌های ترکمنی اصیل همه تکراری هستند، یعنی از تکرار یک یا چند نقشمایه شکل می‌گیرند. اکثر نقوش قالی‌های ترکمنی از آنجایی که برگرفته از اشیای کاربردی خاص و یا نمونه‌های طبیعی مشخص هستند، لذا در اکثر موارد به همان نام، موسوم شده‌اند.

رنگ در فرش ترکمن محدود است. فرش ترکمن تنوع رنگ‌آمیزی فرش‌های دیگر نقاط ایران را ندارد. سابقاً پنج رنگ (سفید، سیاه، سبز تیره، لاکی تیره، و لاکی متمایل به زرد)، در فرش ترکمن‌های ایران به‌کار می‌رفت ولی هم‌اکنون با تلاش افرادی همچون نیاز جان نیازی این رنگ‌ها به عدد دوازده رسیده است تا فرش ترکمنی ایران بتواند گامی در راه پیشرفت بگذارد. رنگ‌هایی که او افزوده عبارتند از: طوسی، دارچینی، عبایی، قهوه‌ای روشن، قهوه‌ای تیره، طلایی، نخودی و آبی آسمانی، زیتونی، سرمه‌ای، سبز، مشکی، لاکی.

در زمان‌های قدیم بافت فرش‌های بزرگ گاهی تا چند ماه طول می‌کشید و دختران و زنان جوان از بافتن آن و از اینکه تمام نمی‌شد، حوصله‌شان سر رفته، خسته می‌شدند. آنان برای بیان این خستگی در حین بافتن فرش، اشعار و آوازهایی را زمزمه می‌کردند که از این موضوع حکایت دارد:

آیاغ منگ بندی حالی (پایم را بسته‌ای ای قالی)

یوره گیم یاندی حالی (دلم را سوزانده‌ای قالی)

سنی کسم حالی (کاش تو را زودتر تمام کنم قالی)

اوباده گسم حالی (در روستا گردش می‌کردم)

 

روزنامه قانون، شماره ۴۱۶، یکشنبه ۱۴اردیبهشت 93، صفحه 6 (فرهنگ اقوام)

 

مطالب مرتبط:

فرهنگ ترکمن در روزنامه قانون (1)