جدیدترین مطالب فارسی

دانلود عکس و فیلم، دانلود آهنگ جدید، دانلود بازی، مطالب تفریحی جذاب، استخدام، دانلود مداحی

جدیدترین مطالب فارسی

دانلود عکس و فیلم، دانلود آهنگ جدید، دانلود بازی، مطالب تفریحی جذاب، استخدام، دانلود مداحی

آزمایشات درس سوم

1-قند

وسایل لازم قند ذره بین پارچه سنگ یا چکش

ابتدا قند ها را روی پارچه می گذاریم بعد با سنگ به آن ضربه میزنیم تا کاملا خرد شود.بعد پارچه را خالی می کنیم و بعد با ذره بین مشاهده می کنیم میبینیم باز هم ذراتی روی پارچه مانده است ذرات بسیار ریزی که به آن ها اتم  می گویند.

2-بخار هوا

می خواهیم بخار موجود در هوای اتاق را ببینیم در یک پارچ فلزی مقداری آب یخ میریزیم بد ملاحظه می شود که بعد از چند ساعت قطره های آب به پارچ چسبیده اند.به این عمل میعان گفته میشود.(تبدیل گاز به مایع)

در عمل گلاب گیری ابتدا به کمک حرارت اسانس گل را تبخیر کرده و سپس با سرمایی که از جریان آب بدست می اید آن را مایع می کنند.

3-گلوله های خمیری

ابتدا با خمیر بازی چند گلوله درست کردیم بعد در آن ها یا خالی یا جسم رسانا یا نارسانا قرار دادیم بعد با مشاهده ی غیر مستقیم(خلال دندان)حدس زدیم چیه بعد بازش کردیم و با مشاهده ی مستقیم دیدیم.

4-رسانا و نارسانایی

اول یک مدار درست کردیم(بلدید که؟)بعد چیز هایی مثل کربن و میخ و مس و قند گذاشتیم تو مدار تا ببینیم کدام رساناست و کدوم نارسانا

5-چکش خواری

انجام ندادیم ولی من میگم

روی کربن(زغال) گوگرد یک تکه سیم مسی و یک میخ آهنی با چکش ضربه زدیم و دیدیم که فلزات چکش خوارند یعنی مثل کربن نمی شکنند.

6-آزمایش گاهی که تنبیه شدیم و نرفتیم

1)میزان تراکم پذیری در گاز ها بیشتر ز مایعات و در مایعات بیشتر از جامدات است زیرا وقتی هوای محبوس داخل سرنگ را با نیروی خارجی مورد فشار قرار دهیم پیستون سرنگ شروع به حرکت خواهد کرد ولی در آزمایش مشابه آب این تراکم پذیری کمتر اصلا مشاهده نمی شود.در نتیجه

تراکم پذیری در مواد به صورت زیر است

جمد(مایع((گاز

2)اندازه گیری جرم هوا

ابتدا توپ پر باد را با ترازوی دیجیتال اندازه میگیریم(جرم اولیه)سپس باد توپ را خالی کرده و جرم توپ خالی را اندازه می گیریم (جرم توپ خالی از باد)در مرحله ی اخر اختلاف این دو را بدست می اوریم.دلتاM=-

نشان میدهد هوا از توپ خارج شده است.

7-بادکنک

اول داخل یک بطری آب سرد ریختیم بعد سر یک بادکنک را محکم به آن بستیم بعد روی آن آب داغ ریختیم که باعث تبخیر آب داخل بادکنک شه بعد بخار داخل بادکنک بادکنک را باد می کنه.

8-میزان انقباض و انبساط در مواد

انبساط و انقباض در جامدات

اول یک گوی و حلقه داریم که از هم رد میشن بعد به گوی گرما میدیم انبساط یک میلی متری پیدا می کنه ودیگه رد نمیشن بعد دوباره زیر آب سرد می گیریم به حالت اولش بر می گرده.

یک ترموستات داشتیم که یک طرفش آهنی و یک طرفش مسی بود اول مس پایین و آهن بالا با وسیله ی بونز استوانه بونز رو بر میگردونیم بعد روشنش می کنیم نباید زرد بسوزه یعنی پر مصرفی اگه زرد باشه بعد می بینیم که به طرف مس خم میشه به طرف پایین حالا جابه جا می کنیم آهن  پایین مس بالا حالا به طرف مس خم میشه به دلیل اینکه مس رسانای جریان بهتری از گرما و برقه نسبت به آهن

انبساط وانقباض در مایع ها و گاز ها

مای ها

مثل آزمایش بادکنک ها انجام میدیم برای مایع ها وقتی انبساط پیدا می کنند تبدیل به گاز میشن وبطری رو پر میکنن و برای انقباض هم گرما رو ازش میگیریم دوباره به حالت اول بر میگرده

گاز ها

وقتی آب بخار میشه میشه گاز دیگه به قول آقای بیا (قبول دارین) برای انبساطش وقتی همچنان گرما میدیم گاز دوباره تبخیر میشه و باد کنک رو پر می کنه اگه ادامه بدیم بادکنک می ترکه.و برای انقباض هم بیشتر از مایع طول می کشه چون اول میشه حالت اول گاز بعد آب درسته؟

با وجود کسانی مثل ناصری فر و هژبری که باعث پیشرفت ما میشین کسانی مثل ایکس و ایگرگ هم باعث نرفتنمون به آزمایش گاه میشن

راز بادکنک

اگه یه روز فرزندی داشته باشم،

بیشتر از هر اسباب‌بازی دیگه‌ای براش بادکنک می‌خرم.

بازی با بادکنک خیلی چیزا رو به بچه یاد می‌ده.

بهش یاد می‌ده که باید بزرگ باشه اما سبک، تا بتونه بالاتر بره…
راز بادکنک
بهش یاد می‌ده که چیزای دوست داشتنی می‌تونن توی یه لحظه، حتی بدون هیچ دلیلی و بدون هیچ مقصری از بین برن،
پس نباید زیاد بهشون وابسته بشه…

 

و مهمتر از همه:

بهش یاد می‌ده که وقتی چیزی رو دوست داره نباید اونقدر بهش نزدیک بشه و بهش فشار بیاره که راه نفس کشیدنش رو ببنده،

چون ممکنه برای همیشه از دستش بده…

سعادت را در کجا می‌توان یافت؟

سمیناری برگزار شد و پنجاه نفر در آن حضور یافتند. سخنران به سخن گفتن مشغول بود و ناگاه سکوت کرد و به هر یک از حاضرین بادکنکی داد و تقاضا کرد با ماژیک روی آن اسم خود را بنویسند. بعد، آن ها را جمع کرد و در اطاقی دیگر نهاد. حال، از حاضرین خواست که به اطاق دیگر بروند و هر یک بادکنکی را که نامش روی آن بود بیابد. همه باید ظرف پنج دقیقه بادکنک خود را بیابند. همه دیوانه‌وار به جستجو پرداختند؛ یکدیگر را هُل می‌دادند؛ به یکدیگر برخورد می کردند و هرج و مرجی راه انداخته بودند که حدّی نداشت. مهلت به پایان رسید و هیچ کس نتوانست بادکنک خود را بیابد. بعد، از همه خواسته شد که هر یک بادکنکی را اتفاقی بردارد و آن را به کسی بدهد که نامش روی آن نوشته شده است. در کمتر از پنج دقیقه همه به بادکنک خود دست یافتند. سخنران ادامه داده، گفت: "همین اتّفاق در زندگی ما می‌افتد. همه دیوانه‌وار و سرآسیمه در جستجوی سعادت خویش به این سوی و آن سوی چنگ می‌اندازیم و نمی‌دانیم سعادت ما در کجا واقع شده است. سعادت ما در سعادتو مسرّت دیگران است. با یک دست سعادت آن ها را به آن ها بدهید و سعادت خود را از دست دیگر بگیرید.