حسین فرکی در مصاحبه ای گفته بود هنگامی که بازی ایران و عراق به پنالتی کشید، ناخودآگاه یاد احمدرضا عابدزاده افتادم چون در این شرایط دل آدم به هنرنمایی عابدزاده قرص بود. همین صحبت جرقه ای شد در ذهن ما تا سر صحبت را با احمدرضا عابدزاده باز کنیم و بحث به مسائل دیگر هم کشیده شد، بخوانید.
عملکرد تیم ملی را در جام ملت های آسیا چگونه ارزیابی می کنی؟
در 3 بازی مرحله مقدماتی برنده شدیم که عجیب نبود چون فوتبال ما همواره از فوتبال کشورهای همسایه بالاتر بوده و هست، ولی شیوه بازی مان برای من دلچسب نبود به خصوص در بازی با امارات ناراحت شدم که 63 درصد مالکیت توپ و میدان در اختیار اماراتی ها بود.
ولی درصد بالایی از مردم از همین عملکرد رضایت داشتند.
چون سطح توقع مردم را پایین آورده ایم، آنقدر ناله و مظلوم نمایی کردیم، از کمبودها گفتیم و طوری رفتار کردیم که افکار فوتبالی ها به نباختن راضی باشد و با این تفکر و موجی که ایجاد شد، وقتی بردیم همه تصور کردند شق القمر کرده ایم.
در بازی عراق وقتی کار به ضربات پنالتی کشیده شد چه احساسی داشتی؟
دوست داشتم ببریم ولی نتوانستیم و ناراحت شدم به عراق باختیم. با توجه به افت فوتبال کره و ژاپن می توانستیم در جام ملت ها موفق باشیم.
چرا حقیقی در مهار پنالتی ها هیچ تبحری ندارد؟
مهار پنالتی خصیصه برخی دروازه بان ها نیست. من از کادر فنی و شخص مربی دروازه بان های تیم ملی در عجب مانده ام! موقعی که کار به پنالتی کشید، کفاشیان و نبی که نمی توانستند بروند با دروازه بان تیم صحبت کنند، مربی گلرها کجا بود؟ یادم هست سال 64 با تام اصفهان رفته بودیم شیراز در تورنمنت جام فجر شرکت کنیم. بازی نیمه نهایی و فینال کشید به ضربات پنالتی. اولین تورنمنتی بود که من می رفتم و بازی کشیده بود به ضربات پنالتی. نمی دانم حواسم پرت شده بود یا چه چیزی که قبل از زدن ضربات پنالتی، آقای رسول کربکندی یک ضربه به صورت من زد، یک ضربه مثل سیلی و با صدای بلند گفت احمد با روحیه می ری و پنالتی ها را می گیری و تیم را برنده می کنی. باور بفرمایید همین شوک، مرا به خودم آورد، پنالتی ها را گرفتم و پس از آن بارها کار تیم باشگاهی ام یا تیم ملی به ضربات پنالتی کشید که اکثر مردم بازی های پکن را در ذهن دارند، ولی بارها کار تیم ملی به ضربات پنالتی کشید و به لطف پروردگار و دعای خیر مردم ایران روسفید از زمین خارج شدم. ولی در بازی با عراق مربی دروازه بان های ما ضعف بزرگش را نشان داد. مگر می شود 9 تا پنالتی بزنند و دروازه بان 5 تایش را خلاف جهت برود و یک ضربه هم نگیرد؟
در کل موافق کروش هستید یا مخالف؟
هیچ کدام! من دلم برای فوتبال خودمان می سوزد و به آدم ها کاری ندارم، نه کسی جای مرا گرفته که مخالفش باشم، نه می خواهم با کسی همکاری کنم که موافقش باشم.
قیمت باشگاه پرسپولیس و استقلال را اعلام کردند، رقم 290 میلیارد تومان برای این 2 باشگاه منطقی است؟
این دو باشگاه حالا حالاها سروسامان پیدا نمی کنند و به معنای واقعی، خصوصی نمی شوند. این حرف ها رسانه ای هستند و سرگرم کننده!
البته باید بگم تکلیف احساسم ب ف هم روشنه و سعى میکنم بهش فکر نکنم .
عجیب است که در عصری که سرعت حرف اول را می زند، کلام خدا از انتظار صحبت می کند. البته خدا هم خدای سرعت است و هم خدای صبر و انتظار. او خیلی چیزها را طوری آفریده که به سرعت عمل می کنند. مانند رعد و برق یا سرعت گردش زمین و سیارات و خیلی چیزهای دیگر با سرعت عمل می کنند. اما...
اشعیاء 40: 28-31
دنیای ما به سرعت به پیش می رود. در یک قرن گذشته علم و دانش با سرعت برق به پیش رفته و سرعت پیشرفت علم در قرن گذشته به هیچ وجه قابل مقایسه با تمام قرون گذشته نیست. همه چیز سریع و تند شده است. هواپیماهای سریع، قطارهای سریع السیر، اتومبیلهای سریع با سرعت 300 کیلومتر در ساعت و حتی بالاتر. مردم به دنبال کامپیوترهای با سرعت بالا هستند. اینترنت با سرعت بالا و در حقیقت انسان به دنبال سریعترین چیزها در این عصر است. غذا در عرض یک دقیقه گرم می شود. لباسها سریع شسته می شود. خانه سریع پاک می شود. همه چیز سریع و سریع و سریع. مسلما" این سرعت بر شخصیت و حالتهای ما مسیحیان نیز تاثیر گذاشته است. وقتی چیزی به سرعت اتفاق نمی افتد عصبی می شویم. من خودم آدم عجولی هستم و نمی توانم خیلی زیاد صبر کنم.
مزمور 27: 14 می گوید: " برای خداوند انتظار بکش، نیرومند باش و دل قوی دار؛ آری منتظر خداوند باش ."
عجیب است که در عصری که سرعت حرف اول را می زند، کلام خدا از انتظار صحبت می کند. البته خدا هم خدای سرعت است و هم خدای صبر و انتظار. او خیلی چیزها را طوری آفریده که به سرعت عمل می کنند. مانند رعد و برق یا سرعت گردش زمین و سیارات و خیلی چیزهای دیگر با سرعت عمل می کنند. اما نباید فراموش کرد که خدای ما خدای صبر و انتظار است. خدا بارها در کلامش می گوید برای من منتظر باش. ابراهیم 25 سال طول کشید تا وعده خدا را دریافت کرد. ایوب مدت طولانی درد کشید تا برکت خدا را دریافت کرد. موسی چهل روز و چهل شب در حضور خدا وقت گذراند تا خدا را ملاقات کرد. کلام خدا می گوید: "منتظران خداوند خجل نخواهند شد." یا به کلامی دیگر شرمنده نخواهند شد.
در عصری که همه چیز با سرعت است ولی خدای ما به دنبال انتظار ما است. ببینید داود چقدر برای خدا انتظار کشیده است که می گوید: " از فریاد خود خسته شده ام؛ گلویم خشک شده و چشمانم از انتظار برای خدایم تار گشته است." (مزمور 69: 3) آیا تا به این حد برای خدا انتظار کشیده ای؟
البته می دانم و مطمئنم که در میان شنوندگان این پیام عده ای هستند که اصلا" وقتی به دعا و کلام خدا نمی دهند چه برسد به انتظار برای خدا. ولی با این پیغام می خواهم شما را تشویق کنم که هم به خدا وقت دهید و هم انتظار او را یاد بگیرید. با شخصی صحبت می کردم و به من می گفت من خیلی سوالها از خدا دارم ولی خدا هیچ جوابی به من نمی دهد. تعجب کردم و از او سوال کردم: " آیا به خدا وقت می دهی؟ وقت دعای شخصی داری؟" گفت: " نه حوصله وقت صرف کردن برای دعا ندارم!" آیا کسی به شما وقت ندهد و از شما سوال نکند و منتظر جوابش نباشد منطقی است که بگوید شما به او جواب نداده اید؟
در مزمور 106: 13 می گوید که قوم اسرائیل: " کارهای او را بزودی از یاد بردند، و مشورت او را انتظار نکشیدند. هوای نفس خود را در بیابان پیروی کردند، و خدا را در صحرا آزمودند. پس آنچه خواستند بدیشان عطا فرمود، اما لاغری در جانهای ایشان فرستاد."
انتظار برای خدا چند شرط دارد:
1- انتظار صبر می خواهد. بدون صبر و تحمل وقت، انتظاری بوجود نمی آید.
2- انتظار چشمداشت دارد. توقع دارد. به یک نقطه ای نگران است و توجه متمرکزی به چیز خاصی دارد. بعضی اوقات این توجه ملاقات خداست و بعضی اوقات دریافت پاسخ دعایی و بعضی اوقات جواب به سوالی. به هر حال انتظار همراه با توقع است.
3- انتظار گاهی اوقات با داد و بیداد است و گاهی اوقات همراه سکوت. داود می گوید گلویم خشک شده از بس فریاد کرده ام. پس هنگام انتظار فریاد نیز می کشید که گلویش خشک شده. من لحظات عالی با خدا داشته ام که همراه فریاد بوده است. به یاد دارم وقتی تازه به هلند آمده بودیم و در یک دهکده دور افتاده در هلند با خانم و رودریک به سر می بردیم یک روز که خیلی خسته بودم به جنگلها رفتم و شروع به فریاد کردم و گفتم خداوندا من از خود خسته شده ام و نمی خواهم فایده ای نداشته باشم. من می خواهم تو را ملاقات کنم و از تو نقشه بگیرم. آنجا بود که خدا با من صحبت کرد و فرمود کار خدا را در هلند شروع کنم." خیلی از کارهای بزرگ و بجا ماندنی با انتظار در حضور خدا بوجود می آید. انتظار همراه سکوت نیز هست. انتظار همیشه با فریاد نیست بلکه اکثر اوقات با سکوت است. جاهایی که مردم انتظار می کشند اکثرا همراه سکوت است. مخصوصا اگر همراه شما کسی نباشد.
4- انتظار همراه تفکر و تامل است. امکان ندارد که برای چیزی انتظار بکشید و در حال تفکر نباشید. در بودیسم توجه زیادی به مدیتیشن یعنی تفکر و تامل می شود. اما فرق بودیسم با مسیحیت این است، که در بودیسم برای هیچ و پوچ تمرکز و تفکر می کنند ولی در مسیحیت برای خدا انتظار و تفکر و تامل می کنند. وقتی خود را برای همه چیز باز بگذارید خیلی خطرناک است چون در این موقعیت خود را برای ارواح شریر نیز باز می گذارید و فرصتی به ارواح شریر می دهید.
5- انتظار بدنبال پاداش است. اشعیاء 30: 18 می گوید کسی که برای خدا انتظار می کشد مبارک خواهد شد. اشعیاء 40: 31 می گوید منتظران خدا قوت تازه خواهند یافت. اشعیاء 49: 23 می گوید منتظران خداوند شرمنده نخواهند شد. مراثی 3: 25 می گوید خداوند برای آنانیکه منتظر او هستند، نیکو است.
6- انتظار دارای تداوم است. هوشع 12: 6 می گوید برای خدا دائما منتظر باش. انتظار وقت و پشتکار و پیگیری دائم می خواهد.
7- در ضمن انتظار خستگی دارد. داود می گوید خسته شده ام. در انتظار کشیدن حوصله آدم سر می رود و گاهی اوقات خسته می شود و می برد. وقتی انتظار می کشی به جایی می رسی که می گویی فایده ای ندارد و پاسخی نیست پس به کارهای خودم ادامه دهم یا انتخابهای نادرست را شروع می کنی. مانند ابراهیم که وقتی سالها منتظر فرزند وعده از خدا بود و خبری نشد و هاجر را گرفت تا از او فرزندی داشته باشد.
8- کسی که انتظار می کشد امیدوار است. انتظار همراه امید است. امکان ندارد امیدی نداشته باشی و انتظار بکشی. خدای ما شایسته است که به او امیدوار باشیم. هر جا در کتاب مقدس که از امید صحبت شده منظور آن انتظار نیز هست. در رومیان 8: 23 وقتی در مورد انتظار برای نجات صحبت می کند می توان انتظار را امید نیز ترجمه کرد. امیدوار برای نجات.
من بارها برای خداوند انتظار کشیده ام و همیشه نیز خدا برای من پاسخ بوده است. برای ازدواجم با ریما 15 روز روزه گرفتم و خدا او را به من داد. برای خدمتم در ایران باز هم روزه گرفتم و دعای طولانی با انتظار کردم و خدا مرا جواب داد. برای آنانکه از پشت خنجر زدند در حضور خدا منتظر ماندم و بعضی از آنها آمدند و عذرخواهی کردند و یا من از آنها عذر خواهی کردم و روابط به حال اول برگشت. نه فقط در زندگی خود بلکه در زندگی مردان و زنان خدا دیده ام که هر کس منتظر خدا شده، بی جواب از نزد خدا برنگشته. مردانی چون برادر ست با زندگی پربرکت 99 ساله با فرزندان و نوه ها و نتیجه های پربرکت. مردانی مثل برادر دیباج که نه سال و بیست و هفت روز در زندان منتظر خدا شد و البته برای مسیح شهید شد ولی خانواده ای پربرکت بجای گذاشت و زندگی نمونه ای را برای ما به ارمغان آورد. اینها مشتی از خروار است. در تاریخ مسیحیت مردان و زنان زیادی بوده اند که با ماندن در حضور خدا و انتظار برای او نه فقط شرمنده نشده اند بلکه برای خود و نسلشان برکت بوده اند. بگذارید امروز با انتظار در حضور خدا و ملاقات او مانند موسی ها و ایلیاء ها و ایوبها وارث برکات آسمان و زمین شویم.
Kingdom Animalia
Phylum Chordata
Sub phylum Vertebrata
Infraphylum Gnathostomata
Superclass Osteichthyes
Class Actinopterygii
Subclass Neopterygii
Order Salmoniformes
Family Salmonidae
G Gens Oncorhynchus
ریخت شناسی:
رنگ بدن این ماهی زیتونی تا سیاه متمایل به قهوه ایی ،پهلوها نقره ای یا زرد می باشد. باله چربی به رنگ روشن می باشد.و در اطراف خط جانبی خال های سیاه و قرمز مشاهده می شوند. بیشینه درازا 60 (متوسط 5/14) ساتیمتر است.
دارای بدنی دوکی شکل یعنی کشیده و دراز است.
مشخصات ظاهری که این گونه را از سایر آزاد ماهیان متمایز میکند عبارتند از وجود 2 نوار قوس و قزح یا رنگین کمان در 2 طرف بدن که از سرپوش برانشی تا دم کشیده شده است،در نرها این نوار رنگین کمان در فصل تخم ریزی پر رنگتر و زیباتر شده و اصطاحا میگویند که ماهی لباس دامادی پوشیده است
بیولوژی:
ماهیان قزل آلا به هنگام ورود به رودخانه جهت جفتگیری و تخم ریزی لباس عروسی زیبایی به تن میکنند. تخم ریزی آنها بین ماههای بهمن و اسفند است. تعداد تخمها حدود 10 هزار عدد است که تقریبا برای هر کیلوگرم و وزن بدن ماهی ماده 1500 عدد تخم برآورد میشود. بیشتر ماهیان بالغ نر و ماده بعد از تخم ریزی زنده مانده و در سال بعد برای تخم ریزی مجددا وارد آب رودخانه میشوند.
لارو این ماهی بوسیله نوارهای تیره رنگ با نقطههای قرمز زیاد مشخص میشوند. بچه ماهیان 5 - 1 سال در آب شیرین زندگی میکنند که در شمال اروپا این مدت به 5 سال میرسد. هنگامی که طول آنها به 25 - 15 سانتیمتر رسید وارد آب شده و بیشتر در ساحل دریا بسر میبرند.