سعی کنید دستِ خداوند را در همه جا ببینید و همه چیز را ابزاری برای یادگیری بدانید. این شاملِ تمام موقعیت های خوب و بد می شود. هنگامی که در حالتِ یادگیری باشیم، همیشه مسرور خواهیم بود زیرا این منش را خواهیم داشت که خداوند همراه ماست و به ما می آموزد که چگونه از هر نظر سالکانِ بهتری باشیم.
آیه 175 - 172:
الَّذِینَ اسْتَجَابُوا لِلَّهِ وَالرَّسُولِ مِن بَعْدِ مَا أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ ۚ لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَاتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِیمٌ «کسانی که پس از زخمها و جراحتهایی که به آنان رسیده بود دستور خدا و پیامبر را اجابت کردند، برای کسانی از آنان که نیکی کردند و تقوا پیشه نمودند، پاداش بزرگی است».
الَّذِینَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِیمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ «کسانی که مردم به آنان گفتند: مردم بر ضد شما جمع شدهاند، پس، از آنها بترسید، ولی (این امر) ایمانشان را افزود و گفتند: خدا ما را کافی است و او بهترین سرپرست است».
فَانقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ لَّمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَاتَّبَعُوا رِضْوَانَ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِیمٍ «پس آنها با نعمت و بخششی از جانب خدا بازگشتند، و هیچ آسیبی به آنان نرسید، و خشنودی خداوند را به دست آوردند، و خداوند دارای فضلی بزرگ است».
إِنَّمَا ذَٰلِکُمُ الشَّیْطَانُ یُخَوِّفُ أَوْلِیَاءَهُ فَلَا تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ «آن شیطان است که دوستانش را میترساند، پس، از آنها نترسید و از من بترسید اگر مؤمن هستید».
2-پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله : زنی که برای حفظ غیرت ، استقامت ورزید و برای خدا وظیفه خود را به خوبی انجام داد ، خداوند پاداش شهید را به او خواهد داد .
( نوادر راوندی ، ص 37 / بحار ، جلد 103 ، ص 250 )
3- پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: آن هنگام که پوشش ، سر زنی باشد ، ارزش آن از دنیا و آنچه در آن است بیشتر است . ( نورالشافی فی الفقه الشافعی )
4-پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله : هرکه عاشق شد و عفت پیشه کرد و در همین حال از دنیا رفت ، اجر شهید را دارد . ( کنزالعمال ، ح 7000 )
5-دعای پیامبر نور و رحمت صلی الله علیه و آله: پروردگارا !زنانی که خود را پوشیده نگه می دارند ، مشمول رحمت و غفران خود بگردان . ( مستدرک الوسایل ، ج 3 ، ص 244 )
کورش در اسفند ماه سال 1351 ش در آبادان به دنیا آمد. با شروع جنگ تحمیلی او همراه با خانواده اش ابتدا به هفشجان عزیمت نمودند .مدتی بعد به طاقانک آمدند،چون والدین کورش طاقانکی هستند.
کورش 13ساله بود که موفق شد در بسیج ثبت نام کند وبه پادگان آموزشی برود. پس اینکه آموزش نظامی دید در زمستان 1366 ش با اصرار زیاد توانست به جبهه برود.
او در جبهه نامه هایی برای خانواده و دوستانش می نوشت و آنها را نصیحت می کرد .کورش به مادرش می نویسد در سنگرم اما زمان (عج) را می بینم .
اوبه قرآن ونماز توجه ویژه ای داشت.
کورش در عملیات بیت المقدس 3 در جبهه ی غرب و در زمستان 1366 ،که اولین حضورش در جبهه بود،به شهادت رسید.برادرش مهرداد پس از شهادت کورش می نویسد:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام، سلامی به پاکی عشاق پاکباخته، سلامی به گرمی دلهای آخته و سلامی به عظمت و بزرگی، بزرگ مردان خدا ساخته.
شعری را که برای برادرم سروده ام ارسال می کنم و این اثر ناچیز و بی مقدار را تقدیم می کنم به ارواح طیبه همه سرخ جامگانی که پهن دشت وطن اسلامی رنگین به خون سرخشان است. امید که مقبول واقع شود.
برگ سبزیست تحفه درویش چه کند بینوا همین دارد.
دفتر اسرار
تقدیم به شهید «کوروش رفیعی» و همه شهدا انقلاب اسلامی
رفتی و سیر ندیدم مه رخسار تو را
فصل گل رفت و نچیدم گل بی خار تو را
تو برفتی و برد با خودش اندر دل گور
سینه غمزده ام، حسرت دیدار تو را
دیده بگشای کنون آمده است مادر تو
تا در آغوش کشد پیکر خون بار تو را
می بینید دگر از خوف الهی گریان
چشم مخور شب این، دیده بیدار تو را
بعد از این نشنود آن سنگر پر مهر و صفا
ناله نیم شب و گریه غمبار تو را
جوهر خون تو تا خاک وطن گلگون کرد
قلم دهر نوشت قصه پیکار تو را
وانکه اندر طلب دیدن دلبر باشد
توتیا می کند این، خاک گهر بار تو را
حرف خام است همه، آنچه «رفیعی» گوید
کو نخوانده است هنوز دفتر اسرار تو را
شعر از: مهرداد رفیعی ساکن: روستای طاقانک ـ فرزند: علی متولد 1348
شغل: معلم میزان تحصیلات : فوق دیپلم (دینی و عربی) نبست با شهید: برادر
وصیت نامه شهید
بسم الله الرحمن الرحیم
قُلْ إِنَّ صَلَاتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
بگو ای پیامبر نماز من طاعت من زندگی من مردن برای خداوند عالمیان باشد.
الله اکبر از این همه شور، شکوه و شعور، الله اکبر از این همه ایمان و عشق و ایثار، الله اکبر از این همه پایمردی و دلیری و امید... خدایا هدایتم کن زیرا می دانم که گمراهی چه بلای خطرناکی است. خدایا مرا از بلای غرور و خودخواهی نجات ده تا حقایق وجودم را ببینم و جمال زیبای تو را مشاهده کنم. خدایا من کوچکم، ضغیفم ،ناچیز و کاهی در مقابل طوفان ها هستم؛ به من دیده ای عبرت بین ده تا ناچیزی خود را ببینم و عظمت و جلال تورا به درستی بفهمم و به درستی تسبیح کنم.
خدایا خوش دارم گمنام و تنها باشم تا در غوغای کشمکشهای پوچ مدفون نشوم. خدایا دردمندم روحم از شدت درد می سوزد، قلبم می خروشد ،احساسم شعله می کشد و بندبند وجودم از شدت ضجه می زند؛ تو مرا در بستر مرگ آسایش بخش.
خسته ام، پیر شده ام، دل شکسته ام و ناامیدم، دیگر آرزویی ندارم احساس می کنم که این دنیا دیگر جای من نیست با همه وداع می کنم و می خواهم فقط با خدای خود تنها باشم. خدایا به سوی تو می آیم از عالم و عالمیان می گریزم تو مرا در جوار رحمت خود سکنی ده. خدایا آنها رفتند امام و امت را تنها گذاشتند و آن هم در غم جانکاه و آنچه مانده است ننگ و نفرت خدا و خلق خدا، نثار آن کوردلان منافق است که خفت وخواری را برای همیشه به نام خود ثبت کردند و اگر من هم کشته شوم چه سعادتی بهتر از آنکه در نزد خدایم و دوش بر دوش شهدای اسلام است وراهم شناساندن اسلام به جامعه ها وصدور انقلاب اسلامی بوده است.
یاد دوستان شهیدم یک لحظه مرا آرام نمی گذاشت، بدن متلاشی شده آنها راوقتی به یاد می آورم درواقع قدرت اسلام و خدا را با چشم و دستم لمس و می فهمم.
پدر و مادر عزیزم اکنون من در این لحظه که وقت حمله است، فکر می کنم از خدای خود می خواهم که من اولین شهید خانواده هستم و این ارج عظیمی دارد .
راستی شما می دانید که الله نور آسمان ها و زمین است. خدا هرکس را بخواهد به نورش هدایت می کند. بار الها تو را می خوانم به آن نور وجهت که همه چیز برای او روشن شده است. امیدوارم که برادرهایم راه مرا ادامه دهند و امیدوارم که خداوند متعال به آنها فرصتی بدهد تا خود را تا جایی که ممکن است، وقت خود را صرف کارهایی برای خدا کنند. مادر عزیزم من تو را خیلی دوست دارم ولی اگر به خاطر خون شهید من هم که شده است خدا را درست ببین،چون من عظمت او را در جبهه و نیروی الهی او وقدرت پر عظمت او و معجزه های او را دیدم .پس سعی کن بیشتر خودسازی کنی ودر زندگی امام و امت را دعا کنید. چون فرمانده اصلی ما که امام زمان (عج) است فرموده است: که می گوید او را بعد از نماز 10بار دعا کنیم .
من دیگر عرضی ندارم ،فقط از خداوند متعال می خواهم که این فرزند را از شما پدر و مادرم قبول کند.
والسلام و علیکم و رحمه الله و برکاته خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار
کورش رفیعی
حضرت عرضه داشت: ((یا رسول الله، مقربان درگاه الهی چه کسانی هستند؟))
پیامبر (ص) فرمود : ((آن ها جبرئیل و میکائیل اند)).
باز حضرت پرسیدند: ((چه انگشتری در دست کنم؟)).
پیامبر (ص) فرمود : ((عقیق قرمز، پس همانا سنگ عقیق اول کوهی است که اقرار کرد به وحدانیت خدا و به پیامبری من و به وصایت تو یا علی و امامت فرزندان بعد از تو و به بودن بهشت برای محبان تو و شیعیان فرزندانت)).
امام صادق (ع) فرمود ((دوست دارم که هر مومنی از شیعیان ما پنج انگشتر را در دست داشته باشد. یکی از آنها عقیق است، زیرا عقیق با ایمان ترین و مومن ترین سنگ به خدا و به ما اهل بیت در میان سنگ هاست)).
امام رضا (ع) ضمن حدیثی در فضیلت روز غدیر فرمود: ((خداوند ولایت امیر مومنان (ع) را بر ساکنان طبقات هفت گانه آسمان عرضه کرد. پس اول کسانی که به ولایت امیر مومنان علی (ع) ایمان آوردند، ساکنان طبقات هفت گانه آسمان بودند. خداوند آسمان هفتم را به عرش خودش آراست و عرش خود را در آسمان هفتم قرار داد. پس از آن ساکنان طبقه چهارم به ولایت امیر مومنان (ع) اقرار کردند. سپس خداوند آسمان چهارم را هم به بیت المعمور آراست و بیت المعمور را آن جا قرار داد. سپس ساکنان آسمان دنیا به امامت امیر مومنان (ع) اقرار کردند و ایمان آوردند خداوند آسمان دنیا را نیز به ستارگان مزین کرد و بعد طبقات دیگر آسمان ها ایمان آوردند. سپس ولایت امیر مومنان (ع) را بر زمین عرضه کرد. اول جایی که به ولایت امیر مومنان (ع) اقرار نمود، سرزمین مکه بود. پس خداوند آن را به وجود کعبه آراست. سپس سرزمین مدینه ایمان آورد. پس آن سرزمین را به وجود پیامبر (ص) آراست. سپس خدواند ولایت امیر مومنان (ع) را بر کوه ها عرضه کرد. پس اولین کوه هایی که به ولایت امیر مومنان (ع) شهادت دادند سه کوه عقیق، فیروزه و یاقوت بودند.
بشیرخدمت امام صادق (ع) عرض کرد: ((فدایت شوم، چه نگینی بر روی انگشترم قرار دهم؟)) حضرت فرمود: ((ای بشیر چرا از استفاده عقیق قرمز وعقیق زرد و عقیق سفید غافلی؟ پس همانا این سه عقیق، سه کوه در بهشت هستند که کوه عقیق قرمز بر خانه پیامبر (ص) در بهشت و کوه عقیق زرد بر خانه فاطمه زهرا (ع) در بهشت و کوه عقیق سفید نیز بر خانه امیر مومنان (ع) در بهشت سایه افکنده است و همه این خانه ها یکی ست. همانا این سه کوه، خدا را تسبیح و تمجید می گویند و برای دوستان و محبان آل محمد (ع) استغفار می کنند)).
امام صادق (ع) فرموده اند: ((انگشتر عقیق در دست کنید. همانا خداوند با پیامبرش، موسی (ع) بر روی کوه عقیق سخن گفت و موسی بر این کوه به مقام کلیم اللهی رسید)).
پیامبر اکرم (ص) می فرماید: ((در شب معراج که به آسمان ها سفر کردم (به عرش رفتم) به مرتبه ای رسیدم که نزدیک تر از آن، به مقام ربوبیت، تصور پذیر نیست. پس خداوند در آن جا با من بین دو کوه عقیق سخن گفت)).
با نگاه به این دو حدیث، که خداوند، بر روی کوه عقیق با حضرت موسی (ع) و بین دو کوه عقیق با پیامبرش حضرت محمد (ص) سخن گفت، عنایت خداوند به سنگ عقیق معلوم می شود. و این بدان جهت است که اول سنگی بوده که به یگانگی خدا و نبوت پیامبر (ص) و ولایت امیر مومنان (ع) شهادت داده است.
در کتاب مصباح درباره آداب و مستحبات عمل استخاره آمده است که استخاره کننده، انگشتر عقیق در دست راست کند، در حالی که روی آن نوشته شده باشد ((محمد و علی)) و سپس با دست راست قبضه ای بگیرد.
در کتاب بحار الانوار برای خوردن تربت امام حسین (ع) و شفا طلبی از آن آدابی ذکر شده است، از جمله آن که: هرگاه خواستی مقداری از تربت امام حسین را برداری استفاده کنی، انگشتری نقره در دست کن که نگین آن عقیق باشد و بر روی آن نوشته باشد: ((ما شاء الله لا قوه الا باالله استغفرالله)).
سیره و روش بسیاری از بزرگان و علماء این چنین بوده که بر روی نگین عقیقی، اسم جلاله خداوند و اسماء چهارده معصوم را حک کرده و وصیت می کردند که بعد از مرگ آن ها، در هنگام دفنشان، این نگین ها را در دهان آن ها بگذارند. این عمل یکی از مستحباتی است که بسیار سفارش شده است