امام صادق علیهالسلام :
إن أحبَبتَ أن یَزیدَ اللّهُ فی عُمرِکَ فسُرَّ أبَوَیکَ .
اگر دوست دارى خداوند بر عمرت بیفزاید ، پدر و مادرت را خوشحال کن .
الزهد للحسین بن سعید : 33 / 87 منتخب میزان الحکمة : 408
ساختن کشتى
از ابن عباس روایت کرده اند که گفت : قوم نوح (علیه السلام ) آن جناب را کتک مى زدند (تا از حال مى رفت )، پس او را در نمدى مى پیچیدند و به خیال این که مرده است ، به درون خانه اش مى انداختند، ولى وقتى او خوب مى شد، دوباره براى دعوت آنان از خانه بیرون مى آمد و این وضع همچنان ادامه داشت تا اینکه از ایمان آوردن قومش ماءیوس گشت . در این زمان مردى در حالى که به عصایى تکیه داشت با فرزندش نزد او آمد و به پسرش رو کرد و گفت : پسرم ، مواظب باش که این پیرمرد تو را فریب ندهد. پسر گفت : پدرجان ، عصایت را در اختیارم بگذار تا آن را با بدن این پیرمرد آشنا سازم . پدر قبول کرد و عصا را به پسر داد و گفت : مرا روى زمین بنشان و برو. پسر، پدر را روى زمین نشاند و به طرف نوح رفت و عصا را بر فرق سر او کوبید. سر آن حضرت خونین شد. نوح (علیه السلام ) گفت : پروردگارا! مى بینى که بندگانت با من چه مى کنند، پس اگر مى خواهى هدایتشان کن و اگر چنین نیست ، پس به من صبر و توانایى بده تا بین من و آنان حکم کنى ، که تو بهترین حکم کنندگانى .
خداى تعالى به او وحى فرستاد که دیگر منتظر هدایت قومت مباش و او را از این که قومش ایمان بیاورند ماءیوس کرد و گفت :
((اى نوح ! یقین بدان که دیگر تا قیامت کسى جز آنان که ایمان آورده اند، کسى ایمان نخواهد آورد، پس دیگر غم مخور و به ساختن کشتى بپرداز)). نوح پرسید: پروردگارا! کشتى چیست ؟ خطاب رسید: خانه اى است که از چوب ساخته مى شود و روى آب به حرکت در مى آید. این کار را بکن که به زودى اهل معصیت را غرق مى کنم و زمینم را از لوث وجودشان پاک مى سازم . نوح (علیه السلام ) پرسید: پروردگارا! آب (که کشتى بر روى آن حرکت کند) کجاست ؟ خداوند فرمود:((من بر هر چیز قادرم )). (133)
نگهبانى از کشتى
هنگامى که نوح (علیه السلام ) بنابر فرمان خدا به ساختن کشتى مشغول شدت مشرکان شب ها در تاریکى ، کنار کشتى مى آمدند و آنچه را نوح از کشتى درست کرده بود، خراب مى کردند (تخته هایش را از هم جدا کرده و مى شکستند).
نوح از درگاه الهى استمداد کرد و گفت : ((خدایا! به من فرمان دادى تا کشتى را بسازم ، و من مدتى است به ساختن آن مشغول شده ام ولى آنچه که مى سازم کافران خراب مى کنند، پس چه زمانى این کار به پایان مى رسد؟!)).
خداوند به نوح وحى کرد: ((سگى را براى نگهبانى کشتى بگمار)).
حضرت نوح از آن پس ، سگى را کنار کشتى آورد تا نگهبانى دهد، آن حضرت روزها با ساختن کشتى مى پرداخت و شب ها مى خوابید، وقتى که مخالفان براى خراب کردن کشتى مى آمدند، با صداى سگ ، نوح بیدار مى شد و آنان فرار مى کردند، مدتى برنامه حضرت نوح همین بود تا ساختن کشتى به پایان رسید (134).
جمع کردن حیوانات
در حدیثى از امام صادق (علیه السلام ) نقل شده است که : پس از ساخته شدن کشتى ، خداوند بر نوح وحى کرد که به زبان سریانى اعلام کن تا همه حیوانات جهان نزد تو آیند. نوح نیز اعلام کرد و همه حیوانات حاضر شدند. نوح (علیه السلام ) از انواع حیوانات یک جفت (نر و ماده ) گرفت و در کشتى جاى داد (135).
قطعاً براى شما در سنت رسول خدا سرمشقى نیکوست براى آن کس که به خدا و روز قیامت امید دارد و خدا را فراوان یاد مىکند
سوره الاحزاب ایه 21
طبق شهادت عقل و شرع شخص پیامبر اسلام حضرت محمد بن عبد الله که درود اولین و اخرین به روان پاکش باد برترین و کاملترین انسان در جهان بشریت از صدر تاکنون و تا به روز قیامت است ... لذا تمامی افعال اقوال و حرکات او عین حق است و برای کسی که قصد کرده است به اوج کمال برسد تمسک به سنت ان جناب بهترین راه و روش است
در حدیثی از ان حضرت روایت است که فرمودند : الشریعه اقوالی و الطریقه احوالی و الحقیقه احوالی ( عوالی اللائی جلد 4 حدیث 212 )
در جهان طریقت و سنت های گوناگونی وجود دارد که ادعا میشود بوسیله ان ها میتوان به درگاه خداوند یکتا رسید ولی حقیقت ان است تنها راهی میتواند انسان را به مقصد رستگاری برساند که توسط خود خداوند تبیین شده باشد و بی شک محمد همان فرستاده ای است که به قول موسی علیه السلام از کوه فاران خواهد درخشید و مایه هدایت بشر به اوج کمال و انسانیت است
از سنت رسول خدا در زندگی غافل نشویم که همانا سنت ان بزرگوار میزان راه صحیح و باطل است و از حوادث و موانع رسیدن به درگاه الهی جلوگیری میکند و عصایی است محکم برای نجات از سقوط در ضلالت .... امام سجاد علیه السلام فرمودند : ما در کودکی همان طور که سوره ای از قرآن کریم را یاد میگرفتیم سنت رسول خدا را هم در زندگی میاموختیم ......
دومین فرزند برومند حضرت علی و(1) در روز سوم ماه شعبان سال چهارم هجرت فاطمه ، که درود خدا بر ایشان باد، در خانه وحی و ولایت چشم به جهان گشود. چون خبر ولادتش به پیامبر گرامی اسلام (ص ) رسید، به خانه حضرت علی (ع ) و فاطمه را فرمود تا کودکش را بیاورد. اسما او را در پارچه ای سپید (2) (س ) آمد و اسما پیچید و خدمت رسول اکرم (ص ) برد، آن گرامی به گوش راست او اذان و به گوش چپ (3) او اقامه گفت . به روزهای اول یا هفتمین روز ولادت با سعادتش ، امین وحی الهی ، جبرئیل ، فرود آمد و گفت : سلام خداوند بر تو باد ای رسول خدا، این نوزاد را به نام پسر کوچک هارون (شبیر) چون علی برای تو بسان هارون (5) که به عربی (حسین ) خوانده می شود نام بگذار. (4)برای موسی بن عمران است ، جز آن که تو خاتم پیغمبران هستی .
و به این ترتیب نام پرعظمت "حسین " از جانب پروردگار، برای دومین فرزند فاطمه (س ) انتخاب شد. به روز هفتم ولادتش ، فاطمه زهرا که سلام خداوند بر او باد، گوسفندی را برای کشت ، و سر آن حضرت را تراشید و هم وزن موی سر او (6) فرزندش به عنوان عقیقه (7) نقره صدقه داد.
ادامه درادامه مطلب...
|
بختم ار یار شود رختم از این جا ببرد
بین ما ایرانیان رسم است که وقتی به دو راهی می رسیم و انتخاب یکی از راه ها برایمان کار دشواری است، سراغ استخاره یا فال می رویم.
معمولا استخاره را با قرآن یا تسبیح انجام می دهند و برای فال سراغ دیوان حافظ می روند. اما آیا فال حافظ یک بازی و سرگرمی است یا این که راه به جایی می برد؟ آیا می توان به جواب هایی که از فال حافظ گرفته می شود اعتمادکرد؟ آیا فال حافظ، تکیه گاه و پشتوانه ای دارد؟ چطور بعضی از فال ها راست ودرست از آب در میآید؟
براساس نظر محققان اگردر طول ۶۰۰ سال، ۱۰ تا ۲۰ مورد از فال های حافظ درست بود، می شد به حساب تصادف گذاشت، ولی ظاهرا موارد بیشتر از این حرف هاست.
اگر درستی فال حافظ را در موارد متعدد به حساب شانس و تصادف بگذاریم، به این ترتیب فقط صورت مساله را پاک می کنیم. از طرفی اگر توجیه علمی، منطقی یا فلسفی پیدا نمی کنیم، با کی نیست. مگر بشر توانسته با تمام پیشرفت هایی که در علم داشته است. معجزاتی که در طول تاریخ رخ داده را توجیه کند؟ یا دعایی که مخاطبش خداوند است، وقتی استجابت می شود بشر با تمام قوای عقلی و ذهنی خود هیچ دلیلی نمی تواند بیاورد، مگر این که با تمام وجود معترف به مسبب الا سباب و علت العلل بودن خداوند باشد و او را برآورنده حاجت یا پاسخ دهنده دعاها و نیازهای خود بداند.