جدیدترین مطالب فارسی

دانلود عکس و فیلم، دانلود آهنگ جدید، دانلود بازی، مطالب تفریحی جذاب، استخدام، دانلود مداحی

جدیدترین مطالب فارسی

دانلود عکس و فیلم، دانلود آهنگ جدید، دانلود بازی، مطالب تفریحی جذاب، استخدام، دانلود مداحی

نگاه خائنانه

شخصی به پیغمبر صلی الله علیه و آله عرض کرد:

فلانی به ناموس همسایه (خائنانه ) نگاه می کند و اگر امکان آن را داشته باشد از اعمال خلاف عفت نیز پروا ندارد.

رسول خدا صلی الله علیه و آله از این قضیه سخت بر آشفت و فرمود:

- او را نزد من بیاورید!

شخص دیگری گفت :

او از پیروان شما می باشد و از کسانی است که به ولایت شما و ولایت علی علیه السلام معتقد است و نیز از دشمنان شما بیزار است .

پیغمبر گرامی صلی الله علیه و آله فرمود:

نگو او از پیروان شما است ، زیرا که این سخن دروغ است . چون پیروان ما کسانی هستند که پیرو ما بوده و عملشان همانند عمل ما می باشد.

ولی آنچه درباره این مرد گفتی از اعمال و کردار ما نیست

در بستر بیماری

یکی از مسلمانان در بستر بیماری افتاده بود. پیغمبر خدا با گروهی از اصحاب خود بر بالین او حاضر شدند. وی در حال بی هوشی بود.

رسول خدا فرمود:

ای فرشته مرگ این شخص را آزاد بگذار تا از او سؤ ال کنم .

ناگاه مرد به هوش آمد .

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:

چه می بینی ؟

مرد گفت :

سفیدی بسیار و سیاهی بسیار می بینم .

- کدام یک از آن دو، به تو نزدیکتر هستند؟

- سیاه به من نزدیکتر است .

حضرت فرمود؛ بگو:

الهم اغفر لی الکثیر من معاصیک و اقبل منی الیسیر من طاعتک

خدایا گناهان بسیارم را ببخش و طاعت اندکم را بپذیر!

مرد این دعا را خواند و بی هوش شد.

پیغمبر دوباره به فرشته فرمود:

ساعتی بر او آسان بگیر! تا از او پرسش کنم .

در این وقت مرد به هوش آمد.

پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:

چه می بینی ؟

مرد: سیاه بسیار و سفید بسیار می بینم .

- کدام یک از آنها به تو نزدیکتر است ؟

- سفید نزدیکتر است .

پیامبر صلی الله علیه و آله به حاضران فرمود:

خداوند این رفیق شما را بخشید.

امام صادق علیه السلام پس از نقل این داستان می فرماید:

وقتی به بالین فردی که در حال جان دادن است رفتید، این دعا (دعای ذکر شده ) را به او بگویید و تلقین کنید

متن کامل نطق میان دستور علی مطهری در مجلس شورای اسلامی مورخ ٢١ دی ١٣٩٣

بسم الله الرحمن الرحیم

ایام میلاد پیامبر اسلام را تبریک می‌گویم. جشن میلاد پیغمبر اکرم در میان ما شیعیان نسبت به جشن میلاد حضرت مسیح در میان مسیحیان و جشن میلاد پیامبر اسلام در میان اهل سنت از شور و هیجان کمتری برخوردار است. گویی یک نوع تقسیم کار صورت گرفته است، بزرگداشت پیغمبر اسلام به اهل سنت واگذار شده و بزرگداشت ائمه اطهار به شیعه. این یک نقطه ضعف برای ماست که باید به همت روحانیت و رسانه‌ها اصلاح شود. نگاهی به برنامه‌های صدا و سیما در این ایام و مقایسه آن با برنامه‌های ایام نوروز از نظر شادی‌آفرینی، این حقیقت را آشکارتر و این شائبه را تقویت می‌کند که شادیها مخصوص مناسبتهای ملی، و غم و اندوه ویژه مناسبتهای مذهبی است.

میلاد رسول اکرم

شعر میلاد پیامبر

جهان سرسبز و خرم گشت از میلاد پیغمبر

منور قلب عالم گشت از میلاد پیغمبر

بده ساقى مى باقى که غرق عشرت و شادى

دل اولاد آدم گشت از میلاد پیغمبر

تعالى الله از این نعمت کز او اسباب آسایش

براى ما فراهم گشت از میلاد پیغمبر

ز لطف و رحمت ایزد ز یمن مقدم احمد

ظهور حق مسلم گشت از میلاد پیغمبر

به شام هفده ماه ربیع و سال عام الفیل

رسالت ختم خاتم گشت از میلاد پیغمبر

بشارت ده به مشتاقان که ز امر قادر منّان

دل ما عارى از غم گشت از میلاد پیغمبر

ز ناموس قدر بشنو تو گلبانگ خطر زیرا

سر نابخردان خم گشت از میلاد پیغمبر

بناى جهل ویران شد ز یمن منجى ات تارک

جهان از علم اعلى گشت از میلاد پیغمبر

دوصد اعجاز شد ظاهر که در عرش عُلى حیران

دوصد عیسى بن مریم گشت از میلاد پیغمبر

بشد دریاچه ساوه تهى از آب و برعکسش

سماوه همچنان یم گشت از میلاد پیغمبر

بشد این فارس چون شمعى، بشد آتشکده خاموش

جهان حق مجسم گشت از میلاد پیغمبر

ز یمن مقدمش منشق جِدار طاق کسرى شد

که حیران خسرو جم گشت از میلاد پیغمبر

بناى ظلم شد ویران ولى در سایه ایمان

بناى عدل محکم گشت از میلاد پیغمبر

قدم در ملک هستى زد چو ختم الانبیاء احمد

مقام ما مقدم گشت از میلاد پیغمبر

نواى بانگ جاء الحق به باطل چیره شد اى دل

نظام دین منظم گشت از میلاد پیغمبر

ز حسن پرتو رویش خجل در مغرب و مشرق

مه و خورشید اعظم گشت از میلاد پیغمبر

من «ژولیده» مى گویم بگو بر دوستارانش

که شرّ دشمنان کم گشت از میلاد پیغمبر

 

ولادت و پرورش پیامبر اکرم (ص)

پیامبر اسلام حضرت محمد بن عبدالله (صلى الله علیه و آله) بنا برمشهور و بر اساس بیشتر احادیث‏شیعه در روز هفده ربیع الاول «عام الفیل‏» یعنى سالى که قوم فیل براى تخریب خانه کعبه‏و اشغال مکه به حجاز آمدند، مطابق 580 میلادى در شهر مقدس مکه معظمه متولد گردید. اکثر علماى عامه ولادت پیغمبر را در را در دوازده ربیع الاول دانسته‏اند. از میان دانشمندان ما شیخ کلینى در گذشته سال 329 ه و جمعى دیگر نیز ولادت حضرت را روز جمعه دوازده ربیع الاول مى‏دانند.

پدرش عبدالله کوچکترین پسران عبدالمطلب بود، پیغمبر بنابر مشهور دو ماه بعد از رحلت پدر متولد شد، به همین جهت او تحت‏سرپرستى جدش عبدالمطلب قرار گرفت، و عبدالمطلب طبق رسوم بزرگان قریش او را به زنى صحرانشین به نام «حلیمه‏» که از نجابت و لیاقت‏خاصى برخوردار بود سپرد، تا به وى شیر داده و در آغوش صحرا و فضاى باز و محیط آزاد پرورش دهد، و از بیمارى و احیانا وباى شهر مکه در امان باشد.

بدین گونه محمد (صلى الله علیه و آله) در صحرا و میان قبیله «بنى اسد» که حلیمه نیز از آنها بود پرورش یافت. هر چند گاه حلیمه او را به مکه مى‏آورد و باز به صحرا برمى‏گردانید، و چون به سن پنج‏سالگى رسید او را به مکه برگردانید و تحویل جدش عبدالمطلب داد، و از وى پاداش نیکو یافت.

«آمنه‏» مادر جوانش در جد چهارم (کلاب بن مره) با عبدالله همسر خود شریک بود. برادران و کسان او در شهر مدینه مى‏زیستند، ولى پدر «آمنه‏» با خانواده‏اش مدتى بود که در مکه اقامت داشتند.

در همان سال که حلیمه محمد (صلى الله علیه و آله) را به مکه باز گردانید، آمنه براى دیدار کسانش و زیارت تربت‏شوهر فقیدش همراه طفل پنج‏ساله خود راهى نثرب و شهر مدینه شد. اقامت آنها درمدینه یک ماه طول کشید. هنگام بازگشت در میان راه مادر پیغمبر نیز وفات یافت و در نقطه‏اى به نام «ابوا» در نزدیکى مکه مدفون گشت.

پیغمبر چهار سال بعد تحت کفالت جدش عبدالمطلب بسر برد و چون درنه سالگى او عبدالمطلب نیز زندگانى را وداع گفت، طبق وصیت عبدالمطلب، به خانه عمویش ابوطالب آمد و عمو و همسر او فاطمه دختر اسد بن هاشم با آغوش باز سرپرستى محمد بن عبدالله را که برادرزاده ابوطالب و عموزاده همسرش بود و هر سه داراى یک خون بودند، به عهده گرفتند. اهمیت پرستارى صمیمانه این عمو و زن عمو از «محمد» تا آنجا بود که وقتى ابوطالب در سال دهم بعثت وفات یافت پیغمبر دنبال جنازه او مى‏گریست و مى‏گفت: عمو بعد از تو من بکجا بروم؟ و چون فاطمه دختر اسد در مدینه رحلت کرد، پیغمبر فرمود: امروز مادرم وفات کرد!

علامه مجلسى مى‏نویسد: شیعه امامیه اجماع و اتفاق نظر دارند که ابوطالب و آمنه دختر وهب و عبدالله بن عبدالمطلب، و نیاکان پیغمبر تا آدم (علیه السلام) همگى با ایمان و خداپرست بودند.»