حضرت موسی علیه السلام در تداوم رسالت الهی خود با برادرش هارون علیه السلام به برپایی نماز امر می شود. آیه شریفه می فرماید: «أوصینا الی موسی و أخیه... و اقیموا الصلاه؛ به موسی و برادرش وحی کردیم... و نماز بگذارید.» هم چنین در آیه 77سوره بقره ضمن اشاره به پیمانی که از بنی اسرائیل گرفته شده، نماز را به عنوان یکی از ارکان و مواد این پیمان برشمرده است.
یهودیان نمازشان دارای مقدمات خاصی است؛ از جمله این که در حال جنابت نمی توان نماز خواند و بدن و لباس باید از هرگونه کثافت و پلیدی پاک باشد و دست ها و صورت را باید شسته و به سمت بیت المقدس، با خضوع و خشوع نماز را برپاداشت. یهودیان برای نماز باید طاهر باشند؛ یعنی وضو بگیرند یا غسل کنند. در آیین یهود نیز، مانند اسلام، نماز به صورت جماعت هم برپا می شود.
در روایات نیز به جایگاه ممتاز نماز در آیین یهود اشاره شده است. در برخی روایات از نماز به عنوان پیمان محکم آیین یهود یاد می شود. امام علی علیه السلام حضرت موسی علیه السلام را به خاطر نماز خواندن و گونه بر زمین نهادن به هنگام نماز به عنوان هم سخن با خود برمی گزیند و در حدیث دیگر، از مباهات خداوند نزد فرشتگان به واسطه نمازگزاری در آیین یهود سخن به میان آمده است. از مجموع این روایات می توان دریافت که نماز یکی از فرمان هایی بوده است که از سوی خداوند بر حضرت موسی علیه السلام و قومش ابلاغ شده است.
در کتاب مقدس یهود در مورد اصل وجوب اهمیت نماز و دعا، چگونگی برپایی نماز، و مکان و زمان نماز مطالبی بیان شده است.
آدم عاشق قرآن خواندنش هم با بقیه متفاوته، یک تشبیه می کنم برای اینکه مسئله رو بهتر بفهمید، دیدید توی این عشقهای زمینی وقتی طرفین برای هم پیامک می دن یا ایمیل یا هر شکل دیگه، چقدر طرف مقابل با اشتیاق می خواند، آیا می گذارد مثلا یک روز بعد بخواند، نه، همون موقع با شوق می خواند و گاه اگر محبت شدید باشد با یک بار هم آرام نمی شود و جند بار می خواند و لذت می برد که البته اگر نامحرم باشند، گناه بزرگی مرتکب شده اند که در روایت غذاب سختی برای آن آمده است، قرآن می فرماید: « لا تقربوا الفواحش ما ظهر منها و ما بطن »[1]، که «مابطن» طبق روایت امام باقر (علیه السلام ) شامل روابط مخفیانه می شود، خدا می فرماید: نزدیک نشوید، اما فرض کنید مثال ما راجع به دو نفر است که به هم محرم شده اند، در عقد به سر می برند که بد آموزی هم نداشته باشد، دیدید چطور با شوق می خوانند عاشق خدا هم هر چه قدر قرآن می خواند سیر نمی شود، مست می شود، کلام محبوبشه، معشوقشه، تا خدا می فرماید: «إن الله یحب المحسنین»، سعی می کند در اسرع وقت یک احسان بکند تا محبوبش بیشتر دوستش بدارد، وقتی خدا می فرماید: «إن الله لا یحب الظالمین»، مراقب می شود به کسی ظلم نکند مبادا از چشم محبوبش بیفتد.
حالا فهمیدی چرا موالی عاشقان می فرمود: اگر آسمان و زمین را در دست من بگذارند که به ظلم دانه جویی را از دهان مورچه بگیرم والله این کار را نمی کنم. [2]
خلاصه آدم عاشق در قرآن و روایات و معارف اسلام دنبال نشانی کوی دوست می گردد و این مرحله مهمی است.