![]() |
بازیکن تیم فوتبال پاریس سن ژرمن از شرایط نامعلوم و نا مشخص اش در این تیم بسیار ناراحت و عصبانی است. |
Thiago Motta /Paris-SG.blogfa.com
زیبا استه بیده؟
خب قبل از هر چیزی بگم که آبجی هماجونم
دخیم حالش خوبه خدا نکنه دو سه روز وقت باشه فقط
دوتا تخم بدون پوسته آهکی داد خوب شد دچار کمبود کلسیم هس مرغم مفصلاشمبه خاطر کمبود ویتامین و کلسیم تورم داشته که از بسسسسسسسس بد چیزی میخوره
به زور باید همیشه بهش چیزی بدم خیلی بدخوراکه بچم.از بچگی اینطوری بوده
تقریبا چندماهی میشه که به شدت به ویتامینش بستم مکمل نه هاااااااااا
من اصن با مکملای ویتامینی که به حیوونا میدن مخالفم. چون پرریزی هم چندماه پیش داشته به خاطر همین تمام کلسیم و فسفر بدنشو خرج پراش کرد که دراومدن فقط کاشکی تخم نمیذاش
اینطوری هر چی بهش میدم دوباره خرج تخمگذاریش میشه
آقا من نمیخوام تخم بذاری حرف دلمو به کی بگم
والا
بچم خروس که نمیخواد آجی اتفاقا به یکی دیگم گفتم اونم گفت خروس میخواد ولی اشتباهه به جان خودم یه بار شوهر داشته واسه هفت پشتش بسه
اینقد بهش میزد منم طلاقشو گرفتم
قبلا هم زیاد اینطوری شده بعد تقویتش که میکنم خوب میشه.اول یه لمبه کوچیک تر داد بعدش این یکی بزرگتر رو داد .عسکشو گرفتم
در دامپزشکی به تخم مرغ بدون پوسته آهکی لمبه گفته میشود
خلاصه اینطوریاس کمبود آفتاب هم داشته چون ویتامین د توی جذب کلسیم به شدت موثثره از بس هوا سرد بود کمتر بیرونشون کردم واسه همین کلا همه چی دست به دست هم داد بچم این حال و روز شد
راستی آبجی بعدش بقیه پیام قبلیتو هم میجوابم یادم نرفته ها.خنگول نیستم
الان به دخیم سیب زمینی پخته و گندم و خمیر پوست تخم مرغ که نخوردش بعد دیگه زرده تخم مرغ ااااااااااا دیگه از این چیزا دادم آخه گناه داره خیلی درد میکشه مرغ وقتی لمبه میده
امیدوارم یا دیگه تخم نده یا درست تخم بده
خب فهلا یا علی دوباره میام
به مناسبت انتشار رمان « ساعت ویرانی» نوشته ی آرام روانشاد
پیوند ِ درونی ِ آدمها
مهدی عباسی زهان
آرام روانشاد در پاره ی نخست رمان«ساعت ویرانی» ( ساعت اول: رفتن یا نرفتن؟ مساله این است...) جسارت انتخاب راوی ِ مرد را داشته و البته در مجموع از عهده ی آن برآمده است. انتخاب راوی به غیر از شخصیتی همتراز یا همجنس با نویسنده معمولا در مقیاس ِ رمان نتیجه ی خارق العاده ای در برندارد و صرف نظر از آن که تلاشی سترگ می طلبد در حالت خوش بینانه اش گفته خواهد شد که نویسنده موفق عمل کرده است و کمتر به خلق شاهکار می انجامد مگر نویسنده از آن دسته باشد که در درون خویش توانایی پرورش چندین و چند شخصیت و چه بسا زیستن در کالبد ایشان را دارا هستند و این قابلیّت چیزی فراتر از یادگیری قصه نویسی در کارگاه و کلاس یا ممارست شخصی است.
روانشاد در این رمان نشان می دهد که ذاتا قصه گوست. روایت او روایتی روان و یکدست است که البته در موارد معدودی به نظر می رسد شانتاژ هایی که از بیرون متن و احتمالا در بازنویسی به نویسنده شده یا الزام های شخصی اش به قواعد و اصولی که گفته می شود شایسته است در یک روایت ادا بشود باعث شده تا روایت ِ خوش خوان و باورپذیر ِ روانشاد به دست انداز بیافتد و چه بسا «تصنعی» جلوه کند. «ساعت ویرانی» از جمله رمان های فارسی است که در شناسنامه اش علاوه بر نام نویسنده، نام ویراستار نیز مشاهده می شود و این موضوع شایسته ی تقدیر است. ویراستاری ادبی از ارکان اصلی رمان نویسی در ادبیات روز دنیاست اما متاسفانه در زبان فارسی هنوز مقبول نظر واقع نشده است. ویراستاران در چرخه ی نگارش و نشر رمان جایگاه ویژه ای دارند و البته به طور تخصصی و طبیعتا متناسب با سبک نویسنده، اثر را آماده ی نشر می کنند و به نوعی از زبان، از نویسنده و از مخاطب در مقابل رواج اشتباهات دستوری و نقایص نگارشی پاسبانی می کنند. امیدوارم ناشران و نویسندگان ایرانی نیز حلقه ی گمشده ی ویراستاری ادبی را دریابند و البته بدیهی است که مقصود از ویراستاری، ویراستاری مطلوب و قاعده مند است و فراتر از تصحیح غلط های املایی و افزدون علایم نگارشی. به نحوی که از رمانی که نام ویراستار در شناسنامه اش مشاهده می شود انتظار نثر ِ مطلوبی را داشته باشیم که متاسفانه «ساعت ویرانی» این انتظار را به طول کامل بر آورده نمی سازد و اشتباهات رایج و تکرارهای غیر ضروری در این رمان نیز بسان دیگر رمان های فارسی که همواره نثرشان تداعی کننده شتابزدگی و کم حوصلگی است، مشاهده می شود.
درخشان ترین ویژگی این رمان به تصویرکشیدن پیوند درونی آدمهاست: پیوند اشکان- مرجان، پیوند مرجان- اشکان، پیوند مرجان- مهران، پیوند مرجان - استاد ، پیوند مرجان- یلدا و ... نویسنده آگاهانه به سویه پذیری پیوندها نظر داشته است. هم از این روست که که تصویری که در پاره ی نخست رمان از پیوند اشکان با مرجان ارائه می شود در پاره ی دوم به کلی دگرگون می شود. آشکار شدن تفاوت عمیق پیوند اشکان – مرجان با مرجان- اشکان به این مساله ی اساسی دامن می زند که آیا اصولا می توان تصویر واحدی از مرجان یا اشکان به عنوان «واقعیت وجودی» هر یک از آنها ارائه کرد یا اینکه هر کدام از ایشان بدون آن که «فردیت» مشخصی داشته باشند تحت مجموعه ای از پیوندهای متغیر انسانی قرار دارند که هر لحظه خطر گسستن و فرو ریختن آن را تهدید می کند.
روایت این رمان اگر چه گاهی دچار اغراق در بیان عواطف و نوعی سانتی مانتالیزم می شود اما این مساله مانع از آن نشده تا نویسنده از چیدمان دقیق پازل داستانی بر مبنای پیوند بین آدمها و ارائه رخدادهای داستانی به عنوان خرده روایت هایی تحت این پیوندها غافل بماند. در مجموع می توان به نویسنده ی «ساعت ویرانی» نمره قبولی داد و البته نمره قبولی گرفتن در شرایطی که با بحران « رمان خوب» و «نویسنده ی شاخص» مواجه هستیم چیز کمی نیست.
حسینعلی منتظری در مصاحبه ای که در سالگرد فوتش توسط بی بی سی منتشر شده اظهارات مختلفی در رابطه با تحولات انقلاب داشته است که در آن اتهامات گسترده ای را متوجه آرمان های انقلاب و امام خمینی(ره) ساخته است
۲۹ آذر سالگرد فوت شخصیتی است که نقش موثری در انقلاب اسلامی داشته تا جایی که امام راحل او را حاصل عمر خود می خواند، شخصیتی که به مرور زمان و پس از وقوع انقلاب با اقدامات نابخردانه و ساده لوحانه خود زمینه ایجاد تشتت در سطح جامعه و در میان نخبگان را فراهم آورد که نهایتا منتهی به خروج وی از مسیر همسنگران انقلابی اش شد.
به لینک مراجعه کنید :
http://www.khatteemam.ir/fa/?p=33786