جدیدترین مطالب فارسی

دانلود عکس و فیلم، دانلود آهنگ جدید، دانلود بازی، مطالب تفریحی جذاب، استخدام، دانلود مداحی

جدیدترین مطالب فارسی

دانلود عکس و فیلم، دانلود آهنگ جدید، دانلود بازی، مطالب تفریحی جذاب، استخدام، دانلود مداحی

احزاب، ابزار رفراندوم

غلامعباس  توسلی*            

 
مدتی است در محافل سیاسی صحبت از رفراندوم مطرح می‌شود آن هم رفراندوم در مورد تصمیمات اساسی کشور؛ در این رابطه لازم است به یک مسئله مهم توجه شود و آن اینکه بحث مراجعه به آرای عمومی و همه‌پرسی در چه جاهایی مطرح می‌شود؟ اگر موضوع مذاکرات هسته‌ای است در چه زمینه‌ای قرار است عنوان شود: آیا تعلیق تمامی‌ فعالیتهای هسته‌ای در برابر رفع تحریم‌ها مطرح است؟ یا... بنابراین آنچه لازم است در گام نخست روشن شود «موضوع رفراندوم» است. به طور کلی مراجعه به نظر مردم و دخیل دانستن آنها در تصمیماتی که قرار است آینده کشور را رقم زند می‌تواند بسیار موثر و مفید قلمداد شود اما در این میان نکته‌ای اساسی وجود دارد و آن بحث روشنگری است. در حقیقت اگر قرار باشد رفراندومی برگزار شود ابتدا باید فضا آنچنان شفاف باشد تا مردم بتوانند تصمیم درست را اتخاذ کنند. بنابراین باید تمام نخبگان کشور وارد میدان شوند و مباحث را به شور و مشورت بگذارند و بهترین نتایج و بهترین تصمیم‌های ممکن را پیدا کنند و از تریبون های مختلف آنها را با مردم در میان بگذارند. به معنای دیگر مردم باید در جریان شور و مشورت مسئولان قرار گیرند و از این رو شناخت لازم به آنها ارائه شود چرا که این مسئله امری مسلم است که همگان در همه چیز متخصص و صاحب نظر نیستند لذا لازم است بسترهای مناسب برای رجوع به آرای عمومی به منظور اتخاذ تصمیمی مناسب که منفعت جمع برای آن در نظر گرفته شود فراهم شود در غیر این صورت برگزاری رفراندوم تنها می‌تواند شرایطی ایجاد نماید تا مسئولان خود را از زیر بار مسئولیت تصمیمهای گرفته شده رها سازند. بر اساس آنچه مطرح شد باید ابراز داشت اگر شرایط و بسترهای لازم برای این امر فراهم شود و مضاف بر آن همه به ضرورت برگزاری همه‌پرسی ایمان داشته باشند که اگر موضوعی ابعاد زندگی مردم را تحت‌تاثیر قرار داد و اولین آثار سوء آن متوجه زندگی مردم خواهد بود باید به نظر مردم مراجعه شود، این امر می‌تواند مثبت ارزیابی شود ضمن آنکه این مسئله یکی از شاخصهای دموکراسی است و از این نظر نیز می‌تواند موجب تقویت مردمسالاری شود. بنابراین قرار گرفتن بر ریل مراجعه به آرا و نظرات مردم می‌تواند تبعات مثبتی برای جامعه به دنبال داشته باشد اما نباید فراموش کرد که این امر نیاز به ابزارهای مناسب خود دارد که مهمترین آنها احزاب، گروهها و انجمنها هستند چرا که این احزاب و گروه‌ها هستند که می‌توانند شناخت و تصویر مناسبی برای اخذ تصمیم به مردم ارائه کنند.
*استاد  دانشگاه
منبع: روزنامه ارمان

..:::: ارتباط یائسگی زودرس با احتمال خطر حمله قلبی ::::..

تحقیق جدیدی نشان داد زنانی که دچار یائسگی زودرس می‌شوند، بیش از دیگران در معرض خطر حمله قلبی هستند. سن معمول برای یائسگی بین ۴۵ تا ۵۵ سال است و یائسگی قبل از ۴۰ سال را به‌عنوان یائسگی زودرس می‌شناسند. اکنون تحقیقی که در دانشگاه آلاباما انجام‌ گرفته، نشان می‌دهد زنانی که دچار یائسگی زودرس می‌شوند، در باقی عمرشان دو برابر دیگران، در معرض حمله قلبی یا سکته هستند.
 
محققان می‌گویند شاید دلیل این امر در کاهش هورمون استروژن در مقطعی زود‌تر از حد معمول باشد. این هورمون در تخمدان‌ها تولید می‌شود و عادت ماهانه را تنظیم می‌کند. بنابراین وقتی تخمدان‌ها از کار بیفتند، سطح استروژن هم کاهش می‌یابد و با توجه به این که این هورمون می‌تواند از قلب محافظت کند، بنابراین بعد از یائسگی خطر بیماری قلبی افزایش می‌یابد.
 
از سوی دیگر، دانشمندان می‌گویند تعداد تخمک‌های موجود در تخمدان زن‌ها می‌تواند سن بدن آن‌ها را مشخص کند. محققان پس از بررسی بیش از یکهزار زن به این نتیجه رسیدند، زنانی که تخمک‌های بیشتری دارند، «تلومر» -بخش انتهایی DNA که از آن محافظت می‌کند- بلندتری داشتند. کوتاه شدن تلومر نشانه پیر شدن بدن است. به گفته محققان، علاوه بر این، کم شدن تخمک‌ها می‌تواند باعث یائسگی زودرس شود که یائسگی زودرس نیز می‌تواند با ناراحتی قلبی در ارتباط باشد.  

مهد کودک

کودک از سی ماهگی (دو سال و نیم) حتما باید وارد محیط اموزشی بشه وگرنه تاثیر بد بر کودک میگذارد که تلاشهای بعدی میتواند بی نتیجه باشد.
کودک باید با حال و احساس خوب وارد محیط بشود بنابراین اگر ورود به مهد یکسال هم دیرتر شروع شود مهم نیست بلکه مهم این است کودک با حس خوب و حال خوب وارد بشود چون حال اولیه تقریبا همیشگی خواهد بود.
بنابراین قبل از ورود به مهد باید:
- کودک اضطراب جدایی نداشته باشد. برای این اطمینان با کودک قایم موشک بازی کنید و گاهی او را با پدر یا مادر بزرگ تنها بگذارید.
- کودک رشد روانی اجتماعی لازم را داشته باشد، دیگران را دشمن، بد، یا شی در نظر نداشته باشد.
- توانایی بیان گرسنگی خستگی یا دستشویی رفتن را داشته باشد.
- محیط مهد معلمین اونجا و تعداد بچه ها یا بازی ها تاثیر زیادی در حال کودک در مورد رفتن به مهد خواهد داشت.
- مطمئن باشید فرزندتون اماده برای مهد است و مسئولین مهد این اجازه را به شما خواهند داد تا وقتی کودک حال مناسبی پیدا کند کنارش بمانید.
- کودک باید با دستشویی رفتن و غذا خوردن و خوابیدن در مهد راحت باشد. بعضی از بچه ها فقط در رختخواب خود میخوابند. بنابراین یا قبل از وقت خواب اونها را برداریم یا خاطر اسوده داشت فرزندمون اسوده ست.
ممکنه فرزندی که روز اول با اشتیاق به مهد رفته روز بعد به شما بچسبد یا وقت رفتن به مهد گریه کند. در این صورت دو سه روزی اصلا به روی خودتان نیارید انگار مهد تعطیل است اما شب قبل با او صحبت کنید که فردا با او به مهد خواهید رفت و با هم بروید و کنارش بمونید و تا کنارش هستید اگر گریه کرد توجهی نکنید فقط باید مطمئن شوید تا وقتی حال خوبی پیدا کند کنارش در مهد خواهد ماند.
در مقابل گریه های کودک خیلی کوتاه به او خواهید گفت که شما کنارش خواهید بود.
با کودک ارام و مهربانانه در مورد مهد و کارهایی که خواهند کرد صحبت خواهید کرد.

این صحبت که وقتی فرزندتان گریه میکند او را بذار و برو ممکن است از نظر محیط اموزشی قابل قبول باشد اما گاهی اسیب ان چنان شدید است که ما حاضر نخواهیم بود چنین ریسکی کنیم.

گاهی گریه بچه های دیگر فرزند شما را وحشتزده خواهد کرد، بنابراین اگر چنین حسی داشتید چند روزی او را به مهد نبرید تا کمی از وحشتش کم شود، بنابراین روزهای اول شروع مهد بهتره کودکتون رو به مهد نبرید. البته این در مورد کودکستان و دبستان قابل اجرا نخواهد بود.

کودک اگر با گریه به مهد بره ممکن است بعد از مدتی ارام شود اما این به معنی ارامش کودک نیست بسیاری از انها تنها غمگین اما ساکتند.
-فاصله سنی کودکان در مهد بیشتر از دوسال نباشد. مسئله جنسی اصلا اهمیت ندارد

- اگر بچه یی در مهد رفتار بدی داره و فرزندمان را ازار میدهد حتما باید برایش کاری کرد.
- چون کودک تا ٤ سالگی توانایی شریک شدن ندارد اسباب بازی ها شبیه هم و به اندازه کودکان باشد.
- بهتر است مهد کمی شبیه منزلمان باشد. خانه و مهد قرار نیست با هم در تضاد باشند.
- هر چه تعداد معلمین بیشتر باشد فرزندان ما اسوده ترند.
- کودک بین چهار تا شش سالگی بین ٥ تا ٧ ساعت میتواند در کودکستان بمانند.
کودک در محیط های اموزشی باید پرواز کردن را بیاموزند اما بعضی از محیط تنها بال فرزندانمان را دانه دانه می کنند،

در دنیای امروز بر خلاف گذشته رشد و تکامل کودک تنها با کنار مادر و پدر بودن اتفاق نمی افتد. کودکان باید در محیط اموزشی و نه فقط کنار پدر و مادر، چگونگی زندگی را بیاموزند.

سی دی تعلیم و تربیت کودکان و نوجوان از سه تا هفت سالگی دکتر هلاکویی

 

قابل اعتمادترین دوست فرزندتان باشید

قابل اعتمادترین دوست فرزندتان باشید

 

 

 

تربیت کردن فرزندان در صورتی که ارتباط مناسبی بین والدین و فرزندان ایجاد شود، امری موثر و لذت بخش است. برقراری ارتباط مناسب یکی از عوامل افزایش اعتماد به نفس و احترام دو طرفه است.

وقتی برای اولین بار کودکتان گریه می‌کند و شما او را در آغوش می‌کشید، وقتی برای اولین بار با چشمانش به شما نگاه می‌کند و وقتی برای اولین بار به صورت شما لبخند می‌زند، یک معنا بیشتر ندارد و آن هم این است که کودکان از همان روز اول تولد، به دنبال برقراری ارتباط هستند. ولی چند درصد از ما در این ارتباطاتی که با فرزندانمان داریم موفق هستیم و به تمام اهداف کوتاه مدت یا بلند مدت خود رسیده ایم؟ چند درصد از ما توانسته ایم با آرامش و بدون دعوا و بگو و مگو، با فرزندانمان به توافق برسیم؟

«زن روز» با این مقدمه می‌نویسد: تعداد بسیار زیادی از والدین، واقعا با این مشکل رو به رو هستند که نمی‌توانند ارتباط درستی با فرزندانشان برقرار کنند. در این مطلب به بخشی از دغدغه ذهنی این والدین پاسخ داده خواهد شد


شناخت ویژگی‌های شخصیتی

اولین گام برای رسیدن به یک مذاکره و ارتباط درست، این است که از ویژگی‌های شخصیتی فرزندتان باخبر باشید و تلاش کنید تا طبق آن ویژگی‌ها با او رفتار کنید. برای مثال اگر شما کودکی نافرمان و لجباز دارید حتما لازم نیست که با او رئیس مآبانه رفتار کنید بلکه شما باید با توجه به ویژگی‌های شخصیتی او، به دنبال روش سازنده تری باشید و شاید لازم باشد که برای رسیدن به اهدافتان با او به توافق برسید و او را هم در تصمیم گیری‌ها شریک کنید


حفظ احترام؛ واجب تر از نان شب

هیچ وقت فراموش نکنید که برای رسیدن به یک ارتباط خوب و مفید، نیاز دارید که‌اندکی متفاوت از بقیه با فرزندانتان، رفتار کنید چرا که روابط میان شما و فرزندان مانند عابر خیابان نیست که مقطعی و زودگذر باشد بلکه درازمدت و طولانی است بنابراین شما به رفتاری احتیاج دارید تا بتوانید این روابط را حفظ کنید و آن را زخمی نکنید. یکی از کارهایی که به شما در رسیدن به یک رابطه خوب و موفق کمک می‌کند این است که همیشه و در همه حال احترام و منزلت فرزندتان را حفظ کنید و آن را در نظر بگیرید و با این کار عزت نفس او را افزایش دهید


شفاف سازی کنید

چرا نمی‌توانم این کار را انجام دهم؟ چرا نباید این غذا را بخورم؟ چرا نباید بیرون بروم؟ و هزاران چرای دیگری که کودکان از شما می‌پرسند تا بلکه شما را از تصمیمی که گرفته اید منصرف کنند. بنابراین هر وقت به کودکتان دستوری می‌دهید خود را برای این پرسش همیشگی وی آماده کنید و برای آن پاسخ و دلیلی روشن و قانع کننده داشته باشید. با این کار کودکان از منطق زیربنایی تصمیمات شما آگاه می‌شوند و بنابراین وقتی که شما نیستید تلاش می‌کنند با در نظر گرفتن همان منطق، تصمیمات درست بگیرند و علاوه بر آن یاد می‌گیرند که چطور با مراجع قدرت کنار بیایند.اما اگر هر باری که از شما می‌پرسند چرا؟ با پاسخ «همین که هست»، رو به رو شوند، ممکن است در مقابل شما بایستند یا در بهترین حالت تا وقتی شما بالای سرشان ایستاده اید به حرفتان گوش کنند


خواسته‌های واقعی را بشناسید

وقتی کودکی می‌گوید: «این دسر را دوست دارم بخورم» یا وقتی نوجوانی می‌گوید: «دوست دارم تا ساعت یک بعد از نصف شب در بیرون از خانه باشم!» حتما این کارها برطرف کننده یکی از نیازهای او است. برای مثال نوجوانی که می‌خواهد تا ساعت یک بیرون باشد شاید می‌خواهد نیاز به استقلالش را نشان دهد یا کودکی که به دسر خاصی علاقه دارد شاید آن دسر ماده‌ای دارد که بدنش به آن احتیاج دارد. بنابراین در هر خواسته فرزندان، نیازی وجود دارد و مهم این است که شما از آن باخبر شوید و بتوانید از راه دیگری نیازش را تأمین کنید. راهی کم خطرتر و با امنیت بیشتر


درست برداشت کنید

گاهی اوقات والدین فکر می‌کنند واقعا می‌دانند منظور فرزندشان از این نوع رفتار چیست و فرزندان هم فکر می‌کنند که می‌دانند منظور والدینشان از این که به آن‌ها می‌گویند: «نه!» چیست. اما در واقع آن چه که هر دو فکر می‌کنند، اشتباه و نادرست است. برای مثال پدری ممکن است فکر کند که درخواست فرزندش از کمک مالی به این دلیل است که او نمی‌خواهد کار کند و تصمیم گرفته شیوه تنبلی را در پیش بگیرد بنابراین به او می‌گوید: «نه!» و فرزند هم فکر می‌کند علت «نه» گفتن پدر این است که به او اعتماد ندارد. در حالی که هر دو اشتباه برداشت می‌کنند!

برای رسیدن به این برداشت درست فقط کافی است که برداشت و ذهنیت خود را به اطلاع طرف مقابل برسانید و از او بخواهید در صورت اشتباه بودن، منظور خود را به صورت کامل بیان کند.