یادداشت شماره 337
گامی شایسته ؛ اما با هزاران « اما و اگر »
محکومیت آقای رحیمی معاون اول ریاست جمهوری در دولت دهم ، گام بی سابقهای در عمر جمهوری اسلامی بود ؛ اما به دلیل مخفیکاری ها ، عدم رسیدگی به موارد گستردهتر فساد ( از جمله در دولت حاضر ) و این که معلوم نشد این فساد کی و کجا اتفاق افتاده است و میزان آن چه اندازه بوده است ، نه تنها بازتاب لازم را در میان تودههای مردم پیدا نکرد ؛ بلکه باعث حرف و حدیثهای بسیار گردید . آقای رحیمی از دوران دولت سازندگی دارای موقعیتهای بالای اداری بودهاند . ایشان در دورهی اصلاحات نیز از مدیران رده بالای کشور بودند و سرانجام در دولت دهم ، در مسند معاون اول رییس جمهوری اسلامی قرار گرفتند .
با توجه به پیشینهی چندین و چند سالهی ایشان در دولتهای گوناگون ، این پرسش مطرح است که جرم در کدام دوره اتفاق افتاده است ؟ آیا در همان زمان وقوع جرم ، پرونده تشکیل شده است یا پس از دولت دهم ؟ اگر پرونده پس از ارتکاب جرم تشکیل گردیده است ، چرا ایشان اجازه پیدا کردند تا در جایگاه « مقام دوم اجرایی » کشور قرار گیرند ؟
مهم این که چرا محاکمهی ایشان نیز مانند دیگر چپاولگران با نام مستعار « م. هـ . » و 000 در خفا انجام گرفت ؟ و چرا مردم در موارد مهم ، نباید در جریان امور باشند ؟
از سوی دیگر محکومیت مالی ایشان در بارهی رد اصل مال یعنی اندکی بیش از 2 میلیارد تومان یا در حد یک خانهی کلنگی کمتر از 200 متر در یکی از کوچه پسکوچههای تهران و یا شهرستانهای بزرگ یا یک مغازهی 20 متری در بازاری که به تازگی شهرداری تهران یک طبقهی بالا و زیرزمین آن را ( البته به جرم تخلف ) خراب کرد ، نشان از یک سواستفاده بسیار اندک دارد و یا خواسته شده که «کوچک نمایی » گردد و بگویند ابعاد فساد در کشور در همین حد است ؟!
این رقم ، در برابر چپاول650 میلیون یورویی اخیر و یا تبدیل سالانه 6500 هکتار ( 65 میلیون متر مربع ) در عرض 20 سال گذشته تا کنون یا چپاول 33 هزار میلیارد تومانی و یا تریلیاردها تومان معوقعههای بانکی ، « پدیده » ، بیمه توسعه « خاوری » و یا دو چپاولگر دیگری که گفته میشود در زندان هستند و « مثنویهای70 منی بسیار» و ... ، رقم بسیار ناچیزی است
اگر هم کاری میکنید و اگر هم شاید صداقت دارید ، آن چنان انجام دهید که مردم باور کنند .
سه شنبه 7 بهمنماه 1393
هوشنگ طالع
لابرادورایتدر آنورتوزایت(anorthosite) - یک سنگ آذرین که در آن لابرادورایت میتواند فراوان تری نماده معدنی باشد- نیز،یافت میشود. برخیاز گونه های لابرادورایت یک اثرشیلر (schiller ) – یک بازی رنگ قوی از رنگین کمان آبی، سبز، قرمز، نارنجی، و زرد- را از خود نشان میدهند. لابرادورایت بخاطر این نمایش رنگ که به عنوان پدیده لابرادورسنس(labradorescence) شناخته میشود، بسیار مشهور است. نمونه هایی که بالاترین کیفیت لابرادورسنس را دارند اغلب بعنوان سنگ قیمتی انتخاب میشوند.
لابرادورسنس نمایش رنگ منعکس شده ازسطح یک نمونه نیست. در عوض، نور وارد سنگ میشود، به سطحی دوطرفه در داخل سنگ برخورد میکند و از آن منعکس میشود.رنگی که بیننده از این سنگ مشاهده میکند رنگ نوری است که از سطح دوطرفه (دوقلو) منعکس شده است. سطوح دوطرفه متفاوت درون سنگ ، رنگهای نوری مختلف را منعکس میکنند. نوری که از سطوح دوقلوی مختلف در قسمتهای گوناگون سنگ منعکس میشود، می تواند ظاهری چندرنگ به سنگ بدهد.
لابرادورایت یک ماده معدنی در سریپلاژیوکلازاست و بسیار یازخواص مواد معدنی پلاژیوکلاز را داراست . سختی موس لابرادورایتازحدود 6 تا2/1 استودر 2جهت مجزا رخدارد که در یک زاویه حدود 86 درجه یا 94 درجه قطع میشود.موادمعدنی پلاژیوکلاز غالبا در سطح خود خطوطی را نشان میدهند. لابرادورای تتنهاماده معدنی در سریپلاژیوکلازاست که از خود لابرادورسنس قوی نشان میدهد؛ با وجود این، بسیاری از گونه های لابرادورایت این پدیده را از خود نشان نمیدهند. بدون مشاهده لابرادورسنس، تمایز لابرادورایت از سایر اعضای سریپلاژیوکلاز ، میتواند مشکل باشد.روشهای مورد استفاده برای تشخیص آنها عبارتند ازپراش (انکسار)اشعه ایکس، آنالیزشیمیایی، آزمایشهای نوری وتعیین وزن مخصوص بر روی نمونه خالص. درصورتیکه بخواهیم درمورد ویژگیهای فیزیکی لابرادورایت نکاتی را بیان کنیم میتوان به رنگ آن اشاره کرد که معمولادر نورمنعکس شده ، روشن،سفیدیاخاکستریاست و رنگهای لابرادورسنت ممکن است شامل: آبی، سبز، زرد، نارنجی و قرمز باشد. رگه های آن اغلب سفید بوده و از نظر درخشش، ظاهری شیشهای ومرواریدمانند دارد.
مکان های قابل توجه لابرادورایت
نام گذاری لابرادورایت(Labradorite) به تقلید از محل کشف آن در جزیرهپائول (Paul )- درنزدیکی نائین(Nain)لابرادور(Labrador )،کانادا (Canada)صورت گرفت .
این گوهر جذاب در سال 1770 و توسط یک مبلغ (تبلیغ کننده مذهبی)موراویا(Moravian) کشف شد .لابرادورایت با لابرادورسنسی فوق العاده از رسوبات کمی در فنلاند تولید میشود. مدیرسازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی فنلاند ، بهترین نوع از این مواد را اسپکترولایت(spectrolite) نام گذاری کرد.امروزه ، نمونه های لابرادورایت بالابرادورسنساستثنایی-ازسایر مکانها – نیز غالبا به نام اسپکترولایت شناخته میشوند. مقدار قابل توجه یازلابرادورایت خاکستری مایل به سیاه بالا برادورسنسخوبدر مکانها ییاز ماداگاسکار و روسیه تولید میشود. مقدار کمی از لابرادور ایتشفافبا تلالو در ونیرنگدر هند تولید میشود.چندین معدن در اورگن(Oregon)، لابرادورایت شفاف نارنجی، زرد ، قرمز، آبی، سبز و روشن بدونلابرادورسنس تولید میکنند. این سنگها را میتوان تراش داد و به سنگهای فست شده ی بسیار زیبا تبدیل کرد. برخیاز این مواد ،دارای اجزاء (inclusions)پهن مس هستند و زمانی که در نور به نمایش در می آیند، میتواند فلش اونتورسنت (aventurescent) تولید کنند . این مواد تحت ناماور گن خورشیدی به بازار عرضه شده (داد و ستد میشود)وطرفداران بسیاری درمیان طراحان داخلی وتجار گردشگر را به خود جلب کرده اند.
برخیاز رسوبات آنورتوزیت (anorthosite) استخراج شده ،تراش داده تا به تخته سنگهایی تبدیل شوند که برای تولید مجسمه های کوچک، کانتر، آستانه پنجره ،کاشی و سایر محصولات معماری ، استفاده میشود.یک سنگ تامبل شده(tumbled)لابرادورایت با دوتائی بسیارقوی (خطوط موازی رنگ در داخل سنگ). موادی که برای ساخت این سنگ استفاده شده اند، در ماداگاسکار تولید شده اند.آنورتوزیت، سنگی که سرشار از لابرادورایت است ،اغلب به عنوان یک سنگ معماری تراش خورده ،جلاداده شده و استفاده میشود. این سنگ تحت انواع نامها از قبیل گرانیت آبی یا گرانیت لابرادورایت به فروش میرسد.آن را به عنوان کانتر، کاشی، آستانه پنجره و پیشروی سنگ مورد استفاده قرار میگیرد. ساختمانی که روکار آن با استفاده از سنگهای غنی از لابرادورایت درست شده باشد، در زمان تابش خورشید به آن - از زاویه مناسب- منظره ای تماشایی بوجود می آورد. میلیونها بلور لابرادورایت تلالوهای رنگی درخشان را در جهت های مختلف منعکس میکنند .این باعث میشود زمانی که شما در حال رد شدن از مقابل ساختمان هستید، روکار آن زیر آفتاب بطور رنگینی برق بزند
گوهرهای طبیعی به طور کلی کانی هایی هستند که در گذشته برای آراستگی شخصی مورد استفاده قرار میگرفتندو در حال حاضر نیز روز به روز بر میزان استفاده از آنها در زمینه های مختلف افزوده میشود.بطور کلی، سنگ های قیمتی زیبا، نادر و با دوام هستند. بیشتر آنها کانی هایی طبیعی هستند، با مواد غیر آلی با ترکیب شیمیایی ثابت شده و ساختار درونی منظم. گوهرهای کمی مانند کهربا و مروارید از گیاهان و حیوانات به دست می آیند و آلی نامیده می شوند. با توجه به مشخصات و ویژگیهایگوهرها، کانی( یا گاهی ماده آلی)باید زیبا بوده و رنگ بندی آن نیز بسیار با اهمیت میباشد.گوهرها باید بادوام نیز باشند یعنی به حدی سخت بوده که استفاده یا لمس مداوم، آن را خراب یا خراشیده نکند. در نهایت، گوهرها باید نادر باشند، زیرا کمیابی این سنگها باعث میشود تا ارزش بیشتری بیایند. جاذبه رمزآلود جواهرات، رنگ های بدیع شان و بازی نور درون آنها،به تنهایی جواهرات را برای بسیاری از مردم قیمتی ساخته است و در عین حال کمیابی، سختی و با دوام بودن آنها، ارزش گوهرها را دوبرابر کرده است. زیبایی طبیعی، استحکام و حالت ارتجاعی گوهرهااین باور را که آنها منشاهای فوق العاده و قدرتهای جادویی دارند را قوت بخشیده است و سنگ های جواهری که قرن ها باقی مانده اند، از سویی ثروت تاریخی و از سوی دیگر افسانه های پیرامون آنها را بوجود آورده اند. برای آشنایی بیشتر با نوعیت گوهرها و پیچیدگیهای خاص آنها، به نمونه های زیر توجه کنید.
کهربا صمغ فسیل شده درختان استکه رنگ نارنجی طلایی دارد. این گوهر شامل حشرات (مگس ها،قورباغه ها و مارمولک ها)، خزه، گلسنگ یا کاج سوزنی می باشد که میلیون ها سال قبل هنگامی که صمغ همچنان چسبناک بود، به دام افتاده اند. دیوید فدرمن،نویسنده راهنمای گوهرهای رنگی برای مصرف کننده، می گوید: کهربا مانند کپسول زمان است که توسط خود طبیعت درست شده و در زمین قرار داده شده است. این امر به باستان شناسان کمک کرده تا مجددا زندگی زمینی را در مرحله اولیه باز سازی کنند. بیش از هزار نوع از حشرات منقرض شده در کهربا شناسایی شده اند.
کهربا، که از اوایل دوره زمین شناسی کرتاسه وجود داشته، توسط آفتیم آکرا - که مجموعه ای از تکه هایی را دارد که شامل 700 حشره، از جمله موریانه،شب پره، کرم صدپا، عنکبوت، عقرب های کاذب و پشه ریز که سرانجام خون میزبان را می مکند - از کوههای لبنان در جنوب بیروت استخراج شده است. معروف ترین کهرباها در ساحل لهستان و شوروی سابق یافت می شوند. کهربا تعدادی مصارف درمانی دارد، اما امروزه کهربا منحصرا برای جواهرآلات استفاده می شود. قیمت های کهربا حدود قیمتی بین 20 تا 40 هزار دلار یا بیشتر می تواند داشته باشد.مارتین فدرمن می گوید: انسانهای عصر حجر کهربا را با خواص فوق العاده استخراج کرده و آن را برای پوشیدن و عبادت کردن استفاده می کردند.کهربا ارزش زیاد و مهمی میان سایرین، آشوری ها، مصری ها،اتروسک ها،فنیقی هاو یونانی ها داشت. این مسئله تا زمان عصر حجر هرگز به طور کامل رواج نیافت. بین سالهای 1895 و 1900، یک میلیون کیلوگرم از کهربای بالتیک برای جواهرآلات استفاده می شد.
زمرد کبودبه رنگ آبی آسمانی و آبی سیر وجود دارد، اغلب دو رنگ نماست وزمانی که از زوایای مختلف دیده شود، بی رنگ یا آبی ظهور می یابد.با این وجود، رنگ زمرد کبود معمولا بیشتر از زمرد سبز یافت میشود و زمرد کبود اغلب اوقات بسیار بیشتر از پسرعموی سبز رنگ مشهورش- زمرد سبز- تقریبا به طور کامل فاقدادخالاست.زمرد کبود سختی خوب (7.5 تا 8 در میزان Mohs) و درخشندگی عالی دارد که این سختی،آن را بسیار با دوام کرده و تا حد زیادی از خراشیدگی حفظ می کند.آهن ماده ای است که به زمرد کبود، رنگی تقریبا از آبی کمرنگ -غیر قابل تشخیص- تا آبی پر رنگ دریا می دهد و هر چه رنگ زمرد کبود بیشتر (غلیظ تر) باشد، ارزش بیشتری دارد.بعضی زمردهای کبود، درخشش ملایم سبز رنگی دارند که آن نیز مشخصه بارزی در مورد این سنگ است. در هرحال، این رنگ آبی شفاف و خالص است که به زمرد ظاهری زیبا می بخشد چراکه به خوبی شفافیت خالص و درخشش باشکوه این گوهر را نشان میدهد. به ندرت میتوان گوهر دیگری در میان طراحی جواهرات مدرن و امروزی یافت کهمانند زمرد کبود چنین تنوعیداشته باشند.زمرد،چه به عنوان گوهری شفاف در تراشکلاسیک،چه هنگامی که خلاقانه و با طرحی جدیدتر تراش خورده باشد ، همواره به طور فریبنده ای زیباست. زمرد تراش نخورده (راف)، یا زمردی با ادخال (inclusions) فراوان رانیزمی توان آنچنان تراش داد که به شاهکاری بی نظیر تبدیل شود. طراحان، زمرد را سنگ جواهر موردعلاقه خود می نامند. کیفیت گوهر زمرد به صورت بلورهای شش ضلعییافت می شود که ممکن است طول آن تا یک میلیمتر (32 اینچ) و همچنین بی نقص باشد. با کیفیت ترین زمرد در برزیل، افغانستان، روسیه، هند و پاکستان یافت می شود و انواع زمرد آبی تیره در ماداگاسکار موجود است.
فیروزه یکی از سنگهای قیمتی است که از عهد باستان در ایران شناخته شده، از کتیبه بنیاد کاخ داریوش بزرگ در شوش معلوم میگردد که در آن تاریخ فیروزه (احسائین) نامیده میشد و از خوارزم برای زینت آلات کاخ آورده شده بود.فیروزه، سنگ آرزوهای تمام پادشاهان ممالک از زمان کورش و داریوش کبیر است که به عنوان هدیه از طرف آنها به تمام سلاطین داده میشد. در کشور ایتالیا از فیروزه آبی و صاف که به گوهر آبی معروف است، به عنوان گرانقیمتترین جواهرات استفاده میشود.
فیروزه یک فسفات آلومینیوم با سختی حدود 6 است. با این حال به طور قابل ملاحظهای از کوارتز نرمتر می باشد. این کانی به طور طبیعی در طیف وسیعی از رنگها٬ازآبیآسمانیروشنتاسبز خاکستری یافت میشود. فیروزه با رنگ آبی خوشرنگ ، بهترین کیفیت را دارا و بسیار کمیاب است. در حالی که رنگ سبز یا آبی کمرنگ که از ارزش کمی برخوردار می باشد، فراوانی بیشتری دارد.
فیروزه مرغوب دارای رنگ آبی سیر، جلای چینیو، سختی بالا میباشد. افزایش رنگ سبز٬ پریدگی رنگ و وجود ناخالصی عواملی هستند که باعث کاهش کیفیت فیروزه میشوند.
فیروزه بیشتر اوقات در رسوبات مس در محیط های بایر و نسبتا کم آب یافت شده است. فیروزه در مکانهایی بوجود میآید که میزان مس موجود در منطقه بالا باشد. فیروزه بر اثر تاثیر محلولهای سطحی مسدار بر روی سنگهای غنی از Al2O3 و غنی از فسفر و گاهی نیز بر اثر تاثیر محلولهای سطحی مسدار٬ بر روی فسیلهای استخوانی جانوران به وجود میآید.
اشکال مختلف فیروزه شامل دانهای ریز، فیروزه ریز، کمپاکت، متخلخل، کلیرای، خوشهای، دندریتی و گاهی پوششی است. فیروزه ظاهراً به صورت نامتبلور و به صورت رگه و دانههای پراکنده در داخل سنگ مادر یافت میشود و غالباً به صورت نهان بلور است. میزان بلورههای فیروزه در طبیعت بسیار کم و به علت جلاپذیری و رنگ جالب مورد توجه بوده است.فیروزه به رنگهای آبی آسمانی، آبی مایل به سبز، سبز مایل به زرد، خاکستری مایل به سبز، آبی نیلی و آبی مایل به سفید وجود دارد. رنگ آبی آسمانی نوع مرغوب آن است و سبز مایل به زرد نوع نامرغوب.در صورتی که میزان مس موجود در کانی زیاد باشد به رنگ آبی در صورتی که آهن زیاد داشته باشد به رنگ سبز و در صورت وجود آلومینیم زیاد به رنگ سفید دیده میشود که به ترتیب ارزش آن کاهش مییابد. یعنی رنگ آبی با ارزشترین نوع فیروزه است. رنگ فیروزه ممکن است به تدریج به رنگ سبز تغییر کند. علت این امر قرار گرفتن کانی به مدت زیاد در نور شدید و یا حرارت است که باعث رنگ پریدگی و در نتیجه کم ارزش شدن کانی میشود.رنگ آبی فیروزه حاصل از cu2t آبدار است در صورتی که آب از دست برود رنگ آن سفید میشود. فیروزه دو رنگ را ابرش مینامند. بعضی انواع فیروزه را سست و سفید فام را در روغن میگذاشتند و رنگش موقتاً پررنگتر ولی پس از چندی رنگ آن زایل میشد. اگر چربی به فیروزه مالیده شود سبز میگردد. فیروزه مصنوعی را از رنگ کردن سنگ مها بهدست می آورند که با نام خضرا نامیده میشد. این فیروزه در صورت شکستن از فیروزه اصل تشخیص داده میشد،زیرا سطح شکستگی آن سفید بود. فیروزه سنگ رسوبی فسفاته است. این کانی در اثر هوازدگی سنگ میزبان رنگ خود را از دست میدهد، لذا برای تهیه نمونه مرغوب این کانی باید از سنگهایی که تحت تاثیر هوازدگی قرار نگرفتهاند، استفاده کرد.تنها کانی که شباهت زیادی به فیروزه دارد (کریزوکلا) است ولی به علت اختلاف سختی میتوان آنها را از هم تشخیص داد. جواهرفروشان برای تشخیص فیروزه از فوتک استفاده میکنند بدین صورت که سطح پشتی فیروزه را تحت تاثیر شعله قرار میدهند، سپس با ذرهبینهای چشمی محل حرارت داده شده را مشاهده میکنند.در صورت پوسته پوسته قهوهای شدن فیروزه است. پیشتر این کانی تنها از سنگ فیروزه به دست میآمد ولی امروزه همانند دیگر کانیها مصنوعی نیز فرآوری میشود به گونهای که حتی تشخیص طبیعی یا مصنوعی بودن آن برای کارشناسان نیز بسیار دشوار است.شبکه عنکبوتی آنچه در اغلب فیروزهها عمومیت دارد، وجود رگه یا رگچههایی سیاه یا قهوهای رنگ برجسته است که مربوط به سنگ مادر تشکیل دهنده فیروزه میباشد. این رگهها گاه در طرحهای منظم و غیرمنظم شکل میگیرند که در چنین حالتی به آن شبکه عنکبوتی و در اصطلاح بازار ایران به آن فیروزه شجری میگویند. اگر این طرح، منظم و زیبا باشد باعث افزایش ارزش فیروزه خواهد شد و اگر نامنظم و به صورت نقطه و لکهای باشد از ارزش فیروزه خواهد کاست.
فیروزه در خواب قدرت روانی و روحی است و نشان تسلط بر اعصاب و خویشتن داری. در این سنگ چیزی هست که در هیچ یک از سنگ های بهادار نیست.
فیروزه سنگی است بسیار خوش رنگ و زیبا و ارزنده اما اگر کسی با دست چرب آن را لمس کند فاسد و خراب می شود و ارزش خود را به طور کلی از دست می دهد به طوری که جواهر سازان آن را از حلقه انگشتری جدا می کنند و دور می افکنند و در سطل زباله می اندازند.به همین سبب آن را قدرت روانی و تسلط بر اعصاب دانسته اند. اعصاب انسان نیز ظریف است و گاه به اندک اشاره ای مخدوش می گردد و شخص چنان کنترل خود را از دست می دهد که احتمالا به نابودی خویش یا دیگران اقدام می کند. بعضی از معبران فیروزه را فتح و پیروزی دانسته اند.شاید این به سبب تشابه اسمی باشد و دسته ای دیگر عمر دراز و فرزند شمرده اند و در نفایس نوشته شده فتح و نصرت و عمر دراز و فرزند. اگر در خواب ببینید فیروزه دارید باید همان طور که از فیروزه مراقبت می نمایید مراقب اعصاب و برخوردهای خویش باشید.
رنگ این سنگ فیروزه ای قشنگ آرام بخش اعصاب است ولی خود نمایانگر حساسیت اعصاب نیز هست. ابن سیرین نوشته: اگر کسی در خواب ببیند که فیروزه ای از او ضایع شد مرادش بر نیاید
اعضای تیمملی فوتبال کشورمان پس از حذف از جام ملتهای آسیا روز گذشته ساعت ٣٠: ١٧ وارد تهران شدند و مورد استقبال مسئولان فدراسیون و همچنین مردم قرار گرفتند. وزیر، نماینده نفرستاد ولی از سوی فدراسیون، علی کفاشیان، مهدی تاج و چند مسئول دیگر به استقبال کاروان تیمملی رفتند اما از وزارت ورزش هیچ مسئولی در فرودگاه حضور نداشت. کفاشیان به هر یک از بازیکنان تیمملی یک شاخه گل هدیه کرد. او همچنین با ملیپوشان روبوسی کرد و برخورد گرمی با آنها داشت.
٢ بنر بزرگ خوشامدگویی از سوی روابط عمومی فدراسیون برای نصب در فرودگاه، آورده شده بود اما مسئولان فرودگاه امام خمینی (س) برای نصب این بنرها از مسئولان فدراسیون فوتبال طلب ١٤میلیون پول داشتند. به همین دلیل پس از نصب این بنرها و به دلیل پرداخت نشدن پول، مسئولان فرودگاه آنها را کَندند.
در کنار مسئولان، حدودهزار هوادار تیمملی و همچنین علی ضیا، مجری تلویزیون برای خوشامدگویی به بازیکنان تیمملی در فرودگاه حضور داشتند که در این میان نصب بنرهایی با مضمون حمایت از کیروش بسیار جلب توجه میکرد. روی یکی از این بنرها نوشته شده بود: «کیروش کبیر! تو از خیلی از ایرانیها ایرانیتری.» به محض اینکه کارلوس کیروش وارد سالن شد، مورد تشویق حاضران قرار گرفت. مردم برای سرمربی تیمملی دست زدند و او نیز به ابراز احساسات آنها پاسخ داد. ایراندوست بازیگر نقش «غول برره» برای استقبال از ملیپوشان فوتبال به فرودگاه آمده بود؛ جالب بود، زمانی که کیروش میخواست از میان مردم عبور کند تا به ماشینش برسد ایراندوست بهعنوان بادیگارد کیروش، مردم را کنار میزد!
کارلوس کیروش، سرمربی تیم بعد از بازگشت تیمملی از استرالیا لحن خیلی آرامتری نسبت به قبل که منتقدانش را با جملات تندی مواجه کرده بود، داشت. او عنوان کرد: «به تمامی نظرات احترام میگذارم و تنها مطلبی که باید یادآوری کنم این است که از چندسال پیش که به ایران آمدم بیش از ٥٠ بازی ملی انجام دادیم و تنها در ٧ بازی شکست خوردیم. به هواداران و بازیکنانم که بهخاطر تمرکز و تعهدی که در زمین داشتند افتخار میکنم و البته باید بگویم که نمیتوان دل همه را به دست آورد.» وی درباره ماندن یا نماندنش در تیمملی اظهار کرد: «در حال حاضر باید آنالیز بزرگ و وسیعی از عملکردمان و اینکه در کجا قرار داریم انجام دهیم. مطلب مهم این نیست که مربی بماند یا نماند بلکه مسأله این است که ایران میخواهد چه کاری انجام دهد.»
فکر می کنم در شرایط فعلی ، حمایت از کی روش برای ماندن در ایران و هدایت تیم ملی از مهمترین گزینه هایی است که باید به آن پرداخته شود - هر چند طی سالهای اخیر ؛ برخوردهای منفعلانه مسئولین ورزشی با سرمربی های تیم ملی بعد از هر بازی بسیار متفاوت جلوه می کند و انتظارات در حد خصومت شخصی بروز می نماید ، لیکن ماندن وی بهتر از رفتن او می باشد - خاطره ویرا بعد از اینکه ایران به جام جهانی رفت ، بسیار آزاردهنده است و امیدوارم برای کی روش همچنین اتفاقی نیافتد . مردم فوتبال را خوب می فهمند. مردم برای صداقت ارزش قائل هستند. مردم به آنها که واقعاً خدمت می کنند علاقه بسیار دارند. مردم فرق کی روش و دوشاب را تشخیص می دهند.کارلوس کی روش می رود تا بشود محبوب ترین مربی تاریخ ایران . او فقط یک "جام" کم دارد. امید که این یک جام را بگیرد و بعد برود. امیدوارم مصداق ضرب المثل ایرانی های خوش استقبال بد بدرقه نباشیم ! / رضا اصلاحی