پس از گمانه زنی های این روزهای اخیر مبنی بر اخراج اینتزاگی پس از بازی برابر لاتزیو این مربی ایتالیایی در صحبت هایی پیش از بازی گفت که برلوسکونی اولین نفری بوده که به او اطمینان داشته
میلان نتوانسته در شروع سال 2015 میلادی در سه بازی نخست بردی کسب کند، چیزی که از سال 1978 به بعد بی سابقه بوده
اینتزاگی در مصاحبه با استریشیا لا توتیتزیا گفت:" تا چند ماه قبل همه می گفتند ما تیم خوب و قدرتمندی داریم اما حالا همه چیز به یکباره تغییر کرده!"
اینزاگی همچنین از طرف یک برنامه شوی طنز تلویزیونی جایزه تاپیرو د اورا که به چهره های آشنا داده می شود که بدترین هفته را داشته، دریافت کرد
" برلوسکونی اولین کسی بود که من اعتماد کرد ( پس از کسب نتایج ضعیف گذشته ).در هر صورت ما باید تلاش کنیم تا از این وضعیت خارج شویم"
"از تیمی که دارم راضی هستم و در کمترین زمان ممکن برای هواداران و پرزیدنت برلوسکونی به روزهای خوبمان بازمی گردیم"
دوومیدانییک ورزش طبیعی است زیرا با رفتار و حرکات طبیعی انسان مطابقت دارد. بنابراین میتوان گفت دوومیدانی از زمان پیدایش بشر وجود داشته است و اولین اسلحه نسان در برخورد با محیط و خطرهای آن به حساب میآمد.
بشر اولیه برای دفاع از خود محتاج به فرار کردن بود تا اینکه در محلی خود را مخفی کرده به زندگی خود ادامه دهد. لیکن اشخاصی که ضعیف بوده و قدرت دویدن نداشتند بدون شک طعمه حیوانات قرار میگرفتند.
بدین جهت پدرها بچههای خود را تشویق به دویدن کرده و به آنها طرز فرار از مقابل حیوانات را میآموختند چرا که دویدن، حد فاصل بین زندگی و مرگ برای آنها بود.
انسانهای اولیه ضمن دویدن و فرار، برای عبور از موانع طبیعی از جهیدن و پریدن استفاده میکردند و اگر لازم میشد که بین آنها و حیوانات مبارزهای صورت گیرد از پرتاب سنگ یا دیگر اشیا کمک میگرفتند این کار معمولاً زمانی انجام میگرفت که انسان از فرار کردن خسته و کوفته میشد.
در تنگنای مرگ و زندگی، انسان مجبور بود از قدرت بازو و پنجه و عضلات خود هم حداکثر استفاده را نماید. به این ترتیب انسان اولیه پی برد که اگر تندتر بدود، بیشتر بپرد و محکمتر پرتاب کند، بهتر خواهد توانست با مشکلات و خطرات پیرامون خود مبارزه کند.
از بین ملتهای دنیای باستان فقط یونان بود که با عشق و علاقه، مردان غیور و با شهامت خود را به بهترین شکل، تشویق میکرد. در یونان باستان به مردانی که بهتر دویده و شیای را بیشتر پرتاب کرده و از مرتفعترین محل میپریدند به چشم عظمت نگاه میکردند و برای آنها احترام و افتخار زیادی قائل بودند. اما نکته مجهول برای همه دانشمندان علم ورزش این است که به چه علت قهرمانان پرتاب دیسک در مرتبه اول قرار میگرفتند و ورزشکاران دیگر در درجه دوم اهمیت قرار داشتند.
در اساطیر یونان باستان، به موجودی پرشور و شر به نام «مرکور» بر میخوریم. این موجود افسانهای، جوانی است بلند بالا و سرشار از شادمانی و حرکت و حرارت. او در دو طرف کلاه و مچ پای خود بالهایی کوچک دارد و با همین بالها و گامهای تیز و چابک، سفرهای بسیار پرماجرایی را در کوهها و جنگله و سرزمینهای مختلف انجام میدهد. وجود چنین اسطورهای حکایت از علاقه و توجه مردم به تیزپایی، چابکی و دویدن دارد.
در دوران امپراطوری روم باستان، لژیونرها (سربازان عضو ارتش) با پرداختن به انواع دوها و پرتابها، خود را برای مسابقات شمشیرزنی و نبردهای تن به تن آماده میکردند.
در مصر باستان نیز، نوعی ورزش «دومیدانی» شامل دویدنهای انفرادی و جمعی اجرا میشد.در ایرلند ورزش میدانی به نام «تیلتین» (tailtean) رایج است که پیشینهای چندهزار ساله دارد.
المپیک باستان
المپیک باستان اولین اجرای سازمان یافته و قانوندار دوومیدانی بود. این بازیها از سال 776 قبل از میلاد آغاز شد و 12 قرن ادامه داشت.
دوومیدانی در المپیک باستان در رأس دیگر ورزشها قرار داشت. مسابقه دو با شرکت دوندگان چابک به مسافت یک اِستاد (182 متر) انجام میشد. واژه استادیوم از این کلمه گرفته شد.
در این دوره حتی دویدن با یک پا هم وجود داشته و از آنجا که بشر اسلحهای به نام نیزه اختراع کرده بود و در جنگ از آن استفاده فراوانی میکرد، پرتاب نیزه هم به عنوان ورزش شناخته شد. در المپیادها دو نوع مسابقه با نیزه وجود داشت: یکی پرتاب نیزه و دیگری نبرد با نیزه توأم با شمشیربازی.
«کوروبوس» احتمالاً اولین قهرمان رسمی دو در نخستین المپیک باستانی بوده است. بنا به مدارک تاریخی، پرش طول در چهارمین دوره به مواد مسابقه اضافه شد و کرونوس از کشور اسپارتا نخستین رکورددار این ماده بود که حدود 7 متر پرید. در دورههای بعدی رشتههای دیگر مانند پرتاب وزنه و پرتاب دیسک به فهرست مسابقات دوومیدانی اضافه شد. یونانیها، برای پرتاب دیسک از یک صفحه مدور فلزی استفاده میکردند که آن را هاترس (HATTERES) مینامیدند.
بازیهای المپیک در قرن چهارم میلادی به دستور امپراطور روم تئودوزیوس اول تعطیل شد و همزمان مسابقات دوومیدانی هم از رونق افتاد. از آن زمان تا زنده شدن دوباره المپیک شکلهایی از انواع دوها و پرشها و پرتابها در اقوام و ملل دنیا دیده شده که بیشتر به خاطر آماده شدن جنگجویان و سربازان بوده است.
در قرن دوازدهم میلادی، مسابقات میدانی و مخصوصاً دو در انگلستان رواج یافت. این رواج در اواخر قرن پانزدهم و اوایل قرن شانزدهم شدت یافت و به ورزش اول جامعه تبدیل شد. علت این شکوفایی علاقه هنری هشتم پادشاه انگلستان بود که خود مهارت فراوانی در پرتاب چکش داشت.
در قرن 17 و 18 میلادی، در انگلستان نوعی شرطبندی مرسوم شد که در آن دوندگان با هم شرط میبستند و انبوه مردم به تماشا میایستادند.
در سالهای 1820 تا 1860 دوومیدانی به دانشگاهها و مدارس انگلستان راه یافته بود و دانشجویان علاقه فراوانی به این ورزش پیدا کرده بودند.
در سال 1849 ارتش انگلستان یک مسابقه بزرگ برای اهمیت دادن به دو و جلب توجه نظامیان به آن ترتیب داد و علاوه بر این، دوهای سرعت و استقامت را جزء دروس رسمی دانشکده افسری قرار داد.
در سال 1866 اولین باشگاه دوندگان با نام «کلوپ اتلتیک آماتور» در لندن تاسیس شد و بعد از آن باشگاهها و کلوپهای دیگری به وجود آمدند.
بعد از انگلستان، دومین کشوری که دوومیدانی در آن رونق بسیار یافت آمریک بود. اولین باشگاه دوومیدانی آمریکا «کلوپ اتلتیک نیویورک» بود که در سال 1868 تاسیس شد.
در اولین دوره المپیک نوین در سال 1896 دوومیدانی در ردیف مهمترین رشته های ورزشی بازیها قرار داشت.
در هفدهم ژوییه 1912 کنگرهای در سوئد با حضور نمایندگان سازمانهای دوومیدانی کشورهای بلژیک، اتریش، کانادا، شیلی، دانمارک، مصر، فنلاند، آلمان، انگلستان، یونان، مجارستان، نروژ، شوروی، آمریکا، سوئد و استرالی برپا شد و برای ایجاد یک سازمان بینالمللی دومیدانی مشورت کردند. این سازمان، سرانجام در ماه اوت سال 1913 با نام «فدراسیون بینالمللی دوومیدانی» تأسیس شد. فعالیتهای این سازمان باعث شد که این ورزش در سراسر دنیا گسترش یابد. در حال حاضر تقریباً هیچ کشوری نیست که عضو فدراسیون دوومیدانی نباشد و از قوانین آن پیروی نکند.
موسیقی پارس – نیما باقری: سامان جلیلی خواننده جوان موسیقی پاپ است که بعد از گذشت چندین سال سرانجام توانست با آلبوم «پرتگاه» به عرصه رسمی و مجاز موسیقی کشور وارد شود.
قطعات «چشمای تو» و «قسم» از این خواننده جوان توانست برای دوبار پیاپی با آرای مخاطبان «موسیقی پارس» عنوان برتر این بخش را کسب کند، به همین بهانه مصاحبه مفصلی را با این خواننده جوان انجام دادیم که از زمان علاقه مندی سامان جلیلی به موسیقی تا آلبوم جدیدش را در این مصاحبه بررسی کردیم.
در ادامه می توانید مصاحبه اختصاصی «موسیقی پارس» را با این خواننده بخوانید:
شاید برای مردم جالب باشد که بدانند هر خواننده چه گونه به موسیقی علاقه مند شده است، این حس و علاقه چگونه در تو به وجود آمد؟
– خب من در آن زمان ها قطعه یاس از «شادمهر عقیلی» را شنیده بودم و به شدت به موسیقی علاقه مند شده بودم، آن موقع یک نوع ضبط داشتم که می توانستم با فشار دادن دکمه ای صدای خودم را ضبط کنم، با آن ضبط شروع کردم به خواندن قطعه یاس از شادمهر و بسیار هم این کار را انجام می دادم.
در چه سنی این اتفاق افتاد؟
– فکر می کنم۸ سال داشتم که این اتفاق ها افتاد، بعد از آن من موذن نیز بودم و اذان می گفتم، خب دوستان لطف داشتند و می گفتند صدایت خوب است و من هم از ۱۰ سالگی برای خودم می خواندم.
اولین آهنگی که خواندی کدام آهنگ بود؟
– فکر می کنم قطعه «زمونه» بود که آن موقع ۱۷ سال داشتم.
در حرفه خوانندگی برای خودت الگویی قرار دادی ؟
– بله، «شادمهر عقیلی» همواره الگوی من در این حرفه بوده و هست.
از کارهای قدیمی ای که پخش کردی و کیفیت پایین تری دارد آیا تصمیم به پخش دوباره آن با کیفیت و تنظیم جدید داری؟
– خیر، به نظرم همان قطعاتی که در آلبوم پرتگاه قرار دادیم کفایت می کند.
داستان قطعه «حالم بده» را برایمان تعریف کن.
– قطعاً هر فردی در زندگی لحظات بدی را تجربه کرده است، حال به هر دلیلی، شبی که این قطعه را ساختم واقعا حالم بد بود ( با خنده) ، ترانه آن را نیز خودم گفتم، آن موقع پیانو هم مقابلم بود و به قول معروف همه چیز جور بود تا این کار ساخته شود و فکر کنم یک هفته بعد این کار پخش شد و در دسترس مردم قرار گرفت.
معمولا خوانندگان جدیدی که وارد این عرصه می شوند در ابتدای هر اثر خود را معرفی میکنند ولی تو بعد از انتشار آلبوم رسمی باز هم در ابتدای کارهایت خود را معرفی میکنی، دلیلی این کار چیست؟
– حق با شماست، ولی خب به دلیل شباهتی که بین صداهای بعضی از خوانندگان کنونی وجود دارد این کار را انجام میدهم که با صدای فرد دیگری اشتباه نشود. ولی تصمیم داریم از دو یا سه قطعه دیگر این کار را انجام ندهیم.
یک همکاری مشترک با مهدی احمدوند داشتی به نام «کار چشمات»، دیگر قصد همکاری ندارید؟
– این روز ها هردوی ما مشغول کارهای خودمان هستیم و فکر نمیکنم فرصتی پیش بیاید که دوباره کار مشترکی انجام دهیم، ولی این را می گویم که من و مهدی دوست های قدیمی هستیم و رابطه بسیار خوبی داریم.
لحظه ای که برای اولین بار آهنگت را بین مردم شنیدی چه احساسی داشتی و کدام قطعه بود؟
-فکر می کنم قطعه «بهونه» بود، ۱۰ روز از پخش آن می گذشت که در خیابان متوجه شدم فردی در درون ماشین با صدای بلند به این قطعه گوش می دهد، قطعا لحظه فوق العاده ای بود، این لحظات جزو اولین آرزوهای شماست که میتواند تو را به شدت منقلب کند، قطعه «چشمای تو» نیز اولین قطعه ای بود که از تلویزیون پخش شد و آن هم حس خیلی خوبی داشت، راستش را بخواهید هرچه پیشرفت میکنید سقف آرزوهایتان نیز بزرگ تر می شود، زمانی که وارد این عرصع می شوید دوست دارید بتوانید یک آهنگ را عرضه کنید پس از آن دوست دارید آن را بین مردم بشنوید، همینطور جلو تر که می آییم این آرزوها تبدیل می شود به آلبوم مجاز، کنسرت، همخوانی مردم و …، این حس برای پخش آلبوم هم وجود داشت، زمانی که بسته آلبوم به دستم رسید خیلی خوشحال بودم،از این که بعد از این مدت تلاشم به نتیجه رسید.
چه ساز هایی را به صورت تخصصی تسلط داری؟
– به دلیل اینکه بیشتر قطعات را خودم آهنگسازی میکنم «گیتار» و «پیانو» را تسلط دارم.
شخصا به چه سبک موسیقی ای بیشتر علاقه داری؟
– امروزه سبک های زیادی در موسیقی وجود دارد، راک، پاپ، و انواع زیر مجموعه آنها، ولی من شخصا سبک موسیقی پاپ را بیشتر می پسندم و در همین حوزه فعالیت خواهم کرد و تغییر سبک نخواهم داشت.
امروزه بیشتر ترانه ها در موضوع «عشق» است، تو بیشتر به ترانه های «عشقیِ مثبت» گرایش داری یا «عشقیِ منفی» ؟
-هر دو را می پسندم ولی بیشتر دوست دارم از «رفتن» بخوانم و دلیل آن نیز بر میگردد به زندگی شخصی و اتفاقاتی که در گذشته برای هر فرد در زندگی رخ می دهد و هر شخصی در زندگی شکستی خورده است.
بیشتر به «خوانندگی» علاقه داری یا «آهنگ سازی» را دوست داری؟
– آهنگ سازی
چرا؟
– دوست دارم در آهنگ سازی بیشتر پیشرفت کنم، به این دلیل که معتقدم هرچه در آهنگسازی قوی تر باشم در خوانندگی پیشرفت بیشتری خواهم داشت.
دلیل این تاکید بر آهنگسازی توسط خودت چیست؟
-دوست دارم این حس درونی خودم را در کارهایم منتقل کنم، نه اینکه آهنگسازی و حس فرد دیگری بد باشد، دوست دارم اگر نتوانستم ترانه قطعه ای را خودم بگویم آهنگسازی و خوانندگی آن را خودم را انجام دهم.
در موسیقی خارجی بیشتر به موسیقی کدام کشور علاقه داری؟
– موسیقی «یونانی» را بیشتر می پسندم و اگر دقت کرده باشی کارهایی مثل «خیال »، «تردید» و «حرف دلم» سبکی از موسیقی یونانی است.
یعنی این قطعات «کاور» هستند؟
-خیر، به هیچ وجه. من بعضا شنیدم در جاهایی گفته شده سامان جلیلی این کار ها را کاور کرده است، من همین جا اعلام میکنم اگر فردی توانست اثبات کند این قطعات کاور هستند آن را برای من بفرستد سپس هرچه شما بگویید به آن فرد می دهم.
دو بلیط VIP کنسرت خوب است به نظرم.
– دو بلیط که هیچ، من ۲۰ بلیط VIP می دهم
پس درکل به مقوله کاور اعتقادی نداری؟
-خیر، شاید در زمان نوجوانی از کارهای شادمهر الگو می گرفتم ولی کاور نمی کردم، حالا فکر می کنم خودم را پیدا کرده ام و سعی می کنم مستقل عمل کنم.
در همین مقوله مستقل بودن حرف برنیم، زمانی بحث تقلید تو از «محسن یگانه» بود، چقدر به این اعتقاد داری؟
– ببینید جنس صدای من خیلی به محسن یگانه شباهت دارد تا اینکه به شادمهر عقیلی شباهت داشته باشد و این یک چیز ذاتی و خدادای است ولی خب شادمهر عقیلی از زمان کودکی الگوی من بوده است. من خیلی سعی کردم که سبکم را عوض کنم، هر طور که می خواندم می گفتند این فرد دارد از محسن یگانه تقلید می کند در صورتی که این گونه نبود، برای محسن یگانه احترام زیادی قائل هستم ولی من سعی کردم آهنگ سازی هایم را به گونه ای انجام دهم که بیشتر به سبک شادمهر (که الگویم بود) شبیه باشد. به هر حال هر آدمی مختار است از هر کس که دوست دارد الگو برداری کند.
حرفت را قبول دارم، به این دلیل زمانی که ترک ۲ آلبوم یعنی «شعله دار» را پخش میکنم احساس می کنم «شادمهر عقیلی» در حال خواندن است.
– کاملا درست است، من این قطعه را خواندم که فقط بگویم الگویم شادمهر است.
از این بحث خارج شویم، به نظر خودت حسی ترین آهنگی که تاکنون خواندی و بیش تر ارتباط برقرار می کنی کدام است؟
-قطعه ای که خودم خیلی با آن ارتباط برقرار میکنم و اشک خودم را در می آورد قطعه ۴ آلبوم یعنی «حرف دلم» است.
تو در ابتدای راه موسیقیایی خودت قرار داری، یعنی اولین آلبوم رسمی خودت را منتشر کردی، ۱۲ بهمن ماه اولین کنسرت رسمی خودت در تهران را برگزار خواهی کرد، در فضای کنونی موسیقی پاپ نیز افراد زیادی فعالیت میکنند، چه برنامه و هدفی داری که بتوانی در این فضا پیشرفت کنی و به آرزوهایت برسی؟
– من از همان اول راه خودم را رفتم، یعنی کاری نداشتم ۱ خواننده داریم یا ۱۰۰۰ خواننده، همیشه در گوشه و کنار کار خودم را انجام دادم و به کسی کاری نداشتم، هیچ گاه دنبال حاشیه سازی نبودم، همواره تیم کاری خودم را داشتم، هرچه خدا بخواهد همان است یعنی به گونه ای نیست که من بگویم فلان خواننده رقیبم است، اصلا این طور نیست. من کار خودم را انجام می دهم و هرچه آن بالایی بخواهد همان است.
در بحث ترانه و ملودی و تنظیم بیشتر با چه افرادی ارتباط برقرار میکنی؟ منظور سوالم این است آیا نمی خواهیی در تیم کاری خودت تنوع ایجاد کنی؟
– تنوع که داشتیم، در آلبوم به غیر از حامد برادران افراد دیگری مثل «کوشان حداد»، «پوریا حیدری»، «معین راهبر» و … در بخش تنظیم حضور داشتند.
در بخش ملودی که صحبت کردیم، دوست دارم ملودی های خودم را استفاده کنم. در بخش ترانه نیز از کار کردن با «امید علیجانی» و «شهرام جلیلی» راضی هستم، گاهی هم خودم ترانه می گویم.
با این دو فرد نسبت خانوادگی داری؟
-بله، «امید علیجانی» پسرخاله و «شهرام جلیلی» نیز پسر عموی من هستند.
قرار بود قطعه «تقدیر» را در فصل پاییز منتشر کنی، چه اتفاقی افتاد؟
-بله درست است، این قطعه دوبار توسط خودم تنظیم شد و به همین خاطر استرس زیادی داشتم زمانی که این قطعه با تنظیم خودم پخش می شود مورد قبول هواداران و مردم قرار می گیرد یا نه، این شد که تصمیم گرفتم بیشتر روی تنظیم هایم تمرین کنم تا قطعه «تقدیر» با بهترین تنظیم پخش شود.
برای پخش آلبوم چقدر منتظر بودی؟
– حدودا ۳ سال برای این آلبوم صبر کردیم و دنبال مجوز بودیم، یعنی کارها برای ۳سال پیش بود.
چه اتفاقی برای قطعه «پرتگاه» که نام آلبوم هم به اسم این آهنگ است افتاد؟
– ترک پرتگاه قرار بود در آلبوم قرار داشته باشد، من تاکنون بیت اصلی آن را جایی نگفتم و برای اولین بار این را اعلام میکنم، بیت اصلی این قطعه می گفت: ««ما گفتیم لب پرتگاهی و تنها چه جوری پاتو بردارم»» ولی ارشاد گفت شما بیت را این گونه تغییر بدهید: ««بگو از لب این پرتگاه چه جوری پاتو بردارم»»، شاید با خواندن این یک بیت شما بگویید مسئله خاصی نبود که این قطعه را حذف کنیم ولی من دیدم حسِ این قطعه عوض می شود و آن چیزی که مد نظر من بود منتقل نمی شود، پس تصمیم گرفتیم این قطعه را از آلبوم حذف کنیم.
تصمیم به پخش این قطعه به صورت تک آهنگ نداری؟
– خیر.
قطعه «مورد علاقه» خودت در آلبوم پرتگاه؟
– قطعه ۴، حرف دلم.
«هیت ترین» قطعه در آلبوم پرتگاه از نظر خودت؟
– قطعه ۱ «تشویش» و قطعه ۵ «سر به هوا».
«مظلوم ترین» قطعه در آلبوم پرتگاه از نظر خودت؟
– قطعه آخر این آلبوم یعنی «مرد» می توانست بیشتر از این دیده شود.
«بدترین» قطعه از نظر خودت در آلبوم «پرتگاه»؟
-از قطعه ای نام نمی برم ولی اگر واقع بینانه نگاه کنیم قطعا آهنگ بد هم داشتیم. چون این آلبوم برای ۳سال پیش است، یعنی مردم باید ۳سال پیش این آلبوم را گوش می دادند.
از این نترسیدی که که مردم با شنیدن کارهای ۳سال پیش از آلبوم ناراضی باشند؟ به هر حال سلیقه مردم در این ۳سال دستخوش تغییر شده بود.
– قطعا همین طور است که می گویی، ریسک کردیم ولی چاره ایی نداشتیم، فکرش را بکن ما بعد از ۳سال دوباره ترانه می دادیم تا مجوز بگیرد و ملودی و تنظیم ها انجام شود زمان می برد، ولی این اتفاقات همه باعث تجربه شد تا در کارهای بعدی بهتر عمل کنم.
بیشتر قطعات آلبوم پرتگاه گیتار محور هستند، دلیل این کار چیست؟ فکر نمیکنی باعث تکرار و یکنواختی در کارهایت شود؟
– درست است ولی این ها یکسری اشتباهات خودم در زمینه انتخاب تنظیم کننده بوده است، ما هرچه خواستیم در آلبوم تنوع ایجاد کنیم برعکس می شد، یعنی همه کارها شبیه هم می شد، از لحاظ زمانی هم در تنگنا بودیم و نمی شد که تنظیم ها را عوض کنیم، در دقیقه ۹۰ قرار داشتیم و نمی شد گفت فلان تنظیم کننده تنظیم جدیدی ارائه کند. ولی قطعآ در آلبوم جدید این اشتباهات را تکرار نخواهم کرد.
در ۱سال گذشته کدام کارها بیشتر نظرت را جلب کرد؟
– آلبوم «فریدون آسرایی» را خیلی دوست داشتم، یک قطعه از آلبوم «مازیار فلاحی» را هم خیلی دوست داشتم، همینطور شخصا کارهای «رضا صادقی» را خیلی دوست دارم.
استارت آلبوم جدید را زدی؟
– کارهای آلبوم جدید از ۱ ماه دیگر آغاز خواهد شد.
در آلبوم جدید در تیم کاری خودت تغییری نخواهی داشت؟
– فعلا در هیچ بخشی فردی قطعی نشده اشت اما وجود افرادی چون «امید علیجانی»، «شهرام جلیلی» و خودم که طبیعی است، اما دوست دارم با «روزبه بمانی» و دو یا سه نفر دیگر نیز همکاری داشته باشم در بخش ملودی که خودم حضور خواهم داشت، تنظیم هم تا ببینیم چه چیز پیش می آید ولی از کوشان حداد بیشتر استفاده خواهم کرد، ولی قطعا یکی از بهترین آلبوم های دوران خوانندگی من خواهد بود، خیلی به آن امیدوارم چون فکر های بزرگی برای آن دارم.
در تاریخ ۱۲ بهمن برای اولین بار کنسرت تهران را تجربه خواهی کرد، از حس و حالت بگو.
-خیلی خوشحالم که آرزوهایم انقدر زود رنگ واقعیت گرفت، اگر بگویم استرس ندارم دروغ گفته ام، طبیعتا برای اولین اجرای تهران استرس زیادی دارم، در حال برنامه ریزی با تهیه کننده و دوستان ارکسترم هستم تا بتوانم شب خوبی را برای مردم رقم بزنم.
تاکنون جایی اجرا داشتی؟
-بله در شهر های مختلف اجرا داشتم، به طور مثال در آستارا در یک سالن ۲۵۰۰ نفری اجرا داشتم ولی استیج تهران بحث جدایی است.
در مورد آهنگ جدیدت صحبت کن.
– نام این قطعه «خنده های تو» است. سبک جدیدی است که من تاکنون آن را نخوانده ام، ترانه آن را «شهرام جلیلی» سروده، ملودی بر عهده خودم بوده و تنظیم آن را «حامد برادران» انجام داده است، کار جدیدی است که همه ما یعنی ترانه و ملودی و تنظیم بهترین کار خود تا کنون را ارائه داده ایم که امیدوارم مورد توجه مردم قرار بگیرد.
تو تاکنون توانسته ای دوبار در نظر سنجی TOP10 رتبه اول را کسب کنی، هوادارانت این درخواست را ازما داشتند که به این بهانه مصاحبه ای با تو داشته باشیم، نظرت در این مورد چیست؟
– خیلی خوشحالم که توانستم ۲بار در بین آن همه خواننده معتبر به لطف و مددِ هوادارانم رتبه اول را کسب کنم، اول شدن بین این تعداد خواننده خوب حسِ خوشایندی به انسان می دهد، از هواداران ممنونم و امیدوارم که بتوانم محبتشان را جبران کنم.
حرف آخر
– از شما ممنونم که از خواننده های جوانی مثل من حمایت می کنید، مصاحبه مفصلی بود و از انجام آن خوشحالم ، امیدوارم بتوانم در کنسرت ۱۲ بهمن شب خوبی را برای مخاطبانم رقم بزنم.
در ادامه گزارش تصویری «نیما باقری» از تمرین سامان جلیلی و گروه ارکسترش پیش از کنسرت ۱۲ بهمن را مشاهده کنید:
"بنام خالق محبت "
"تولد اولین سال رهایی آقای رمضان اسپرهم رهجوی آقای حمید جامی "
پنجشنبه مورخۀ 25/10/1393 اولین سال رهایی آقای رمضان اسپرهم را در نمایندگی افسریه به اتفاق جشن گرفتیم
سخنان آقای جامی:
من اولین سال رهایی رمضان عزیز را تبریک میگویم و امیدوارم که در سفر دوم موفق باشد.
رمضان در سفر دوم یک مقدار از کنگره دور افتاد ولی او حرف گوش میکند و فردی خدمتگذار میباشد، من امیدوارم که این قضیه را بداند که تنها راه انسان کامل شدن، آموزش گرفتن و خدمت کردن به هم نوع است. در این رهایی مرزبانان ، ایجنت محترم و همگی شما عزیزان سهیم هستید من به شما تبریک میگویم.