الهام چرخنده ، بانوی هنرمند ارزشی و انقلابی کشور به انتشار عکسی از خود به کمپین "فراموش نمی کنیم" پیوست.
در آستانه پنجمین سالگرد حماسه 9 دی، به همت شبکه اجتماعی افسران کمپینی با عنوان«ما فراموش نمیکنیم» راه اندازی شد به طوری که این کمپین در سایر شبکه های اجتماعی نیز با استقبال چشمگیری مواجه شد.
سالهاست که در جامعه ما نقد انگیزه بیشتر از نقد انگیخته به عنوان مغالطه در بسیاری ازگفتگو ها و مشاجرات سیاسی و اجتماعی و حتی علمی رواج پیدا کرده و خود عامل یکی از معضلات فرهنگی و اجتماعی دوره حاضر گردیده است . لیکن وقتی صحبت از نقد حرفی و یا مطلبی به میان میاید ، همه در لاک دفاعی فرو رفته و سعی می کنند تا از نزدیک شده به موضوعات مختلف خودداری نمایند ، حال بحث اجتماعی باشد یا سیاسی ! . جالب اینجاست ، آنقدر فضای نقد ملتهب شده که حتی در کله پزی محلمان هم با خطی درشت نوشته شده "بحث نداریم " . وقتی از کله پز خواستم تا کمی آب گوشت برای من بریزد ، وی غرغر کنان گفت خیلی پول میدی ، میخوای شیر آب را هم برات باز کنم !؟ - کله اینقدر ، چشم و زبان اونقدر ، مالیات فلان قدر ، کارگر ....... . من هم حوصله ادامه بحث در مورد کله و غیره را نداشتم و به وی گفتم : ممنون همین خوبه ! وی هم در جواب با تعنه گفت: نیگاه کن بابا حوصله انتقاد نداره ، آب گوشت اضافه هم می خواد ، حالا کی به تو کار داشت . موقع حساب کردن به او گفتم شما بالای سر مبارک ، درشت نوشتی بحث نداریم ، خوب من هم تمکین کردم و دنباله بحث را نگرفتم . ای کاش همه نقدها و بحثها به همین آب گوشت ، کله ، زبان ، بناگوش و گاز و .... ختم بشه ، اما یک حق یا نکته را همیشه برای مخاطبت در نظر بگیر که او هم "کله ، چشم ، زبان ، و بناگوش دارد "، پول را دادم و آمدم بیرون . توی مسیر باخودم فکر می کردم که چرا جامعه ما به سمتی رفته که حتی کله پز سر کوچه مان هم تحمل نقد و انتقاد را ندارد، ولی به خود اجازه می دهد تا طرف مقابل را به هر طریق و زبان ممکن بکوبد تا وی از نقد یا خواسته اش بگذرد ! ؟ . اتفاقاً همان شب در شبکه مجازی ، موضع نقد را جستجو می کردم که به مطالب جالبی برخوردم . مشاهده کردم که دین ما چقدر به موضوع نقد و انتقاد پرداخته . دهها حدیث و روایت از ائمه معصوم ( ع ) وجود دارد که ما از آن بی خبریم و همانند قالی بافی شده ایم که بدون نگاه به نقشه دار خود ، قالی می بافیم ، غافل از اینکه چیزی که بافته می شود ، یک تکه بافته بی ارزش نیست !؟ . امام صادق ( ع ) می فرمایند : "بهترین دوستان در نزد من کسانی اند که عیوب و نواقص مرا به من هدیه دهند " . پس کمترین فایده نقد این است که سوء تفاهم های پیش آمده را در فضایی صمیمی و دوستانه رفع کنیم . مدتی قبل دیداری با آقای دکتر حداد عادل داشتم و ایشان در ارتباط با موضوع نقد در جامعه مطالبی مطرح کردند که برای من بسیار جالب بود و بخشهایی از آن را برای شما نیز نقل می کنم : ایشان مطرح فرمودند که به اعتقاد من نقد بایستی به عنوان یک امر طبیعی جامعه در بیاید . از طرفی دیگر ، ما باید بین نقد یک مطلب یا اثر با توهین به صاحب نقد و اثر تفاوت بگذاریم . ادامه مطلب در صحه بعد :
کمرویی، یک پدیده پیچیده روانی اجتماعی است. کمرویی، یک صفت یا ویژگی ارثی یا ژنتیکی نیست، بلکه اساسا در نتیجه روابط نادرست بین فردی و سازش نایافتگیهای اجتماعی در مراحل اولیه رشد، در خانه و مدرسه پدیدار میشود.
با اینکه برخی از روانشناسان بر این عقیدهاند که بعضی افراد با زمینه یا سندرم کمرویی متولد میشوند، اما باید توجه داشت که بحث درباره سندرم کمرویی و استعداد بیشتر بعضی از کودکان در ابتلا به کمرویی، به معنای ارثی بودن کمرویی مثل رنگ چشم و پوست نیست. بدیهی است کودکان کمرو عموما متعلق به والدینی هستند که خودشان کمرویی دارند، لیکن این به آن معنا نیست که این قبیل کودکان کمرویی را از طریق ژنهای ناقل از والدین خود به ارث بردهاند، بلکه اساسا به این معناست که کمرویی را از آنها یاد گرفتهاند........
● کمرویی ناشی از ترس
کمرویی ناشی از ترس، عموما از سال اول زندگی نوزاد مشاهده میشود. مطالعات انجام شده روی نوزادان، حاکی از این است که در اواسط سال اول زندگی (غالبا در شش ماه دوم آن)، کمرویی به عنوان یک پدیده همگانی در همه نوزادان، نسبت به غریبهها و افراد آشنایی که به خاطر تغییر لباس و آرایش ظاهر متفاوت به نظر میآیند، دیده میشود. به عبارت دیگر در این شرایط اضطراب ناشی از روبرو شدن با بیگانهها و ناآشناها، وجود کودک را فرا میگیرد.
در حقیقت کودک خردسال، از این رو کمروست که مردم برایش ناآشنا هستند، از او بزرگ تر، قوی تر، قدرتمندتر و مقتدرترند و کودک نمیداند که در شرایط گوناگون چگونه با وی برخورد خواهند کرد. بعد از شش ماهگی، کودکان خردسال به تدریج به لحاظ رشد ذهنی و عاطفی، میتوانند افراد آشنا را از غریبهها تشخیص دهند. همراه با افزایش دامنه ارتباطات کودک با دیگران، کم کم بر تجارب خوشایند و دوست داشتنی وی افزوده میشود و کودک از ارتباط و همنشینی با دیگران به خصوص آشنایان لذت میبرد، ترسش فرو میریزد و این حالت مقدمه لازم و مطلوبی برای اجتماعیتر شدن کودک است.
● خانواده و فرزندان کمرو
در بررسی علل کمرویی به طور مشخص باید به شرایط و عوامل خانوادگی، ویژگیهای شخصی و شخصیتی، نظام باورها و رفتارهای فردی و موقعیتهای روانی و اجتماعی اشاره کرد. محیط خانواده و تجارب اولیه کودک به خصوص در سنین پیشدبستانی و سالهای آغازین مدرسه، اصلیترین نقش را در شکلگیری شخصیت کودک دارد. در این دوران الگوهای رفتاری بزرگسال، برنامههای تلویزیونی، نحوه و میزان ارتباطات عاطفی، کلامی و اجتماعی خردسالان با والدین و بزرگسالان خانواده بیشترین تاثیر را در رشد مطلوب اجتماعی یا به وجود آمدن اضطراب و کمرویی کودکان میتواند داشته باشد.
زمانی که الگوهای بزرگسال مثل والدین، خودشان عموما مضطرب بوده، از مهارت برقراری روابط عاطفی اجتماعی مطلوب و خوشایند با دیگران، به ویژه با فرزندان خود بیبهره باشند، بدون شک طبیعی است که فرزندان این خانواده نیز بیاموزند که کمرو باشند. به همین دلیل بعضی از روانشناسان کمرویی کودکان را در نتیجه یادگیری و تقویت آن در خانه و مدرسه میدانند. کمالجویی و آرمانگرایی فوقالعاده والدین و انتظارات نامعقول آنان از فرزندان در شرایط گوناگون و وادار کردن آنها به رفتارهای کلیشهای و قالبی و عکسالعملهای تصنعی در موقعیتهای مختلف اجتماعی، (در حضور میهمانان، هنگام میهمانی رفتن، حضور در مجالس جشن و مراسم عمومی، در کوچه و خیابان، در اتومبیل و اتوبوس، هنگام لباس پوشیدن، غذاخوردن، نگاه کردن، صحبت کردن، راه رفتن و…)، سختگیری بیش از حد بر کودکان و نوجوانان و داشتن توقعات زیاد، رفتار خصمانه و عصبی با آنها، تهدیدها و تنبیهها، تحقیرها و تهدیدهای ناروا یا حمایتهای افراطی و غیرضروری از فرزندان، از اصلیترین زمینههای رشد معیوب اجتماعی کودک و بروز کمرویی به شمار میآیند.
مشاهده دوگانگی و تعارض در رفتار الگوهای بزرگسال و ایجاد ناهماهنگی در مفاهیم اساسی شخصیت کودک، موجب کشمکشهای درونی و در نتیجه اختلال در رشد طبیعی میشود، اضطراب شدید و کمرویی کودک را به همراه خواهد داشت. کمرویی در میان فرزندان اول خانواده و تک فرزندها بیش از سایر فرزندان خانواده دیده میشود، به خصوص زمانی که والدین قادر نباشند زمینه تربیت و رشد اجتماعی مطلوب و هماهنگ ایشان را مطابق با نیازهای عاطفی و اجتماعی آنان فراهم آورند. به طور کلی در بیشتر موارد، فرزندان اول خانواده و تک فرزندها با بزرگ ترها بیشتر همانندسازی میکنند و تمایل ایشان در برقراری ارتباط با بزرگسالان بیش از همسالانشان است.
مدرسه به عنوان اولین جایگاه رسمی تجربه اجتماعی کودکان، میتواند نقش تعیین کنندهای در تقویت کمرویی یا پرورش مهارتهای اجتماعی آنان ایفا کند. متأسفانه در بسیاری از موارد، کمرویی کودکان در محیط مدرسه و فضای کلاس درس تقویت میگردد و چنین رفتار ناخوشایندی در شخصیت کودک تثبیت میشود. در غالب موارد، اولیای مدرسه رفتار انفعالی و آرام و سکوت مضطربانه کودک یا کودکان کمرو و ناتوان را به عنوان یک صفت پسندیده و ویژگی رفتاری مطلوب تلقی میکنند، بعضا با تأیید و تشویقهای خود، به طور مستقیم و غیرمستقیم سعی میکنند آن را تقویت کنند. واقعا جای بسی تعجب و تأسف است که در بسیاری از مدارس ما گاهی بالاترین نمره انضباط از آن کمروست!
ساخت سفال در ایران دارای سابقه ای طولانی و درخشان است. با توجه به موقعیت جغرافیایی خاص کشور ایران، که در محل تقاطع تمدنهای باستانی و در مسیرهای کاروانهای مهم واقع است، تقریباً در هر بخشی از ایران، در زمانهای مختلف درگیر ساخت سفال بودهاند. با این حال، حفاریهای اخیر و تحقیقات باستان شناسی نشان داد که چهار منطقه عمده در تولید سفال در فلات ایران وجود دارد: بخش نخست شامل غرب کوههای زاگرس و نواحی لرستان است. بخش دوم شامل نواحی جنوب دریای خزر است که استانهای گیلان و مازندران را در بر میگیرد. این دو منطقه نخستین نواحی در فلات ایران بودهاند که سفالگری را آغاز نمودهاند. بخش سوم شامل شمال غرب کشور و نواحی آذربایجان را شامل میشود. بخش چهارم در جنوب شرقی است و استانهای کرمان و سیستان و بلوچستان را شامل میشود. افزون بر این ۴ منطقه نواحی کویری ایران را نیز میتوان به آن اضافه کرد که قدمت ساخت سفال در آن به ۸ هزار سال پیش از میلاد بر میگردد.
شادمانی ازمهم ترین عوامل تاثیر گذار در زندگی بشر است . انسان ها بنا برسرشت وماهیت وجودی خویش همواره از افسرده بودن گریزان اند و دوست دارند به سوی شاد بودن و شاد زندگی کردن در حرکت باشند . مفهوم شادکامی در طول سالهای اخیر مورد علاقه روانشناسان، جامعهشناسان و متخصصان بهداشت قرار گرفته است. مطالعات نشان میدهد که جامعهشناسی و روانشناسی قرن بیستم بر عوامل منفی ( مثل آسیبها و نابهنجاریهای اجتماعی) و هیجانات منفی مانند: افسردگی و اضطراب تمرکز یافته است تا بر هیجانات مثبتی مانند: شادی و شادکامی اجتماعی اقشار مختلف جامعه. به عبارتی دیگر تعریف و منظور سلامت فردی و اجتماعی مترادف با فقدان مشکلات در جامعه و بیماریهای روانی و اجتماعی بوده است؛ در حالی که از دهه 1980 به بعد در تعریف سلامت تغییر و تحول بسیاری پدید آمده است و متون مرتبط با روانشناسی سلامت و جامعهشناسی تنها به جنبههای منفی و رفع آثار منفی در افراد انساهنی و جامعه محدود نمیشود، همانطور که در تعریف سازمان بهداشت جهانی به سلامت از جنبه مثبت آن تاکید شده است و فردی واجد سلامت شناخته
میشود که به لحاظ زیستی، روانی و اجتماعی از شرایط معینی برخوردار باشد (بوم[1] و همکاران، 2001). ویژگی مهم روانی که فرد واجد سلامت میبایست از آن برخوردار باشد، احساس شادکامی و احساس رضامندی عمومی از زندگی که شامل خود و دیگران در حوزههای مختلف خانواده، شغل و ... است (مایرز و دینر[2]، 1995).