جدیدترین مطالب فارسی

دانلود عکس و فیلم، دانلود آهنگ جدید، دانلود بازی، مطالب تفریحی جذاب، استخدام، دانلود مداحی

جدیدترین مطالب فارسی

دانلود عکس و فیلم، دانلود آهنگ جدید، دانلود بازی، مطالب تفریحی جذاب، استخدام، دانلود مداحی

کمرویی کودکان را جدی بگیریم

ما انسان‌ها خجالتی به‌دنیا نمی‌آییم، اما توانایی  خجالت کشیدن داریم. تمایل طبیعی برای خجالت را درموقعیت‌های خاص، یاد می گیریم. یاد می‌گیریم از خودمان خجالت زده شویم چون کسی که در زندگی‌مان برایمان مهم است ما را به سمت خجالت سوق داده است. استفاده والدین از ابزار شرم با هدف تنبیه و تربیت می‌تواند عمیق‌ترین تأثیرات را روی کودکان بگذارد. با وجود این، پیام‌های شرم از معلمان، خواهر و برادرهای بزرگتر و همسالان هم می‌تواند بر تصویری که کودک از خودش دارد تأثیر بگذارد. پیام‌های خجالتی که در کودکی دریافت می‌شوند را خیلی دشوارتر می‌توان از بین برد. پیام‌های خجالت اغلب کلامی هستند اما در نگاه اهانت بار، تحقیر‌آمیز یا حاکی از نفرت نیز وجود داردامروزه تنبیه بدنی کودکان بسیار مورد انتقاد روانشناسان و کارشناسان قرار گرفته است؛ اما خجالت، به عنوان نوعی تنبیه نادیده گرفته شده است، اخیراً روانشناسان پی برده‌اند که خجالت، تأثیر نگران کننده ای بر کودکان می گذارد. احساس خجالت در کودکان مخصوصاً در موقعیت‌های ناآشنا و در برخورد با افراد غریبه این احساس به طور ناخودآگاه در آنها ظهور می‌کند در حالی که ممکن است در کنار خانواده خود خجالتی نباشنداین کودکان در آینده در تمامی مراحل زندگی‌شان با مشکل مواجه می‌شوند، کودکانی که دارای روابط اجتماعی و خانوادگی محدودی هستند؛ با نوعی ترس مواجه هستند چرا که نوع برخورد با دیگران را فرا نگرفته‌اند. این کودکان هنگام ورود به اجتماع از اعتماد به نفس کمی برخوردارند و بیشتر دوست دارند تنها باشند زیرا از بودن در کنار دیگران احساس خوبی ندارند.کمرویی در کودکان به شکل‌گیری چرخه‌ای باطل می‌انجامد بدین صورت که اگر کودکی در موقعیت اجتماعی احساس شرمساری و خجالت می‌کند، ممکن است خودش را به دلیل رفتار خجولانه‌اش سرزنش کند. این فرآیند می‌تواند موجب خودآگاهی و خودداری بیشتر او از تعاملات اجتماعی شود و او را نسبت به شیوه عکس‌العمل‌های آینده‌اش حساس و آگاه کند، بتدریج اعتماد به نفس این کودکان کم می‌شود و این کاهش اعتماد به نفس موجب کمرویی بیشتر او در شرایط بعدی می‌شود.
یکی از نکاتی که برای کمک به این کودکان باید در نظر داشت  محبت نامشروط است. اگر با‌وجود رفتارهای ناخوشایند کودک، توجه مثبت به او ادامه یابد، این وضعیت «توجه مثبت‌ نامشروط» نامیده می‌شود. منظور از این اصطلاح این است که «مادر آزادانه و به طور کامل به کودک محبت می‌کند و محبت او به رفتار کودک مشروط یا وابسته نیست». به طور کلی محبت و همچنین توجه مثبت‌نامشروط باعث می‌شود که کودکان عزت نفس بالاتری داشته باشند و در نتیجه کمتر دچار کمرویی شوند.
حساس بودن نسبت به علایق و احساسات کودکان موجب نزدیکی بیشتر والدین به فرزندان می‌شود. والدین با این کار نه تنها به کودک نشان می‌دهند که برایش ارزش و احترام قائلند بلکه اعتماد به نفس او را نیز تقویت می‌کنند. پدران و مادرانی که از همان کودکی فرزندانشان را مورد انتقاد و سرزنش مداوم قرار داده‌اند، باعث می‌شوند که کودک نسبت به خود احساس خوبی نداشته باشد و خود را آن گونه که هست باور نکندکودک باید بیاموزد که عواطف درونی‌اش را هر چند که باعث خشنودی دیگران نباشد بیان کند و از نظرات دیگران و اطرافیان نسبت به خود نیز آگاه شود. والدین باید روش‌های دوست‌یابی را در آنها تقویت نمایند و مثبت اندیشی را در درونشان به وجود آورده تا کمتر دچار کمرویی شوند. خجالتی بودن معمولاً از الگوها و تفکرهای منفی که باعث بدبینی می‌شود، نشأت می‌گیرد. با تقویت و جایگزین کردن افکار مثبت به فرزندتان در از بین بردن بدبینی و تفکرهای منفی ذهن او کمک کنید و او را تشویق کنید که خود را باور کند. در واقع باید گفت مبارزه با افکار منفی مهارتی است که هر کودکی می‌تواند آن را به دست بیاورد. کودکان کمرو به احتمال زیاد تصوری منفی از خود در ذهن دارند و احساس می‌کنند که مورد پذیرش هیچ کس نیستند، به همین دلیل بهتر است روش‌های دوست‌یابی کودک را تقویت کرد، سعی کنید هرگاه که کودک کار مثبت و ارزنده‌ای انجام می‌دهد، او را تشویق کنید. اگر کودکان احساس مثبتی نسبت به خود داشته باشند، احساس خجالت و کمرویی در آنان کاهش پیدا خواهد کرد. باید اجازه داد این کودکان با کودکان کوچکتر از خود بازی کنند تا بدین ترتیب کم کم آمادگی رفتن به جمع همسالان را پیدا کنند و هرگز نباید کودک را خجالتی نامید چرا که صحبت‌ها و قضاوت های دیگران تأثیر زیادی بر افکارشان دارد. فشارهای والدین بر بچه‌های کمرو، می‌تواند باعث اضطراب و امنیت نداشتن وی شود، که خود مشکلی بدتر از خجالتی بودن است والدین باید درباره خاطرات کودکی خود و اینکه در هنگام خجالت از چه شیوه‌هایی کمک می‌گرفتند برای فرزندشان سخن بگویند و با کنترل کردن استرس و هیجان های وی امنیت او را تأمین نمایند
روش دیگر این است که کودک خجالتی را در موقعیت‌های جدید قرار دهیم و وی را به محیط‌هایی که برای او آشنا نیست، ببریم. همچنین می‌توانید در هر موقعیت اجتماعی از کودک دیگری بخواهید که با فرزندتان با هم به بازی بپردازند، زیرا کودکان هنگامی که در موقعیت‌های اجتماعی حتی یک دوست پیدا کنند، اعتماد به نفس بالاتری خواهند داشت و همین امر به کاهش کمرویی در کودکان کمک خواهد کردبررسی کنید که فرزندتان در چه موقعیت‌هایی خجالت می‌کشد و احساس کمرویی می‌کند. برخی  کودکان وقتی خجالت می‌کشند که از آنها خواسته شود که در جلو کلاس و مقابل شاگردان دیگر صحبت کنند یا درس جواب دهند، پس مهارت‌های لازم را برای مواجهه با این  موقعیتها به کودکتان بیاموزید
بیشتر اوقات، خجالت هنگامی در طفل ایجاد می‌شود که او در زندگی خانوادگی خود تکیه گاه مطمئنی نمی‌یابد تا با اطمینان و اعتماد به آن، شخصیت خویش را ثبات بخشد. گاهی در خانواده‌ای که چند فرزند وجود دارد تنها یکی از آنها خجالتی می‌شود، پس اگر والدین متوجه کمرویی فرزند خود شدند، به هیچ وجه نباید او را با فرزندان دیگر مقایسه کنند. همچنین نباید رفتارهای کمرویی او را تأیید کنند. والدین باید با فرزند خود در کمال دقت رفتار نمایند، زیرا کمرویی یا اعتماد به نفس کودکان، در خانواده شکل می‌گیرد. با فرزند خود در خانه به تمرین بپردازید، تکرار بعضی از بازی‌ها و نقش‌ها کمک می‌کند تا فرزندانتان کمتر احساس نگرانی کرده و خجالت و کمرویی وی کاهش یابدمدرسه نیز می‌تواند جایگاه مهمی در شکل‌گیری یا کاهش یا افزایش کمرویی کودکان باشد. پرسیدن سؤالات آسان توسط آموزگار در کلاس می‌تواند مؤثر واقع شود. والدین کودکان کمرو باید رفتارهای اجتماعی کودک را تقویت کنند. به این کودکان، جملات و عبارات مؤدبانه بیاموزیم و مهارت‌هایی مانند معذرت‌خواهی کردن، کنترل خشم و از خود دفاع کردن و اجتناب از موقعیت‌های خطرناک را به آنان بیاموزید.
همچنین به کودکان برای انجام کارهای مثبت پاداش دهید ، آنها را مورد تشویق و قدردانی قرار دهید و این می‌تواند در کاهش کمرویی کودکان تأثیرگذار باشد. دادن مسئولیت‌های مناسب با سن کودک در جمع نیز می‌تواند در کاهش کمرویی وی مؤثر واقع شود

محمد علی اصلانی سجهرود

برای مقابله با خجالت کشیدن چه کار باید انجام دهم؟

کمرویی، یک پدیده پیچیده روانی اجتماعی است. کمرویی، یک صفت یا ویژگی ارثی یا ژنتیکی نیست، بلکه اساسا در نتیجه روابط نادرست بین فردی و سازش نایافتگی‌های اجتماعی در مراحل اولیه رشد، در خانه و مدرسه پدیدار می‌شود.

با اینکه برخی از روانشناسان بر این عقیده‌اند که بعضی افراد با زمینه یا سندرم کمرویی متولد می‌شوند، اما باید توجه داشت که بحث درباره سندرم کمرویی و استعداد بیشتر بعضی از کودکان در ابتلا به کمرویی، به معنای ارثی بودن کمرویی مثل رنگ چشم و پوست نیست. بدیهی است کودکان کمرو عموما متعلق به والدینی هستند که خودشان کمرویی دارند، لیکن این به آن معنا نیست که این قبیل کودکان کمرویی را از طریق ژنهای ناقل از والدین خود به ارث برده‌اند، بلکه اساسا به این معناست که کمرویی را از آنها یاد گرفته‌اند........

● کمرویی ناشی از ترس

کمرویی ناشی از ترس، عموما از سال اول زندگی نوزاد مشاهده می‌شود. مطالعات انجام شده روی نوزادان، حاکی از این است که در اواسط سال اول زندگی (غالبا در شش ماه دوم آن)، کمرویی به عنوان یک پدیده همگانی در همه نوزادان، نسبت به غریبه‌ها و افراد آشنایی که به خاطر تغییر لباس و آرایش ظاهر متفاوت به نظر می‌آیند، دیده می‌شود. به عبارت دیگر در این شرایط اضطراب ناشی از روبرو شدن با بیگانه‌ها و ناآشناها، وجود کودک را فرا می‌گیرد.

در حقیقت کودک خردسال، از این رو کمروست که مردم برایش ناآشنا هستند، از او بزرگ تر، قوی تر، قدرتمندتر و مقتدرترند و کودک نمی‌داند که در شرایط گوناگون چگونه با وی برخورد خواهند کرد. بعد از شش ماهگی، کودکان خردسال به تدریج به لحاظ رشد ذهنی و عاطفی، می‌توانند افراد آشنا را از غریبه‌ها تشخیص دهند. همراه با افزایش دامنه ارتباطات کودک با دیگران، کم کم بر تجارب خوشایند و دوست داشتنی وی افزوده می‌شود و کودک از ارتباط و همنشینی با دیگران به خصوص آشنایان لذت می‌برد، ترسش فرو می‌ریزد و این حالت مقدمه لازم و مطلوبی برای اجتماعی‌تر شدن کودک است.

● خانواده و فرزندان کمرو

در بررسی علل کمرویی به طور مشخص باید به شرایط و عوامل خانوادگی، ویژگیهای شخصی و شخصیتی، نظام باورها و رفتارهای فردی و موقعیتهای روانی و اجتماعی اشاره کرد. محیط خانواده و تجارب اولیه کودک به خصوص در سنین پیش‌دبستانی و سالهای آغازین مدرسه، اصلیترین نقش را در شکل‌گیری شخصیت کودک دارد. در این دوران الگوهای رفتاری بزرگسال، برنامه‌های تلویزیونی، نحوه و میزان ارتباطات عاطفی، کلامی و اجتماعی خردسالان با والدین و بزرگسالان خانواده بیشترین تاثیر را در رشد مطلوب اجتماعی یا به وجود آمدن اضطراب و کمرویی کودکان می‌تواند داشته باشد.

زمانی که الگوهای بزرگسال مثل والدین، خودشان عموما مضطرب بوده، از مهارت برقراری روابط عاطفی اجتماعی مطلوب و خوشایند با دیگران، به ویژه با فرزندان خود بی‌بهره باشند، بدون شک طبیعی است که فرزندان این خانواده نیز بیاموزند که کمرو باشند. به همین دلیل بعضی از روانشناسان کمرویی کودکان را در نتیجه یادگیری و تقویت آن در خانه و مدرسه می‌دانند. کمال‌جویی و آرمانگرایی فوق‌العاده والدین و انتظارات نامعقول آنان از فرزندان در شرایط گوناگون و وادار کردن آنها به رفتارهای کلیشه‌ای و قالبی و عکس‌العملهای تصنعی در موقعیتهای مختلف اجتماعی، (در حضور میهمانان، هنگام میهمانی رفتن، حضور در مجالس جشن و مراسم عمومی، در کوچه و خیابان، در اتومبیل و اتوبوس، هنگام لباس پوشیدن، غذاخوردن، نگاه کردن، صحبت کردن، راه رفتن و…)، سختگیری بیش از حد بر کودکان و نوجوانان و داشتن توقعات زیاد، رفتار خصمانه و عصبی با آنها، تهدیدها و تنبیهها، تحقیرها و تهدیدهای ناروا یا حمایتهای افراطی و غیرضروری از فرزندان، از اصلیترین زمینه‌های رشد معیوب اجتماعی کودک و بروز کمرویی به شمار می‌آیند.

مشاهده دوگانگی و تعارض در رفتار الگوهای بزرگسال و ایجاد ناهماهنگی در مفاهیم اساسی شخصیت کودک، موجب کشمکشهای درونی و در نتیجه اختلال در رشد طبیعی می‌شود، اضطراب شدید و کمرویی کودک را به همراه خواهد داشت. کمرویی در میان فرزندان اول خانواده و تک فرزندها بیش از سایر فرزندان خانواده دیده می‌شود، به خصوص زمانی که والدین قادر نباشند زمینه تربیت و رشد اجتماعی مطلوب و هماهنگ ایشان را مطابق با نیازهای عاطفی و اجتماعی آنان فراهم آورند. به طور کلی در بیشتر موارد، فرزندان اول خانواده و تک فرزندها با بزرگ ترها بیشتر همانندسازی می‌کنند و تمایل ایشان در برقراری ارتباط با بزرگسالان بیش از همسالان‌شان است.

مدرسه به عنوان اولین جایگاه رسمی تجربه اجتماعی کودکان، می‌تواند نقش تعیین کننده‌ای در تقویت کمرویی یا پرورش مهارتهای اجتماعی آنان ایفا کند. متأسفانه در بسیاری از موارد، کمرویی کودکان در محیط مدرسه و فضای کلاس درس تقویت می‌گردد و چنین رفتار ناخوشایندی در شخصیت کودک تثبیت می‌شود. در غالب موارد، اولیای مدرسه رفتار انفعالی و آرام و سکوت مضطربانه کودک یا کودکان کمرو و ناتوان را به عنوان یک صفت پسندیده و ویژگی رفتاری مطلوب تلقی می‌کنند، بعضا با تأیید و تشویقهای خود، به طور مستقیم و غیرمستقیم سعی می‌کنند آن را تقویت کنند. واقعا جای بسی تعجب و تأسف است که در بسیاری از مدارس ما گاهی بالاترین نمره انضباط از آن کمروست!