نام |
کاربرد |
تصویر |
|
از بشر استفادههای متنوعی میشود از جمله برای نگهداری و حمل و حرارت دادن مایعات و محلولها.
|
|
بطری |
بطری برای نگهداری و حفظ مواد جامد و مایع استفاده میشود.
|
|
آبفشان یک بطری پلاستیکی مجهز به یک لوله است که به وسیله آن لوله می توان محتوای بطری را به نقطه مشخصی پاشید. |
|
|
|
چراغ بونزن برای حرارت دادن مواد استفاده میشود و با گاز بوتان کار میکند.
|
|
|
این وسیله شیشهای برای اندازه گیری دقیق مایعات استفاده میشود.
|
|
|
بورت برای اندازه گیری دقیق مایعات و مخصوصاً در تیتراسیون کاربرد دارد. برای استقرار بورت از پایه بورت استفاده میشود
|
|
بوته چینی برای حرارت دادن مقادیر کمی از مواد و رساندن آن به درجه حرارت خیلی بالا استفاده میشود. |
|
|
ارلن مایر (یا فلاسکِ ارلن مایر)
|
ارلن مایر برای نگهداری، مخلوط کردن محلولها و حرارت دادن مواد به کار میرود. تخت بودنِ کف آن موجب میشود که مواد به آسانی به طور اتفاقی از آن بیرون نریزند و همچنین موجب میشود که گرم کردن مواد در آن به راحتی صورت گیرد.
|
|
ظرف تبخیر |
همانطور که از اسم آن معلوم است برای حرارت دادن و بخار کردن مایعات کاربرد دارد. |
|
بالنها در شکل های مختلف و برای استفادههای ساخته میشوند. پر کاربردترین بالن ها "بالن ته صاف" و بالن "ته گرد" است. از بالن برای حرارت دادن مایعاتی استفاده میشود که لازم است همه ان به طور یکنواخت گرم شود. بیشترین کاربرد بالن شیشهای در تقطیر مواد است. بالن حجمی هنگامی استفاده میشود که حجم مشخصی از مایع را در آزمایشی مورد استفاده فرار میدهیم.
|
|
|
|
برای انتقال مایعات |
|
قیف بوخنر |
قیف بوخنر معمولاً از سرامیک ساخته میشود و به وسیله آن مواد تحت خلاء بهتر و سریعتر صاف میشوند.
|
|
قیف جداکننده |
قیفی است که برای جدا کردن مایعات از آن استفاده میشود. برای استفاده از این قیف حتماً باید از پایه و گیره برای نگهداری آن استفاده کرد. |
|
|
از این وسیله که در واقع یک قاشق بسیار ظریف و کوچک است برای برداشتن و جا به جا کردن مقادیر اندک مواد شیمیایی جامد استفاده میشود. به فارسی به نام های مختلفی مشهور است، مثلاً؛ کاردک و کفگیرک. پزشکان و داروسازان قدیمی ایرانی به چنین وسیلهای "مرهم کش" میگقتند.
|
|
گیره |
گیرهها برای نگه داری وسایل شیشهای مورد استفاده متعدد دارد و در شکل های مختلف ساخته میشود. |
|
هاون |
هاون برای تبدیل جامدات به پودر استقاده میشود و معمولاً از جنس سرامیک است. اما از جنس شیشهای آن هم مورد استفاده قرار میگیرد. |
|
ترازوهایی که در آزمایشگاه استفاده میشوند متنوعند؛ از جمله ترازوهای یک کفهای، دو کفهای و ترازوهای دیجیتال |
|
|
تنزیب – حوله کاغذی |
پارچه تنزیب که پارچهای توری و از جنس نخ پنبهای است و حوله کاغذی در آزمایشگاه شیمی همیشه لازم است.
|
|
|
پیپت در واقع لوله بسیار نازکی است که برای برداشتن و جا به جا کردن مقادیر بسیار کم مایع به کار میرود و در انواع پلاستیکی و شیشهای ساخته میشود. |
|
میله همزن |
میله همزن معمولاً از جنس شیشه است و برای هم زدن محلولها به کار میرود.
|
|
|
قطره چکان ها شامل یک لوله شیشه ای با نوک باریک و یک حباب پلاستیکی ارتجاعی است..
|
|
کاغذ صافی کاربرد فراوانی در آزمایشگاه های علمی دارد و به طور معمول برای جداسازی مواد جامد معلق در مایع به کار می رود و در شکل های متنوع ساخته میشود.
|
|
|
چوب پنبهها |
چوب پنبهها را قبلاً از پوسته رویی نوعی از درخت بلوط به دست میآوردند. امروزه چوب پنبههای لاستیکی جایگزین آن ها شده است. مورد استفاده آن بستن محکم دهانه ظروف است. |
|
لوله آزمایش / گیره لوله / جا لولهای
|
لوله آزمایش شاید پرکاربردترین وسیله آزمایشگاه شیمی باشد و برای مخلوط کردن، مشاهده، گرم و سرد کردن مواد و مقاصد بسیار دیگری مورد استفاده قرار میگیرد. بیشتر وقت ها نباید مستقیماً لوله آزمایش را با دست لمس کرد و باید برای حمل و نقل آن از "گیره لوله آزمایش" استفاده کرد. چون تهِ لوله آزمایش تخت نیست برای نگهداری آن از جا لولهای که وسیلهای است چوبی، پلاستیکی یا فلزی استفاده میشود.
|
|
|
دماسنج برای اندازه گیری دقیق درجه حرارت استفاده میشود. |
|
سه پایه |
سه پایه تقریباً همیشه در هنگام گرم کردن مواد مورد استفاده قرار می گیرد.
|
|
شیشه ساعت |
شیشه ساعت معمولاً برای توزین یا جا به جا کردن جامدات استفاده میشود. |
|
|
این وسیله به صورت لولههای پیچیده و درون هم ساخته شده و به طور خاص برای جدا کردن مایعاتی که در هم حل شدهاند به وسیله تبخیر و تقطیر به کار میرود. |
|
"واژههای کوردی در شاهنامهی فردوسی"
(این مقاله به نظرم برای دوستداران زبان کهن کوردی و حتی استادان زبان پارسی بسیار جالب است و بدون تعصب میگویم نشان از غنا و اصالت زبان کوردی به عنوان یکی ازشاخههای زبانهای هند واروپایی و زبانهای کهن فلات ایران میدهد،ای کاش اکثر استادان بزرگ زبان و ادبیات پارسی بدون تعصب در مورد زبان کوردی قضاوت میکردند و اعتراف به اصالت و غنای این زبان میکردند و یک گوشهی چشمی هم به این زبان مظلوم میداشتند.
اصل این مقاله که در سایت سارال خبر وجود دارد، متاسفانه مشحون از اغلاط املایی و نگارشی بود که توسط خودم بررسی و ویرایش نگارشی و املایی شده است.(من نمیدانم این دوستی که خودشان را دکتر فرهاد عزتی زاده شناساندهاند و نشانی اینترنتی و حتی ایمیل خودشان را هم ذکر نکردهاند و این مطلب را نوشته و البته زحمت هم کشیده،و نشان از سطح بالای آگاهی و سواد و دلسوزی ایشان دارد، چرا بدون ویرایش آنرا منتشر کرده است،چون کسی که به بررسی کلمات کوردی شاهنامه میپردازد حداقل خودش هم باید کمی سواد نوشتن و خواندن کوردی را هم میداشت.)ای کاش دوستانی که مقاله و مطلبی را چه به کوردی و چه به پارسی در اینترنت میگذارند در مورد املا و نگارش و زبان آن حساسیت به خرج دهند تا این کار رسم شود و دیگران نیز به خود اجازه ندهند مطلبی را همینطور الکی و بدون بررسی اغلاط آن در وب قرار دهند.ما باید هر کداممان بسان پلیس زبان خود باشیم.همچنین کسانی نیز که مطلبی را از سایتی میگیرند و در وبسایت خود قرار میدهند ابتدا منبع آنرا ذکر کرده و سپس حتما به بررسی اغلاط املایی و نگارشی آن بپردازند و تمنا دارم فقط کپی پست نکنند).( لطیف سلطانی)
در جای جای شاهنامه این نامهی باستان به کلماتی بر می خوریم که در لهجههای گوناگون زبان کوردی به صورت هماکنون نیز روزمره از آنها استفاده می گردد.این کلمات در ادب وزبان کوردی کاربرد دارند وبه گمانم از زبان کوردی به دیگر زبانهای مهاجرپذیر راه یافته اند .برخود بایسته دانستم که این لغات را به دوستداران زبان کوردی ارائه نمایم . می نگارم و می گویم که چنین کلماتی در شاهنامه وجود دارد و وجود اسامی و پهوانان و دیوهای متعدد در شاهنامهی کوردی(الماس خان کنولهیی) و نبود آنان در شاهنامهای که به فارسی نوشته شده است ما را به تامل وا می دارد .
پهلوانانی چون رستم یک دست و یاران وفاداری چون زرعلی و گلیم گوش و نبود این نامها در شاهنامهی فردوسی عرصه ای است که نیاز به کار و پژوهش ژرف تری دارد.
ریش: در زبان کوردی، ریش به معنی زخم است و همچنین مویی که بر چهره می روید .در کوردی ریش یک معنی استعاری نیز دارد و آن (دل ریش) مجازا به معنی آزرده و ناراحت میباشد.
کسی کو خرد را ندارد به پیش// دلش گردد از کردهی خویش ریش.
گند: با ضم حرف (گ)(گوند) درزبان کوردی به معنی ده و روستا می باشد:
سپاهی دد ودام و مرغ وپری// سپه دار با کین وگندآوری.
گندآور به معنی پهلوان و دلیر به کار رفته و معنی آن سالارگند و سرگروه است .کلماتی همچون گندیشاپور که بعدها در اثر استیلای زبان عربی به جندیشاپور تبدیل می گردد ، بی ارتباط با این کلمه نمی باشد.همال در کوردی (هاوماڵ ) تلفظ می گردد:
کشیدش سراپای،یکسر دوال// سپهبد برید آن سر ناهمال.
همال در کوردی (هاوماڵ) تلفظ میگردد. (مردن باشتره له هاوماڵ کهمی )که معنی آن چنین است که انسان در تلاش و کوشش باشد تا بتواند پیشرفت کند و از همال خویش عقب نماند.یا(مهگهر من هاوماڵ(همسن) تۆم)
دفتر، این کلمه در آیین کهن یارسان(آیین باستانی کوردها) به کتاب مذهبی آنان اطلاق می گردد.کلمهی دفتر به کرات در شاهنامه تکرار شده است و استاد میرجلالدین کزازی نوشته اند که دفتر از کلمه دیفترا (diphtra)گرفته شده است واین کلمه در یونانی به معنی پوستی است که بر آن مینگاشتهاند.
کنون رزم کاموس پیش آوریم// زدفتر به گفتار خویش آوریم.
شارسان این کلمه به کرات در شاهنامه استفاده شده است و در کوردی نیز کاربرد دارد و به معنی شهر و شهرهای بزرگ می باشد و شارستانییهت به معنی مدنیت و تمدن می باشد.
پسوئیان نام یکی از گروهها و لایهگان اجتماعی چهارگانهی دوران جمشید است که به کشاورزان و دامپروران اطلاق می گردید. این کلمه به صورت پهز اکنون در کوردی به معنی گوسپند(گوسفند) است.
برز در پارسی با ضم حرف (ب) تلفظ می گردد و در کوردی (بهرز) خوانده می شود(با فتح ب) وبه معنی بلند ومرتفع می باشد و برای بلندی قد وارتفاع کوهها وآدمها و ... بکار می رود.
به بالا شود یکی سرو برز// به گردن برآرد زپولاد گرز.
پاره، هم اکنون نیز به معنی پول و واسطه داد وستد در کوردی(کوردستان عراق) بکار میرود .در شاهنامه مادر فریدون به صاحب گاوی که فریدو ن از شیر آن تغذیه می نماید چنین می گوید :
وگر پاره خواهی، روانم تراست// گروگان کنم جان بدان کت هواست
نوند در کردی به معنی (نوون )یعنی گوساله یکساله می باشد ودرشاهنامه چنین است :
بیاورد فرزند را چون نوند //چو خرم ژیان، سوی کوه بلند و همچنین:
بیاورد ضحاک را چون نوند// به کوه دماوند و کردش به بند
در زبان کوردی (نوون) به معنی گاونر جوان کاربرد دارد و ممکن است ضحاک از لحاظ توانمندی به آن توصیف شده باشد .اما در گذشته در ایران بزرگ گاو مورد احترام بوده و این توصیف خالی از اشکال نمی باشد.دایه، به معنی مادر در کوردی رواج دارد وبه معنی کسی بکار می رود که نوزادی را شیر داده باشد. در داستان حماسی کاوه و فریدون و ضحاک ، گاوی را که در مرغزار فریدون از شیرش تغذیه نموده و می بالد،دایهی اوست :
بیامد،بکشت آن گرانمایه را // چنان بی زبان مهربان دایه را.
اروندرود، اکنون این رود در کوردی (ئهڵوهن) تلفظ می گردد.
ناو، در کوردی به معنی داخل هرچیزی است(نێو) و (ناودهروهن ) یعنی( میان دربند)و همچنین (نا) چوبی است که از تنه تراشیدهی درختان تهیه می گردد و میان آن را عمق دار می تراشند و به جای آبخور گوسپندان از آن بهره می جویند و همچنین اگر این وسیلهی چوبی از دو طرف دسته دار باشد به عنوان وسیلهی حمل کاهگل از آن استفاده می شود و آن را (ناوه) می گویند .اکنون کلمات ناو وهمچنین ناوی و ... از این کلمهی کوردی بر گرفته شده است .
سرسرکشان اندر آمد به خواب// ز ناویدن بادپایان در آب
یا: زبالا چو پی بر زمین بر نهاد// بیامد فریدون به کردار باد در زبان کوردی (پا و پێڵه)به معنی پا و پای افزار است و در محاوره و نوشتار کاربرد دارد.ویر در کوردی ههورامی به معنی فهم و دانش و حافظه است:
گزیدند پس موبدی تیز ویر //سخنگوی و بینادل و یادگیر
و یا: نه گهواره دیدم،نه پستان،نه شیر// نه از هیچ خوشی مرا بود ویر.
تم (با فتح ت)به معنی (مه) و این کلمه در شاهنامه در کلمه (تمیشه) و احتمالا به معنی بیشهی تاریک و مهآلود می باشد .
سلم و تور هر دو از فرزندان فریدون هستند و از لحاظ معنی و مفهوم در کوردی آنان را مورد بررسی قرار می دهیم :سلَم با کسر حرف س به معنی پیش نرفتن اسب در مکان ناشناخته است و اسب از ورود به آن مکان هراس دارد .این خصلت تا حدودی با ویژگیهای سلم همخوان است .تور نیز از فرزندان فریدون است و هردو در قتل ایرج سهیم می باشند و در کوردی به اسب یا استر رام ناشده، تۆر می گویند . به گمانم کلماتی چون تۆریان و تارانن از این کلمه بر گرفته شده اند.
فریدون در تقسیم بندی و بخش جهان بین پسرانش ، سرزمین توران را به تور می دهد . یعنی این نام بر گرفته از نام تور فرزند فریدون نمی باشد . در جغرافیای کنونی توران زمین فرارود است و با چین هم مرز می باشد .علاوه بر توران زمین فریدون چین را هم به او می دهد . در زبان کوردی ، پسرانی که نام تورج دارند و همچنین دخترانی که نام توران دارند ، در حالت تغییر اسم ، چه از باب نکوداشت و چه از باب خوارداشت ، توورگ نامیده می شوند و شاید پنداشت که کلمهی تورک تغییر یافته (توورگ) باشد .
کۆز جایگاهی است دایره مانند و گرد که با شاخه های درختان محصور می گردد و بره ها و بزغاله ها را در آن نگه می دارند . این جایگاه در داخل و یا در خارج سیاه چادر است . این کلمه در کوزه نیز وجود دارد و همچنین کوردان جنوب علف چشمه را کوَز می نامند .
سپهری که پشت مرا کرد کوز// نشد پست،گردان بجای است نوز.
بر (بهر) در کوردی به معنی دانه و تخم و ثمره، همچنین کره ای است که بعد از مشک زنی فراهم می گردد(بهرمهشکه) .
یکی داستان گویم،ار بشنوید// همان بر که کارید خود بدروید
چاشت در کوردی هرگونه وعده ی غذایی غیر از شام و نهار و صبحانه ، چاشت می باشد . (چێشت) همان چیز است و کلماتی چون ( چێشت) و ( چهشتن) از یک خانواده هستند.تو گر چاشت را دست یازی به جام// وگرنه خورند،ای پسر! بر تو شام.
شعر بالا گفتاری است از فریدون که به ایرج می گوید و برادرانش را به او از نظر ناراستی و کژ رفتاری معرفی می نماید.
سوور، سوور در کردی (سوور ) تلفظ می گردد و به معنی شادی و پایکوبی و عروسی(سوورانه) می باشد.
بدو گفت شاه ای خردمند پور!// برادر همه رزم جوید ، تو سور
به داغی جگرشان کنی آژده //که بخشایش آرد بر ایشان دده
آژ در کوردی کلهری به معنی دوختن است . اما دوخت درشت و با فاصله ، مثلا دوختی که به وسیلهی جوالدوز صورت بگیرد .به همین مناسبت می توان معادل خیاط را ( آژدهر ) گذاشت .
بروی در کوردی (برۆ) به معنی ابرو است و در شعر فردوسی نیز چنین است :
همه دل پراز کین و پرچین بروی// بجز جنگشان نیست چیز آرزوی
میان بسته دارید و بیدار بید// همه در پناه جهاندار بید
(بوید) در زبان کوردی جنوب به معنی بودن است و در کردی لکی ولری همان( بید) تلفظ می گردد.
کاکوی در کوردی ( کاکه)و (کاکا) به معنی پدر یا برادر بزرگ یا آقا است.در شاهنامه نام پهلوانی دیو مانند است که از ( گنگ دژهوخت به کمک سلم آمده و به دست منوچهر شاه کشته می شود. در شاهنامه کاکوی نبیرهی ضحاک می باشد .
چرمه یا(چهرموو ) در کوردی به معنی سپید است ..مثلا خر چرموو یا اسب چرموو !
پر از خشم و پر کینه ، سالار نو// نشست از بر چرمهی تیزرو
کنام در کردی(کونا) به معنی سوراخ و همچنین جا و مکان جانوران وحشی در شکاف سنگها و در تنهی درختان است :
ببردش دمان تا به البرز کوه// که بودش بر آنجا کنام و گروه
یا:دریغ است ایران که ویران شود// کنام پلنگان و شیران شود.
دیزه
چمانندهی دیزه هنگام گرد// چرانندهی کرکس،اندر نبرد.
در کوردی (چهمانن) به معنی خم کردن است چهمیان یعنی خم کردن مثل اینکه .در شعر فردوسین به معنی به حرکت در آمدن است.
در کوردی دێزوو اسب یا الاغ به رنگ خاکستری و تیره می باشد .در ادبیات کوردی به افراد شوم و نامیمون گویند.
کهفتن در کوردی به معنی افتادن است و در شاهنامه نیز به همین معنی می باشد .
بیامد به تیمار گریان بخفت// همی پوست بر تنش گفتی بکفت.
خهفت در کوردی نیز به معنی خوابیدن است .
لچ در کوردی به معنی لب است .
خروشان ز کابل همی رفت زال //فروهشته لفچ و برآورده یال.
لفچ همان لچ یا لب در کوردی می باشد .
روارو در کردی (رهو) به معنی فرار کردن است و از جایی گریختن به صورت دسته جمعی.البته رمه اسبان را نیز (رهو) می گویند .
روارو برآمد ز در گاه سام// مه بانوان خواندنش به نام.
در اینجا لازم می دانم به موضوعی اشاره نمایم : داستان تنبور نوازی رستم در خوان چهارم و اینکه تنبور ساز کوردان و ساز پیروان آیین کهن یارسان است .
دهشتهوان به معنی دشتبان و نگهبان می باشد .
چودرسبزه دید اسب را دشتوان// گشاده زبان شد سوی وی دوان
تاو
ترا با چنین پهلوان تاو نیست// اگر رام گردد ، به از ساو نیست.
تاو به معنی مقاومت و ایستادگی است و هم اکنون در کوردی کاربرد دارد و همچنین به معنی دما وحرارت نیز بکار میرود(تاوسان- پڕتاو- خوهرهکه تاوی نییه) .
نخچیر
به نخچیر شد شهریار جوان// ابا نامور رستم داستان
که ( نهچیر ) در کوردی به معنی شکار و شکار کردن است.
کوس
دریده درفش و نگون کرده کوس// رخ زندگان تیره چون آبنوس
نه کوس و نه لشکر،نه بار و بنه// همه میسره خسته و میمنه
اکنون کلمهی ( کۆس- کۆست) در کوردی کاربرد دارد : کۆسم کهفتن، در مراسم ها و عزاداری توسط زنان و مویه خوانان این کلمه فراوان تکرار میگردد . این وسیله که نقارهی بزرگی است و جنگاوران را به نبرد فرا می خواند و افتادن آن از دست فرماندهان جنگ به معنی شکست و عقب نشینی بوده است.
لاو
به لاوان مرا دیدهای روز جنگ// به آورد، با تیغ هندی به چنگ
لاو در کردی کلهری به معنی سیل است . به پیروی از این کلمه ، کلماتی مثل( لاو کهن ) یعنی جایی که لاو آنرا کنده است و (لاو مالک) یعنی چیزی که لاو آنرا با خود آوردهاست ، کاربرد دارد.
دیده در کوردی به معنی چشم است. دیدهکهم
بدین مژده گر دیده خواهی، تراست// که این مژده آرایش جان ماست
آغال
تو لشکر برآغال بر لشکرش// از انبوه ما خیره گردد سرش
در کوردی کلهری ( ئاخڵ ) به معنی آغل است و کلماتی چون ( ئاخڵه ) به معنی حلقهی سیاه زیر چشم ویا حلقهی دور ماه کاربرد دارد .
تژاو پهلوانی تورانی و داماد افراسیاب است . افراسیاب تاج خودرا به هدیه به او داده است و به معنی ( تێژاو )آبی که باقدرت سرازیراست(تاڤگه) در زبان کوردی است .
نویسنده: دکتر فرهاد عزتی زاده
منبع: سایت سارل خبر
جای خالی نسخه اندرویدی این اپلیکیشن مدتی بود که در فروشگاه حس میشد و حالا کاربران این سیستم عامل می توانند آن را در تلفن خود در دسترس داشته باشند . این برنامه مختص تلفن های اندرویدی بوده و مناسب صفحات بزرگ تر نظیر تبلت ها نیست.
شرکت ادوبی می گوید نسخه تبلت این نرم افزار در حال طی کردن مراحل ساخت خود است. با توجه به کاربرد بالای اینگونه برنامه ها در صفحات بزرگ نظیر تبلت بیشتر است، ارائه نسخه موبایلی در قدم اول کمی عجیب و غیرمنطقی به نظر می رسد.
این برنامه با تلفن هایی با فناوری اخیر نیاز دارند ؛ سازگاری Lightroom با نسخه ۴.۱ به بالای اندروید بوده و به CPU چهار هسته ای با قدرت 1.7 گیگاهرتز نیاز دارد. همچنین این برنامه به حدود ۸ گیگابایت فضای خالی جهت اجرای بی دردسر و کاربرد خوب خود نیاز دارد.
این برنامه با قیمت رایگان در فروشگاه گوگل پلی جا خوش کرده است و همچنین امکان اشتراک 10 دلار در ماه برای کابران حرفه ای تر جهت بهره از امکانات بیشتر وجود دارد.
نسخه اندرویدی این برنامه با iOS تقریبا مشابه بوده و امکاناتی نظیر دمای رنگ ها، های لایت و کنتراست در آن دیده می شود. جهت دریافت برنامه از فروشگاه به اینجا مراجعه کنید. به کاربران تبلت های اندرویدی نیز این نوید را می دهیم که به زودی نسخه مربوط به دستگاه آن ها به فروشگاه خواهد رسید.
با سلام
در نیمسال تحصیلی پیش رو دروس مدیریت نگهداری، قابلیت اعتماد و اقتصاد مهندسی پیشرفته توسط اینجانب در واحد علوم و تحقیقات تهران ارائه خواهد شد. در حال تنظیم برنامه و ریزدرس هستم. زمان شروع کلاسها نیز که احتمالا با تاخیر چند هفته ای باشد از طریق همین وبلاگ اطلاع رسانی خواهد شد. جهت اطلاع شما عزیزان:
قابلیت اعتماد: آشنایی با روشهای تحلیل قابلیت اعتماد با تاکید بر کاربرد تئوری احتمالات و فرایندهای تصادفی هدف اصلی این درس خواهد بود. این روشها در پژوهشهای مرتبط با مدیریت طول عمر زیرساختها و دارایی های فیزیکی کاربرد ویژه و در مدلسازی ریسک کاربرد عمومی دارند.
مدیریت نگهداری: موضوع این درس آشنایی با مفاهیم، استانداردها و الگوهای مدیریت نگهداری زیرساختها با تاکید بر روشهای تصمیم گیری مبتنی بر ریسک خواهد بود.
اقتصاد مهندسی پیشرفته: در این درس پس از مرور مبانی اقتصاد مهندسی و مدیریت مالی، تمرکز اصلی بر مفاهیم مرتبط با ابزارهای نوین تامین مالی، مدیریت ریسک، ارزشیابی و تحلیل ریسک مالی پروژه های بزرگ ساختمانی و قراردادهای مشارکت بخش خصوصی- دولتی خواهد بود.
محور پژوهشی پیشنهادی اینجانب نیز مدلسازی چرخه عمر زیرساختهای عمرانی از تامین مالی تا جایگزینی است.
به امید دیدار
فیروزی
• ترکیبی است از مواد شیمیایی، پرلیت، میک، پنبه نسوز، مواد رنگی با ثبات با رزینهای سنتیک که اجزاء متشکله آن در ماده معجزه گر ( کن پلاز پنترول ) کاملا عجین می شود.
• جلوی تنفس دیوار زیر کار نمای ساختمان را نمی گیرد.از هر متر مربع کنیتکس روزانه 9/4 گرم بخار آب می تواند عبور کند و این مقدار جهت تنفس دیوار کاملا کافی است.
آکوستیک و انعطاف پذیر می باشد. این ویژگی از بارزترین ویژگی های کنیتکس می باشد و آن را به ماده رنگی تبدیل کرده که حداکثر مقاومت را در برابر تکانه های سازه ها از جمله سازه های بتنی از خود نشان میدهد و تا جای ممکن از ایجاد ترک و شکاف در سطح تحت پوشش خود جلوگیری میکند.ویژگی که در رنگ های صنعتی به مراتب ضعیف تر از کنیتکس عمل میکند.
• چسبندگی، ثبات رنگ و مقاومت کنیتکس در مقابل اسیدها و بازها و رطوبت بسیار عالی است.
• بر روی بتن، نمای سیمانبری، آرداواز، سیمان تخته ماله، آجر بندکشی شده، گچ، چوب، ایرانیت، نئوپان، سیمان تگرگی، فلزات، پلاستیک، سیمان شسته، رنگهای صنعتی، شیشه و سایر اجسام قابل اجراست.
کاربرد کنیتکس
یکی از جالب ترین نکات این رنگ درباره محل کاربرد آن می باشد. کاربرد کنیتکس در همه جاست. از سازه های خشن و دارای شرایط خاص همچون تونل ها و سازه های بتنی گرفته تا محیط داخل و خارج منازل، رستوران ها و فروشگاه های مختلف. آری کنیتکس هم بهترین گزینه برای سخت ترین شرایط سازه هاست و هم جزء رنگهای فانتزی، تزئینی و شیک. جدای از مقاوت و سایر ویژگی های یاد شده این رنگ، ویژگی زیبایی و جلوه بی نظیر آن خصوصیت دیگری است که آن را از سایر رنگ ها ممتاز می سازد.
وجود میلیونها دانه رنگی که تشکیل دهنده این رنگ می باشند، ظاهری بی همتا برای آن ایجاد می کند. همچنین استفاده از کریستال در اجرای این رنگ (توسط پمپ های هوا و پیستوله های ویژه)، نوع تزئینی آن را ایجاد می کند که آن نیز در زیبایی این رنگ نقش مهمی ایفا می نماید. نحوی اجرای کنیتکس با کمک پمپ های هوا دستگاه های میکس و جای دهنده رنگ و پیستوله های ویژه و البته استاد کاران و پرسنل مجرب برای پاشش رنگ انجام می گیرد.
نکات مهم:
ترکیب مواد این محصول وهمچنین درجه غلظت آن نکته بسیار مهمی است زیرا تغییرات غیر مجاز در غلظت و ترکیبات سازنده این محصول می توانند نقش مستقیم در تضعیف دوام و کیفیت این رنگ داشته باشد و حال آنکه متاسفانه ظاهر رنگ غیر استاندارد با رنگ دارای فرمول و غلظت صحیح تقریبا یکسان می باشد و تفاوت این دو پس از اجرای کار و گذشت زمان (عموما در کوتاه مدت) مشخص می شود و آن موقعی است که صاحب کار علاوه بر ضرر مادی دچار مشکل برای بر طرف سازی عیب های کارش خواهد شد. این عیوب می تواند شامل تغییر رنگ بعضی قسمتهای کار یا پوسته شدن کار و ی... شود.
اصولا این گونه کارها توسط افرادی که مکان مشخصی برای ارائه خدمات خود ندارند اجرا می شود و پیگیری امر برای دریافت خسارت کار بی ثمری است. بنابراین به تمامی صاحب کاران گرامی توصیه می شود که با تحقیقات و اطمینان نسبت به مجری کار دست به انجام رنگ آمیزی ساختمان و بنای خود با رنگهایی همچون کنیتکس، رولکس و رنگ های پاششی غیر صنعتی دیگر بزنند. هر چند که این نکته برای رنگهای صنعتی نیز برقرار میباشد ولی سو استفاده در غلظت و مواد ترکیبی کنیتکس، رولکس و سایر رنگ های پاششی غیر صنعتی بیشتر دیده می شود.