مراقبت از مریض بلادرنگ پس از اتمام عمل جراحی بطور معمول درجایی در داخل اتاق عمل به اسم اتاق ریکاوری انجام می شود تا مریض کاملا بهوش بیاید و به بخش جراحی برده شود. این مراقبت در بواسطه پرستار، تکنسین اتاق عمل و بخصوص تکنسین هوشبری انجام می شود. با توجه به مهم بودن این مورد دستورات و نکاتی در این مورد جمع آوری شده است که در این بخش به یکی از آنها که در یکی از بیمارستان های کشور مورد استفاده قرار می گیرد اشاره می گردد:
- ازآماده وسالم بودن وسایل از قبیل پالس اکسی متری ، دستگاه فشارخون ، مانومتراکسیژن و ساکشن اطمینان حاصل کنید.
- پس ازورود بیمار به ریکاوری،گزارش کامل وضعیت او را از پزشک بیهوشی یا پرستار انتقال دهنده دریافت کنید.
- بسته به نوع عمل ، سرتخت را۳۰درجه بالا آورده ودرصورت عدم مشکل درمهره های گردنی ، درصورت امکان پوزیشن ریکاوری بدهید. (بیماررادروضعیت پهلو قرار دهید و با گذاشتن دست روی پیشانی مددجو ،سر او را به عقب بکشید و چانه را به سمت بالا بیاورید).
- نرده های کنارتخت بیماررا بالا بیاورید.
- درصورت بروز دیسترس تنفسی ،علاوه بر وضعیت ریکاوری Air way را باقی بگذارید (بیمارمعمولاً با آن وارد ریکاوری میشود).
- بیماررابه دستگاه مانیتورینگ قلبی و پالس اکسی متری وصل کنید و اکسیژن تراپی با ماسک را شروع کنید.
- رنگ پوست ومخاط دهان ، لب ها و ناخن ها و لاله گوش را از نظرکبودی کنترل کنید.
- سرمها را راه اندازی کرده وداروهای دستورداده شده (داروهای مسکن ومخدر) راتجویزکنید.
- محل پانسمان و درن ها را ازنظرخونریزی غیرطبیعی کنترل کنید.
- علائم حیاتی راکنترل کرده و در برگه گزارش بعد از عمل در ریکاوری ثبت کنید. کنترل بیمار در ریکاوری تا ثابت شدن وضعیت وعلائم حیاتی وی باید حداقل هر ۱۰تا ۱۵دقیقه انجام وثبت شود، ودر صورت وخامت حال وی این تکرار بیشتر می شود .
- درصورت بیقراری مددجو نکات امنیتی بخصوص درمورد خطرسقوط از تخت رارعایت کنید.
- درصورت داشتن گچ و بانداژ محکم ؛ سیستم عصبی عروقی ناحیه را کنترل کنید.
- کلیه موارد غیرطبیعی را ثبت کرده و به جراح یا پزشک بیهوشی گزارش دهید.
- برگه بعد از عمل را تکمیل وضمیمه پرونده نمائید.
- پس ازاجازه ترخیص توسط متخصص بیهوشی ، هماهنگی های لازم راانجام دهید.
- هنگام تحویل بیماربه پرستاربخش ، شرح کامل وکوتاه ازوضعیت بیماربه پرستاربخش بدهید.
- همزمان باتحویل بیمارپرونده وی را نیز تحویل پرستار بخش دهید.
نکته مهم: هرگزدرریکاوری بیماررا ترک نکنید.
"برگرفته از بازی پوزیسیونی اثر :دورتسکی"
معاون وزیر راه مسکن و شهرسازی،امروز از بیمارستان 217تختخوابی خوی بازدید کرد
به گزارش خبر نگار باشگاه خبرنگاران،دراین بازدیدمدیرکل راه وشهرسازی استان ورئیس دانشگاه علوم پژشکی استان وفرماندار خوی نیزحضور داشتند،معاون وزیر گفت:خوی دومین شهر استان از نظر جمعیت است و نیاز شدیدی در این شهر ما شاهد هستیم که بیمارستانهای آن حدود یک قرن عمر دارند و مردم این شهر و شمال استان آذربایجان غربی نیازمند مرکز بیمارستانی جدید با امکانات خوب وبه روز است.
محمد جعفر علیزاده دراین راستا افزود: : این بیمارستان با 217 تخت بخش عمده نیازهای مردم خوی را جوابگو خواهد بود که دارای بخش کلینیک تخصصی است.
معاون وزیر راه و شهرسازی با بیان افزایش 100 درصدی اعتبار این طرح، افزود: اگر نماینده شهر بتواند از تبصره 22 چند میلیارد اعتبار جذب کند از طریق وزارت راه و شهرسازی 70 میلیارد ریال اعتبار به این پروژه اختصاص خواهد یافت تا شاهد اتمام پروژه در دهه فجرسال 94 باشیم.
علیزاده درپایان خاطر نشان کرد وافزود: این پروژه هم اکنون با 75 درصد پیشرفت فیزیکی در حال اجرا است که تجهیزات عمده آن خریداری شده است.
*******
معاون استاندار وفرماندارویژه شهرستان خوی نیز در این بازدید به وضعیت نامناسب بیمارستان های خوی اشاره کرد و گفت:وضعیت فعلی بیمارستان های خوی در شأن مردم خوی و نظام نیست و مردم را دچار مشکلات فراوانی نموده است،
حسین سیوانی اصل افزود: گرچه مدتی روند احداث پروژه احداث بیمارستان 217 تخت خوابی کند بود، اما الان شاهدیم کارها بدون وقفه و خوب جلو می رود.
وی همچنین تصریح کرد: ساخت و اتمام این بیمارستان 217 تختخوابی خوی،جزء ده بیمارستان مطرح کشوری شده است، وامیدواریم با تخصیص اعتبارات بیشتر این پروژه در دهه فجر سال 94 شاهد بهره برداری آن باشیم.
تاریخ افغانستان تقریبا تمام ورق هایش را با واژه ها و اصطلاحات از قاموس جنگ، نفرت، خشونت، تعصب، تبعیض، فساد و انحصار تحت لوای " جهاد"و " غیرت افغانی" به رخ جهانیان می کشاند. جهاد یک امر مقدس است و مجاهدین اجر عظیم مادی و معنوی را کسب میکند. اصطلاح "جهاد" در جمع آن دسته مصطلحات خاص جای گرفته که مترادف آن در سایر زبانها موجود نیست. چون منحصرا برای اسلام بوده و در کتاب مقدس مسلمانها ذکر شده است. اما؛ زمان و مکان، عناصر و لشکر آن شرایط خاص خود را دارد. هدف از جهاد، دفاع از مقدسات، حفظ ارزشهای مادی و معنوی، حراست از سرزمین، حمایت و نگهبانی از اتباع به معنی کلی آن از خطر حمله دشمن از طریق جنگ میباشد. یعنی کاربرد ابزارجنگی توسط نظامیان و فعالیتهای اشخاص ملکی هم از طریق نظامی و هم غیر نظامی.در کشورهای غیر اسلامی، خصوصا غرب، اجرای اعمال فوق تحت نام " حق و تکلیف" طرفین قرارداد اجتماعی صورت میگیرد. به این مفهوم که دولتها مکلف به تامین "حقوق" اتباع میباشد. در مقابل اتباع "مکلفیت"دارد تا وجایب خویش را ادا نمایند. درین وضعیت امنیت مردم تأمین، حقوق شان حفاظت و خدمات برای شان ارایه می گردد. فلسفه وجودی دولت و ملت جزء تحقق این امر چیزی دیگری نیست.
افغانستان در یک مقطع خاص از تاریخ، حرف و حدیثهای از جهاد را مشق و تمرین کردند و عده ای هم القاب "مجاهد"و "غازی" را کسب کردند. هر چند نفس جهاد را در افغانستان نفی نمیکنم ولی فرآیند و نتیجه آن را یک عمل انجام شده تحت نام "جهاد" به صلاح این مردم و مرزو بوم نمیدانم. اما و اگر های وجود دارد که قابل تامل بوده وبحث دیگری را ایجاب میکند. جهاد انحصاری نیست و لقب مجاهد آب روان برای پاکی آلودگی ها شمرده نمیشود. آنطوریکه پیامبر اسلام جهاد اکبر و جهاد اصغر را مطرح کرده بود در این مسئله خلاصه میشود. به این معنی که لقب واقعی مجاهد به علمبرداران مبارزین پیروز در نبرد با جهاد نفس بیشتر صدق میکند تا به این رهبران که حال و احوال شانرا بعد از جهاد، زمان جهاد و قبل از جهاد را همه میدانند. آن مرحله گذشت و افتخار آن نیز منحصر به افراد خاص نیست تا اکنون از آن به عنوان حربه فشار برای رسیدن به قدرت استفاده کنند. رهبران احزاب سیاسی در شرایط کنونی سخنی برای رسیدن به قدرت دارند. چون هم تشکیلات دارند و هم نیرو برای مبارزات سیاسی. یعنی از آدرس یک جریان حرف میزنند و از آن طریق کسب قدرت را مقدور میدانند. اینکه برنده باشد به قدرت برسد و یا بازنده باشد در اپوزیسیون قرار گیرد بحث جداست. ولی به هرحال نتیجه مبارزات را به دست می آورند و در هردو حالت جایگاه قانونی و تثبیت شده خویش را دارند. جدا از اینکه وضعیت احزاب و جایگاه رهبران آن در تعاملات چه بوده و چه خواهد بود. این رهبران همیشه از خرد و عقلانیت استفاده کرده مردم را مدیون مبارزاتش نمیسازند. این رهبران را باتوجه به شرایط فعلی و اعمال نسبتا شایسته آن باید ستود. چون جهاد را حربه فشار برای کسب قدرت و حق ایجاد نابسامانی در کشور نمیدانند. اما در مقابل، برخی از اشخاص که هنوز هم لقب جنگ سالار دارند رویای رسیدن به قدرت را از طریق مختل ساختن نظم اجتماعی و مخدوش کردن روحیه همزیستی در ذهنش پرورش میدهند. که نه تنها حق قانونی شان نیست بلکه توهین به جهاد و حتی اسلام است. آیا جهاد کردن به مفهوم رسیدن به قدرت است؟ قطعا که نیست!
در شرایط فعلی که دغدغه تشکیل کابینه حکومت وحدت ملی بر مبنای مشارکت سیاسی و حضور جریانهای سیاسی با تناسب شعاع وجودی شان ذهن کوب هر فرد شده، عده ی که هیچ نقش نداشتند یا مبارزه درست و عقلانی نکردند خود را میراث دار جهاد دانسته و خواهان تثبیت جایگاه خویش اند. به این اشخاص باید گفت که به جای استفاده از جهاد و مجاهد، پلان کودتا و به تعبیرخودشان به "کوه بالاشدن"، در زمان مبارزات سیاسی جدیت بیشتر به خرچ میدادید. در ضمن کاری را باید انجام میدادید که حد اقل برجسته ساختن آن موجه میبود. جهاد کردن در آن وقت برای همان دوره بود. حال اگر جهاد کردن معیار مشارکت و احراز کرسی در حکومت باشد، هر خانواده افغانستان سهم داشتند و فعلا باید مدعی وزارت باشند. که یک امر کاملا غیر منطقی است. اگر شما آقایان واقعا جهاد را افتخار میدانید، به ارزشهای کسب شده آن احترام بگذارید. اگر سایر افراد را تابعین این کشورمیدانید اجازه بدهید که آنها هم وارد عرصه شوند تا خدمت کنند. دیگر نه کودتا و جهاد جایگاه دارد و نه مجاهدبودن توجیه برای وزیر شدن. پس خواب خیال آن را از سر دور نموده و راه مبارزات سیاسی را به شیوه عقلانی از طریق نهادها و جریانهای قانونی آن پیش رو گیرید. چون در آن هم مصلحت شماست و هم خیر ملت. امید بیشتر از این، واژه های مقدس را با اعمال بی مورد تان آلوده نسازید. فعلا وضعیت طوری دیگر است و ذهنیت مردم هم متفاوت از دیروز. حد اقل واقعیت های عینی جامعه را میدانند. شاید مبارزه با تروریزم و گروه های دهشت افگن، مناسبتر از به کوه بالا شدن در مقابل دولت و ملت باشد که هرروز سربازانش را برای آرامش ما قربانی میدهد.