جدیدترین مطالب فارسی

دانلود عکس و فیلم، دانلود آهنگ جدید، دانلود بازی، مطالب تفریحی جذاب، استخدام، دانلود مداحی

جدیدترین مطالب فارسی

دانلود عکس و فیلم، دانلود آهنگ جدید، دانلود بازی، مطالب تفریحی جذاب، استخدام، دانلود مداحی

مراسم سالگرد

  یک سال از وداع ناباورانه اش گذشت 

مراسم اولین سالگرد مرحوم مغفور شادروان حاج غلامرضا قوی پنجه امروز بعد از ظهر (پنج شنبه 2بهمن) در محل حسینیه حضرت رقیه(س) برگزار گردید در این مراسم بعداز مداحی جناب کربلایی محمد برومند نیا حضار از سخنان ارزنده جناب حجه الاسلام والمسلمین اکبر زاده از رو حانیون معزز بشرویه بهرمند گشته بعد از آن با حضور برسر مزار مرحوم حاج آقا قوی پنجه و قرائت فاتحه برای شادی روح این عزیز از دست رفته دعا کردند.(شادی روحش صلوات)

  

 

 

 

 

 

نقش پدر و مادر در موفقیت فرزندان

 به این داستان دقت کنید:

داستان حضرت موسی (ع) و مرد قصاب
  روزی حضرت موسی (ع) در ضمن مناجات خود عرض کرد: "خدایا! می خواهم همنشین خود را در بهشت ببینم." جبرئیل بر حضرت موسی نازل شد و عرض کرد: "یا موسی! فلان قصّاب در فلان محلّه، همنشین تو خواهد بود." حضرت موسی به آن محل رفت و دکان قصابی را پیدا کرد و دید که جوانی مشغول فروختن گوشت است.
  شامگاه که شد، جوان، مقداری گوشت برداشت و به سوی منزل خود روان شد. حضرت موسی (ع) از پی او تا در منزلش آمد و سپس به او گفت: "مهمان نمی خواهی؟" جوان گفت: "خوش آمدید." آن گاه او را به درون منزل برد.
  حضرت موسی دید که جوان، غذایی تهیه نمود، آن گاه زنبیلی از سقف به زیر آورد و پیرزنی کهنسال را از درون آن خارج کرد. او را شستشو داد. غذایش را با دست خویش به او داد. موقعی که جوان می خواست زنبیل را در جای اول بیاویزد، پیرزن، کلماتی که مفهوم نمی شد، ادا کرد. بعد از آن، جوان برای حضرت موسی غذا آورد و خوردند.
  حضرت پرسید: "حکایت تو با این پیرزن چگونه است؟" جوان گفت: "این پیرزن، مادر من است. چون مرا بضاعتی نیست که برای او کنیزی بگمارم، ناچار خودم کمر به خدمت او بسته ام." حضرت پرسید: "آن کلماتی که بر زبان جاری کرد چه بود؟" جوان گفت: "هر وقت او را شستشو می دهم و غذا به او می دهم می گوید: "خداوند تو را ببخشد و همنشین حضرت موسی در بهشت باشی، به همان درجه و جایگاه او."
  حضرت موسی فرمود: ای جوان! بشارت می دهم به تو که خداوند، دعای او را درباره ات مستجاب گردانیده است. جبرئیل به من خبر داد که در بهشت، تو همنشین من هستی.


نقش دعای پدر و مادر در موفقیت فرزندان
  دعای پدر و مادر در ایجاد توفیق نقش عظیمی دارد. بعضی از بزرگان ما همه توفیقات خود را به خاطر دعای پدر و مادر می دانند. مرحوم علامه مجلسی که از نظر کثرت تالیفات و خدمت به اهل بیت اطهار (ع) در میان علماء شیعه کم نظیر بلکه بی نظیر است، توفیقات عظیم خود را مرهون دعای پدر بزرگوارش می باشد. مرحوم مجلسی اول که از بزرگان شیعه و صاحب حالات و کشف و شهود است می گوید: در یکی از شب ها پس از آن که از تهجد فارغ شدم، حالتی برایم دست داد که فهمیدم اگر دعایی کنم به اجابت خواهد رسید. در این اندیشه بودم که از خدای بزرگ چه چیزی را درخواست کنم؟ ناگاه صدای گریه محمد باقر از گهواره بلند شد. گفتم: خدایا به حق محمد و آل محمد (ص) این کودک را مروج دین و نشر دهنده احکام پیغمبر (ص) قرار ده و او را از توفیقات بی نهایت خود بهره مند گردان. صاحب "مراه الاحوال" گفته است: امور خارق العاده ای که از علامه مجلسی ظاهر شده است، مسلما از آثار این دعا است.


عاق والدین مانع اجابت دعای فرزندان می شود
  امام صادق (ع) می فرمایند:  یکی از گناهانی که سبب ردّ دعای انسان می شود، عقوق والدین است و در جایی دیگر می فرمایند: از آثار عاق بودن آن است که فرزند، با نگاه تند و تیز به پدر و مادر نظاره کند.


استجابت دعا بر سر مزار پدر و مادر
  یکی از موقعیت‏هایی که برای اجابت دعا آورده‏اند این است که انسان وقتی بر سر مزار اهل قبور رفت، دعا کند. آن کسی که پدر و مادرش را از دست داده‏ است، وقتی بر سر مزارشان رفت اگر آنجا دعا کند، دعا، آنجا مستجاب می‏شود. حضرت علی (ع) می فرمایند: "اموات خود را زیارت کنید؛ زیرا آنان از دیدار شما خوشحال مى‏شوند؛ انسان باید بعد از آن که بر سر قبر پدر و مادر خود برایشان دعا کرد، حاجت خود را (از خدا) بخواهد."

پژوهشگر: سعید سلیمانیان راد

نمایی از فرومد

این عکس غروب تاسوعا گرفته شد . آقای محمّد معینی نوشته : یک هفته پس از تاریخ این عکس چهارمین سالگرد برادرش مرحوم مجتبی معینی بوده و خاطراتِ تلخی برایش زنده شده است .

در واقع این عکس از منطقۀ مرغداری آن مرحوم است . خداوند مجتبی معینی را بیامرزد و رحمتِ واسعۀ خود را شاملِ حال او کند و به بازماندگانش صبر و آرامش ببخشاید .

گاهی دل ، دنبالِ بهانه می گردد و ما را به یادِ عزیزانمان می اندازد .

سـوخـت مـــرا آتشِ ســودایِ تـو .......... کُشـــت مـــرا خَنجـرِ غَمهــایِ تـو

چارۀ این درد ندانم که چیست ؟ .......... مَحرم این قصّه ندانم که کیست ؟

علی مطهری و ظل السلطان

golestanema30 

در کتاب نشان از بی نشان ها نوشته ی آیت الله حاج شیخ علی مقدادی اصفهانی (ره) فرزند مرحوم حاج شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی(ره) این چنین آمده است:  

مرحوم پدرم مى فرمودند یک روز ظل السلطان حاکم وقت اصفهان مى آید خدمت مرحوم حاج محمد صادق تخت فولادى قدس سره در تکیه مادر شازده، بعد از سلام و عرض ارادت و احوالپرسى از مرحوم حاجى سؤال مى کند مشغول چه کارید. مى فرمایند دعا در حق خلق خدا. مى گوید در حق شاه بابا هم دعا مى کنید؟ (منظور از شاه بابا ناصرالدین شاه بوده است) مى فرمایند کار ما دعا کردن براى تمام خلق است. باز ظل السطان مى گوید: در حق شاه بابا هم؟ و حاجى مى فرمایند در حق همه خلق خدا این سؤ ال و جواب سه مرتبه تکرار مى شود. بعد ظل السلطان خداحافظى میکند و سوار اسب شده مى رود ولى هنوز چند قدم نرفته است که اسب او را محکم به زمین مى زند. ظل السلطان از زمین بلند مى شود. مجدداً خدمت مرحوم حاجى رسیده است دست ایشان را مى بوسد و مى گوید غرض من از تکرار این سخن توهین به مقام شما نبود بلکه میخواستم مزاحى کرده باشم حاجى مى فرمایند: منظور اسب هم از زمین زدن شما یک شوخى بیش نبود والا بایست هلاک مى شدید. 

الغرض شباهت آقای مطهری و ظل السلطان را در خود شیرینی و حمایت از افراد ناسالم جامعه دیدم حالا این افراد ناصرالدین شاه باشند یا حرمت شکنان عاشورا.  

آقای مطهری از انتخابات 88 به بعد دارند سنگ افرادی را به سینه می زنند که هیچ ارزشی برای مردم و آرمانهایشان که انقلاب و اسلام هست قائل نیستند. و این اواخر هم در توهینی زننده روز دفاع از عاشورا را روز یوم الشیطان نامید.  

 و شباهت دیگر را در اسب سرکشی می دانم که علی مطهری سوار بر آن شده است و بی توجه به علائم هشدار دهنده دوستان و بزرگان می تازند و به سمت کسانی میروند که در شهادت پدرش کف میزدند و اکنون برای خودش. ممکن است این دفعه زمین زدن اسب شوخی نباشد و وی هلاک شود!

علمای نیگنان

 خطیب توانا مرحوم محمد هاشم غنایی  

معروف به آقاشیخ  

زنده یاد محمدهاشم غنایی یکی از روحانیون و وعاظ معروف روستای نیگنان بودند .ایشان در سال 1295 هجری شمسی در نیگنان دیده به جهان گشودند و بعد از عمری خدمت در بساط ائمه اطهار(ع) ومنابر وعظ وروضه  خوانی و همچنین تعزیه خوانی دراردیبهشت ماه سال 1368 دارفانی را وداع نمودند.آرامگاه ایشان در کنار مقبره ی معروف به مقبره سلطانی قراردارد و  علی رغم  گذشت سالیان متمادی از در گذشت ایشان هر هفته علاقمندان زیادی برای قرائت فاتحه وابراز علاقه بر سر آرامگاه اینشان حاضر می شوند.مرحوم غنایی در سنین کودکی و نوجوانی با توجه به استعداد وهوش زیادی که داشتند خیلی زود دروس قرانی و علوم دینی را نزد علمای آن زمان فراگرفتند و از همان سن جوانی به عنوان معلم قرآن و مبلغ دین پا به عرصه فعالیت گذاشتند .حقیر آنچه از اولین محرمی که از زمان کودکی بیاد دارم (در مسجد میان ده )  منبرهای ایشان و عزت واحترام خاصی  بودکه مردم برای ایشان قائل می شدند. شروع منبر این عالم ربانی با آیه شریفه( رب الشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقده من لسانی یفقهوا قولی)  و همیشه منبر ایشان حسن ختام منبر سایرین بود. ایشان همچنین مدت زیادی به عنوان مسئول خانه انصاف آن زمان به کار حل اختلاف واصلاح مشکلات بین مردم مشغول بودند همچنین ایفای نقش امام حسین (ع) در تعزیه روز عاشورا از دیگر فعالیت های مذهبی ایشان بود. 

(شادی روحشان صلوات)  

 

 

توضیحات تکمیلی جناب حاج آقا نیازی:نامبرده یکی از وعاظ توانمند نه تنها نیگنان بلکه شهرستان بشرویه بودند که تبحری زیبا در تفسیر قران داشتند ایشان از اولین افرادی بودند که به علت نبود مکتب خانه درمنطقه جهت کسب علم به شهرستان طبس هجرت نموده و سپس جهت ترویج علوم و احکام اسلامی در نیگنان سکنا گزیدند ..و تا پیان عمر به این کار شریف ادامه دادند.درمراسم محرم نیگنان رسم براین بود ابتدا یکی دو نفر از روحانیون بومی منبر می رفتند و بعد از سینه زنی جمعیت حاضر همه با هم برای اماده شدن مجلس دو بیت (علی رفتی از بر لیلا.خاک غم کردی برسر لیلا).(همی گفتی حرف رفتن را تا سیه کردی محجر لیلا)را می خواندند و با ذکر صلوات مرحوم غنایی بعنوان اخرین سخنران به منبر می رفتند....روحشان شاد.