به گزارش ایسنا، مهران حاتمی پس از شکست تیمش در مرحله نیمهنهایی لیگ برتر بسکتبال در جمع خبرنگاران اظهار کرد: به نظر من این باخت تنها یک باخت بود و اتفاق خاصی نیفتاده است و با قدرت برای مرحله بعدی آماده میشویم و مطمئنا جبران خواهیم کرد. این پیروزی را به تیم دانشگاه آزاد تبریک میگویم. آنها در نیمه نخست خوب کار کردند و توانستند فاصله امتیازی ایجاد کنند. با این حال ما در نیمه دوم خیلی خوب بودیم و بازیکنانم واقعا راضی کننده بودند. از اکنون به فکر بازی بعدی هستیم.
سرمربی تیم بسکتبال پتروشیمی در پاسخ به این سوال که عملکرد تیم داوری را چطور دیده؟ بیان کرد: من درباره داوری حرفی نمیزنم و تنها میگویم دانشگاه آزاد 38 ضربه آزاد داشت و ما 18 ضربه. این موضوع و تعداد خطاهای بازیکنان ما و حریف وضعیت را نشان میدهد.
حاتمی در پاسخ به این سوال که آیا واقعا انتقادی به تیم داوری ندارد؟ بیان کرد: ما حجب و حیا داریم و چیزی نمیگوییم اما همه شلوغ میکنند و نتیجه میگیرند. به نظر شما انتقاد کردن من و ایجاد حاشیه مناسب است؟ نباید از نجابت ما سواستفاده شود. چون ما انتقاد نمیکنیم باید همه چیز به ضرر ما باشد؟ من ورزش را برای ورزش دوست دارم نه برای حاشیه. از حاشیه ورزش هم متنفرم.
او افزود: شما تنها تعداد خطای دو تیم را نگاه کنید متوجه همه چیز میشوید. نکته جالب توجه اینجا است که ما در نصف مسابقه دفاع زون (منطقهای) داشتیم و این همه خطا کردهایم. کسانی که بسکتبال میدانند متوجه حرف و منظور من میشوند.
به گزارش ایسنا، تیم بسکتبال پتروشیمی برابر دانشگاه آزاد با نتیجه 70 بر 66 مغلوب شد و حالا باید برای رسیدن به فینال در دو دیدار بعدی برنده شود.
زبان فقط طعم های شوری شیرینی ترشی و تندی رو متوجه میشه ...
اما مزه رو تشخیص نمیده و اون که ما به عنوان مزه سیب می شناسیم ...
بو هست نه طعم برای اثبات این هم میتونید چشمان دوستتون رو ببندید ...
ویک قطعه سیب جلوی بینی اون بگذارید بعد یه تیکه سیب زمینی بهش بدید ...
و بعد بپرسید که چی بود که خوردی به احتمال ۹۹ درصد جواب میده سیب...
برای همینه که وقتی آدم سرما میخوره طعم اکثر غذاها رو متوجه نمیشه !!!!
گاف سخنان آقای ضمیری .... البته صحت این داستان و این نامه هنوز به اثبات نرسیده!
با سلام خدمت دانشجو معلمان عزیز دانشگاه فرهنگیان
امروز در برنامه حذف و اضافه شبکه سه در مورد لغو تعهد آموزش و پرورش سخنانی مطرح شد و شبهاتی بوجود آمده لازم دانستم توضیح کوتاهی خدمت شما دوستان عزیز عرض کنم:
بعد از کلی گیرهای حراست صدا و سیما بالاخره به سمت ساختمان تولید سیما رفتم بعد از کلی تشریفات و گریم رفتیم به سمت استودیو 14 سیما، بعد از دیدن تهیه کننده برنامه و اون خانم مجری صحبت هایی رد و بدل شد،بعد آنها داخل اتاق فرمان رفتند چون ابتدا نوبت پخش قسمت جشنواره فیلم دانشجویی بود و دو خانم دانشجو بعد از آنها هم نوبت بنده، از ابتدا قرار بر این بود که من حضوری در سیما باشم و آقای دکتر مهرمحمدی به صورت تلفنی ولی در حین پخش برنامه متوجه شدم که اگر مهمان مرد باشد، مجری نباید خانم بوده که بسیار برایم جای تعجب داشت و مجری مرد آن برنامه نیامده بود و فهمیدم که دیگر امکان حضوری و تصویری نیست بنابراین قرار شد من هم به صورت تلفنی صحبت کنم، بعد از تماس عوامل اتاق فرمان به من گفتند منتظر باش و چند لحظه بعد صدای خانم مجری را شنیدم که گفت بفرمایید من با سلام و تبریک میلاد صحبتم را شروع کردم و با نقل صحبت های مقام معظم رهبری ادامه و بقیه موارد که احتمالا شنیده اید و بعد از چند دقیقه مجری گفت در خدمت یکی از دانشجویان هستیم آقای ضمیری بفرمایید که من فکر کردم صدای من نرفته و در طی اون مدت دکتر صحبت کرده و دوباره مطالب را شروع کردم
از قرار معلوم دفعه اول اسم و تصویر دکتر مهرمحمدی بود و صدای من...
که خیلی ها را به اشتباه انداخت...
بعد از متوجه شدن قضیه توسط تماس دوستان به عوامل برنامه بارها گفتم که مجری اعلام کنه و تصحیح کنه که نمیدانم به چه علت این کار را انجام نداد
حتی آقای مهر محمدی که تماس گرفتن بهشون گفتن در فرصت های بعد...
این کل ماجرا بود خواهش می کنم اطلاع رسانی کنید و احیانا اگر کسی دچار اشتباه نشده باشد
حامد ضمیری
دانشجوی دانشگاه فرهنگیان
.
سرویس آموزش و پرورش/ در نخستین جشنواره جلوه های معلمی از 11 معلم برگزیده و فداکار تجلیل شد. این مراسم با حضور وزیر آموزش و پرورش و جمعی از مسئولین حوزه ستادی برگزار شد.
فداکاری معلمان این جشنواره ما را به گفت و گو با آن ها کشاند؛ گفت و گوی پانا را با علی بهاری می خوانید:
خودتان را معرفی کنید و علت برگزیده شدنتان را بگویید؟
25 سال سابقه در آموزش و پرورش استان اردبیل شهرستان گرمی را دارم و قسمتی از کبد خود را به دانش آموزم که دارای مشکل بود اهدا کردم .
چگونه متوجه شدید که این دانش آموز مشکل دارد ؟
این دانش آموز از سن 5 سالگی دچار عارضه کبد بود واز بیماری اش خبری نداشت. حدود 5 سال با این دانش آموز در یک کلاس بودم و در این مدت متوجه شدم که او مریض است .
هدفتان از کمک به این دانش آموز چه بود؟
به دلیل اینکه از نظر مالی فقیر بودند قسمتی از کبد خود را در شهریور ماه 92 دربیمارستان شهید نمازی شیراز به دانش آموز 12 ساله پایه ی ششم ابتدایی مدرسه روستای کلانسرا اهدا کردم و تصمیم گرفتم اگر باز هم با چنین موردی برخورد کردم کبد خود را اهدا کنم .
آیا در سطح شهرستان هم از شما تقدیر شد؟
بله – همان سال در شهرستان اردبیل مورد تقدیر قرار گرفتم و از اینکه توانستم با لطف خداوند جانی دوباره به دانش آموزم هدیه کنم بسیار خوشحال هستم.
در تصویر دوم پرنده نر برای همسرش با عشق و دلسوزی غذا می آورد.
در تصویر سوم پرنده نر مجددا برای همسرش غذا می آورد اما متوجه بی حرکت بودن وی می شود لذا شوکه شده و سعی می کند او را حرکت دهد.
لحظه ای که متوجه مرگ عشق خود می شود و شروع به جیغ زدن و گریه می کند.
در کنار جنازه همسرش می ایستد و همچنان به شیون می پردازد.
در آخر مطمئن می شود که عشق به او باز نمی گردد لذا با غم و ناراحتی کنار جنازه وی آرام می ایستد.