معاون رییسجمهور میبایست با صراحت و قاطعیت و بدون نگرانی از قضاوتها و سرزنشهای کسانی که مبانی فکری سکولار یا لائیک دارند، برای او توضیح میداد که در ایران، قوانین کشور بر مبنای قوانین اسلامی نوشته میشود و پویایی فقه نیز اگرچه از ویژگیهای درخشان اسلام شیعی است، اما چارچوبها و مبانی خود را دارد و به تابعیت حقوق بینالمللی در نمیآید، اما مولاوردی اگرچه به قرآنیبودن ارث نابرابر و سیستمیدیدن نظام حقوقی اسلام (به عنوان یکی از نظرات مطرح) اشاره میکند، در ادامه سعی میکند به کلادیا روت اطمینان بدهد که در ایران سالهاست برای جبران این نابرابری تمهیداتی اندیشیده شده و برخی قوانین اخیر، تا حدی این نابرابری را جبران کرده است!
اندیشیدن و نگارش کردن،قلم زدن و دردبیان کردن درشرایط روحی سخت و ملال انگیز،فضای غبارآلود و دردمند و تهی از اندیشیدن و بی آرامشی حاکم بر فضای میراث فرهنگی برای هردوستدار آثارتاریخی سخت تر و رنجآفرین تراست.چه بسا اگر وضعیت میراث فرهنگی سترگ و بی مانندی مانند کشور بزرگ ایرانزمین عادی و آرام،بی طلاطم و نشاطبار بود بهتر می توانستیم عظمت تاریخ این سرزمین را بنمایانیم.علی رغم توجه و تاکید مقام معظم رهبری و علمای برجسته مذهبی به مقوله میراث حفظ و صیانت از آنها،روزگارناموافق درپس تلاش های فقیرانه مدیران فرهنگی گام به پیش ننهاده و سیرقهقرایی می پیماید.ضعف قوانین کهنه و مندرس و بی اثر که خود بیش از هشتاد سال از تدوین آن می گذرد در این ویرانی و رو به انهدام آثارومواریث ارزشمند بی تاثیر نبوده است.گمان می برم در این سرافکندگی وبرافتادگی و لنگ لنگان بودن میراث فرهنگی مدیران بی فرهنگ و عاری از بهره ی فرهنگی سهم قابل تامل تری دارند.بی توجهی مجلس به بازنگری در قوانین عتیقات کشور،بی ثباتی در نگاهداری از خانه های تاریخی از سوی مالکین را سبب شده است و زمینه حراج و تخریب را فراهم کرده است.درعصرچیرگی ،سروری و صدرنشینی ،ودر این برهه عظشناک امروزی ،یکی از آسمان ستیزترین وزمین گریز ترین شاخه های حیات آدمی در کام مرگ گام برمی نهد ومی رود تا رشته و ریسمان دلبستگی و پیوند فرهنگی ملت را از هم بگسلد تاریخ به استقبال فاجعه سوگناک تخریب بناها و مواریث آدمی گام بر میدارد تا نامی و گامی،جامی و بامی ،مرامی و نشانی،از معنا و مبداء ،از حقیقت ها و هنرها،برصحنه ی تاریخ نماند.اگر مولوی هم گفت:امرحق بشنو که گفتست انظرو سوی این آثار رحمت آر رو.گفت آثارش دل است ای بوالهوس.آن برون آثار،آثار است و بس.امروز نه انظری بسوی این آثار رحمت می شود و نه از برون آثار آثار اثری مانده است.تخریب و ویرانی گنجینه های معرفت شناختی در باستان شناسی ،نشان می دهندآموزه ها و سنت ها،عزت و اقتدار،اعتبار و هویت ها،مرز بودن رادرنوردیده و تا مرز نابودن و نابود شدن هم فاصله ی نیست.میراث و فرهنگ از کانون جامعه رخت بر می بندد و به پیرامون هلاکت بیرون رانده می شوند.همه قاعده ها و قالب های فکری چندهزارساله می شکنند باستان شناسان نیزبا بهره وافر از باستان شناختی که خود دانش پیچیده ودشواری است تلاش می کنند مانع از تخریب دیوار ستگر و عظیم فرهنگ و سنتها،هنر و میراث اعتقادی و ارزشی ،هرچند متروک و مفقود، گردند اما دست هایی که نمی خواهند مانایی آثار و ماندگاری آنها..که بشکند. امروزه شانه به شانه ،گام به گام ،قلم به قلم و قدم به قدم،فراختر و فراتراز گذشته این رشته از هم می گسلند.یادمان باشد این ویرانی ها روزی ویرانی ما را رقم خواهند زد چنان که دیگر قومی و ملتی ،مردمانی و ملیتی توان رصد کردن و رد یابی نمودن ما رادر پهنای پهناور مواریث فرهنگی در جهان در هیچ دوره و برهه نتوانند.زیر چهره این تخریب ها،چهره های زشت تخریبگران هنوز دیده می شود.آنان که دربازار سود و سودای تاریخ و فرهنگ ،به حراج و تاراج آن نشسته اند آرامش گذشتگان و آیندگان را هدف قرار داده اند.میراث چشمنوازی که چشمگریز شده است را دریابیم(تورج رهبرگنجه-.باستان شناس)
ناپلئون بناپارت در تاریخ ۱۵ اوت ۱۷۶۹ در آژاکسیو در جزیره کرس مدیترانه به دنیا آمد. ناپلئون از طریق تجارب نظامی خود و شایستگی های شخصی اش از فقر و گمنامی به امپراتوری فرانسه رسید. پس از شکست در نبرد واترلو در ۱۸ ژوئن سال ۱۸۱۵، وی از امپراتوری استعفا داد و خود را به دشمن دیرینش نایبالسلطنهٔ بریتانیا تسلیم کرد و برای همیشه به جزیرهٔ سنت هلن تبعید شد. وی به دلیل بیماری در سن ۵۲ سالگی در همان جا درگذشت. البته شواهدی نیز وجود دارد که نشان میدهد ناپلئون از آنجا نیز فرار کرد و در میان مردم به طور مخفی زندگی کرده و در صدد بود تا پسرش را به قدرت برساند که بر اثر گلوله نگهبانی که او را نمیشناخت کشته شد.
و در دوران طفولیت پدرش را به سبب بیماری روده ی اثنی عشر از دست داد. او و برادر بزرگترش ژوزف مسئولیت خانواده خود را به عهده گرفته بودند که ناپلئون در این زمینه فعال تر و مفیدتر می نمود. وی در دوران جوانی به ارتش فرانسه پیوست و توانست درجه ژنرالی را کسب کند و از آن پس زنرال بناپارت خوانده شد. در این زمان گفته شده که ژنرال جوان به دختری به نام دزیره کلاری دختر پارچه فروش معروف علاقه مند شده و به وی قول ازدواج داده اما بعد از سفر به مصر و همراه ساختن مصریان با خود و بازگشت مجدد به فرانسه و تغییر مقامش به کنسول اول آن کشور دیگر سراغی از آن دختر نگرفت. در این زمان با پاشیده شدن خانواده بوربن های حاکم بر فرانسه ناپلئون با خود اندیشید:« تاج سلطنت بر زمین افتاده و تنها برای برداشتن آن نیاز به یک دست دارد تا آن را روی سر خود قرار دهد ».
به این ترتیب ناپلئون با ازدواج با ژوزفین که زنی بیوه و دارای دو فرزند بود اما فردی نفوذی در کشور به شمار می آمد توانست خود را امپراطور فرانسه معرفی کند و زوزفین نیز در مقام امپراطوریس جای گرفت.
ناپلئون در مدت حکومت بر فرانسه به فتوحات زیادی دست یافت. در اوایل این کشور گشایی ها برای مردم ارزش زیادی داشت و با کوچک ترین خبر از پیروزی در جنگ ها به خیابان ها می ریختند و شادی می کردند اما بعد از چند سال این فتوحات برایشان امری عادی تلقی می شد.او به کشورهایی که برآنها غلبه می یافت ، قانون اساسی می داد و نظام ارباب رعیتی را در آنها از بین می برد و تحصیلات ، علوم ، ادبیات و هنر را در آنها ارتقا می داد. یکی از مهمترین کارهای وی نظارت بر بازنویسی و جمع آوری قوانین فرانسه و تبدیل آن به اصول مدنی فرانسه بود. این اصول ۷ گانه ، به آزادی هایی که مردم فرانسه طی انقلاب کبیر به دست آورده بودند مشروعیت می بخشید. از جمله این اصول می توان به آزادی دینی و ازبین بردن نظام ارباب رعیتی اشاره کرد. اصول ناپلئون که به آنها قوانین مدنی هم گفته می شود، هنوز هم مبنای قوانین مدنی فرانسه است . ناپلئون با پیروزی در جنگ های ایتالیا و مصر محبوبیت خیره کننده یی یافت و در سال ۱۷۹۹ به سمت کنسولی رسید. در سال ۱۸۰۴ وی به عنوان امپراتور فرانسه تاج گذاری کرد.
تنها کشورهایی که ناپلئون نتوانست برآنها پیروزی یابد، انگلیس و روسیه بودند. ناپلئون در ۱۸۱۲ به روسیه لشگرکشی کرد ولی در زمستان سخت روسیه با ۵۰۰ هزار سرباز خود در این کشور به دام افتاد و ارتش وی براثر سرمای شدید از بین رفت . براثر این شکست ، ناپلئون تبعید و به جزیره الب در ایتالیا فرستاده شد. ولی موفق شد از آنجا فرار کند و دوباره امپراتور فرانسه شود. ولی پس از صد روز و طی نبرد واترلو از ارتش انگلیس شکست خورد. این بار ناپلئون به جزیره سنت هلن در اقیانوس آتلانتیک فرستاده شد. ناپلئون در تاریخ ۵ ماه مه ۱۸۲۱ در سن ۵۲ سالگی در این جزیره چشم از جهان فرو بست .
بطور کلی پکیچ های مسافرتی در برگیرنده ترکیب اجزاء مختلف از فرایند سفر در قالب یک تور بوده که بر مبنای قوانین مسافرت و گردشگری در هر کشور و یا با تاسی به قوانین بین الملی تعریف و تبیین می شود. در این بین دستورالعمل های پکیج های مسافرتی جامعه اروپایی در 13 ژوئن 1990 با هدف حمایت از بیشتر مسافران در گردشگری منتشر شد. این شروط متضمن قوانین بریتانیا به صورت طرح سفری ، تورهای مسافرتی و قوانین تورهای مسافرتی در 23 دسامبر 1992 می باشد. این دستور العمل در برگیرنده .......... ادامه مطلب
این میراث فرهنگی با این تخریب ها نه رقاء و نه بقاء خواهد داشت
مسولین اجرایی ،قضایی ،انتظامی و آحاد مردم درحفظ و شناسایی آثار و مواریث فرهنگی کشور تکلیفی خطیر دارند متاسفانه پراکندگی قوانین ،فقدان قوانین جامع و اثربخش ،واشکالات (گرد و خاک و غبار سیاهی )فراوانی که بر قوانین 83ساله عتیقات ایران نشسته اهم مواردی است که رشته یکپارچگی میراث بزرگ و سترگ ایران باستان را از هم دریده است.تا کنون مسولین انتظامی در صیانت از مواریث نسبت به مسولین اجرایی و متولیان میراث نقش پر رنگ تری داشته اند و حقیقت انکارناپذیر اینکه اگر حضور مقتدرانه نیروی های انتظامی و نظامی نبود در شهرها و آبادی های کشور باید شاهد ...شنبه بازاری برای حراج حضوری مواریث کهن این سرزمین می بودیم.انتظار ما برای تدوین قانونی جامع و مانع ناظر به میراث فرهنگی کشور و تدبیر اندیشی های مسولین برای وقوف مردم به ارزش های فرهنگی و تاریخی آثار تاریخی لااقل تا کنون سودی نبخشیده است.میراث فرهنگی براساس ماده 2 قانون اساسنامه میراث بتاریخ 28/4/67 هدف را عبرت ازحرکت فرهنگی انسان و بقاء و رقاء هویت و شخصیت فرهنگی جامعه بیان داشته است.آنچه امروزخاطر مبارک میراث را می رنجاند حلقه مفقوده این هدف ،بی تحرکی و عدم بقاء مواریث فرهنگی و محو هویت های تاریخی است. کافر گنبد قزوین تنها یک نمونه از هزاران اثر درحال محو و نابودی در این سرزمین است.قزوینی که ادعا می شود بیشترین آثار ثبت شده درفهرست میراث درکشور را به خود اختصاص داده است.اما این بنای برجی 8ضلعی با ازاره سنگی و دیوارهای آجری بر روی صفهای وسیع که در شمال روستای نیاق شهر قزوین واقع شده است. ما را مایوس ساخته است.این برج دارای سه ورودی در شمال، شرق و غرب میباشد. در ضلع جنوبی این بنا محراب سادهای ایجاد شده است.در وسط هر ضلع از داخل بنا طاقنمایی به شکل قوس تیزهدار ساخته شده که نسبت به سطح اضلاع 8ضلعی برجستهتر میباشند. بقایای پوشش گنبد مدوری که به کمک طاقنماها و پاباریکها شکل گرفته، دیده میشود که احتمالاً پوشش دوم آن مخروطی بوده است.به نظر میرسد این بنا از آثار دوره سلجوقی و مدفن یکی از بزرگان فرقه اسماعیلیه باشد.شماره ثبت این اثر 5487 و تاریخ ثبت درفهرست ملی 25 اسفند سال 1380 می باشد.