درود هم ولایتی های عزیز :
عکس های بیادماندنی روزگارن 14 را نیز سرکار خانم مهسا قارلقی برایمان ارسال نمودند. ضمن سپاسگزاری از این هم ولایتی خوبمان عکسهای ارزشمند و بیادماندنی ایشان را تقدیم شما هم ولایتی های عزیز می نمائیم.
یادشان گرامی باد
منتظر عکسهای بیادماندنی و قدیمی شما هستیم با آرزوی بهترین ها .
محمد نجفی
شادروان حاج نجف صادقی فرزند ذوقعلی صادقی - محله یوخاروقالا
شادروان قیز تمام نادری فرزند ملک ناز نادری همسر شادروان تقی قارلقی
شادروان موسی قارلقی فرزند ابوالفتح قارلقی - محله یوخاروقالا
منبع: سایت خبری مرند
حدود شش هزار حدیث از پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) درمورد تولد، ویژگیها، غیبت، ظهور، حکومت، شرایط پیش از ظهور، نحوه حکومت، شکل و شمایل حضرت و جزئیات بسیار دیگری توسط علمای بزرگ شیعه و سنی با سندهای معتبر نقل شده و در کتب معتبر موجود است. برای نمونه چند روایت ذکر میشود. رسول اکرم(ص) فرموده است: «مهدی از فرزندان من است. اسم او، اسم من (محمد) و کنیهاش کنیه من(ابوالقاسم) است. از نظر اخلاق و خلقت، شبیهترین مردم به من است؛ برای او غیبت و حیرتی است که در آن مردم بسیاری گمراه میشوند، آنگاه مثل شهاب ثاقب میآید و زمین را پر از عدل و داد میکند همچنان که پر از ظلم و ستم شده بود.»(۱) امیرمومنان فرموده است: «قائم ما غیبتی طولانی خواهد داشت. شیعیان را چنان میبینم که برای پیدا کردن او دشت و دمن را زیر پا گذارده ولی او را پیدا نمیکنند. بدانید آنها که در غیبت وی در دین خویش ثابت بمانند و در طول مدت غیبتش منکر وی نشوند، رو قیامت با من خواهند بود. آنگاه فرمود: چون قائم ما طهور کند بیعت هیچکس در گردن وی نیست.(۲)از این رو ولادتش پوشیده خواهد ماند و خوش از نظرها پنهان میشود.»(۳) جابربنعبدالله میگوید: «خدمت حضرت فاطمه زهرا شرفیاب شدم درحالیکه در مقابل حضرت لوحی بود که در آن لوح اسامی اوصیا نوشته شده بود. من شمردم، دوازده نام دیدم که آخرین اسم قائم بود و سه نام محمد و چهار نام آنها علی بود.»(۴) امام حسن(ع) میفرماید: «مگر نمیدانید که هیچ یک از ما ائمه نیست جز اینکه بیعت با سلطان و گردنکش زمانش را به گردن دارد(۵) (یعنی حقشان که امامت و خلافت باشد، ظالمانه و غاصبانه پایمال میشود.) جز آن قائمی که عیسیبنمریم پشت سرش به نماز میایستد و خداوند متعال تولدش را مخفی و وجودش را غایب فرماید، تا هنگام خروج، بیعت هیچکس در گردنش نباشد و او نهمین فرزند برادرم حسین(ع) فرزند مهتر زنان است. خداوند عمرش را در غیبتش طولانی کند سپس او را به قدرت خود در صورت جوانی کمتر از چهل سال ظاهر کند تا بدانند خدا بر همه چیز قادر و تواناست.»(۶) امام حسین(ع) فرموده است: «در نهمین فرزند من، سنتی از یوسف(ع) و سنتی از موسی(ع) است و او قائم ما اهل بیت است که خداوند امر او را در یک شب اصلاح میفرماید.» (۷) امام سجاد(ع) فرموده است: «در قائم ما چند سنت از سنتهای انبیا هست؛ از آدم، نوح، ابراهیم، موسی، عیسی، ایوب و محمد(ص). اما از آدم و نوح طول عمر است و اما از ابراهیم ولادت پنهانی است. و اما از موسی ترس و غیبت است. و اما از عیسی اختلاف آرای مرد پس از اوست. (چنانکه پس از بالا رفتن آن حضرت، بعضی گفتند مرد و بعضی گفتند به دار آویخته شد و…) و اما از ایوب، گشایش و فرج بعد از امتحان است و اما از محمد خروج با شمشیر است.(۸) امام باقر(ع) فرموده است: «هنگامی که اوضاع روزگار دگرگون شود و مردم گویند: قائم مرده یا هلاک شده، یا بگویند: به کدام بیابان رفته است؛ و آنها که خواستار نابودی او هستند بگویند: کسیکه استخوانهایش پوسیده شده چگونه ظهور میکند؟! شما به ظهور او امیدوار باشید و چون بشنوید که ظهور نموده به سوی او بشتابید ولو با خزیدن از روی برف باشد.»(۹) امام صادق(ع) فرموده است: «روش غیبتی که در پیغمبران بود، بهطور دقیق (با همه خصوصیاتش) درباره قائم ما اهلبیت جاری شود… و او همچنین فرزند پسرم موسی است، او پسر خاتون کنیزان است، غیبتی کن که اهل باطل در آن به شک افتند، سپس خداوند او را ظاهر نماید و شرق و غرب زمین را به دست وی فتح کند. عیسیبنمریم فرود آید و پشت سر او نماز گذارد، و زمین را به نور صاحبش روشن و منور گرداند و در همه روی زمین جایی نماند که عبادت غیر خدا میشده جز اینکه در انجا پرستش خدا شود و دین همه خاص خدا شود، گرچه مشرکان نپسندند.»(۱۰) امام کاظم(ع) فرموده است: «قائمی که زمین را از دشمنان خدا پاک و از عدل و داد پر نماید، چنانکه از ظلم پر شده بود، پنجمین فرزند من است. او را غیبتی طولانی است، چون بر جای خود خائف است. و در آن (عصر غیبت) گروههایی از دین برگردند و جمعی پایدار مانند، خوشا به حال شیعیان ما که در غیبت قائم به ولایت ما چنگ زنند و به دوستی ما و بیزاری از دشمنانمان ثابت بمانند. آنان از مایند و ما نیز از آنهاییم. ایشان به امامت ما راضیاند و ما به تشیع آنها؛ پس خوشا به حال آنها. به خدا سوگند که آنها در روز قیامت با ما هستند.»(۱۱) امام رضا(ع) فرمود: «قائم ما کسی است که چون خروج کند در سن پیران و سیمای جوانان است و به قدری نیرومند است که اگر به بزرگترین درخت روی زمین دست دراز کند آن را از بیخ بر کند و اگر میان کوهها فریاد زند، سنگها پاشیده شوند، عصای موسی و انگشتر سلیمان را به همراه دارد. او چهارمین فرزند من است،خداوند هرچه خواهد، او را در حجاب و پرده خود غایب کند، سپس ظاهرش نماید و زمین را به دست او از عدل و داد پر کند چنانکه از ظلم و ستم پر شده است.»(۱۲) عبدالعظیم حسنی به امام هادی عرض کرد: پس از شما چه کسی مولای من است؟ حضرت فرمود: «پس از من فرزندم حسن؛ و مردم نسبت به جانشین پس از او چگونهاند؟ عرض کرد: برای چه ای مولای من؟ فرمود: برای اینکه شخص وی دیده نشود و حرام است که او را به اسمش یاد کنند تا اینکه خروج کرده و زمین را پر از عدل و داد نماید، چنانکه پر از ظلم و ستم شده است.»(۱۳) امام حسن عسکری(ع) فرموده است: «شما مردم را چنان میبینم که بعد از من درباره جانشینم اختلاف پیدا میکنید. آگاه باشید! کسیکه معتقد به امامت امامان بعد از پیغمبر باشد ولی فرزند مرا انکار کند، مانند آن است که تمام پیغمبران را باور دارد ولی نبوت پیغمبر خاتم را منکر شود. در صورتی که هرکس منکر رسول خدا باشد درواقع همه پیغمبران را انکار کرده است. زیرا اطاعت آخرین نفر ما مانند اطاعت اولین آنهاست و هرکس که منکر آخرین معصوم ما شود اولین نفر ما را انکار نموده است.»(۱۴)
پی نوشت ها: ۱
. کمالالدین و تمامالنعمه، شیخ صدوق، ص۲۸۷ ۲٫ یعنی پیش از ظهور با کسی عهد و پیمان نبسته و به کسی وعده و وعید نداده و خود را وامدار هیچ قدرتمندی نکرده است و از طرف دیگر دست بیعت به هیچ حاکمی نداده است. ۳٫ پیشین، ص ۳۰۳ ۴٫ همان، ص ۳۰۷ ۵٫ در حقیقت حاکمان غاصب و ظالم ائمه را با اجبار و تهدید و روشهای مستبدانه و مستکبرانه وادار به بیعت میکردند و حماسه کربلا نمونه عدم بیعت اجباری امام حسین در مقابل یزید است. ۶٫ اثباتالهداه، شیخ حر عاملی، ج ۵، ص ۱۵۵ ۷٫ کمالالدین و تمامالنعمه، ص ۳۱۷ ۸٫ همان ص ۳۲۲ ۹٫ همان، ص ۳۲۶ ۱۰٫ همان، ص ۳۴۵ ۱۱٫ همان، ص ۳۶۱ ۱۲٫ همان، ص ۳۷۶ ۱۳٫ همان، ص ۳۸۰ ۱۴٫ مهدی موعود، علی دوانی، ص ۳۹۱
در هر حال از آنجا که در اذهان شیعیان این دو وجود مقدس از قرابت و ارتباطى جدایىناپذیر برخوردارند. از همین رو مناسب دیدیم که در ایام عزاى سرور آزادگان به بخشى از معارف ارزشمندى که از آن حضرت در ارتباط با فرزند ارجمندش حضرت مهدى(علیه السلام) رسیده است اشاره کنیم:
۱٫ نسب مهدى(علیه السلام)
حضرت اباعبداللهالحسین(علیه السلام) در روایتهاى متعددى به این موضوع که حضرت مهدى(علیه السلام) از فرزندان و نوادگان ایشان است اشاره کردهاند که از جمله آنها روایتى است که در زیر آمده است:
«دخلت على جدى رسولالله (صلی الله علیه واله) فاجلسنى علىفخذه و قاللى: اناللهاختار من صلبک یا حسین تسعة ائمة، تاسعهم قائمهم، و کلهم فىالفضل والمنزلة عندالله سواء» (۴)
بر جدم رسول خدا، که درود و سلام خدا بر او باد، وارد شدم، پس ایشان مرا بر زانوى خود نشانده و فرمود: اى حسین! خداوند از نسل تو نه امام را برگزیده است که نهمین نفر از ایشان قیامکننده آنهاست و همه آنان در پیشگاه خداوند از نظر فضیلت و جایگاه برابر هستند.
این موضوع که قائم آل محمد(صلی الله علیه واله) از نسل حسین(علیه السلام) و نهمین نواده اوست در روایات بسیارى ، که از طریق شیعه و اهل سنت روایتشده، آمده است و هر گونه شک و تردید نسبتبه نام و نشان و مشخصات موعود آخرالزمان وآخرین ذخیره الهى را برطرف مىسازد.
«دخلتعلىالنبى (صلی الله علیه واله) فاذا الحسین على فخذه و هو یقبل عینیه وفاه و یقول: انت سید ابن سید انت، امام ابن امام ، انت حجة ابن حجة، ابوحجج تسعة من صلبک تاسعهم قائمهم.» (۵)
بر پیامبر خدا وارد شدم و دیدم که آن حضرت در حالى که حسین را بر زانوى خود نشانده بر چشمها و دهان او بوسه مىزند و مىفرماید: تو آقایى فرزند آقایى ، تو امامى فرزند امامى، تو حجتى فرزند حجتى ، تو پدر حجتهاى نهگانهاى، از نسل تو نهمین حجت و قیامکننده آنان بر خواهد خاست.
۲٫ عدالتگسترى مهدى(علیه السلام)
عدالت و تشکیل جامعهاى بر اساس عدل از آرمانهاى همیشگى بشر بوده و در طول هزاران سالى که از زندگى انسان بر کره خاک مىگذرد و صدها و هزاران نفر در پى تحقق این آرمان، بشریتخسته از ظلم و ستم را به دنبال خود کشیدهاند، اما جز در مقاطع کوتاهى از زندگى بشر و آن هم در سرزمینهاى محدود هرگز این آرمان بدرستى تحقق نیافته و هنوز هم عدالت آرزویى دست نیافتنى براى انسان عصر حاضر است.
با توجه به همین موضوع در روایتهایى که از پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله) و امامان معصوم شیعه: وارد شده، گسترش عدالت و از بین بردن ظلم را یکى از بزرگترین رسالتهاى امام مهدى(علیه السلام) بر شمرده و تحقق عدالت واقعى را تنها در سایه حکومت او امکانپذیر دانستهاند.
از جمله این روایتها روایتى است که از حضرت اباعبداللهالحسین(علیه السلام) نقل شده و در آن آمده است:
«لولم یبق منالدنیا الا یوم واحد ، لطولالله عزوجل ذلک الیوم حتى یخرج رجل من ولدى ، فیملاها عدلا و قسطا کما ملئت جورا و ظلما ، کذلک سمعت رسولالله (صلی الله علیه واله) یقول» (۶)
اگر از عمر دنیا تنها یک روز باقى مانده باشد و خداوند آن روز را چنان طولانى مىگرداند که مردى از فرزندان من قیام کند و دنیا را پس از آنکه از ظلم و ستم پر شده بود پر از عدل و داد نماید، من این سخن را از رسول خدا، که درود و سلام خداوند بر او باد، شنیدم.
پیامبر گرامى اسلامى (صلی الله علیه واله) نیز قیام عدالت گستر نهمین فرزند امام حسین(علیه السلام) را چنین بیان مىکنند:
«… و جعل من صلبالحسین(علیه السلام) ائمة یقومون بامرى …التاسع منهم قائم اهل بیتى ، مهدىامتى ، اشبهالناس بى فى، شمائله واقواله و افعاله ، یظهر بعد غیبتة طویلة و حیرة مظلة ، فیعلن امرالله و یظهر دینالله …فیملا الارض قسطا و عدلا ، کما ملئت جورا و ظلما.» (۷)
… خداوند از فرزندان امام حسین ، امامانى قرار داده است که امر (راه و روش آیین) مرا بر پا مىدارند. نهم آنان قائم خاندان من مهدى امتم مىباشد. او شبیهترین مردمان استبه من در سیما و گفتار و کردار . پس از غیبتى طولانى و سرگردانى و سردرگمى مردم ، ظاهر مىشود ، آنگاه امر (آیین) خدا را آشکار مىسازد… پس زمین را از عدل و داد لبریز مىکند پس از آنکه از ستم و بیداد لبریز شده باشد.
۳٫ صابران در غیبت مهدى(علیه السلام)
یکى از ارکان انتظار فرج صبر و پایدارى است و انسان منتظر در واقع کسى است که همه سختیها و ناملایمات را به امید رسیدن به آرمان بلند خویش تحمل مىکند و از فشار و تهدید زورگویان و طعنه و تکذیب نابخردان هراس به دل راه نمىدهد، از همین رو در روایات صبر و انتظار همواره قرین یکدیگر بوده و فضیلتبسیارى براى صبرپیشگان در زمان غیبت بر شمرده شده است.
حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) که خود والاترین مظهر صبر و مقاومت در راه اداى تکلیف الهى است در بیان مقام منتظرانى که صبر و شکیبایى پیشه ساخته و بر آرمان خویش پایدارى مىورزند مىفرماید:
«منا اثنا عشر مهدیا، اولهم امیرالمؤمنین على بن ابىطالب، و آخرهم التاسع من ولدى ، و هوالقائم بالحق ، یحیىالله بهالارض بعد موتها، و یظهر به دینالحق علىالدین کله ، ولو کرهالمشرکون. له غیبة یرتد فیها اقوام و یثبت فیها علىالدینآخرون، فیؤذون و یقال لهم: «متى هذا الوعد ان کنتم صادقین»، اما انالصابر فى غیبته علىالاذى و التکذیب بمنزلة المجاهد بالسیف بین یدى رسولالله (صلی الله علیه واله)» (۸)
در میان ما اهل بیت دوازده مهدى وجود دارد که اولین آنها امیرمؤمنان علىبنابىطالب(علیه السلام) و آخرین آنها نهمین فرزند من است. و اوست قیام کننده به حق ، خداوند به وسیله او زمین را پس از آنکه مرده است زنده مىکند و دین حق را به دست او بر همه ادیان غلبه مىدهد، اگر چه مشرکان نپسندند. براى او غیبتى است که گروهى در آن از دین خدا بر مىگردند و گروهى دیگر بر دین خود ثابت مىمانند، که این گروه را اذیت کرده و به آنها مىگویند:
«پس این وعده چه شد اگر راست مىگویید؟» آگاه باشید آنکه در زمان غیبت او بر آزار و اذیت و تکذیب صبر کند همانند کسى است که در مقابل رسول خدا (صلی الله علیه واله) با شمشیر به جهاد برخاسته است.
شاید بتوان گفت فضیلتهاى بىشمارى در روایات ما که براى منتظران فرج بر شمردهاند به اعتبار همین صبر و شکیبایى و تحمل مشکلاتى است که منتظران واقعى فرج بر خود هموار مىکنند. چنانکه در روایتى که از امام صادق(علیه السلام) وارد شده، آمده است:
«…فلا یستفرنکالشیطان، فانالعزةلله ولرسوله و للمؤمنین، و لکن المنافقین لایعلمون ، الا تعلم ان من انتظر امرنا و صبر على ، یرى منالاذى والخوف ، هو غدا فى زمرتنا…» (۹)
شیطان تو را تحریک نکند. زیرا که عزت از آن خدا و پیامبر و مؤمنان است لیکن منافقان نمىدانند ، آیا نمىدانى کسى که منتظر امر ما (حاکمیت اجتماعى آرمانى ما) باشد، و بر بیمها و آزارهایى که مىبیند شکیبایى ورزد، در روز بازپسین در کنار ما خواهد بود…
۴٫ خصال مهدى(علیه السلام)
حضرت مهدى(علیه السلام) عصار و فشرده عالم هستى (۱۰) و وارث همه انبیاء اولیاء الهى است، و خداوند متعال همه خصال نیکویى را که در بندگان صالح پیش از او وجود داشته، در آن حضرت جمع کرده است. به بیان دیگر آنچه خوبان همه دارند او به تنهایى دارد.
در زمینه آنچه گفته شد روایتهاى بسیارى وارد شده که از جمله آنها مىتوان به روایت زیر که از حضرت اباعبداللهالحسین(علیه السلام) نقل شده اشاره کرد:
« فىالقائم منا سنن منالانبیاء: سنة من نوح، و سنة من ابراهیم ، و سنة منموسى و سنة منعیسى ، و سنة من ایوب و سنة من محمد(صلی الله علیه واله) . فاما من نوح: فطولالعمر; واما من ابراهیم: فخفاءالولادة و اعتزال الناس; واما من موسى: فالخوف والغیبة; و اما من عیسى: فاختلافالناس فیه، واما منایوب: فالفرج بعدالبلوى; واما من محمد(صلی الله علیه واله) فالخروج بالسیف.» (۱۱)
در قائم ما (اهل بیت) سنتهایى از پیامبران الهى وجود دارد; سنتى از نوح ، سنتى از ابراهیم ، سنتى از عیسى ، سنتى از ایوب: و سنتى از محمد(صلی الله علیه واله) از نوح طول عمر، از ابراهیم پوشیدهماندن ولادت و کنارهگیرى از مردم ، از موسى، ترس و غیبت از جامعه ، از عیسى اختلاف مردم درباره او، از ایوب گشایش بعد از سختیها و بلایا، و از محمد(صلی الله علیه واله) قیام با شمشیر را .
پینوشتها:
۱٫ ر. ک: قمى ، شیخ عباس ، مفاتیح الجنان ، دعاى ندبه ، اصل عبارتى که در دعاى مزبور آمده چنین است:
«این الطالب بدم المقتول بکربلاء»
۲٫ ر. ک: همان ، زیارت امام حسین(ع) در روز عاشورا. در بخشى از زیارت یادشده چنین آمده است: «فاسئلالله الذى اکرم مقامک و اکرمنى ان یرزقنى طلب ثارک مع امام منصور من اهل بیت محمد:»
۳٫ همان جا
۴٫ القندوزى، سلیمان بن ابراهیم ، ینابیع المودة ، نجف ، مکتبةالحیدریة، ۱۴۱۱ ق ، ص ۵۹۰ ، به نقل از: موسوعة کلماتالامام الحسین(ع)، قم ، دارالمعروف ، ۱۴۱۵ ق ، ص۶۵۹ ، ح ۶۸۸ .
۵٫ حسینى ترمذى ، محمد صالح ، مناقب مرتضوى ، ص۱۳۹ ، به نقل از: قرشى،على اکبر، اتفاق در مهدى موعود۷، ص ۳۵
۶٫الشیخالصدوق،ابوجعفرمحمدبنعلىبنالحسین، کمالالدین و تمامالنعمة، تهران، دارالکتب الاسلامیة،۱۳۵۹ ق، ج ۱ ، ص۳۱۷ ، ح ۴; به نقل از موسوعة کلمات الامام الحسین، ص ۶۶۱، ح۶۹۳ .
۷٫ همان ، ج ۱، ص۲۵۷ ، به نقل از: حکیمى، محمد ، عصر زندگى و چگونگى آینده انسان و اسلام، قم ، دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم ، ۱۳۷۴ ، صص۳۶-۳۵٫
۸ . همان ، ج ۱، ص۳۱۷ ، به نقل از موسوعة کلماتالامامالحسین، صص۶۶۶- ۶۵۵، ح۷۰۳٫
۹٫ الکلینى ، محمدبنیعقوب، الکافى ، ج ۸ ، ص۳۷، به نقل از حکیمى،محمد، همان، ص۲۹۳ .
۱۰٫ در برخى از تفاسیر کلمه «والعصر» به وجود حضرت مهدى(ع) تفسیر شده است.
۱۱. علمالیقین ، ج ۲ ، ص۷۹۳ ، به نقل از موسوعة کلمات الامام الحسین(ع) ، صص۶۶۹- ۶۶۸، ح ۷۱۰ .
حضرت مهدی (عج) امام دوازهمین و آخرین امام شیعیان، یگانه فرزند امام عسکری علیه السلام (یازدهمین امام شیعیان) است که علی رغم مراقبت های ویژه مأموران حکومت عباسی در سحرگاه نیمه شعبان ۲۵۵ ق در سامرّا در خانه امام عسکری علیه السلام چشم به جهان گشود.
تولد مخفیانه آن حضرت بی شباهت به تولد حضرت موسی علیه السلام و حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام نیست. همان گونه که این دو پیامبر بزرگ الهی تحت شدیدترین تدابیر امنیتی فرعونیان و نمرودیان به اراده خداوند و به سلامت در کنار کاخ فرعون و نمرود متولّد شدند، حضرت مهدی(عج) نیز در حالی که جاسوسان و مأموران خلیفه عباسی تمام وقایع خانه امام یازدهم علیه السلام را زیر نظر داشتند، در کمال امنیت و بدون آن که دشمنان بویی ببرند، قدم به جهان هستی گذاشتند و پس از پنج سال زندگی تحت سرپرستی پدر، و مادر بزرگوارشان نرجس خاتون، در سال ۲۶۰ ق به دنبال شهادت حضرت عسکری علیه السلام ـ همچون حضرت عیسی علیه السلام و حضرت یحیی علیه السلام که در سنین کودکی عهده دار نبوّت شده بودند ـ در پنج سالگی منصب امامت شیعیان را عهده دار شدند. آن بزرگوار پس از سپری شدن دوران غیبت با تشکیل حکومت عدل جهانی احکام الهی را در سرتاسر زمین حاکمیت خواهد بخشید.[۱]
ادله تاریخی و روائی ولادت و حیات حضرت مهدی (ع) زیاد است از جمله:
۱٫بسیاری از دانشمندان نامدار اهل سنت پذیرفته و در کتاب هایشان متذکر شده اند که : مهدی موعود فرزند امام حسن عسکری (ع) است و در سامراء در سال ۲۵۵ هجری متولد شده است و در پس پرده زندگی می کند و روزی به امر خداوند ظهور خواهد کرد
۲٫امام عسکری (ع) قبل از ولادت فرزندش امام مهدی (عج)از ولادت حضرت خبر داده بود، از جمله به عمه اش «حکیمه خاتون»فرمود: در شب پانزدهم شعبان فرزندم مهدی از نرگس خاتون متولد می شود. [۲]
محمد بن علی بن حمزه می گوید از امام عسکری (ع) شنیدم: ولادت حجت خدا بر بندگان و امام و جانشین من در پانزدهم شعبان سال ۲۵۵ در هنگامه طلوع فجر است. [۳]
امام عسکری (ع) افزون بر این که قبل از ولادت امام مهدی بشارت داد و بعد از تولد به خواص خبر داد که مهدی موعود ولادت یافته است، گام دیگری برداشت ،و آن این بود که برای افزایش ایمان و اطمینان شیعیان، فرزندش امام مهدی را به تعدادی نشان داد.
ابراهیم بن محمد می گوید: در خانه عسکری کودک زیبایی را دیدم، از حضرت پرسیدم: یابن رسول الله این کودک کیست؟ حضرت فرمود «این کودک من است. این جانشین من است ».[۴]
امام حسن عسکری (ع) با وجود اوضاع خطرناک، باز هم برای هدایت مردم، فرزندش را به گروه کثیری از معتمدین نشان داد و تولدش را به جماعتی از ثقات خبر داد، ولی در عین حال سفارش می کرد که موضوع را از دشمنان مکتوم دارند.
بعد از بشارت های امام عسکری (ع) و نشان دادن فرزند بزرگوارشان مهدی، به خواص و افراد مورد اطمینان فرمودند که اینک نوبت خواص است که اقدام نمایند و وجود امام مهدی را به اطلاع دیگر شیعیان برسانند تا آنان را از شک و حیرت نجات دهند.
افرادی همانند حکیمه خاتون، حسن بن حسین علوی، حسن بن منذر معاویه بن حکیم، علی بن بلال، احمدبن هلال، احمد بن اسحاق، علی بن ابراهیم مهزیار و دیگران کوشیدند و ولادت امام مهدی (عج)را به اطلاع شیعیان رساندند.
بعد از شهادت امام عسکری (ع) ، امام مهدی (عج) از طریق نشان دادن کرامت ها و شواهد صدق در برخی موارد مستقیماً توسط امام مهدی (عج) و در برخی موارد با واسطه سفیران به شیعیان بیان می شد.
اسحاق بن یعقوب می گوید: از عثمان بن سعید شنیدم که می گفت : مردِی از اهل عراق نزد من آمد و مالی را برای امام (ع) آورد، حضرت آن را پس داد و فرمود: حق پسر عمویت را که چهارصد درهم است، از آن بپرداز۱ آن مرد مبهوت و متعجب شد و حساب اموال خود را بررسی کرد و معلوم شد که پسر عمویش چهارصد درهم از او طلب دارد. آن را برگرداند، سپس مبلغ باقی مانده را تسلیم حضرت نمود و حضرت پذیرفت.[۵]
علاوه این که عدۀ زیادی از علما و معتمدین که تردیدی در سخنانشان نیست به گونه های مختلف به محضر آن حضرت شرفیاب شدند. نتیجه این که با توجه به اخبار فراوان پیرامون ولادت حضرت بقیه الله و با توجه قرائن دیگر مانند ملاقات ها، هر شخص منصف و بی غرضی یقین و قطع به وجود مقدس امام عصر پیدا می کند.
برگرفته از زندگی نامه امام مهدی(عج)[۱]
[۲] ینابیع الموده، ص ۴۴۹ و ۴۵۰
[۳]همان، ص ۳۹۷٫
[۴]دادگستر جهان،ص ۱۰۷٫