سلام بروی ماهتون خونواده خاص
25 دی ماه93 سالگرد تولدیک سالگی سایتمون بود که متاسفانه بدلیل هک شدن سایت درخدمتتون نبودیم
یک سال پیش که اینجارو افتتاح کردیم شایدفکرشم نمیکردیم که وبسایت "عاشقان"تااین اندازه موردلطف ورضایت شما عزیزان واقع بشه،همه ما نویسنده ها بهترین خاطرات ودوستانمون روازاینجاداریم.
همیشه سعی کردیم صداقت رو در کارمون رعایت کنیم واخبارکذب رو منتشرنکنیم و یه محیط صمیمی ودوستانه رو با کاربرامون داشته باشیم.
اگر خدایی نکرده بعضی ازشماعزیزان ازحرفای ما برداشت سوئی کرده باشین وازماناراحت هستین ماروببخشین ومطمئن باشیدکه قصدهیچکدوم ازما ناراحت کردن شخصی نبوده وفقط محض صداقت بعضی حرفازده شده
کم وکاستی های مارو درطول این یک سال به بزرگی خودتون ببخشید انشالله سعی میکنیم هرروز کارمون روبهترانجام بدیم
ماخونواده خاص امپراطور قراره امسال همه رکوردها رو با کمک و اتحادهم جابجاکنیم
ازنظرسنجی بهترینای موسیقی گرفته تارکورد فروش آلبوم درتاریخ ایران و...
ازتون ممنونیم که درطول این یک سال بما اعتمادکردین و بامحبت درکنارمون بودین
امیدواریم لایق محبت شما دوستای خوبمون باشیم ومطمئن باشید در آینده هم جوابگوی اعتمادشماخواهیم بود و قول میدیم که دیگه شاهدهک شدن و مسدودشدن وب نباشید.
راستی تا چندروز اینده یه سورپرایز واستون داریم منتظرباشید...
بقول عزیزدل همه ما(صاحب این وبلاگ) دوستتون داریم تاابد
بروبچه های "عاشقان مرتضی پاشایی"
بیادسال گذشته که این روزاآهنگ زیبای"عصرپاییزی" منتشرشد
آهنگ آنلاین وب روعصرپاییزی گذاشتیم حسابی باهاش خاطره بازی میکنیم.
ای عاشقان ای عاشقان آن کس که بیند روی او
شوریده گردد عقل او آشفته گردد خوی او
معشوق را جویان شود دکان او ویران شود
بر رو و سر پویان شود چون آب اندر جوی او
در عشق چون مجنون شود سرگشته چون گردون شود
آن کو چنین رنجور شد نایافت شد داروی او
جان ملک سجده کند آن را که حق را خاک شد
ترک فلک چاکر شود آن را که شد هندوی او
عشقش دل پردرد را بر کف نهد بو میکند
چون خوش نباشد آن دلی کو گشت دستنبوی او
بس سینهها را خست او بس خوابها را بست او
بستهست دست جادوان آن غمزه جادوی او
شاهان همه مسکین او خوبان قراضه چین او
شیران زده دم بر زمین پیش سگان کوی او
بنگر یکی بر آسمان بر قله روحانیان
چندین چراغ و مشعله بر برج و بر باروی او
شد قلعه دارش عقل کل آن شاه بیطبل و دهل
بر قلعه آن کس بررود کو را نماند اوی او
ای ماه رویش دیدهای خوبی از او دزدیدهای
ای شب تو زلفش دیدهای نی نی و نی یک موی او
این شب سیه پوش است از آن کز تعزیه دارد نشان
چون بیوهای جامه سیه در خاک رفته شوی او
شب فعل و دستان میکند او عیش پنهان میکند
نی چشم بندد چشم او کژ مینهد ابروی او
ای شب من این نوحه گری از تو ندارم باوری
چون پیش چوگان قدر هستی دوان چون گوی او
آن کس که این چوگان خورد گوی سعادت او برد
بیپا و بیسر میدود چون دل به گرد کوی او
ای روی ما چون زعفران از عشق لاله ستان او
ای دل فرورفته به سر چون شانه در گیسوی او
مر عشق را خود پشت کو سر تا به سر روی است او
این پشت و رو این سو بود جز رو نباشد سوی او
او هست از صورت بری کارش همه صورتگری
ای دل ز صورت نگذری زیرا نهای یک توی او
داند دل هر پاک دل آواز دل ز آواز گل
غریدن شیر است این در صورت آهوی او
بافیده دست احد پیدا بود پیدا بود
از صنعت جولاههای وز دست وز ماکوی او
ای جانها ماکوی او وی قبله ما کوی او
فراش این کو آسمان وین خاک کدبانوی او
سوزان دلم از رشک او گشته دو چشمم مشک او
کی ز آب چشم او تر شود ای بحر تا زانوی او
این عشق شد مهمان من زخمی بزد بر جان من
صد رحمت و صد آفرین بر دست و بر بازوی او
من دست و پا انداختم وز جست و جو پرداختم
ای مرده جست و جوی من در پیش جست و جوی او
من چند گفتم های دل خاموش از این سودای دل
سودش ندارد های من چون بشنود دل هوی او