نگاهی به کتاب «مکیال المکارم»
مؤلف کتاب «مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم (عج)» مرحوم آیت الله سید محمدتقی موسوی اصفهانی مشهور به فقیه احمدآبادی فرزند سید عبدالرزاق از علمای بزرگ اصفهان است. وی سال ١٣٠١ ق در اصفهان به دنیا آمد. مقدمات علوم اسلامی را نخست نزد پدر و پسر عمهاش سید میرزا اسدالله و سید محمود حسینی گلشادی اصفهانی آموخت. سطوح عالی را نیز از محضر سید ابوالقاسم دهکردی و شیخ عبدالکریم گزی و حاج آقا منیرالدین بروجردى، حاج میرزا بدیع درب امامی و آقا محمد کاشانی استفاده کرد و از بعضی از آنها اجازه اجتهاد و روایت دریافت کرد.
از مقدمهای که مرحوم سید محمد تقی بر مکیال نوشته، چنین برمیآید که از شدت عشق و علاقهای که به حضرت حجت (عج) داشته، شبی آن حضرت را در خواب میبیند. امام(ع) تألیف این کتاب را به وی توصیه و تأکید میفرماید و حتی نام آن را نیز «مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم» تعیین میکند. سید از خواب بیدار میشود، ولی توفیقی برای تألیف آن برایش حاصل نمیشود. تا اینکه در سال ١٣٣٠ق عازم سفر حج شد. در این سفر بسیاری از حاجیان گرفتار مرض وبا شدند و از دنیا رفتند. سید محمد تقی با خدای خویش عهد بست اگر از این سفر سالم برگردد، کتابی را درباره حضرت ولی عصر(عج) به رشته تألیف درآورد. چون از سفر برگشت، به عهد خود وفا کرد و کتاب مکیال المکارم را که حاوی موضوعات مهم در شناخت امام زمان و وظایف شیعیان در قبال آن حضرت است، به رشته تحریر درآورد.
این کتاب نخستین بار سال ١٣۶٩ق در یک مجلد چاپ شد. این کتاب در اصل به زبان عربی نگارش شده
است و اخیراً محقق محترم آقای سید مهدی حائری قزوینی آن را به فارسی ترجمه کرد. این کتاب ارزشمند
دارای هشت بخش مهم است که درآن مؤلف ژرفاندیش با استناد به آیات و روایات متعدد، موضوعات بسیار
اساسی و سرنوشتسازی را که اغلب جنبه کاربردی است و مورد ابتلای شیعیان و مسلمانان میباشد،
مورد کاوش و دقت نظر و تأکید قرار داده است. این کتاب گرانسنگ در نوع خود کم نظیر است و از ابتکار
عمل و نوآوری مؤلف حکایت دارد و به همین سبب مورد استقبال رجال علمى، پژوهشگران و عموم مردم
قرار گرفته است.
لینک مستقیم: http://cld.persiangig.com/dl/YRawE/BUwEXVLNe3/106-FA-Mekyalol-Makarem-koli.pdf
حجم:8.86 mb
سالروز ولادت حضرت محمد(ص) پیامبر رحمت و مهربانی همچنین سلاله عالم و با تقوایش، حضرت امام صادق بر مسلمین و بل همه ی آدمیان جهان مبارک!
از بس در این ولادت ها زیاده روی می شود و حاشیه جای متن را می گیرد و فقط به خال و لب و ابروی معصومین توجه می کنند؛ رغبتی برای مناسبتی نوشتن ندارم. در فضای غبار آلود و گنگ، نوشتن بی فایده است.
وقتی می بینم ائمه شیعه که برای همه ی مسلمین با هر گرایش فکری و فرقه ای مورد احترام اند و از آنان به نیکی یاد می شود؛ در تملک و انحصار یک گروه کوچک از شیعیان در می آید و سندش را به نام خودشان می زنند و در شلوغ کردن تا آنجا پیش می روند که آنان را برتر از همه ی انبیاء دانسته، مقام ربوبی برای شان قائل می شوند و "غلو" را در حد اعلا عملی می کنند و ... نا امید می شوم!!!
دوستان! اصلاً کی گفته این بزرگان، امامانِ بخشی از مسلمین (به نام شیعیان) هستند در حالی که اکثریت مسلمین به علم، تقوا و ابرار بودنشان معترف اند؟؟ چه کسی سند مالکیت این علمای ابرار و بی همتا را به این گروه داده است؟
به خود و عامه ی مردم مراجعه کردم، دیدم اطلاعاتمان از امام صادق بسیار بیشتر ازحضرت رسول(ص) است. مشاهده کردم رسولی که در حقش گفته شده "لولاک لما خلقت الافلاک" را کمتر از بزرگان شیعه می شناسیم و در موردش سخن می گوییم و از کلام و سیره و سیرتش بهره می بریم . دیدم در ایام ولادتش که مقارن با ولادت امام صادق است از سلاله اش بیشتر می گوییم و ... لذا خجالت کشیدم و از این کوتاهی، عذر خواه!
خواستم بنویسم:
"ای رسول رحمت، از این همه کوتاهی شرمساریم! "
حضرت مهدی (عج) امام دوازهمین و آخرین امام شیعیان، یگانه فرزند امام عسکری علیه السلام (یازدهمین امام شیعیان) است که علی رغم مراقبت های ویژه مأموران حکومت عباسی در سحرگاه نیمه شعبان ۲۵۵ ق در سامرّا در خانه امام عسکری علیه السلام چشم به جهان گشود.
تولد مخفیانه آن حضرت بی شباهت به تولد حضرت موسی علیه السلام و حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام نیست. همان گونه که این دو پیامبر بزرگ الهی تحت شدیدترین تدابیر امنیتی فرعونیان و نمرودیان به اراده خداوند و به سلامت در کنار کاخ فرعون و نمرود متولّد شدند، حضرت مهدی(عج) نیز در حالی که جاسوسان و مأموران خلیفه عباسی تمام وقایع خانه امام یازدهم علیه السلام را زیر نظر داشتند، در کمال امنیت و بدون آن که دشمنان بویی ببرند، قدم به جهان هستی گذاشتند و پس از پنج سال زندگی تحت سرپرستی پدر، و مادر بزرگوارشان نرجس خاتون، در سال ۲۶۰ ق به دنبال شهادت حضرت عسکری علیه السلام ـ همچون حضرت عیسی علیه السلام و حضرت یحیی علیه السلام که در سنین کودکی عهده دار نبوّت شده بودند ـ در پنج سالگی منصب امامت شیعیان را عهده دار شدند. آن بزرگوار پس از سپری شدن دوران غیبت با تشکیل حکومت عدل جهانی احکام الهی را در سرتاسر زمین حاکمیت خواهد بخشید.[۱]
ادله تاریخی و روائی ولادت و حیات حضرت مهدی (ع) زیاد است از جمله:
۱٫بسیاری از دانشمندان نامدار اهل سنت پذیرفته و در کتاب هایشان متذکر شده اند که : مهدی موعود فرزند امام حسن عسکری (ع) است و در سامراء در سال ۲۵۵ هجری متولد شده است و در پس پرده زندگی می کند و روزی به امر خداوند ظهور خواهد کرد
۲٫امام عسکری (ع) قبل از ولادت فرزندش امام مهدی (عج)از ولادت حضرت خبر داده بود، از جمله به عمه اش «حکیمه خاتون»فرمود: در شب پانزدهم شعبان فرزندم مهدی از نرگس خاتون متولد می شود. [۲]
محمد بن علی بن حمزه می گوید از امام عسکری (ع) شنیدم: ولادت حجت خدا بر بندگان و امام و جانشین من در پانزدهم شعبان سال ۲۵۵ در هنگامه طلوع فجر است. [۳]
امام عسکری (ع) افزون بر این که قبل از ولادت امام مهدی بشارت داد و بعد از تولد به خواص خبر داد که مهدی موعود ولادت یافته است، گام دیگری برداشت ،و آن این بود که برای افزایش ایمان و اطمینان شیعیان، فرزندش امام مهدی را به تعدادی نشان داد.
ابراهیم بن محمد می گوید: در خانه عسکری کودک زیبایی را دیدم، از حضرت پرسیدم: یابن رسول الله این کودک کیست؟ حضرت فرمود «این کودک من است. این جانشین من است ».[۴]
امام حسن عسکری (ع) با وجود اوضاع خطرناک، باز هم برای هدایت مردم، فرزندش را به گروه کثیری از معتمدین نشان داد و تولدش را به جماعتی از ثقات خبر داد، ولی در عین حال سفارش می کرد که موضوع را از دشمنان مکتوم دارند.
بعد از بشارت های امام عسکری (ع) و نشان دادن فرزند بزرگوارشان مهدی، به خواص و افراد مورد اطمینان فرمودند که اینک نوبت خواص است که اقدام نمایند و وجود امام مهدی را به اطلاع دیگر شیعیان برسانند تا آنان را از شک و حیرت نجات دهند.
افرادی همانند حکیمه خاتون، حسن بن حسین علوی، حسن بن منذر معاویه بن حکیم، علی بن بلال، احمدبن هلال، احمد بن اسحاق، علی بن ابراهیم مهزیار و دیگران کوشیدند و ولادت امام مهدی (عج)را به اطلاع شیعیان رساندند.
بعد از شهادت امام عسکری (ع) ، امام مهدی (عج) از طریق نشان دادن کرامت ها و شواهد صدق در برخی موارد مستقیماً توسط امام مهدی (عج) و در برخی موارد با واسطه سفیران به شیعیان بیان می شد.
اسحاق بن یعقوب می گوید: از عثمان بن سعید شنیدم که می گفت : مردِی از اهل عراق نزد من آمد و مالی را برای امام (ع) آورد، حضرت آن را پس داد و فرمود: حق پسر عمویت را که چهارصد درهم است، از آن بپرداز۱ آن مرد مبهوت و متعجب شد و حساب اموال خود را بررسی کرد و معلوم شد که پسر عمویش چهارصد درهم از او طلب دارد. آن را برگرداند، سپس مبلغ باقی مانده را تسلیم حضرت نمود و حضرت پذیرفت.[۵]
علاوه این که عدۀ زیادی از علما و معتمدین که تردیدی در سخنانشان نیست به گونه های مختلف به محضر آن حضرت شرفیاب شدند. نتیجه این که با توجه به اخبار فراوان پیرامون ولادت حضرت بقیه الله و با توجه قرائن دیگر مانند ملاقات ها، هر شخص منصف و بی غرضی یقین و قطع به وجود مقدس امام عصر پیدا می کند.
برگرفته از زندگی نامه امام مهدی(عج)[۱]
[۲] ینابیع الموده، ص ۴۴۹ و ۴۵۰
[۳]همان، ص ۳۹۷٫
[۴]دادگستر جهان،ص ۱۰۷٫
منبع(http://sonqor.net/)
در فرهنگ اهل بیت ( ع ) انتظار نه صرفاً یک حالت روانی ، بلکه از
مقوله عملمیباشد . پساگر انتظار یکعمل است ، منتظرهم باید عامل
باشد . اگر منتظران با وظایف خود آشنا نباشند و به آن عمل نکنند ، تاریخ
تکرار خواهد شد و همان گونه که در زمان امام حسین ( ع ) شیعیان فراوانی
وجود داشتند و لیکن از میان آنها 72 نفر به وظیفه خود عمل کردند و لذا
امام ( ع ) تنها ماند و ............. در زمان غیبت نیز چنانچه شیعیان به وظایف
خود عمل نکنند ، امام زمانشان تنها خواهد ماند و ظهورش به تاخیر خواهد
افتاد .
حدیث جعلی رفع القلم ؛
آیا می توان امشب و فردا گناه کرد؟
مدعیان آن قائل به این هستند که در بخشی از این حدیث آمده که خداوند در این روز هیچ گناهی را برای بندگان ثبت نمی کند، و شیعیان برای انجام هر گناهی دستشان باز است. این مطلب اشاره ی کوتاهی به رد این موضوع است.
به گزارش گروه آیین و اندیشه فرهنگ نیوز ، در بخشی از این حدیث آمده که خداوند در این روز هیچ گناهی را برای بندگان ثبت نمی کند، و شیعیان برای انجام هر گناهی دستشان باز است.وقتی ما به بررسی منبع حدیث و هم چنین راویان و اسناد روایت آن حدیث پرداختیم، دریافتیم که نام بسیاری از راویان در کتب حدیثی ذکر نشده است و افراد قابل اعتمادی نیستند.از طرفی متن خود روایت با آیات قرآن تناقض آشکاری دارد.
مثلا در ابتدای حدیث آمده است:
و أَمَرتُ الکِرامَ الکاتبین أن یَرفعوا القلمَ عن الخلقِ کلّهم ثلاثة أیامٍ من ذلک الیوم و لاأَکتبُ علیهم شیئاً من خطایاهم کرامة لک و لوصیک . ( به فرشتگان نویسنده ی اعمال، دستور دادم به مدت سه روز قلم را از همه ی مردم بردارند و چیزی از گناهان آنان را ننویسند..)
اشکالات وارد بر حدیث:
1- مخالفت با قوانین و سنن الهی
خداوند در سوره زلزال می فرماید: « فمن یعمل مثقال ذرة خیراً یره و من یعمل مثقال ذرة شراً یره .پس هرکس به اندازه ی ذره ای خوبی کند آن را خواهد دید و هرکس به اندازه ی ذره ای شر انجام دهد آنرا می بیند.»
2- تناقض با دیگر سخنان أئمه
در حالیکه آن بزرگواران در دیگر سخنانشان این طور می فرمایند: « ما من نکبةٍ تصیب العبد الا بذنب. هیچ زشتی به بنده نمی رسد مگر به خاطر گناه.»
و یا اینکه می فرمایند: « لاتنال ولایتنا الا بالعمل و الورع. به ولایت ما نتوان رسید جز با اعمال نیک و پرهیزکاری و دوری از گناه. »
3- اختلاف های زیادی بین نقل های مختلف این روایت وجود دارد از جمله اینکه اسحاق در کتاب « مختصر » به نقل روایت امام هادی ( علیه السلام ) می پردازد ولی در کتاب « انوار نعمانیه » آن را از امام حسن عسکری ( علیه السلام ) روایت می کند.
اگر این حرف هم روایت بود ...
طی استفتایی که از آیت ا... مکارم شیرازی شده است ایشان سند این حدیث را غیر قابل قبول خواندند .در مورد حدیث رفع القلم که ذیلا به آن اشاره مى شود:
«وَ اَمَرْتُ الْکِرامَ الْکاتِبینَ اَنْ یَرْفَعُوا الْقَلَمَ عَنِ الْخَلْقِ کُلِّهِمْ ثَلاثَةَ اَیّام مِنْ ذلِکَ الْیَوْمِ، وَ لا اَکْتُبُ عَلَیْهِمْ شَیْئَاً مِنْ خَطا یا هُمْ کَرامَةً لَکَ وَ لِوَصِیِّکَ»
شما در بخش گناهان اعلام کرده اید که از لحاظ سند مشکل دارد میخواستم در خواست کنم در صورت امکان بیشتر و با مدارک توضیح بفرمایید چون متاسفانه بعضی از دوستان اینجانب به شدت درگیر این ماجرا هستند و معتقد به آن !
این مسأله از واضحات است که هر حدیثی بر خلاف قرآن باشد غیر قابل قبول است بنابراین اگر حدیثی اجازه ارتکاب گناهان را بدهد باید آن را کنار انداخت خود امامان این دستور را به ما داده اند.
نظر مراجع تقلید حول حدیث رفع القلم
سؤال:در قرن های اخیر چنین مرسوم بوده است که عامه شیعیان در روز نهم ربیع ـ با توجه به نسبتی که به این روز می دهند ـ توجهی خاص به این روز داشته و مجالسی را در آن تشکیل می داده اند. از صحت و سقم این انتساب که بگذریم آن چه موجب نگرانی است انجام اعمال و گفتار خلاف شرعی است که در بعضی از این مجالس صورت می گیرد و از ساحت فرد مسلمان و شیعه ی اهل بیت (علیهم السّلام) به دور است. و آن چه بر این نگرانی می افزاید وجهه ی شرعی دادن بعضی افراد به این اعمال خلاف شرع است که با بهانه ی «رفع القلم» و… انجام می گیرد. متأسفانه در سالهای اخیر و با امکانات جدیدی هم که به وجود آمده، امکان ضبط تصاویر یا صوت این مجالس برای شرکت کنندگان در آن به سهولت وجود دارد که در بعضی موارد این فیلم ها و صوت ها به کشورهای مجاورمان که شیعیان و اهل تسنن در کنار یکدیگر زندگی می کنند نفوذ یافته و باعث ایجاد فتنه و ریختن خون پاک شیعیان آن منطقه گردیده است. با توجه به نکاتی که گفته شد خواهشمند است نظر شریف معظم له را نسبت به این سؤالات بیان فرمائید.
1.حکم برپایی این گونه مجالس با صورتی که گفته شد چیست؟
2.شرکت در این مجالس چه حکمی دارد؟
3. نظر حضرت عالی درباره «رفع القلم» که مجوز انجام بعضی گناهان و مناهی در این ایام می شود چیست؟
4. توصیه ای را به این افراد بیان فرمائید.
پاسخ ها:
رهبر معظم انقلاب، آیت الله العظمی خامنه ای
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته
بسمه تعالى
هرگونه گفتار یا کردار و رفتارى که در زمان حاضر سوژه و بهانه به دست دشمن بدهد و یا موجب اختلاف و تفرقه بین مسلمین شود شرعاً حرام اکید است.
موفق و مؤید باشید.
تذکرات مقام معظم رهبری در رابطه انحرافات 9 ربیع | دانلود فایل
***
آیت الله العظمی نوری همدانی
بسمه تعالی
سلام علیکم
ج: چیزی به عنوان رفع قلم در روز به خصوصی نداریم و مسلمانان باید از تفرقه بپرهیزند و از هر چیزی که موجب وهن مذهب می باشد جداً اجتناب نمایند.
حسین نوری همدانی
***
آیت الله العظمی مکارم شیرازی
اولاً: روایتی با عنوان رفع قلم در آن ایام مخصوص در منابع معتبر نداریم.
و ثانیاً: بر فرض چنین چیزی باشد که نیست مخالف کتاب و سنت است و چنین روایتی قابل پذیرفتن نیست و حرام و گناه در هیچ زمانی مجاز نیست هم چنین سخنان رکیک و کارهای زشت دیگر.
و ثالثاً: تولّی و تبرّی راه های صحیحی دارد نه این را ههای خلاف.
همیشه موفق باشید
۸۵/۵/۱۴
***
آیت الله العظمی بهجت
بسمه تعالی
ج۱و۲: تقیه از أوجب واجبات است و محافظه کاری کامل در مواردی که معرضیت احتمالی خلاف تقیه دارد لازم می باشد.
ج۳: مخصِصّی برای دلیل معصیت نیست و توسعه در امهال توبه محتمل است.
ج۴: معلوم شد.
***
آیت الله العظمی فاضل لنکرانی
لم یصح رفع القلم، بل کلّ مسلم مؤظف بواجباته الدینیه ولا فرق بین ایام السنه، ولا یجوز فعل مایوجب الفرقه بین المسلمین أو وهن الشیعه.
ترجمه:
حدیث رفع القلم صحیح نیست، بلکه هر مسلمانی مؤظف به انجام واجبات دینی بوده و فرقی در ایام سال نسبت به آن وجود ندارد، و انجام اعمالی که موجب تفرقه مسلمین یا وهن شیعه شود جایز نیست.
***
آیت الله مصباح یزدی
برادر گرامی،
سلام علیکم و رحمه الله
همان طور که بزرگان فرموده اند، هرگونه عملی که منشأ شدت خصومت و اضرار به مال و جان و عرض شیعیان باشد ممنوع است و موجب مشارکت در گناه هتک حرمت شیعیان می شود. از خدای متعال مسألت داریم اسلام و تشیع را از شرّ جاهلان حفظ فرماید.
****
آیت الله العظمی موسوی اردبیلی
بسمه تعالی
لایجوز ارتکاب المحرم بلا فرق بین الیوم التاسع من الربیع و غیره کما لا تجوز الاعمال الموهنه للشیعه او الموجبه لتکفیرهم او تشدید الاختلاف والفرقه بین المسلمین وفق الله الجمیع للصواب و التسدید.
ترجمه:
انجام دادن محرمات جایز نیست و در آن فرقی بین نهم ربیع و روزهای دیگر نیست همان گونه که انجام اعمالی که موجب وهن شیعه یا کافر نامیدن آنها و یا تشدید اختلافات و تفرقه بین مسلمانان می شود نیز جایز نیست. خداوند همه را به حق و صواب هدایت فرماید.