در هنگام خواندن مطلب این نکته در پس زمینه ذهنتان داشته باشید(اصلا حروف عربی که که محققان ادعا بر مالکیت آن دارند ، مگر می شود که در عرض یک دوره زمانی کوتاه شکل بگیرد ؟ اصلا ریشه اش از چه دوره ای است؟ پس دلیل شباهتش به حروف اوستایی و پهلوی به چه معناست ؟ در صورتی که حروف پهلوی و اوستایی بسیار کهنتر هستند؟)
تاریخچه الفبای فارسی
دبیره و خط آریایی که بر پایه گفته داریوش در کتیبة بیستون، روی چرم نوشته شده بود، دبیرهای بود که در درازنای تاریخ ایران، دبیران ایرانی در آن دگرگونیهایی پدید آوردند و به یاری آن دبیرههای پارتی اشکانی ، سغدی، مانوی، سریانی، پهلوی کتیبهای، پهلوی کتابی، پهلوی مسیحی، اوستایی(دین دبیره) و بسیاری دبیرهها و خطهای دیگر را پدیدآوردند. دبیره فارسی که امروزه با آن سرگرم نوشتن هستیم و از روی ناآگاهی آن را خط عربی میخوانیم نیز، در راستای همین روند فَرگَشت و تکامل دبیره در ایران. دبیرانِ دانشمند و هوشمند ایرانی که معمولاً با یک یا چند دبیره و الفبای زمان خود مانند پهلوی، سریانی، سغدی، مانوی و اوستایی آشنایی داشتهاند، میتوانستند بهتر از هر کس دبیره و خط فارسی امروز را پدید آورده و آیینمند ساخته باشند. خطی که ما امروز به آن مینویسیم، دنباله خطهای پهلوی و اوستایی و مانوی و … است که آنها نیز خود دنباله خط آریایی هستند که در زمان هخامنشیان و پیش از آن، در زمان مادها و شاید حتی در زمان زرتشت مورد استفاده قرار میگرفت.
اگر مباحث و مطالب مهدویت به زبان مهجور بیان شود و یا به مسائل و مباحث نسل جوان ارتباط نیابد گسست رخ می دهد.
دنباله روی در عرصه مهدویت به دو شکل ، سخن نگفتن از آن و یا سخن گفتن طبق الگوهای رایج حکومتی و سیاسی آشکار می شود. دنباله روی از آن رو آسیب زاست که نسل جدید را از آرمانها ، محروم و آن ها را در حد امیال یا آرای رایجشان محدود می نماید.
نقطه سلامت در مهدویت هدایت است . مساله مهدویت را هم متناسب و هماهنگ با ذهن و زبان نسل جدید باید بازسازی کرد و هم آن را به امیال و آرزوهای رایج نسل جدید فرو نکاست.