جدیدترین مطالب فارسی

دانلود عکس و فیلم، دانلود آهنگ جدید، دانلود بازی، مطالب تفریحی جذاب، استخدام، دانلود مداحی

جدیدترین مطالب فارسی

دانلود عکس و فیلم، دانلود آهنگ جدید، دانلود بازی، مطالب تفریحی جذاب، استخدام، دانلود مداحی

حضور رهبر انقلاب و سخنرانی در گلزار شهدای هویزه

حضور رهبر انقلاب و سخنرانی در گلزار شهدای هویزه

 

حضرت آیت‌الله العظمی امام خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در ادامه سفرشان به استان خوزستان عصر امروز در گلزار شهدای هویزه حضور یافتند و یاد شهیدان مظلومی را که در دفاع از حریم پاک این منطقه از میهن اسلامی به فیض شهادت نائل آمدند،گرامی داشتند.
مقام معظم رهبری با حضور بر مزار شهیدان دی‌ماه سال 1359، با قرائت فاتحه، خاطره شکوهمند حماسه‌‌آفرینیهای آنان را در برابر خیل عظیم دشمن متجاوز گرامی داشتند و خانواده‌‌های معظم آنان را که دراین محل حضور یافته بودند، مورد ملاطفت و محبت خویش قرار دادند.
حضرت آیت‌‌الله خامنه‌‌ای سپس در جمع هزاران تن از مردم منطقه دشت آزادگان که برای دیدار با معظم‌له و استماع سخنان ایشان اجتماع کرده بودند، حضور یافتند و به ابراز احساسات صمیمانه و خالصانه آنان پاسخ دادند.

 

بیانات مقام معظم رهبرى (مدظله العالی) دراجتماع عظیم مردم ورامین

 

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم

الحمدللّه ربّ العالمین والصّلاة والسّلام على سیّدنا و نبیّنا و حبیب قلوبنا ابى القاسم المصطفى محمّد و على اله الا طیبین الا طهرین المنتجبین سیّما بقیّة اللّه فى الارضین (ارواحنافداه ).
خدا را سپاسگزارم که امروز بنده را موفق فرمود تا به زیارت این سرزمین پاک و شما مردم عزیز نایل شوم . به علت خاطره بسیار پُرعظمت خرداد، مایل بودم این دیدار در خرداد ماه انجام بگیرد. خرداد ورامین ، یک خاطره فراموش ‍ نشدنى است . همه مردم عزیز ورامین ، پیشوا، قرچک ، جوادآباد و پاکدشت مجموعه اى را تشکیل مى دهند که ارزشهاى این منطقه از ایمان و عزم و اراده آنها ناشى شده است ؛ حق هم همین است . از روزى که فرزند بزرگوار موسى بن جعفر حضرت جعفربن موسى بعد از آسیب دیدن به وسیله دشمنان و مخالفان ، به مردم ورامین پناهنده شد و مردم ورامین این امامزاده عالى مقام را چون جان شیرینى در برگرفتند و در همین جا ایشان بر اثر جراحت به شهادت رسید، نشانه هاى توجه این مردم به ارزشهاى والاى اسلامى آشکار شد؛ بخصوص چیزهایى که احتیاج به عزم و مجاهدت دارد. در پانزده خرداد سال 42 هم مردم ورامین نشان دادند که در راه حقیقت و دفاع از حق و اسلام ایستاده اند؛ حتّى به قیمت جانشان . ورامینى ها در حرم مطهر حضرت جعفربن موسى سوگند یاد کردند و به سمت تهران راه افتادند و در میانه راه در مواجهه با شدت عمل و خشونت رژیم سفاک پهلوى ، خون پاکشان در همین منطقه باقرآباد و قرچک بر زمین ریخت و مظلومانه جان دادند. آن روز هیچ کس ‍ گمان نمى کرد روزى خواهد رسید که این شهداى مظلوم و گمنام ، مثل ستاره هاى درخشان ، نه فقط در آسمان ورامین ، بلکه در آسمان ایران اسلامى خواهند درخشید. آنها در مظلومیت جان دادند و خدا به مظلومیت و غربت آنها برکت داد و مجاهدت آنها در پى خود مجاهدتهاى دیگرى را به وجود آورد ...

 

گزارش تمرین عصر چهارشنبه آبی ها



بازیکنان استقلال یک جلسه تمرین برگزار کردند.


به گزارش سایت رسمی باشگاه استقلال، تمرینات آبی پوشان عصر امروز نیز ادامه یافت و بازیکنان استقلال با حضور در کمپ حجازی مراحل آماده سازی خود را ادامه دادند.


در ابتدا تمرین امیر قلعه نویی برای دقایقی با بازیکنان خود صحبت کرد و آخرین توصیه های فنی را به آنها گوش زد کردند.

وحید طالب لو، رضا عنایتی و میلاد نوری که به تازگی به جمع آبی پوشان پیوسته اند در این تمرین حضور داشتند.

تنها غایب تمرین امروز هرایر مگوییان بود که به علت مصدومیت جزئی با هماهنگی کادر فنی در کلینیک باشگاه استقلال حاضر بود.

در ابتدا تمرین بازیکنان زیر نظر مهریزی به گرم کردن بدنهای خود پرداختند و در بخش بعدی حرکات ترکیبی و پاس کاری های ترکیبی مهم ترین بخش تمرینات بود.

نزدیک به 30 هوادار از تمرین امروز آبی ها دیدن کردند و بازیکنان قلعه نویی را مورد حمایت خود قرار دادند.

دعای کوروش برای ایران زمین

بزرگان ایرانی ومریدان زرتشتی از کوروش خواستند که برای ایران زمین دعای خیر کند وایشان بعد از ایستادن در کنار اتش مقدس اینگونه دعا کردند
(خداوندا ُاهورا مزدای بزرگ افریننده این سرزمین بزرگ سرزمینم ومردمم را از دروغ و دروغگویی به دوربدار )
بعد از اتمام دعا عده ای در فکرفرو رفتند واز شاه ایران پرسیدند که چرا این گونه دعانمودید فرمودند چه باید می گفتم یکی جواب داد
برای خشکسالی دعا مینمودید؟
کوروش فرمودند برای جلو گیری از خشکسالی انبارهای اذوقه و غلات می سازیم دیگری اینگونه سوال نمود برای جلوگیری از هجوم بیگانگان دعا می کردید ؟
ایشان جواب دادند قوای نظامی را قوی میسازیم واز مرزها دفاع می کنیم!
گفتند برای جلوگیری از سیلهای خروشان دعا می کردید ؟
پاسخ دادند نیرو بسیج میکنیم وسدهای برای جلوگیری از هجوم سیل می سازیم!
وهمینگونه سئوال و به همین ترتیب جواب شنیدند تا این که یکی پرسید شاها منظور شما از این گونه دعا چه بود ؟
وکوروش تبسمی نمودند واین گونه جواب دادند !
من برای هر سئوال شما جوابی قانع کننده اوردم ولی اگر روزی یکی ازشما نزد من آید و دروغی گوید
که به ضرر سرزمینم باشد من چگونه از آن باخبر گردم واقدام نمایم .
پس بیاییم از کسانی شویم که به راست گویی روی اوریم و دروغ را از سرزمینمان دور سازیم
که هر عمل زشتی صورت گیرد باعث اولین ان دروغ است

تاریخچه کتابفروشی درسبزوار

کتابفروشی به صورت امروز تا سال 1300 ش در سبزوار وجود نداشت. مردم برای مطالعه از کتابخانه های عمومی استفاده می کردند. کسانی که توانایی مالی داشتند و علاقه مند بودند کتاب متعلق به خودشان باشد، با امانت گرفتن کتاب، از روی آن نسخه برداری می کردند و در کتابخانه شخصی خود نگهداری می کردند. برخی که منظورشان تنها مطالعه کتاب بود، کتاب را از کسی یا جایی برای مطالعه می گرفتند و پس از استفاده به صاحبش برمی گرداندند. در برخی موارد کتاب ها را کرایه می دادند. برخی هم کتاب را می گرفتند و پس نمی دادند! این روش چنان بوده که در نکوهش آن اشعاری سروده شده است: کتابت می دهم اما بدان شرط که ساز و بوق و تنبورش نسازی اولین کتاب فروشی به صورت امروز در سال 1300 ش تاسیس شد. در آن تاریخ سبزوار دو بازار سر پوشیده به شکل بعلاوه داشت. بازار شرقی غربی و بازار شمالی جنوبی که در مرکز شهر یکدیگر را قطع می کرد. بازار شرقی غربی وقتی از مرکز شهر می گذشت به مسجد جامع می رسید.
روبروی مسجد جامع مغازه ای بود که از مغازه های اطراف یکی دو متر بلند تر بود، این مغازه نسبتا بزرگ که حکم سالنی را داشت متعلق به فردی به نام میرزا باقر روشن ضمیر بود که اولین و تنها کتابفروشی آن زمان در سبزوار به شمار می رفت.
روشن ضمیر همراه با کتابفروشی صحافی هم می کرد. سالن به طول ده متر و عرض چهار متر و پر از قفسه های کتاب بود. روشن ضمیر با قامت کشیده و ریش و عینک و با قبای بلند در جلو قفسه ها رفت و آمد و کتابها را جا به جا و مرتب می کرد.
فروشندگان کتاب پسرانش بودند. کتابها اغلب در موضوعات مذهبی، تاریخی، ادبی و عرفانی بود. کم کم کتب دیگر علمی، داستان و ترجمه هم بدان افزوده شد. پسرهای روشن ضمیر بعد ها تغییر شغل دادند و به شیشه بری و ساختن و فروختن آیینه روی آوردند.
چند سال بعد از تاسیس کتابفروشی روشن ضمیر یک کتابفروشی بزرگ دیگر در سبزوار تاسیس شد که موسس آن مرحوم حسین مجمع الصنایع به مشارکت مرحوم میرزا سلیمان صبوری بود.
اولین چاپخانه در سبزوار همراه با این کتابفروشی و توسط مجمع در جوار کتابفروشی دایر شد که به چاپ و نشر کتاب اشتغال داشت. این کتابفروشی تا سال 1332 دایر و محل اجتماع جوانان و روشنفکران بود.
در قضیه 28 مرداد 32 مانند بسیاری از اماکن دیگر، این کتابفروشی هم غارت شد. کمتر از نصف روز تمام دستگاه ها ی چاپ در هم شکسته و به بیرون ریخته شد و همه کتب خطی و چاپی به یغمارفت.
مجمع بعد از این حادثه با ناراحتی به گرگان رفت و شغل دیگری انتخاب کرد و حدود سی سال به سبزوار نیامد بعد از چند سال اقامت در گرگان به تهران رفت و همراه با فخرالدین حجازی انتشارات بعثت را راه اندازی نمود و تا آخر عمر در همین شغل باقی ماند.
بعد از این دو کتابفروشی قدیمی چند کتابفروشی دیگر در سبزوار قدیمی‌ ترند. : کتابفروشی های امینی، نقیبی، تاری زاده، رادفر ( اسراری)، نبئی، ابراهیمی، خانزاده( دکتر شریعتی)، آزموده، پرنده طلایی و ... از حدود سال 1347 به این طرف کتابفروشی های سبزوار رو به تزاید نهاد.
 اما متاسفانه برخی از این ها به دلیل مشکلات معیشتی و اجتماعی به لوازم التحریر فروشی و فروش کتب دانشگاهی روی آوردند.[1]

--------------------------------------------------------------------------------[1]منبع: کتابفروشی، به خواستاری ایرج افشار با همکاری عبد الحسین آذرنگ و دیگران، تهران، شهاب ثاقب، 1383 ،مقاله حسن مروجی، کتابفروشی های سبزوار، ص 591. این کتاب به مناسبت سالگرد بابک افشار منتشر شده است./روزنه