دارد این یارانه ها استان به استان می رسد
مبلغش هر چند فعلاً قابل برداشت نیست
موسم برداشت حتماً تا زمستان می رسد
در حساب بانکی ات عمری اگر پولی نبود
بعد از این یک پول یامفتی فراوان می رسد
چند سالی مایه داران حال می کردند و حال
نوبت حالیدن یارانه داران می رسد
شهر، کلاً شور و حال دیگری بگرفته است
بانگ بوق و سوت و کف از هر خیابان می رسد
آن یکی با ساز، رنگ گلپری جون می زند
این یکی با دنبکش، بابا کرم خوان می رسد
عمه صغرا پشت گوشی قهقهه سر داده است
شوهرش هم با کباب و نان و ریحان می رسد
مش رجب، آن گوشه هی یک ریز بشکن می زند
خاله طوبا هم کمر جنبان و رقصان می رسد
تا که بابام این خبر را در جراید خواند گفت:
خب خدا را شکر پول کفش و تنبان می رسد
مادرم هم خنده ی جانانه ای فرمود و گفت:
پول شال و عینک و یک جفت دندان می رسد
بی بی از آن سو کمی تا قسمتی فریاد زد:
خرج استخر و سونام، ای جانمی جان می رسد
خان عمو با کیسه و زنبیل و ساکش رفته بانک
تا بگیرد آنچه را فعلاً به ایشان می رسد
اصغری در پای منقل، بود سرگرم حساب
تا ببیند پول چندین لول، الآن می رسد
خاله آزیتا که یادش رفته فرمی پر کند
طفکی از دور با چشمان گریان می رسد
عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس با بیان اینکه انکار سخنگوی دولت در برداشت 1/4میلیارد دلاری از صندوق توسعه ملی اعجابآور است، گفت: اشتباه آقای نوبخت این است که ماجرا را انکار میکند در صورتیکه میتواند تخلف را بپذیرد و با شرح محذورات و مشکلات عذرخواهی کند. احمد توکلی در گفتوگو با خانه ملت، در اینباره گفت: سخنگوی دولت در برخی مواقع سخنان اعجابانگیزی را مطرح میکند که نمونه آن، انکار برداشت از صندوق توسعه ملی و رانت 650 میلیون یورویی به رغم وجود اسناد است. نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر در مجلس افزود: ظاهرا دولت برای فعالیتهای عمرانی با کمبود منابع روبهرو بوده، البته در مقابل آن، از شرکت واسطه فروشنده نفت مبالغی را طلبکار بود بنابراین بابت جبران این کسری، 4 میلیارد و یکصد میلیون دلار از حساب صندوق توسعه ملی برداشت کرد تا پس از وصول آن طلب، بدهی خود به صندوق توسعه ملی را پرداخت کند. وی تصریح کرد: در نتیجه دولت منابع برداشت شده از صندوق توسعه ملی را به نرخ ارز رسمی فروخته و منابع حاصل از آن را صرف بودجه کرد. وی با اشاره به اعتراض نمایندگان مجلس به برداشت از صندوق توسعه ملی و عدم واریز وجوه از سوی شرکت واسطه، گفت: پس از اعتراض نمایندگان مجلس به این موضوع، دولت به بانک مرکزی دستور جابهجایی منابع را داد، یعنی بانک مرکزی 1/4میلیارد دلار از منابع خود را به صندوق توسعه ملی واریز کرد و دولت به این بانک بدهکار شد تا زمانی که طلبش وصول شد به بانک مرکزی واریز شود. توکلی با اشاره به اقدامات صورت گرفته در این بین تاکید کرد: این پول تنها متعلق به دولت نبوده و باید تقسیم شود، طوریکه در صورت وصول، 5/14 درصد متعلق به شرکت نفت، 2 درصد بابت بدهی عیدانه، 26 درصد سهم صندوق توسعه ملی و مابقی متعلق به دولت است و دولت حق تصرف کل این منابع را ندارد. توکلی افزود: مورد دیگر اینکه، دولت براساس قانون حق برداشت از صندوق توسعه ملی را ندارد، سومین اقدام غیرقانونی نیز استقراض از بانک مرکزی است، در حالی که این اقدام نیازمند مصوبه مجلس بوده و دولت نباید چنین کاری را انجام میداد. نماینده مجلس تصریح کرد: نکته حائز اهمیت اینکه
تربیت کردن فرزندان در صورتی که ارتباط مناسبی بین والدین و فرزندان ایجاد شود، امری موثر و لذت بخش است. برقراری ارتباط مناسب یکی از عوامل افزایش اعتماد به نفس و احترام دو طرفه است.
وقتی برای اولین بار کودکتان گریه میکند و شما او را در آغوش میکشید، وقتی برای اولین بار با چشمانش به شما نگاه میکند و وقتی برای اولین بار به صورت شما لبخند میزند، یک معنا بیشتر ندارد و آن هم این است که کودکان از همان روز اول تولد، به دنبال برقراری ارتباط هستند. ولی چند درصد از ما در این ارتباطاتی که با فرزندانمان داریم موفق هستیم و به تمام اهداف کوتاه مدت یا بلند مدت خود رسیده ایم؟ چند درصد از ما توانسته ایم با آرامش و بدون دعوا و بگو و مگو، با فرزندانمان به توافق برسیم؟
«زن روز» با این مقدمه مینویسد: تعداد بسیار زیادی از والدین، واقعا با این مشکل رو به رو هستند که نمیتوانند ارتباط درستی با فرزندانشان برقرار کنند. در این مطلب به بخشی از دغدغه ذهنی این والدین پاسخ داده خواهد شد
شناخت ویژگیهای شخصیتی
اولین گام برای رسیدن به یک مذاکره و ارتباط درست، این است که از ویژگیهای شخصیتی فرزندتان باخبر باشید و تلاش کنید تا طبق آن ویژگیها با او رفتار کنید. برای مثال اگر شما کودکی نافرمان و لجباز دارید حتما لازم نیست که با او رئیس مآبانه رفتار کنید بلکه شما باید با توجه به ویژگیهای شخصیتی او، به دنبال روش سازنده تری باشید و شاید لازم باشد که برای رسیدن به اهدافتان با او به توافق برسید و او را هم در تصمیم گیریها شریک کنید
حفظ احترام؛ واجب تر از نان شب
هیچ وقت فراموش نکنید که برای رسیدن به یک ارتباط خوب و مفید، نیاز دارید کهاندکی متفاوت از بقیه با فرزندانتان، رفتار کنید چرا که روابط میان شما و فرزندان مانند عابر خیابان نیست که مقطعی و زودگذر باشد بلکه درازمدت و طولانی است بنابراین شما به رفتاری احتیاج دارید تا بتوانید این روابط را حفظ کنید و آن را زخمی نکنید. یکی از کارهایی که به شما در رسیدن به یک رابطه خوب و موفق کمک میکند این است که همیشه و در همه حال احترام و منزلت فرزندتان را حفظ کنید و آن را در نظر بگیرید و با این کار عزت نفس او را افزایش دهید
شفاف سازی کنید
چرا نمیتوانم این کار را انجام دهم؟ چرا نباید این غذا را بخورم؟ چرا نباید بیرون بروم؟ و هزاران چرای دیگری که کودکان از شما میپرسند تا بلکه شما را از تصمیمی که گرفته اید منصرف کنند. بنابراین هر وقت به کودکتان دستوری میدهید خود را برای این پرسش همیشگی وی آماده کنید و برای آن پاسخ و دلیلی روشن و قانع کننده داشته باشید. با این کار کودکان از منطق زیربنایی تصمیمات شما آگاه میشوند و بنابراین وقتی که شما نیستید تلاش میکنند با در نظر گرفتن همان منطق، تصمیمات درست بگیرند و علاوه بر آن یاد میگیرند که چطور با مراجع قدرت کنار بیایند.اما اگر هر باری که از شما میپرسند چرا؟ با پاسخ «همین که هست»، رو به رو شوند، ممکن است در مقابل شما بایستند یا در بهترین حالت تا وقتی شما بالای سرشان ایستاده اید به حرفتان گوش کنند
خواستههای واقعی را بشناسید
وقتی کودکی میگوید: «این دسر را دوست دارم بخورم» یا وقتی نوجوانی میگوید: «دوست دارم تا ساعت یک بعد از نصف شب در بیرون از خانه باشم!» حتما این کارها برطرف کننده یکی از نیازهای او است. برای مثال نوجوانی که میخواهد تا ساعت یک بیرون باشد شاید میخواهد نیاز به استقلالش را نشان دهد یا کودکی که به دسر خاصی علاقه دارد شاید آن دسر مادهای دارد که بدنش به آن احتیاج دارد. بنابراین در هر خواسته فرزندان، نیازی وجود دارد و مهم این است که شما از آن باخبر شوید و بتوانید از راه دیگری نیازش را تأمین کنید. راهی کم خطرتر و با امنیت بیشتر
درست برداشت کنید
گاهی اوقات والدین فکر میکنند واقعا میدانند منظور فرزندشان از این نوع رفتار چیست و فرزندان هم فکر میکنند که میدانند منظور والدینشان از این که به آنها میگویند: «نه!» چیست. اما در واقع آن چه که هر دو فکر میکنند، اشتباه و نادرست است. برای مثال پدری ممکن است فکر کند که درخواست فرزندش از کمک مالی به این دلیل است که او نمیخواهد کار کند و تصمیم گرفته شیوه تنبلی را در پیش بگیرد بنابراین به او میگوید: «نه!» و فرزند هم فکر میکند علت «نه» گفتن پدر این است که به او اعتماد ندارد. در حالی که هر دو اشتباه برداشت میکنند!
برای رسیدن به این برداشت درست فقط کافی است که برداشت و ذهنیت خود را به اطلاع طرف مقابل برسانید و از او بخواهید در صورت اشتباه بودن، منظور خود را به صورت کامل بیان کند.
(تا آخرش خوب بخونید تا بتونید با روزی 20 دقیقه روزی از 18 دلار تا 1000 دلار در بیارید-واقعی هم هستش -تضمینی)
با سلام خدمت دوستان عزیز
امروز من براتون یه سوپرایز در نظر گرفتم. میخوام امروز یه سایت خارجی رو معرفی کنم.که توش میتونید روزی حداقل 3 دلار درآمد کسب کنید.تنها چیزی که باید شما انجام بدید اختصاص 20 دقیقه در روز به این سایت هستش،اگه سرعت اینترنتون خوب باشه که حداکثر 10 دقیقه طول میکشه.و بیاید و توش تبلیغاتی که گذاشته رو روش کلیک کنید و تماشا کنید و همین.در مورد اعتماد هم باید بگم که خیلی عالیه.میشه گفت اگه اینجوری پیش بره رقیب اصلی نیو باکس(خارجی)میشه .اول اینکه واریزیش رو من تضمین میکنم.چون من منتظر بودم تا خودم 100 دلارم رو برداشت کنم و بلاخره 5 روز پیش واریز شد به حساب پرفکت مانیم.
بعد قابلیت جالبی که داره اینکه توش امکان زیرمجموعه گیری هستش.یعنی هر کلیک زیرمجموعه ی شما 50 درصد ارزش اون کلیک هست که بطور اتومات بدون کسر پول از حساب زیرمجموعه تون به شما واریز میشه.یعنی اینکه اگه روزی 3 دلار درآمد داشته باشید و یدونه زیرمجموعه ی فعال هم داشته باشید میش 4/5 دلار.تازه همه ی شما دوستان هم ماشاالله 10 تا رفیق فابریک تو اینترنت دارید که حاضرند هر کاری براتون بکنند.اگه اون 10 تا از دوستاتون با لینک زیرمجموعه گیری شما بیان عضو بشند و فعالیت کنند.
روزی 3 دلار نفری میشه روزی 30 دلار.و اگه 50 درصد هم شما سود ببرید میشه روزی 15 دلار و با 3 دلار خودتون میشه روزی 18 دلار.
روزی 18 دلار هم توی یک ماه میشه 558 دلار که دلار هم تو ایران صرافی های الکتریکی میگیرن 3000 تومان که میشه حدود یک میلیون و هفتصد هزار تومان که کم چیزی نیست.تازه اگه زودتر خواستید برداشت کنید هم شما میتونید هر وقت درآمدتون به 100 دلار رسید درخواست بدید به همین سادگی.تازه 10 نفر دوست رو همه دارند و این نرخ عادی برای عموم کاربران بود.برای وبمسترها و یا اونهای که توی شبکه های اجتماعی یا چت روم ها معروف هستند و بیش از 40 تا دوست فابریک دارند یا میتونند که با تبلیغات میتونند برای خودشون 100 تا زیرمجموعه ی فعال جور کنند که دیگه قضیه کلا فرق میکنه و اینها میتونند توی 3 روز اول 100 دلارشون رو دربیارند و درخواست برداشت بدند.
حالا امراحل ثبت نام
تنها خواهشی که از دوستان دارم اینکه خودشون بیان و زحمت بکشند و از طریق لینک ما ثبتنام کنند که یک امتیازی هم برای ما بشه. بعد اینکه خودتون از لینک ما ثبت نام کردید میتونید خودتون با لینک زیرمجموعه گیری خودتون تو وبلاگتون اینرو تبلیغ کنید و درآمدهای هنگفتی بدست بیارید.
ابتدا باید در سایت perfectmoney (لینک زیر) یک حساب باز کنید و از ID که این سایت در اختیار شما قرار میدهد (از طریق ایمیل) در سایت تبلیغات کلیکی استفاده کنید.
لینک سایت : https://perfectmoney.is/signup.html
بعد از ثبت نام در perfect money روی لینک زیر کلبک کنید ثبت نام و شروع به دیدن تبلیغات کنید.
http://www.ptcbank.net/?r=alijoooon
پس از اینکه 100 دلار بدست آوردید (که حدودا 10 روز طول میکشه) درخواست واریز میدید و این سایت 100 دلار رو به حساب perfect money شما که یه حساب بین المللی میریزه. بعد از واریز کافیه در wallet.ir عضو بشید و دلار پرفکت مانی خودتون رو به نرخ روز به ریال تبریل کنید
فقط توجه کنید که از یک ip بیشتر از 1 اکانت نسازید که به عنوان متخلف شناخته میشید.
در گذشته، پیرمردی بود که از راه کفاشی گذر عمر می کرد ...
او همیشه شادمانه آواز می خواند، کفش وصله می زد و هر شب با عشق و امید نزد خانواده خویش باز می گشت.
و امّا در نزدیکی بساط کفاش، حجره تاجری ثروتمند و بدعنق بود؛تاجر تنبل و پولدار که بیشتر اوقات در دکان خویش چرت می زد و شاگردانش برایش کار می کردند، کم کم از آوازه خوانی های کفاش خسته و کلافه شد ...
یک روز از کفاش پرسید درآمد تو چقدر است؟
کفاش گفت روزی سه درهم
تاجر یک کیسه زر به سمت کفاش انداخت و گفت:
بیا این از درآمد همه ی عمر کار کردنت هم بیشتر است!
برو خانه و راحت زندگی کن و بگذار من هم کمی چرت بزنم؛ آواز خواندنت مرا کلافه کرده ...
کفاش شکه شده بود، سر در گم و حیران کیسه را برداشت و دوان دوان نزد همسرش رفت.
آن دو تا روز ها متحیر بودند که با آن پول چه کنند ...!
از ترس دزد شبها خواب نداشتند، از فکر اینکه مبادا آن پول را از دست بدهند آرامش نداشتند، خلاصه تمام فکر و ذکرشان شده بود مواظبت از آن کیسه ی زر ...
تا اینکه پس از مدتی کفاش کیسه ی زر را برداشت و به نزد تاجر رفت ،
کیسه ی زر را به تاجر داد و گفت :
بیا ! سکه هایت را بگیر و آرامشم را پس بده .
*
*
پول، همیشه خوشبختی به همراه ندارد و هر چیزی به حد و اندازه اش برای انسان خوب است.