ما،علی مطهری و دیگر هیچ
چند روزی است که از در افشانیهای مجدد علی مطهری در مجلس در یکشنبه 20 دی ماه میگذرد. شاید برای خیلی ها این صحبتهای آقای مطهری تعجب آور بوده اما برای کسانی که پیگیر اتفاقات و جریانهای سیاسی کشور هستند قطعا نطق علی مطهری در برابر اظهار نظرهای قبلی ایشان کاملا معمولی بوده است.
تقریبا جایگاهی از ارکان نظام نمانده که از گزند نیشهای گفتاری و مواضع نماینده ای که خود را اصولگرا می داند، مصون مانده باشد.ایشان به خود اجازه میدهد درباره همه شخصیت ها و جایگاهها رسمی کشور نظر دهد و به هر که می خواهد ناسزا گفته و به علت داشتن آزادی بیان به عنوان نماینده خود را مصون از هر گونه پیگیری بداند.
سپاه پاسداران،بسیج،مجلس خبرگان،شورای نگهبان،صداوسیما،نمازجمعه،دولت،قوه قضاییه،... محمود احمدی نژاد، آیت ا... جنتی ،آیت ا.. مصباح، کوچک زاده ، حسینیان، سعید جلیلی، و حتی مقام معظم رهبری جایگاهها و شخصیتهایی هستند که آقای علی مطهری بعنوان دانای کل درباره تک تک آنها دارای رساله عملیه می باشند.
**************************************************
علی مطهری در صحبتهای یکشنبه خود تلویحا 9 دی امسال را روز شیطان نامیدند و دو طرف فتنه را متهم به اقدامات تفرقه افکنانه کردند «... صدا و سیما در ایام 9 دی بر طبل تفرقه کوبید در حالی که 9 دی مردم فارغ از اقدامات تفرقهافکنانه دو طرف فتنه برای وحدت به خیابان آمدند و اگر این حرکت مردم به گونهای دیگر تفسیر شود این روز یومالله نیست بلکه یومالشیطان است.»
- اینکه علی خان مطهری در برابر یوم ا... خواندن 9دی از سوی مقام معظم رهبری لفظ یوم اشیطان را بکار برده اند برای ایشان امری طبیعی است زیرا وی قبلا نیز رهبری را بی عدالت دانسته که درموضوع حصر دچار اشتباه شده است.«... رهبری از نظر خودشان میگویند که در مورد حصر موسوی و کروبی، عدالت را رعایت کرده و به آنها لطف میکنند ولی از نظر من این مخالف عدالت است و نظر ایشان را قبول ندارم. رهبر معصوم که نیست؛ من در این مورد نظر ایشان را قبول ندارم». «... رهبری از نظر خودشان می گویند براساس عدالت حرف می زنند و بلکه به آنها لطف می کنند، اما من این نظر را در اینجا قبول ندارم و نظر متفاوتی دارم.» البته ایشان درباره ماجرای استیضاح وزیر کار دولت دهم نیز اینچنین رظهار نظر کرده اند «...رهبری هم در آن خصوص گفتند استیضاح غلط بود؛ به نظر من استیضاح درست بود چون وزیر کار قانونگریزی وقانون ستیزی میکرد. هر کسی باید نظر خودش را به راحتی بیان کند، ما نباید از ولایت فقیه چهرهای بسازیم که مخالف آزادی و دموکراسی باشد، در جایی که حکم حکومتی نباشد، باید اظهارنظرها صورت گیرد. پیغمبر هم که معصوم بودند اینجور نبود. ما ساکت نمی شویم حرف خودمان را می زنیم» مطهری در ادامه صحبهایش پیرامون ولایت فقیه گفت«... اگر شهید مطهری زنده بود حوادث به شکل دیگری اداره میشد» به نظر میرسد که طرز تلقی مطهری کوچک از ولایت و ولایت پذیری تا حدودی مشخص شده و نباید از گفته هایش در یکشنه کذایی تعجب نمود.
- اما در مورد 2 طرف خواندن فتنه؛اولا خدا را شکر که بالاخره آقای مطهری از اعتراض مدنی در سال 88 به فتنه رسیدند دوما به نظر می رسد تیر ایشان در مبرا دانستن سران فتنه از اتفاقات آن سال به سنگ خورده و سعی در قرار دادن شریک جرم در کنار آنان را دارد.بطور حتم این تیر ایشان نیز به سنگ خواهد خورد و احتمالا سراغ تیرهای بعدی خواهد رفت.
آقای مطهری جایی نبوده که صحبت کرده باشند و به دولت قبل حمله نکرده باشند قصد دفاع از دولتهای نهم و دهم را داریم اما اینکه در هر زمینه ای به دولتی حمله شود که بنا به گفته بسیاری تاکنون هیچ دولتی در کشور به اندازه آن خدمت نکرده کمی به دور از انصاف است «... دولت در مسئله 4.1 میلیارد به جای مجادله و ایجاد تنش در کشور باید صداقت به خرج میداد و با اعتراف به اشتباه بانک مرکزی این موضوع را حل میکرد و ما انتظار نداریم که اقدامات دولت قبل در این دولت نیز تکرار شود.» نکته قابل تامل در این گفته ها وجود عدم صداقت در دولت قبلی است که عینا تبلیق منفی مهندس موسوی در سال 88 بوده است.
آقای مطهری در قسمتی از نطق شان کارت زرد وزارت کشور درباره پوشش خانمهارا یادآور شد «... همچنین سال گذشته وزیر کشور به خاطر جدی نگرفتن مسئله عفاف و حجاب از مجلس کارت زرد گرفت و به او هشدار داده شد که از رسمیت گرفتن پوششی به نام ساپورت در خیابان جلوگیری کند اما وی این امر را به شوخی گرفته و امروز شاهد رواج آن هستیم، طبیعی است که مجلس همچنان این موضوع را دنبال خواهد کرد» صرفا جهت یادآوری به ایشان مطلبی که در جواب آیت ا... مصباح و ائمه جمعه درباره وضعیت فرهنگ نوشتند بازنویسی میکنیم «... چرا آقای مصباح در زمان دولت قبلی که انحرافات فرهنگی بیشتر از امروز بود ... و یا رئیس جمهور وقت مسئله نظارت بر پوشش اسلامی را به سخره میگرفت، در آن زمان جناب آقای مصباح این مقدار عکسالعمل نشان نمیدادند و فقط به اشاراتی اکتفا میکردند.»« این مسئله درباره برخی ائمه جمعه نیز صدق میکند. برخی در زمان دولت قبل که وضع فرهنگ بدتر از امروز بود ساکت بودند ولی اکنون اعلام خطر میکنند».
شاید فقط علی مطهری میداند در چه زمانی باید به مسائل فرهنگی رسیدگی شود و شاید کس دیگری صلاحیت این رسیدگی را ندارد و حتی اگر گفته هایسش بجا بود و دارای صلاحت شاید از سر دلسوزی نبوده و احتمالا از سر حب و بغض است.«... این شائبه ایجاد میشود که حب و بغضها در اینگونه قضاوتها دخالت دارد. »
مطمئنا مهمترین قسمت صحبت آقای همیشه مخالف مجلس انتهای نطقشان است که با زیرکی آنرا انتهای کارشان قرار دادند تا باقی مطالبشان جا نمانند.جایی که علی مطهری گفت:« اینجانب حصر خانگی آقایان موسوی، کروبی و خانم رهنورد را پس از پایان آشوبهای خیابانی بدون حکم قضائی همچنان خلاف اصول متعدد قانون اساسی و ادامه آن را به زیان انقلاب اسلامی میدانم و معتقدم در این زمینه شورای عالی امنیت ملی به ریاست رئیس جمهور و قوه قضائیه کوتاهی کردهاند. همه میدانند که من هیچ تعلق خاطری به آقایان کروبی و موسوی ندارم و در انتخابات سال 88 نیز به آقای رضایی رای دادم. هدف اینجانب دفاع از یک موضوع بزرگتر در نظام اسلامی است.»
دانای کل ما همین که خودش چیزی را خلاف بداند دیگر به حرف کسی یا جایی گوش نمی دهد چه رئیس شورای عالی امنیت ملی ،چه قوه قضاییه و چه شخص مقام معظم رهبری. لابد در رسم اصولگرایی ایشان خلاف حرف رهبری حرف زدن عین اصولگراییست البته اگر ایشان قائل به ولایت باشند.زیان انقلاب را فقط ایشان میفهمند و چند نفر از آقایان معلوم الحال وحتما مابقی دوستان یا متوجه نیستند و یا دوستدار نظام.
در تعلق خاطر ایشان که کسی نمی تواند چیزی بگوید که امری است شخصی؛ نمیدانیم دم خروس را باور کنیم یا قسمش را در هر صورت قضاوت را واگذار میکنیم با خوانندگان.
اینکه علی آقای نوشته ما از همه بیشتر میفهمند نیازی به اثبات ندارد ایشان یک تنه در سال 92 در سمت شورای نگهبان یکی را رد صلاحیت و دیگری را تایید میکند و تاکید میکند درغیر صورت مملکت به خطر خواهد افتاد « مطهری در خصوص تایید صلاحیت هاشمی رفسنجانی گفت: قطعاً ایشان باید تایید صلاحیت شود و اگر صلاحیت هاشمی تایید نشود اصل انقلاب زیر سوال می رودمطهری افزود: شورای نگهبان باید مشایی را با قاطعیت رد صلاحیت کند و هاشمی را تایید.»
آقای همیشه مدعی نه تنها درباره شورای نگهبان که درخصوص مجلس خبرگان هم صاحب نظر می باشند و درباره چگونگی فعایتها و تصمیم گیریها و باید و نباید ها رابه آنها یاد میدهد. «... به طور کلی مجلس خبرگان رهبری با رویهای که از سالها قبل در پیش گرفته است خاصیتی غیر از تعیین رهبر بعدی ندارد. وارد هر مسالهای میشود غیر از مسائلی که باید وارد شود. با توجه به اینکه ان شاءالله مقام معظم رهبری تا سالهای طولانی در قید حیات خواهند بود، با روند فعلی این مجلس، تاثیرگذاری آن بر فضای اجتماعی و سیاسی کشور متصور نیست. مثلا مجلس خبرگان رهبری وظیفه دارد بر عملکرد مقام رهبری و بر دستگاهها و نهادها و سازمانهای زیر مجموعه نهاد رهبری نظارت داشته باشد و رسیدگی کند امام ما هیچ اثری از این کارها نمیبینیم. این در حالیست که خود رهبر انقلاب چند سال پیش فرمودند مجلس شورای اسلامی (چه رسد به مجلس خبرگان رهبری) میتواند حتی از دفتر من تحقیق و تفحص کند. فعلا روال کار مجلس خبرگان این است که سالی دو بار دور هم جمع میشوند و ناهار و شامی میخورند و چند تهاجم به فتنه گران میکنند و چند تذکر فرهنگی به دولت یازدهم میدهند و تمام؛ این در حالیست که به وضعیت فرهنگی دولتهای نهم و دهم که در برخی حوزهها بدتر بود توجه چندانی نداشتند و این نشانه آن است که گرایش سیاسی در کار آنها دخالت دارد. به هر حال مجلس خبرگان باید به جایگاه اصلی خود برگردد». حتما متوجه شده اید که علی آقای نوشته ما در یک گفتار کوتاه اول به خبرگان یادآوری می نمایند که تحقیق و نظارت بر رهبری در حال حاضر مهمترین وظیفه آنهاست با آوردن فرمایشی از آقا متذکر می شود که باید از ایشان هم تحقیق و تفحص بعمل آید دوم مجلس خبرگان را در حد یک دورهمی نشان داده با تمسخر ازلفظ تهاجم استفاده میکنند و در آخر برای دفاع از دولت یازدهم باز به دولت نهم و دهم حمله میکند.
درباره امانتداری در گفتار آقای دکتر مطهری که کسی شک ندارد ایشان در نامه ای و در حمایت از فتنه گرانی که هیچ تعلق خاطری به آنها ندارد آیت الله جنتی را مخاطب قرار می دهد و می نویسد: درباره رفتار برخی اعضای شورای نگهبان در انتخابات سال ۸۸ که از کاندیدای خاص حمایت کردند و برخی انتقاد کردهاند، فرمودهاید «این یک مغالطه است، مهم این است که این طرفداری خود را در رأی خویش اثر ندهند.» اما از یک نکته غفلت ورزیدهاید و آن این که این گونه اعلام حمایتها اعتماد مردم و کاندیداها به قاضی و داور را به شدت کاهش میدهد و حتی صلاحیت او را زیر سؤال می برد اگرچه او تمایل قلبیاش را در رأی خود دخالت ندهد، اتفاقی که در سال ۸۸ افتاد.
فقط برای ثبت در تاریخ قسمتی از مصاحبه آیت الله جنتی در برنامه شناسنامه که از شبکه سوم سیما پخش شد و مورد اشاره آقای مطهری نماینده است را در زیر می آوریم تا به صداقت در کلام آقای خاص مجلس را بیشتر درک نماییم
شناسنامه: این درست است که برخی می گویند بعضی از اعضاء شورا داوری را در سال 88 رعایت نکردند؟
جنتی: این امر مغالطه ای است که اکنون فرصت شرح آن نیست؛ گاهی مسئله گرایش مطرح است به این معنا که هر فردی می تواند گرایش خاصی داشته باشد حتی قاضی عادل که می توان پشتش نماز خواند نیز ممکن است با مراجعه دو نفر نسبت به یکی علاقه داشته باشد و نسبت به دیگری علاقه نداشته باشد منتها این محبت و علاقه نباید در حکم او بی عدالتی ایجاد کند.
شورای نگهبان نیز ممکن است برخی اعضاء(آن که مدعی هستند می گویند برخی از اعضا) به یک فرد علاقه داشته باشند ولیکن در رای آن ها اثرگذار نیست؛ ما از اعضاء داوری بی طرفانه می خواهیم به این معنا که به دلیل علاقه به فرد خاص او را تائید نمی کنم و یا به دلیل این که فلانی را دوست ندارم ردش نمی کنم.این دو تا با هم خلط می شوند من اسم این دو را می گذارم مغالطه.
در مورد برخورد فیزیکی آقای مطهری با نمایندگان مخالف که از ایشان شکایت هم شده برای بسیاری ماجرای توهین وی به آقای کوچک زاده نماینده مجلس را زنده کرد جایی که ضمن حمله به آقای حسینیان به کوچک زاده هم حمله می کند «... در بعد هم جناب آقای حسینیان فرمودند که برای اینکه مشکل اصولگرایان حل بشود، اصولگرایان هیچ مشکلی غیر از افرادی مثل جنابعالی و دوستانتان که برنامه دیروز را ارائه کردید ندارند هیچ مشکلی غیر از امثال شما ندارند مثل آقای کوچکاف که ریشه روسی دارد قبلاً اسمشان کوچکاف بوده، بعداً تبدیل به کوچک زاده کردند و باید این را روشن کنند (اعتراض کوچکزاده) مطهری: "خفه شو بتمرگ، بتمرگ پوف... » البته مطهری پیش از این هم، در مناظره ای با کوچک زاده، به وی گفته بود که شما "کوچک زاده ها" با شخصیت های "بزرگ زاده" در نیفتید!
خلاصه اینکه برای ما افاضات آقای خاص مجلس،زمانیکه حجت السلام ابوترابی در نبود دکتر علی لاریجانی (داماد خاندان مطهری) ریاست مجلس را به عهده دارد (بسیار جالب است که هم یکشنبه و هم زمان توهین علی مطهری به مهدی کوچک زاده ریاست جلسه را حجت السلام ابوترابی بر عهده داشتند) عادی شده و نمیدانیم یک نماینده تا چه اندازه می تواند آزاد باشد؟
وآخر چند سوال...
1- اگر مطهری نماینده مردم یک شهرستان بود تا این اندازه با او مماشات می شد؟
2- اگر علی فرزند شهید مطری نبود الان در کجای این مملکت بود؟
3- اگر رابطه و نسب فامیلی علی مطهری تا این اندازه نبود باز او تا این اندازه بی پروا بود؟
4- و راستی چرا شجاع علی مطهری هیچ نطقی درباره آقازاده معروف، استاتاویل،کرسنت و ... نگفته است ؟
پایگاه فرهنگی ملاحظه
مهندس آباد
خطیب توانا مرحوم محمد هاشم غنایی
معروف به آقاشیخ
زنده یاد محمدهاشم غنایی یکی از روحانیون و وعاظ معروف روستای نیگنان بودند .ایشان در سال 1295 هجری شمسی در نیگنان دیده به جهان گشودند و بعد از عمری خدمت در بساط ائمه اطهار(ع) ومنابر وعظ وروضه خوانی و همچنین تعزیه خوانی دراردیبهشت ماه سال 1368 دارفانی را وداع نمودند.آرامگاه ایشان در کنار مقبره ی معروف به مقبره سلطانی قراردارد و علی رغم گذشت سالیان متمادی از در گذشت ایشان هر هفته علاقمندان زیادی برای قرائت فاتحه وابراز علاقه بر سر آرامگاه اینشان حاضر می شوند.مرحوم غنایی در سنین کودکی و نوجوانی با توجه به استعداد وهوش زیادی که داشتند خیلی زود دروس قرانی و علوم دینی را نزد علمای آن زمان فراگرفتند و از همان سن جوانی به عنوان معلم قرآن و مبلغ دین پا به عرصه فعالیت گذاشتند .حقیر آنچه از اولین محرمی که از زمان کودکی بیاد دارم (در مسجد میان ده ) منبرهای ایشان و عزت واحترام خاصی بودکه مردم برای ایشان قائل می شدند. شروع منبر این عالم ربانی با آیه شریفه( رب الشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقده من لسانی یفقهوا قولی) و همیشه منبر ایشان حسن ختام منبر سایرین بود. ایشان همچنین مدت زیادی به عنوان مسئول خانه انصاف آن زمان به کار حل اختلاف واصلاح مشکلات بین مردم مشغول بودند همچنین ایفای نقش امام حسین (ع) در تعزیه روز عاشورا از دیگر فعالیت های مذهبی ایشان بود.
(شادی روحشان صلوات)
توضیحات تکمیلی جناب حاج آقا نیازی:نامبرده یکی از وعاظ توانمند نه تنها نیگنان بلکه شهرستان بشرویه بودند که تبحری زیبا در تفسیر قران داشتند ایشان از اولین افرادی بودند که به علت نبود مکتب خانه درمنطقه جهت کسب علم به شهرستان طبس هجرت نموده و سپس جهت ترویج علوم و احکام اسلامی در نیگنان سکنا گزیدند ..و تا پیان عمر به این کار شریف ادامه دادند.درمراسم محرم نیگنان رسم براین بود ابتدا یکی دو نفر از روحانیون بومی منبر می رفتند و بعد از سینه زنی جمعیت حاضر همه با هم برای اماده شدن مجلس دو بیت (علی رفتی از بر لیلا.خاک غم کردی برسر لیلا).(همی گفتی حرف رفتن را تا سیه کردی محجر لیلا)را می خواندند و با ذکر صلوات مرحوم غنایی بعنوان اخرین سخنران به منبر می رفتند....روحشان شاد.
خانه دارت همت گروه ناوک تهران با ریاست همشهری عزیزمون (آقای دهقانپور) با نصب دو تخته دارت و آموزش دارت در خانه بی سرپرستان و بدسرپرستان احمد آباد مستوفی باعث شادی دل آن عزیزان و دیگر ورزشکاران دارت کشور شد .
این خبری بود که در تمامی سایتها و وبلاگهای دارت کشور همگان را به فکر فرو برد . کار خداپسندانه ای که این روزها در دارت کشور کمتر میبینیم . امیدواریم زین پس بیشتر از این نوع فعالیتهای خیرخواهانه و پهلوانانه در سطح کشور مشاهده کنیم و به خود ببالیم که چنین افرادی در کنار ما هستند و ما قدر ایشان را نمیدانیم .
پایگاه دارت استان یزد مفتخر است که یک یـــزدی در استان تهران توانسته چنین فعالیتی انجام دهد و امیدواریم خداوند منان به ایشان و خانواده محترم آقای دهقانپور عزیز , خیر و برکت و همچنین روزهای خوش را هدیه کند .
جتالاسلام سید محمدرضا میرتاج الدینی، معاون پارلمانی رئیس جمهوری در دولت سابق نسبت به اظهارات اخیر امام جمعه مشهد درباره احمدینژاد واکنش نشان داد.
متن نامه بدین شرح است:
حضرت آیت الله علم الهدی
امام جمعه محترم مشهد
با سلام و عرض ادب
احتراما جملات کوتاهی از جنابعالی در حاشیه پنجمین هماشی همگرایی اصولگرایان درباره آقای احمدینژاد نقل و به سرعت در سایتهای خبری خصوصا در رسانههای مخالفین منتشر شد. فرمودهاید: "آقای احمدینژاد یک نفری بود که عوضی رفت، مرد و تمام شد، احمدینژاد جریان نیست او در مقابل ولایت ایستاد و سقوط کرد." این ادبیات زیبنده عالم بزرگواری همچون حضرتعالی نبوده و تعجب بسیاری را برانگیخت.
دکتر احمدینژاد مردی است که هشت سال تمام برای ملت ایران خدمت کرد و میلیونها انسان به ویژه محرومین را شیفته انقلاب و نظام اسلامی کرد.
تکریم و جایگاه احمدینژاد در میان مردم جهان به عنوان یک شخصیت انقلابی و استکبارستیز و استقبال باشکوه از ایشان در کشورهای گوناگون از ونزوئلا تا لبنان افتخاری برای ملت بزرگ ایران است و به عنوان سرمایه انقلاب در سطح بینالملل شناخته شدهاند که باید قدر بدانیم.
احمدینژاد کسی است که در دوره او ارزشها و شعارهای انقلاب و گمنام امام و رهبری برجستهتر شد و این حقیقت حتی در اواخر دولت در کلام رهبر معظم انقلاب ذکر شده است: «شعار و گفتمان کلی این دولت که منطبق بر شعار و گفتمان امام و منطبق بر شعارها و گفتمانهای انقلاب است... چطور مجموعه دولت آماج حملات است علتش هم همین است که گفتمان این دولت انقلاب است و در جهت انقلاب حرکت میکند». بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با دولت (2 شهریور 87)
و در شهریور سال 91 آخرین دیدار دولت دهم با مقام معظم رهبری فرمود: «سالهایی که دولت نهم و دهم بر سر کار بودند تا امروز، گفتمان انقلاب و ارزشهای انقلاب و چیزهایی امام به آن توصیه ... میکردند خوشبختانه کاملا برجسته شد ... یکی از عوامل گرایش مردم به دولت همینهاست، مسئله دعوت به عدالت، مسئله سادهزیستی، دور بودن مسئولان از تجمل، اینها خیلی چیزهای مهمی است». (2 شهریور 91)
از حضرتعالی که از چهرههای شاخص و انقلابی و مدافع ولایت هستید انتظار این بود که نظرات رهبر معظم انقلاب مورد توجه قرار میدادید.
دکتر احمدینژاد دولتش را به میان مردم برد و اقصی نقاط کشور از استانها و شهرهای محروم شاهد حضور صمیمی او و دولتمردانش بودهاند چنین کسی از یاد مردم نمیرود فردی که تنها یک اقدام او ساخت بیش از دو میلیون مسکن مهر برای اقشار ضعیف جامعه بوده و میلیونها انسان صاحبخانه شده است به بوته فراموشی سپرده نمیشود.
دکتر احمدینژاد فرزند انقلاب و یاور ولایت بوده و با رهبری پیوند ناگسستنی دارد و دوره او مدیران ارزشی و ولایی در ردهها و سطوح مختلف از وزارت تا رؤسای سازمانها و استانداران و فرمانداران و مدیران کلی روی کار آمدند.
او در مقابل ولایت نایستاد و اگر موارد شاذی پیش آمد و عدهای خواستند آن را به عنوان تقابل با ولایت القا کنند، با اقدام و اعلام تبعیت ایشان از رهبری معظم انقلاب به پایان رسید.
در مسائلی که پیش آمد اینجانب و عدهای از اعضای دولت دهم از نزدیک شاهد بودیم و اسناد تاریخی نشان خواهد داد که ایشان همواره به اصل تبعیت از ولایت فقیه و رهبری تاکید داشتند و طبق آن هم عمل کردند هر چند بنده و عده زیادی از دوستان بهمان مقدار هم رضایت نداشتیم و آن را از باب «الجواد قدیکبو» میدانیم ما هرگز دکتر احمدینژاد را مبری از خطا و اشتباه نمیدانیم و هیچکس مصون از خطا و اشتباه نیست. لکن انتظار از عالمان دین جذب و اصلاح است نه طرد و نفی مطلق افراد.
طرد و دفع افراد با اتهام مخالفت با ولایت فقیه هنر نیست بلکه، هنر، جذب افراد و افزودن به یاران رهبری و ولایت فقیه است.
دکتر احمدینژاد یکی از شخصیتهای محبوب در میان ملت شریف ایران است و تمام نشده است و این عزت الهی است که در سایه خدمات طاقت فرسا به مردم و ایستادگی در مقابل مستکبران عالم به دست آمده است. خبر حضور ایشان در ماههای گذشته در حرم حضرت عبدالعظیم(ع) و در قم در حرم حضرت معصومه(ع) و در مشهد اردهال ملاحظه فرمایید بیانگر این نکته است که ایشان در دل مردم جای دارد.
حضرت آیت الله علم الهدی شما که از یاران رهبری و از یاوران انقلاب و از مدافعان سرسخت ولایت هستید بر حقیر نسبت به یادآوری این مطالب خرده گیرید که به عنوان یک طلبه در محضر بزرگان حوزه آموختهام که از اساتید خود نیز انتقاد داشته باشم سماحت و بزرگواری و سعه صدری که حضرتعالی دارید آن را به عنوان یک نقد دوستانه تلقی خواهید فرمود.
امید آنکه همگی در مسیر تحقق آرمانهای امام امت و رهبری معظم انقلاب و پاسداری از ارزشهای انقلاب استوار و ثابت قدم باشیم.
ایام عزت مستدام
سید محمدرضا میرتاج الدینی