جدیدترین مطالب فارسی

دانلود عکس و فیلم، دانلود آهنگ جدید، دانلود بازی، مطالب تفریحی جذاب، استخدام، دانلود مداحی

جدیدترین مطالب فارسی

دانلود عکس و فیلم، دانلود آهنگ جدید، دانلود بازی، مطالب تفریحی جذاب، استخدام، دانلود مداحی

کشف و شناسایی اولین نقوش صخره ای در منطقه هرات و مروست در نزدیکی کوه خانه خدا با قدمت تقریبی 4000 سا

به گزارش روابط عمومی اداره کل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری استان یزد سرپرست نمایندگی میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خاتم از کشف و شناسایی اولین نقوش صخره ای منطقه هرات و مروست (شهرستان خاتم) در نزدیکی کوه خانه خدا با قدمت تقریبی 4000 ساله خبر داد: محوطه ای که تخته سنگ های با نگاره ها متنوع بر روی آن ها دیده می شود در نزدیکی کوه خانه خدا در کنار رودخانه فصلی واقع شده است. این منطقه از نظر اقلیمی جز مناطق با آب و هوای بیابانی و موقعیت پایکوهی و دشتی است. و بر روی تخته سنگ های آهکی سیاه رنگ، نگاره های زیادی حک گردیده است. حمید مشتاقیان اضافه کرد: به طور کلی در محدوده مذکور حدود 100 تخته سنگ منقوش شناسایی شد. برخی از تخته سنگ ها حاوی مجموعه ای از نگاره ها متنوع از جمله بز کوهی، انسان ایستاده، انسان اسب سوار، دست انسان، اسب و ... می باشد. که بدون هیچ رابطه معنایی صرفا در کنار هم ایجاد شده اند. همچنین در بعضی از تخته سنگ ها در زمان های مختلف مورد استفاده قرار گرفته اند و نقوش جدید در کنار نگاره های قبلی ایجاد شده اند تقدم و تأخر نگاره ها مشخص می باشد. و نحوه اجرای این نقوش با استفاده از یک شی نوک تیزی بر روی سنگ ها ایجاد کردند. تاریخ گذاری این محوطه با توجه به نقوش بزکوهی با سبک طبیعت گرایانه و مقایسه این نقوش با نقوش دیگر نقاط کشور به احتمال ایجاد قدیمی ترین نگاره ها به تاریخی حدود هزاره دوم قبل از میلاد مربوط می شود، ولی تاریخ قطعی نمی توان برای آن دانست و با توجه به جدیدترین تاریخی که بر روی سنگ ها حک گردیده تعدادی از این نقوش مربوط به چند دهه اخیر می باشند. این نقوش صخره ای به عنوان اولین نقوش صخره ی شهرستان خاتم می باشند که در نوع خود بی نظیرند و نشان دهنده اهمیت منطقه در دوران مختلف تاریخی است که با مطالعه بر روی نگاره های صخره ای شهرستان شاید بتوان به شواهد حضور دوره های فرهنگی کهن در شهرستان خاتم پی برد که در این صورت یک مطالعه و بررسی دقیق باستان شناسایی را در این منطقه می طلبد.

معجزه ورزش

در هنگام بی تحرکی، گیرنده های انسولینی واقع در غشای سلولی جهت انتقال گلوکز از خون به داخل سلول در اثر گذر زمان و ایجاد هیپرتروفی سلولهای چربی و سایر سلولها، حساسیت خود را نسبت به انسولین از دست داده و به عبارتی مقاوم به انسولین می شوند؛(مقاومت به انسولین)،چون در حالت عادی و قبل از ایجاد چنین مشکلی گیرنده های سطح غشای سلولی ناقل گلوکز را که در داخل عمق سلولها قرار داشته به سطح سلول فرا می خواند،اما در چنین حالتی با ایجاد مقاومت به انسولین و کاهش حساسیت گیرنده ها ،مقدار زیادی گلوکز در داخل خون وجود داشته و اجازه عبور به داخل سلول را نداشته وتجمع آن باعث بالا رفتن میزان قند خون شده که افراد دیابتی چنین حالتی را می توانند داشته باشند؛ اما نقش بسیار موثر انقباض عضلانی و ورزش منظم بسیار جالب بوده که با وساطت کلسیم ناشی از انقباض عضلانی، ناقلهای درون سلولی نقش شبه انسولینی پیدا کرده و بدون حضور انسولین گلوکز را به داخل سلول منتقل می کنند.این نقش مهم ورزش ارزش بسیار بالایی در کمک با افراد دیابتی و همچنین افرادی که در اثر بیماریهای متابولیکی و در اصطلاح مقاوم به انسولین می باشند، مهم می باشد

معادلات حل نشده خیام

یکی از همکلاسی‌هایم تعریف می‌کرد: «سال‌ها قبل، آقایی برای تدریس از مرکز به شهر ما اعزام شده بود. ابتدا قرار بود به خاطر رشته تحصیلی‌اش به ما زیست‌شناسی درس بدهد اما با رفتن معلم ریاضی (که همزمان جبر و هندسه و ریاضیات جدید و... را درس می‌داد!) ناگهان او شد معلم همه‌فن حریف! از یک‌طرف تدریس دروسی به عهده‌اش گذاشته شده بود که تخصصی در آنها نداشت و از طرف دیگر به خاطر تازه‌وارد بودنش، به شدت درگیر مسئله تهیه مسکن و... بود.اینها سبب شده بود که وی، به جای تدریس کتاب‌های مدرسه، هر هفته یا دو هفته یک بار بعد از بیان نکاتی درباره ضرورت «ایجاد تحول در علم»! اعلام می‌کرد که امروز باید با کمک شما یکی از معادلات حل نشده خیام را حل کنیم!
و بعد از روی کتابی که معلوم نبود کدام آدم شیر پاک خورده‌ای به او داده بود، یک معادله و مسئله طولانی را روی تابلوی کلاس می‌نوشت و از ما می‌خواست مشغول حل آن شویم! این کار فرصت خوبی بود تا او شروع کند با تلفن پیگیر کارهای عقب‌مانده و جواب دادن به طلبکاران و... شود. یکی دو تا از بچه‌های کلاس که باهوش‌تر از بقیه بودند خیلی زود فهمیدند که این «ایجاد تحول در علم» یک ماجرای «سرکاری» است و حتی بسیاری از مسئله‌های طرح شده غلط و بی‌مبناست و خلاصه چیزی از آن به دست نمی‌آید اما بقیه رفقا، چند سال دیرتر، یعنی زمانی که به دانشگاه رفتند فهمیدند که ماجرا چه بوده! بگذریم که آن سال اکثر بچه‌ها از آن دروس نمره نیاوردند و کار به شکایت بردن به مرکز استان و... کشید».
هفته پیش همایشی در تهران برگزار شد تا در آن راهکارهایی برای اقتصاد ایران بیان شود. صرف‌نظر از اینکه اقتصاد ایران- مثل مبارزه با مفاسد اقتصادی- نیازمند همایش و نمایش و سخنرانی است یا نیازمند اقدام هوشمندانه با دست‌های پاک و خدمت صادقانه به مردم، رئیس‌جمهور محترم در آنجا از آرزوی اجرای یکی از اصول قانون اساسی و برگزاری رفراندوم سخن گفت! همین موضوع- که معلوم نیست نسبت آن با برنامه‌ریزی اقتصادی چیست- باعث شد عده‌ای ذوق‌زده و هیجان‌کرده در مدح و ثنای رفراندوم سخن‌ها بگویند و قلم بر صفحه کاغذ بدوانند و حتی عده‌ای از فرصت سوءاستفاده کرده، بغض‌های فروخورده خود از نظام را بر زبان بیاورند! اما سخنان آن روز بیشتر خاطره‌ای که در ابتدای این یادداشت به آن اشاره شد را در ذهن زنده می‌کند و تداعی‌گر آن است. صرف‌نظر از ایرادات حقوقی جدی و البته بدیهی و ابتدایی که به این پیشنهاد وارد است باید گفت؛ انتخاب رئیس‌جمهور در قالب همین قانون اساسی و بر اساس وعده‌های فراوان داده شده از سوی رئیس‌جمهور محترم صورت پذیرفته و به یقین برگزاری رفراندوم، یکی از این وعده‌ها نبود!
حال چه شده که به جای عمل به وعده‌ها، عمل به وعده نشده‌ها در دستور کار قرار گرفته است!؟ آیا جز این است که عمل به آن وعده‌ها با این عملکرد ممکن نبوده و ناچار برای برون‌رفت  از فضای مطالبه‌گری مردم، باید «یکی از معادلات خیام را حل کرد»!؟ واقعیت این است که مراجعه به آرای عمومی و برگزاری همه‌پرسی، در شرایطی مطرح است که برای اجرا یا عدم اجرای کاری، تردید وجود داشته و ندانیم که مردم این کار را قبول دارند یا نه؟
اما وقتی که بر اساس قانون عادی و قانون اساسی، تکالیف و وظایف دولت و دستگاه اجرایی معلوم و آشکار است، چه چیزی مبهم است که نیاز به همه‌پرسی دارد؟! به نظر آنها که بر طبل شعف می‌کوبند، دولت کدام خدمت را انجام داده و حال برای اجرای بقیه آن تردید دارد که مردم آن را می‌پذیرند یا نه!؟ یا کدام وعده دولت رنگ عملیاتی شدن به خود گرفته که اکنون لازم باشد مردم درباره بقیه آن نظر خود را اعلام کنند؟ مثلا قرار بود بر اساس وعده رئیس‌جمهور محترم ظرف شش ماه «تحولی اساسی» در وضع اقتصادی مردم پدید بیاید. آیا این اتفاق افتاد و مردم این را لمس کردند!؟ با گذشت نزدیک به نیمی از عمر دولت، چند درصد وعده‌ها عملیاتی شده است؟
آیا سقوط پیاپی شاخص بورس به بی‌سابقه‌ترین سطح در چهار سال گذشته با همه‌پرسی حل می‌شود؟ آیا مشکل افزایش نرخ بیکاری که علی‌رغم همه اعمال سلیقه‌ها و کاهش دستوری همچنان در حال افزایش است با همه‌پرسی حل می‌شود!؟
مگر نه اینکه وعده شده بود دولت یازدهم احترام را به پاسپورت ایرانی برمی‌گرداند؟ اکنون حدود 2 سال است که جمهوری اسلامی ایران نماینده‌ای در سازمان ملل ندارد! آیا با انجام همه‌پرسی این مشکل حل می‌شود؟! مگر قرار نبود یارانه به اقشار پردرآمد داده نشود؟ یک بار از بالا شروع می‌شود تا ثروتمندان شناسایی شوند! مدتی بعد اعلام می‌شود امکان چنین کاری نیست! بعد از پایین لیست شروع می‌کنند تا فقرا شناسایی شوند! یک بار گفته می‌شود 10 میلیون نفر شناسایی شدند و بار دیگر هرگونه گمانه‌زنی تکذیب می‌شود...! و بالاخره معلوم نیست تکلیف این شناسایی- که ساده‌ترین کار برای شروع یک حرکت مهم اقتصادی است- چه می‌شود!؟  آیا این مشکل با همه‌پرسی حل می‌شود؟! وقتی دولت از انجام چنین کاری در می‌ماند، انتظار ایجاد تحول اقتصادی مانند همان ماجرای «تحول در علم» نیست؟! مشکل تشدید واردات کالاهای لوکس و غیرضرور یا مشکل افزایش شدید نقدینگی با همه‌پرسی حل می‌شود؟! بگذریم از اینکه مردم سال قبل به فراخوان مهم و تاریخی دولت پاسخ دادند و در یک رفراندوم عمومی با رایی 97 درصدی به پیشنهاد دولت «نه» بزرگی گفتند!
ممکن است عده‌ای به خطا، طرح این موضوع از سوی رئیس محترم جمهوری را به دلیل تکلیف قانونی ایشان در عمل به قانون اساسی بدانند. صرف‌نظر از پاسخ‌های حقوقی متقن و محکمی که اصل استقلال قوا ساده‌ترین آنهاست باید پرسید، آیا در همین قانون اساسی اصل 30 بر تکلیف دولت بر آموزش رایگان برای همه اقشار و افراد تاکید نمی‌کند؟ آیا این اصل محترم و لازم‌الاجرا نیست؟! اگر هست- که هست- بر اساس کدام مصوبه قانونی دولت در حال واگذاری مدارس دولتی به بخش خصوصی است!؟ و چرا اینجا به آرای عمومی مراجعه نشده و پرسیده نشد که «مردم! ما می‌خواهیم از اجرای اصل 30 شانه خالی کنیم، آیا اجازه می‌دهید!؟»
اما چرا چنین شده و چرا به جای حل مشکلات مردم و به جای حل مشکل بیکاری به صورت واقعی نه روی کاغذ و به جای بهبود معیشت مردم در فضای واقعی و جلوگیری از روند افزایش قیمت‌ها، اینگونه سخنانی دست‌آویز قرار می‌گیرد؟ چرا به این پرسش پاسخ داده نمی‌شود که: «چطور ممکن است علیرغم رشد بالای اقتصادی (4/5 درصد، 5 درصد و حتی بیشتر!) و علیرغم کاهش دائمی نرخ تورم! و علیرغم خیلی آمارهای زیبای دیگر از یک طرف نرخ بیکاری 1/5 درصد بیشتر شود و از سوی دیگر قیمت‌ها دائما افزایش می‌یابد!؟ و تازه جناب نوبخت هم تصریح می‌کنند که قیمت‌ها باز هم بالاتر می‌رود!»، بالاخره یک جای کار مشکل دارد و ظاهرا کاغذهای در دست مسئولان و سخنانشان با واقعیت‌های جامعه تفاوت چشمگیر دارد.
واقعیت این است که حل واقعی مشکلات مردم، نیازمند عزمی راسخ، تلاشی شبانه‌روزی و برنامه‌ای حساب شده و جامع‌الاطراف دارد. صدها سخنرانی و همایش، حتی یک فرصت شغلی هم ایجاد نمی‌کند و برعکس احساس دلسردی و دلخوری مردمی که به شعارها اطمینان کرده‌اند را در پی خواهد داشت. اما چون این کارها سخت است، عده‌ای ترجیح می‌دهند که با تئوری‌پردازی و ایجاد موج روانی هم سرگرمی برای رسانه‌ها و سپس مردم ایجاد کنند و هم فرصت تنفس برای خود و تأخیر در پاسخگویی!
وقتی اینگونه می‌شود و همایش و سخنرانی به جای طرح و برنامه اجرایی می‌نشیند واضح است که در یک همایش اقتصادی، سخن گفتن از همه‌پرسی، امری طبیعی قلمداد می‌شود! بحث بر سر اینکه اصول ما به سانتریفیوژها پیوند نخورده، سخنی حکیمانه قلمداد می‌شود و کسی هم حق ندارد بگوید این سخن مانند آنست که وسط جنگ با دشمن اشغالگر یکی پیدا شود و بگوید «مگر آرمان ما به یک وجب خاک بستگی دارد که این همه بخاطر آن می‌جنگیم»!؟ و بالاخره وقتی اینگونه می‌شود، دیگر طبیعی است که به جای مبارزه با مفاسد اقتصادی و راندن مفسدان و مجرمان، باید فلان سایت سینه‌چاک حمایت از دولت، از احتمال مفاسد اقتصادی - نستجیربالله - ابوذر و سلمان! سخن بگوید!
هر یک از این صحبت‌ها که در این همایش گفته شد می‌تواند برای مدت‌ها برای رسانه‌های مدعی حمایت از دولت سوژه هیاهو و سرکار گذاشتن مردم شود و قبل از کهنه شدن موضوع و سرد شدن فضا، همایشی دیگر و سخنانی دیگر و...!
... دوستم می‌گفت کاش بقیه هم کلاسی‌هایم زودتر می‌فهمیدند «حل‌معادلات خیام و ایجاد تحول در علم» سرکاری است تا در پایان سال تحصیلی شاهد آن همه مردودی و مشروطی نبودیم...

حسین شمسیان

منبع:روزنامه کیهان-21دی

معاون استاندار در بازدید از قوهای مهاجر : مهمان نوازی وظیفه مهم ما برای این پرندگان است

دکتر یونسی معاون سیاسی امنیتی استاندار مازندران به همراه مدیرکل اجتماعی فرهنگی استانداری مازندران و فرمانداران شهرستانهای محمودآباد و فریدونکنار و بخشداران سرخ رود و دهفری و جمعی از مسوولین سازمانهای مردم نهاد از قوهای مهاجر سرخ رود و فریدونکنار بازدید بعمل آوردند.

دکتر یونسی در این بازدید ضمن ارزشمند دانستند حضور این پرندگان آنرا یک هدیه الهی تلقی کرده و افزود: ایجاد بستر آرامش و آسایش وظیفه اصلی ما در این مهمان نوازی است.

وی خاطر نشان کرد : با هماهنگی سازمان محیط زیست و سازمانهای مردم نهاد برنامه های دراز مدت جامعی برای محافظت و تامین مایحتاج این پرندگان در نظر گرفته ایم و امروز نیز با همکاری سازمانهای مردم نهاد بالغ بر 20 تن خوراک برای این پرندگان از طرف مردم تهیه و از طریق سازمانهای مردم نهاد برای این پرندگان آورده شده است.

وی از مردم منطقه سرخ رود و ازباران برای نگهداری خود جوش از این پرندگان تقدیر و تشکر نمود.

دکتر ابراهیمی سرپرست فرمانداری فریدونکنار نیز ضمن ابراز امیدواری از حضور دکتر یونسی و تیم همراهشان گفت: تغذیه و راه های دسترسی مردم به این پرندگان از مهمترین برنامه های ماست.

وی ابراز خرسندی کرد: با توجه به اینکه اولین سال است میزبانی این پرندگان را بر عهده داریم ،امیدواریم بتوانیم مشکلات پیش رو را از بین ببریم و بستر مناسبی برای استراحت زمستانی این پرندگان آماده سازیم.

مهندس فرزانه فرماندار محمود آباد نیز در حاشیه این بازدید گفت: نسبت به سال گذشته قوهای کمتری به استان مازندران سفر کرده اند که ما درحال بررسی دلایل آن هستیم و امیدواریم بتوانیم با ایجاد فضای مناسب شاهد حضور بیشتر آنها باشیم.

وی گفت تاکنون بالغ بر 2000 قطعه قوی مهاجر به شهر سرخ رود و منطقه وزرا محله آمده اند که هر روزه بازدیدکنندگان فراوانی برای دیدن این پرندگان می آیند.

فرزانه ضمن تقدیر از شهرداری سرخ رود برای ایجاد بستر و زیر ساخت مناسبی که برای حضور و استراحت پرندگان در نظر گرفته است گفت: مردم و اهالی این منطقه مطمئنا مشکلات فراوانی را احساس می کنند که باید از آنها نیز تقدیر و تشکر داشته باشیم.

فرماندار محمود آباد در پاسخ به سوال خبرنگاران در مورد کشتار پرندگان گفت: شکار بصورت یک حرفه سنتی مردم منطقه است ولی در زمینه شکار قو مطمئنا به کمترین تعداد رسیده و تلاشهای فرهنگی که برای جلوگیری از کشتار این پرندگان انجام شده بازخورد خوبی داشته و مردم به این پرندگان علاقه مندند.

 

هنوز بجای اصلاح می‌گویند «اعدام باید گردد»!

امیرکبیر از نخستین اصلاح‌طلبان ایران بود.

عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم و استاد دانشگاه با بیان اینکه باید از تاریخ درس عبرت گرفت، گفت: در تاریخ کشور ما همواره این گونه بوده که اگر کسی می‌خواست در زمان خود تغییری ایجاد کند، عده‌ای به دلیل منفعت شخصی جلوی او را می گرفتند؛ به همین دلیل نخبه کشی صورت می گرفته است.

هنوز بجای اصلاح می‌گویند «اعدام باید گردد»!
حجت‌الاسلام محمد تقی فاضل میبدی با اشاره به اینکه باید کاری کنیم که تاریخ درست عبرتی برای امروز باشد، گفت: حضرت علی(ع) به پسرش امام حسن(ع) گفت پسرم تاریخ را درست بخوان و از تاریخ برای امروزت درس عبرت بگیر. آدم داستان زندگی میزرا تقی فراهانی یا همان امیر کبیر را که می خواند، عبرت می‌گیرد و این نکته را متوجه می‌شود که در طول تاریخ کشور ما هر کس خواسته تغییری ایجاد کند، یک عده ای جلوش را گرفتند. وی افزود: به همین دلیل است که در تاریخ کشورمان همیشه نخبه کشی صورت می‌گرفت. متاسفانه امروز یک عده‌ای هستند که می‌خواهند همان مسیر را دنبال کنند که به جای شعار «اصلاح باید گردد» می گویند «اعدام باید گردد».