جدیدترین مطالب فارسی

دانلود عکس و فیلم، دانلود آهنگ جدید، دانلود بازی، مطالب تفریحی جذاب، استخدام، دانلود مداحی

جدیدترین مطالب فارسی

دانلود عکس و فیلم، دانلود آهنگ جدید، دانلود بازی، مطالب تفریحی جذاب، استخدام، دانلود مداحی

مهدیه منتظران مهدی(عج) را دریابید

استمداد ازخیرین؛بنای نیمه کاره مهدیه منتظران مهدی(عج)،به علت نبود بودجه تعطیل شده است!!؛

برای خانه تنهایی تان چه اندیشیده اید؟!

قال النبی(ص): اذامات ابن آدم انقطع عمله الا من ثلاث: صدقه جاریه، او علم ینتفع به، او ولد صالح یدعوله.

پیامبر اعظم(ص) فرمود: هنگامی که فرزند آدم می میرد و از دنیا می رود، عمل او پایان می یابد مگر در سه چیز: صدقه ای که آثارش ادامه داشته باشد، علم و دانشی که مردم از آن بهره و سود برند، و فرزند صالح و شایسته ای که برای او دعا کند.      *محجه البیضاء، ج1، ص20

مهدیه منتظران مهدی(عج) مشهدمقدس جهت تکمیل و توسعه بنای این مکان مقدس نیازمند کمک علاقمندان به حضرت ولی عصر(روحی و ارواحنا له الفداه) و خیرین نیک اندیش می باشد.

این بنای مذهبی که در حال حاضرفقط 80 متر و در منطقه محروم بلوارطبرسی شمالی می باشد هم اکنون فعالیت عمرانی آن (جهت مسقف و تجهیز طبقه پشت بام ویژه برادران و نیز ساخت سرویس بهداشتی ویژه بانوان) تعطیل شده و در حال حاضر برای این امر مهم هزینه قریب به فقط  10میلیون تومان را پیش بینی کرده ایم .

از این رو اعضای این تشکل دینی و مهدوی که تا این لحظه از هیچ خدمتی دریغ نکرده اند دیگر توان تامین چنین مبلغی راندارند و اکنون از همه خیرین بزرگوار و علاقمندان به نشر معارف مکتب متعالی اسلام عزیز خاضعانه دعوت می نماییم ما را در این امر خداپسندانه یاری بفرمایند.

شما می توانید حتی با تقبل یک کیسه سیمان و یا یک قطعه آجر و یا یک رشته لامپ،به ما در تکمیل خیمه ترویج معارف مهدوی یاری برسانید.

اکنون سهم شما در تکمیل بنای مقدس مهدیه منتظران مهدی(عج) چه قدر می شود؟  

آدرس: بلوارطبرسی شمالی4 کوچه شهیدحیدری نسب5 پلاک24 مهدیه منتظران مهدی(عج)

شماره حساب مهدیه منتظران مهدی(عج) جهت دریافت خیرات و نذورات خیرین عزیز،برای تکمیل و تجهیز طبقه پشت بام جهت بخش برادران و تهیه سرویس بهداشتی جهت بخش خواهران:

2 - 1231683 - 569 نزد بانـک قـرض الـحسنه رسـالت

در وجه آقایان "کریم امدادی سیاه پیرانی،جمال الدین مولودی و حسین آذرکمان دخت

ارتـباط بـا مـا :

حاج آقای امدادی: 750 40 61 0915

پیک جلسه(جهت دریافت نذورات شما): ۲۵ ۹۵ ۶۱۲ ۰۹۳۵

سامانه پیام کوتاه: 200 100 3200 3000

پست الکترونیک: nodbeh@chmail.ir

 پایگاه اطلاع رسانی جلسه دعای ندبه منتظران مهدی(عج):

www.nodbeh14.blogfa.com   

ܓ✿ جهت اطلاع از وسائل ولوازم مورد نیاز جهت تکمیل مهدیه منتظران مهدی(عج) " ایـــنـــجـــا " را کلیک بفرمایید.

اسپانیا رتبه 5 ورود مهاجران غیرقانونی

براساس گزارش اتحادیهاروپا، بیش از 270 هزار نفر مهاجران غیرقانونی  که قصد ورود به اروپا شتند، از آبها نجات یافتند. سال 2013  صد و هفت هزارنفر مهاجر غیرقانونی وارد اتحادیه اروپا شده بودند. خیل آریاس معاون مدیر آژانس اروپایی برای مدیریت همکاری عملیاتی مرزهای خارجی کشورهای عضو اتحادیه (فرونتکس) گفت: ورود مهاجران به اسپانیا نسبت به سال 2013 ، تثبیت شده و فقط افزایشی در آگوست دیده می شود، به نظر می رسد که این امر به دلیل این بود که مقامات مراکشی درهای مرز را باز گذاشته بودند. روزها 10 تا 12 آگوست، هزار و 300 نفر مهاجر غیرقانونی وارد اسپانیا شدند اما در تمام سال جاری ، در مجموع هفت هزار مهاجر به طور غیر قانونی به اسپانیا وارد شدند. بنابراین اسپانیا دیگر یک کشور اصلی پذیرش مهاجران نیست بلکه اکنون ایتالیا با بیش از 160 هزار ورود افزون بر یونان، بلغارستان و مجارستان که همه آنها در فاصله زیادی با اسپانیا قراردارند، بعد از اسپانیا هستند. شمار مهاجرانی که از کشورهای خود فرار می کنند و به دنبال پوشش و حفاظت بین المللی هستند، افزایش بسیاری داشته است. اگر چند سال قبل نیمی از مهاجران به دلایل اقتصادی و نیمی دیگر به عنوان پناهنده سیاسی وارد اتحادیه اروپا می شدند اکنون 80% مهاجران خواهان پناهندگی سیاسی هستند.  ارقام ورود از مرز 270 هزارنفر بالاتر خواهد رفت زیرا در پایان یازدمین ماه سال، 260 هزار نفر مهاجر غیرقانونی از آبهای اتحادیه نجات یافتند و باید حدود 11 هزار نفری که تخمین زده می شود که در هفته های اخیر وارد شدند را به آنها افزود. این یک رکورد مطلق ورود به اروپا  که بیش از 5/2 برابر سال 2013 است. سال 2011 به دلیل بهار عربی، 141 هزار نفر مهاجر وارد اتحادیه شده بودند.

بازی

Into The Dead v1.10.0 – یک بازی ترسناک فوق العاده زیبا با بیش از ۵۰ میلیون دانلود از گوگل پلی و امتیاز ۴.۳ از ۵.۰

Into the Dead از سری بازی های ترسناک و هیجان انگیز برای دستگاه های اندرویدی می باشد و قضیه ی آن از این قرار است که در جهانی که اکنون مرده ها در آن تاخت و تاز کرده اند و تمامی انسان ها را به قتل رسانده اند ؛ تنها شما جان سالم به در برده اید و اکنون زنده هستید و زمان آن فرا رسیده است تا علیه زامبی ها اقدام کنید. شما باید سعی کرده تا زامبی ها را از سرزمین خود بیرون رانده و آن ها را برای همیشه ریشه کن کنید. زامبی ها به صورت وحشتناک ، به توده های مردم حمله می کنند و آن ها را مورد تاخت و تاز قرار می دهند. اگر می خواهید که زنده بمانید ، باید زامبی ها را برای همیشه نابود کنید. تعداد زامبی ها روز به روز بیشتر شده و قدرت آن ها هر روز زیادتر می شود و تنها کسی که می تواند جهان را از شر زامبی نجات دهد فقط شما هستید و چشم امید همه به شماست !

برخی از ویژگی های بازی Into The Dead اندروید :

* دارا بودن گیم پلی بسیار عالی

* به چالش کشیدن شما و ماموریت های ویژه

* به روز رسانی مداوم و دائمی بازی

* استفاده از سلاح های قدرتمند و جدید

* پشتیبانی از تبلت های اندرویدی

اگر به دنبال یک بازی ترسناک و کم حجم هستید فارسروید به شما کاربر گرامی بازی Into The Dead را پیشنهاد می دهد که می توانید آن را با یک کلیک و به صورت رایگان دریافت کنید .

 تغییرات نسخه ی v1.10.0:

* اضافه شدن ویزگی های جدید

* رفع مشکلات و بهبود گرافیک بازی

 

دانلود Into The Dead - بازی ترسناک به سوی مرگ اندروید

 

 

 

Download Into The Dead Android Game

 

 

Download Into The Dead Android Game

 

 

Download Into The Dead Android Game

 

 

  • 3.52 / 5 5
امتیاز 3.52 با 44 عدد رای = 70%

ILIVID

اطلاعات بازی / نرم افزار

دانلود Into The Dead 1.10.0 - بازی ترسناک به سوی مرگ اندروید

Into The Dead AndroidInto The Dead AndroidInto The Dead Androidدسته بندی این پست: اکشن , بازی اندروید , بازی بدون دیتا , هیجان انگیز
برچسب ها: Download Into The Dead Android 2.3.3«بازی زامبی Into The Dead اندروید - جدیدترین نسخهتوجه داشته باشید که تمامی مطالب فارسروید به صورت اختصاصی ترجمه و منتشر می شوند و کپی برداری از آن ها شرعا حرام می باشد و مورد رضایت ما نخواهد بود..

تحلیل تکنیکال قیمت دلار

با درود فراوان 

با توجه به تغییرات قیمت دلار در چند روز گذشته باید به عرض همراهان گرامی برسونم ، با توجه به تصویر زیر هم اکنون الگوی AB=CD  استاندازد تشکیل شده و هم چنین با توجه به اینکه قیمت دلار هم اکنون در محدوده PRZ (مقاومتی بسیار قوی و دارای پتانسیل برگشت ) قرار دارد احتمال صعود از منطقه مذکور بسیار پایین است . 

و اما در صورت عبور موفق از محدوده ی مقاومتی فوق می بایست منتظر لمس شدن قیمتهای 3660 و 3700 باشیم . 

پیروز باشید .

فرهاد بهلولی

سر سفرت منو نشوندی حسین

سر سفرت منو نشوندی حسین

 

نمکت رو به من چشوندی حسین

 

اونقدر اقایی که این بده رو

 

توی روضت بازم کشوندی حسین

--------------------------------------------

بعد از کشیدن جزء جزء کــربـلا
حالا نوبت به رنگ زدن خدا می رسد
از بین رنگها انتخاب می کند
سرخی را برای محاسن حسین
و سفیدی را برای موی زینب. -----------------------------------------------------------------------
سکوتی غریب و دلگیر تمام فضای کربلا را فرا گرفته است
و سیاهی شب وادی طف را در مشت
و فقط باد گرمی از سوی فرات به خیمه ها می وزد
، هر از چندی صدای قهقهه کودکی که مادری را به بازی گرفته است
سکوت را بر هم می زند
 عباس علمدار سپاه حسین کمی آنطرفتر با زهیر قدم میزند
و از رزم فردا می گوید
و گهگاه لبخندی مردانه همزمـان بـر لبـان هر دوشان می نشیند
و هر دو خوب می دانند که فردا چشمهای امید بسیاری
بر بازوان این دو دوخته خواهد شد
 حبیب آتشی بر افروخته و در پناه روشنایی آن شمشیرش را صیقل می دهد
و زیر لب زمزمه کنان شعر می خواند
و پیداست خویشتن را مخاطب کلماتش قرار داده
و برای فردا آماده می شود
 بریر با فاصله کمی از حبیب آرام آرام قرآن می خواند
و قطرات اشکش همچون دانه های الماس بر گونه هایش می لغزد
و زمین تشنه کربلا را سیراب میکند
، گاه سر از گریبان میگیرد و با گوشه چشم حبیب را می نگرد
و باز مشغول تلاوت می گردد
 سالار شهیدان بخوبی می دانست
که مسئله وداع را بایستی بر خواهر تصویر کند
 خواهرش را به آرامی صدا کرد
 پرده خیمه بالا رفت و زینب با دیدن برادر چون همیشه خندید
زینب از خیمه بیرون آمد و با اینکه می دانست برادرش خبر خوشی برایش ندارد
گوش جان به سخنان حسین سپرد
، سخن از دلتنگی ها بود و درخواست تحمل .
سخن گفتن با تو هیچگاه تا این اندازه برایم دشوار نبوده است
، خواهرم کلمات بسختی برای ادای سخن بدام زبان می افتد
و اگر نبود مسئولیت سنگینی که بر دوش توست
بخدا قسم هیچگاه حاضر نمی شدم فشار و اندوهی را بر قلبت تحمل کنم ،
زینبم بیش از پنجاه سال است که مرا می شناسی
و خیلی خوب می دانی که چقدر برایم عزیز هستی ،
تو برای من تنها یک خواهر نبوده ای ،
دردهای سنگین دلم را همیشه با تو می گفتم
و سخنان زیبای تو همیشه مرهم زخمهای دلم بود زینب جان ،
وقت تنگ است و تا به صبح چیزی نمانده است ،
از صبح که نبرد در می گیرد تمامی زنان و کودکان حرم را در خیمه ای گرد آور
و خود مواظبشان باش تا احدی از خیمه خارج نشود ،
نظاره اجساد خون آلود شهیدان شاید برای همگان قابل تحمل نباشد
 زنان شوی مرده را آرامش بده و کودکانشان را در آغوش بگیر
و مگذار شیون طفلی به خیمه های عمر سعد برسد ،
، خواهرم  با اشکهایت بی صبرم مکن
، مبادا فردا وقتی نوبت من فرا رسد از خود بیخود شوی
و در پی ام به میدان آیی ، جان حسینت تحمل کن
 ۸۴ زن و کودک جز تو پناهی نخواهند داشت ،
استوار باش      نمیگویم گریه نکن نه ، ولی بیصدا
حتی صدای شکستن بغضت را جز خدا نباید بشنود .
خواهرم ، کودکانم را بسیار مواظبت کن
آنها پس از من به خیمه ها یورش می آورند
و به قصد غارت بر طفلان نیز رحمی نمی کنند ،
من تا توانسته ام خارهای این اطراف را چیده ام
تا به هنگام فرار ، گامهای بچه ها را جراحتی نرسد .
زینبم درباره رقیه به تو سفارش می کنم ،
بعد از اصغر او را بسیار دلتنگ خواهی یافت
بیش از هر کس به او بپرداز ، هر گاه از فراز شتری بر زمین میافتد
 پیاده شو و آرامش کن . --------------------------------------------------------------------------- و فردا
زینب خوب می دانست که این آخرین تصویرهائی است که مردمک چشمش از حسین (ع) بر میدارد ،
 یک لحظه نگاه از او نمیگرفت ،
برادر به خیمه ها سر کشی میکرد ،
 باز می گشت و با باقی مانده سپاه نورش سخن میگفت ،
 فرزندان خردسالش را نوازش میکرد ،
 گهگاهی هم برای چند لحظه بر تیرک خیمه ای تکیه میداد و نفسی تازه میکرد ،
 و زینب یک آن    از او غافل نبود ،
 روز اولی که زینب به دنیا آمد پیامبر در آغوشش کشید   و زینب گریه میکرد ،
قنداقه اش را بدست پدرش علی دادند دختر همچنان میگریست ،
مادر مهربانش او را به سینه چسباند ، چشمان کوچکش امان نمیداد
امام حسن دو ساله نوازشش کرد    فایده ای نداشت ،
 زینب را در آغوش حسین یک ساله گذاردند ،
 صدای ضربان قلب حسین آرامش کرد و گریه قطع شد
 و نو رسیده زهرا در آغوش برادر به خواب رفت
 و یا آنگاه که عبدالله جعفر برای ازدواج با او با امیرالمومنین سخن می گفت ،
 فرمود :
به عبدالله بگوئید به شرطی که : ازدواج ما سبب دوری از برادرم نگردد ،
 در هر سفر که او رود من نیز  با او باشم .
 و اکنون حسینش برای همیشه از او فاصله می گرفت ،
 از یک سو جذبه عشقی مقدس او را بدنبال برادر میکشاند
 و از سوی دیگر مسئولیت سرپرستی دهها زن و کودک ،
 و سنگین تر از آن رسالت ابلاغ پیام خون برادر او را بر جای میخشکاند ،
 حسین سوار بر اسب آرام آرام در افق صحرا محو می شد ،
 هیچگاه چون این لحظه اینقدر در عشق یک دیدار بی تاب نبود
 که امام عالمیان به فریادش رسید ،
 سفارش آخرین مادرش زهرا چون تحفه ای الهی تمام فضای خاطرش را به شوقی کشید ،
 بی درنگ به دنبال برادر دوید و از نای جان فریاد میزد که
 « مهلاً مهلا ، یابن الزهرا » ، ای پسر فاطمه لحظه ای درنگ کن ،
 تو گوئی امام شهیدان نیز منتظر همین یک صدا بود ،
 پای اسب بر زمین خشکید ، حسین با عجله روی بسمت خیام و بلافاصله از اسب به زیر آمد ،
 اکنون خواهر و برادر دور از همه ، با هم راز میگویند :
 « یا حسین ، مادرم گفته بود که در چنین لحظه ای زیر گلویت را ببوسم » ،
 حسین لبخندی زد و به آسمان خیره شد تا خواهری که اکنون در آتش فراق آب می شد بر حنجره اش بوسه زند
 و باز سوار رو به میدان براه افتاد .
 خواهر آرام آرام اشک میریخت و تا حسین در خیل سپاه عمر سعد گم نشد به خیام باز نگشت ،
 به فرمان برادر هیچ کس حق ندارد از خیام بیرون آید ،
 زینب سعی دارد در پیش چشم اهل حرم خسته و نالان ننمایاند ،
 کنار کودکی از فرزندان شهدا زانو میزد و با لبخند نوازشش میکرد ،
 اما خدا میدانست که در دل خود چه طوفان غمی دارد .
 هر گاه طول خیمه را میپیمود بی اراده از در چادر ، نگاهی بسوی میدان می افکند
 و چیزی زیر لب زمزمه میکرد ،
 مدتی بود که دیگر تکبیر حسین بگوش نمیرسید ،
  که ناگاه صدای شیون غریبی ،
 او را متوجه بیرون خیام کرد ،
 اهل حرم چیزی دیده بودند و از غم بر سر و سینه میکوفتند ،
 سراسیمه پرده خیمه را کنار زد ، اسب سفید حسین بود بدون سوار و خسته ،
 خون سرخ تک سوار شهادت یالش را خضاب کرده بود ،
 زینب بی درنگ به سمت گودال قتلگاه میدوید ،
گوئی عشق در برابر عقل قدرت نمائی میکرد ،
 دختر حسین آرام صورت اسب را میان دستان کوچکش گرفت :
 « ای ذوالجناح میدانم چه پیامی داری ، اما سئوالم را پاسخ ده ،
 آیا پدر مظلومم با لب تشنه جان داد یا نه ؟ ... »
 اکنون میرفت تا جانسوزترین صحنه آفرینش به روی پرده وجود آید .
 گامهای زینب لحظه ای بر فراز تلی که بعدها بنام خود او نامگذاری شد قرار گرفت ،
 چشم بر گودال دوخت ، از دور صحنه ای را دید که هرگز قصد باورش را نداشت
با عجله به سمت پیکر حسین سرازیر شد
 در چند قدمی جسم خونین ابی عبدالله ایستاد
و بعد آرام آرام و با احترامی شگرف بطرف برادر گام زد .
 ای آسمان کربلا تو شاهدی که در آن لحظه بر زینب چه گذشت ،   زانوانش که دیگر تاب ایستادن نداشت بر بالین حسین بر زمین بوسه زد
 و همانگونه که با قطرات اشکش بدن خونین حسین را شستشو میداد ،
 با پنجه های لرزانش نیزه های شکسته را کنار میزد
و زیر لب فقط یک ندا : « انت اخی وا محمدا واعلیا » ، --------------------------------------------------------------------------------
 قریب بر 360 ضربه شمشیر و نیزه ، از یک پیکر چه باقی میگذارد ،
 زینب ، به یاد آورد زمانی را که پیامبر حسین خردسال را بـر دوش ، میگرفت
 و در کوچـه های باریک مـدینـه مدام فریاد میزد : « حسین از منست و من از حسین » ،
 و اکنون بوسه گاه پیامبر با تیر سه شعبه دریده شده بود ،
 به رسم حجت و وداع برای بوسیدن روی برادر تصمیم گرفت که .... اما نه ، خدای من ....
ناچار خم شد و لبها را به رگهای بریده مردی گذارد که 1400 سال بعد
عاشقان نوجوانش پیشانی بند عشق او بر سر بسته
 و برای انتقام خون پاکش تمام بیابانهای جنوب ایران را به آتش عشق کشیدند .
آنها به شوق وصال او در نیمه های شب از اروند گذشته
 و سه راه شهادت را در شلمچه برای عشق به یادگار گذاردند ،
 و از خاکریزهای بوی خون گرفته  عبور کردند ،

----------------------------------------------------------

پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر

چون شیشه عطری که درش گمشده باشد