آیه الکرسی یعنی چه؟
تعریف کرسی در آیه ای که به آیه الکرسی معروف شده است کرسی از ریشه ( ک- ر – س ) گرفته شده و به معنی اتصال یافتن اجزای یک ساختمان به هم می باشد و نیز کرسی را تخت هم می گویند که بر آن می نشینند که در این زمینه می توان برای کرسی سه معنی آورد
علم الهی:
1 - کرسی همان جسم بزرگ کیهانی است که زمین، خورشید و آسمان ونیز سایر اجزا ی آسمان را در برمی گیرد. 2) جسم بزرگ کیهانی: کرسی را همان یک جسم و جرم بزرگ کیهانی تصور کرد که تمام اجزائی که در آسمان و زمین … است در آن جای می گیرد
از حضرت علی (ع) نقل شده است که آسمان وزمین وتمام موجودات در داخل این کرسی قرار دارندکه چهار فرشته به اذن خداوند آن را حمل می کنند
قدرت و سلطنت الهی:
کرسی را همان جهان هستی است که این جهان تمام تحت سلطه و قدرت حضرت احدیت بوده و هیچ جنبنده ای از دایره قدرت واحاطه و سیطره او خارج نمی شود وبدون اذن او هیچ تغییری ایجاد نمی شود
عرش:
درلغت همان کرسی است که عرش در لغت فارسی به معنی رکن واساس هرچیز و یا سقف خانه گفته می شودبنا براین با توجه به این دو تعریف در مورد کرسی وعرش متوجه می شویم که کرسی ظاهر وعرش باطن هر چیز را گویند.
شأن نزول آیه الکرسی
در قرآن کریم آیاتی که بر پیامبر اسلام نازل می شد دارای علت و سببی بود که به اذن خداوند توسط فرشتگان برای رسول اکرم(ص) فرستاده می شد که در مجموع به آنها شأ ن نزول می گویند. و سبب نزول آیه الکرسی درسوره بقره احتمالا این بوده که قوم یهود معتقد بود ند که خداوند تبارک وتعالی پس از خلقت آفرینش آسمانها و زمین و… خسته شده و برای رفع خستگی روی کرسی نشست که آیه مبارک آیه الکرسی بر رد عقاید منحرف کننده قوم یهود نازل شد.
آیة الکرسی را خداوند تبارک وتعالی توسط رسول اکرم(ص)در سوره مبارک بقره به انسان عطا فرموده است و خداوند می فرماید: این آیه عظیم الشأن و با برکت را به بندگانم هدیه می کنم وبه همین دلیل است که پیغمبر عزیر ما به پیروانش توصیه می کند که آیه الکرسی را مورد توجه خاص قرار دهند و تلاوت کنند تا از منشأ خیر و برکت آن بهره گیرند.
رسول اکرم(ص) در هنگام خواندن آیه الکرسی تبسم می کرد ند و می فرمودند : آیه الکرسی گنج بزرگ و رحما نی است که زیر عرش (همان کرسی) به من نازل شدو نیز در روایت آمده است که هنگام نزول آیه الکرسی هزار فرشته تا رسیدن به حضرت رسول اکرم(ص) این آیه مبارک وعظیم را همراهی می کرد.
اهمیت آیه الکرسی
در اهمیت و فضیلت این آیه همین بس که از پیامبر گرامی اسلام ص نقل شده است که از ابی بن کعب سؤال کرد و فرمود: کدام آیه برترین آیه کتاب اللَّه است؟ عرض کرد: اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ، پیامبر ص دست بر سینه او زد و فرمود: دانش بر تو گوارا باد، سوگند به کسی که جان محمد ص در دست او است این آیه دارای دو زبان و دو لب است که در پایه عرش الهی تسبیح و تقدیس خدا میگوید. -
خدا چراغی به او داد ... روز قسمت بود. خدا هستی را قسمت می کرد. خدا گفت: «چیزی از من بخواهید، هر چه که باشد، شما را خواهم داد. سهمتان را از هستی طلب کنید، زیرا خدا بسیار بخشنده است.» و هر که آمد چیزی خواست. یکی بالی برای پریدن و دیگری پایی برای دویدن. یکی جثه ای بزرگ خواست و دیگری چشمانی تیز. یکی دریا را انتخاب کرد ودیگری آسمان را. و خدا کمی نور به او داد. نام او کرم شب تاب شد. خدا گفت: آن که نوری با خود دارد بزرگ است. حتی اگر به قدر ذره ای باشد. تو حالا همان خورشیدی که گاهی زیر برگی کوچک پنهان می شوی. |
کوچه خیابان های شهر تو را یاد من می انداخت
من تو را از دور نظاره میکردم تو میرفتی
و من لذت با تو بودن را در رویا میدیدم من آسمان آبی را میدیدم
که نشانه ای از عشق است و خورشید آرام آرام غروب میکرد
در حالیکه مرغان آبی در آسمان در حال پرواز بودند...
اَلحَمدُ لِلِه وَ الصَّلوةُ عَلی اَبِی مُحمَّدٍ وَ آلِهِ الطیّبِینَ الاَخیارِ اَمّا بَعد: یا اَهلَ الکوُفَةِ ، یا اَهلَ الخَتلِ وَ الغَدرِ ، اَتبکُونَ فَلا رَقَاَتِ الدَمعَةُ ، وَ لا هَدَاَتِ الرِنَّة ، اِنَّما مِثلُکُم کَمَثَلِ الَّتِی نَقَضَت عَزلَها مِن بَعدِ قُوَةٍ اَنکاثاً ، تَتَّخِذونَ اَیمانکُم دَخلًا بَینَکُم ، اَلا وَ هَل فِیکُم اِلّا الصَّلَفُ وَ النَّطَفُ وَ الصَّدرُ الشَّنَفِ ، وَ مَلقُ الاِماءِ ، وَ غَمزُ الاَعداءِ اَو کَمَرعیً عَلی دِمنَةٍ ، اَو کَفِضَّةٍ عَلی مَلحُودَةٍ ، اَلا ساءَ ما قَدَّمَت لَکُم اَنفُسَکُم ، اَن سَخِطَ اللهُ عَلَیکُم وَ فِی العَذابِ اَنتُم خالِدون.
اَتَبکُونَ وَ تنتَحِبُونَ ، اِی وَاللهِ فَابکُوا کَثیراً ، وَاضحَکُوا قَلیلاً فَلَقَد ذَهَبتُم بِعارِها وَ شَنارِها وَ لَن تَرحَضُوها بِغَسلٍ بَعدَها اَبَداَ وَ اَنّی تَرحَضُونَ قتلَ سَلِیلِ خاتِمِ النُبُّوَةِ وَ مَعدِنِ الرِّسالَةِ ، وَ سَیِّدِ شَبابِ اَهلِ الجَنَّةِ ، وَ مَلاذِ خِیَرَتِکُم وَ مَفزَعِ نازِلَتِکُم وَ مَنارِ حُجَّتِکُم ، وَ مَدرَةِ سُنَّتِکُم ، اَلا ساءَ ما تَزِرُونَ ، وَبُعداً لَکُم وَ سُحقاً ، فَلَقَد خابَ السَّعیُ وَ تَبَّتِ الاَیدِی وَ خَسِرَت الصَّفقَة وَ بُــؤتُم بِغَضَبٍ مِنَ الله ، وَ ضُرِبَت عَلَیکُم الذِّلَةُ وَ المَسکَنَة ، وَ تِلکُم یا اَهلَ الکُوفَة ! اَتَدرُونَ اَیَّ کَبَدٍ لِرَسوُلِ الله فَرَیتُم ، وَ اَیَّ کَریمَةٍ لَهُ اَبرَزتُم ، وَ اَیَّ دَمٍ لَهُ سَفَکتُم وَ اَیَّ حُرمَةٍ لَهُ انتَهَکتُم ، وَ لَقَد جِئتُم بِها صَلعاءَ عَنقاءَ سَواءَ فَقماءَ (و فی بعضها) خَرقاءَ ، شَوهاءَ کَطِلاعِ الاَرضِ اَو مِلاءَ السَّماءِ ، اَفَعَجِبتُم اَن مَطَرَتِ السَّماءُ دَماً ، وَ لَعَذابِ الاخِرَةِ اَخزی وَ اَنتُم لا تَنصِروُنَ ، وَ لا یَستَخِفنَّکُم الَمَهلُ فَاِنَّهُ لا یَحفِزُهُ البِدارُ ، وَ لا یَخافُ فَوتُ الثّارِ وَ اِنَّ رَبَّکُم لَبِالمِرصادِ.
ترجمه:
ستایش مخصوص خداست، و درود بر پدرم محمد و فرزندان پاک و برگزیده ی او باد ، اما بعد:ای مردم کوفه! ای نیرنگ بازان و بی وفایان، به حال ما گریه نکنید ، اشکتان خشک مباد ، و ناله ی شما فرو ننشیند، مثل شما مثل آن زنی است که رشته های خود را پس از تابیدن ، باز می کرد ، چه فضیلتی در شما هست ؟ بجز لاف و گزاف و آلودگی و سینه های پر کینه ، به ظاهر همچون کنیزان تملق گو ، و در باطن همانند دشمنان سخن چین ، یا مانند سبزیهای هستید که در لجنزار ها روییده و یا نقره ای که با آن قبر مرده بیارایند ، بدانیدکه برای آخرت خود ، کردار زشتی از پیش فرستادید ، به خشم خداوند گرفتار ، و در عذاب جاوید خواهید ماند.
آیا گریه می کنید؟ و فریاد به گریه بلند کرده اید؟ آری به خدا بایستی زیاد گریه کنید و کمتر بخندید، که دامن خود را به عار و ننگ ، آلوده نموده اید که هرگز نمیتوانید آن را بشویید ، چگونه می توانید خون پسر خاتم نبوت و معدن رسالت را بشویید؟ خون سرور جوانان اهل بهشت و پناه نیکان شما و گریزگاه پیش آمدهای ناگوار شما ، و چایگاه رفیع حجت شما ، و بزرگ و رهبر قوانین شما را.
ای مردم کوفه! بدانید که کار زشتی را انجام می دهید ،از رحمت خدا دور می باشید و نابود گردید ، که کوششها به هدر رفت و دستهای شما از کار بریده شد و در سودای خود زیان دیدید ، و گرفتار خشم خدا گشتید ، و سکه ی خواری و بدبختی بنام شما زده شد.
وای بر شما ای مردم کوفه ! آیا می دانید که چه جگری از رسول خدا را بریدید ؟ و چه پرده نشینی را از حرمش بیرون کشیدید؟ و چه خونی را از او ریختید ؟ و چه احترامی را از او هتک کردید؟
مسلما کاری بس بزرگ و زشت ، سخت ، ناروا ، خشونتبار ، و شرم آور به لبریزی سراسر زمین و گنجایش آسمان انجام دادید.
آیا برای شما شگفت آور است که آسمان در این جریان خون بارید؟ همانا شکنجه جهان آخرت ، ننگین تر است ، و کسی شما را یاری نکند و از مهلتی که به شما داده شد استفاده نکنید که پیشی گرفتن شما ، خدا را شتابزده نمی کند ، و از فوت انتقام (کنونی) نمی هراسند که پروردگار در کمین گاه ما و شما است.
منبع : کتاب سوگنامه آل محمد (ص)
========اس ام اس میلاد پیامبر=========
به آمنه بنت وهب، خدا عطا کرده پسر
پسر چه گویم که به خلق، خدا عطا کرده پدر
میلاد پیامبر رحمت، تاج آفرینش بر شما خجسته باد. . .
========اس ام اس میلاد پیامبر=========
اسم تو نور امـید است و صفای سینه هاست
دین تو اسلام عشق است و بدور از کینه هاست
روز میـلادت شدم مست می عرفان تو
آیه شرع است و حق است، خط به خط قرآن تو . . .
========اس ام اس میلاد پیامبر=========
صدای بال و پر جبرئیل می آید / شب است و ماه به آغوش ایل می آید
لب کویر پس از این ترک نخواهد خورد / که ساقی از طرف سلسبیل می آید
لباس خاطره را از حریر عشق بدوز / حلیمه! نزد تو فردی اصیل می آید
نگاه آمنه از این به بعد می خندد / چرا که معجزه ای بی بدیل می آید
میلاد پیامبر رحمت، تاج آفرینش بر شما خجسته باد
========اس ام اس میلاد پیامبر=========
========اس ام اس میلاد پیامبر=========
امشب سخن ازجان جهان بایدگفت / توصیف رسول(ص) انس و جان باید گفت
در شـــــام ولادت دو قــطب عالم / تبریک به صــاحب الزمان (عج) باید گفت . . .
========اس ام اس میلاد پیامبر=========
دو چشمِ آمنه بر روی احمد / گره خورده دلش بر موی احمد
گهی خندان گهی محو تماشا / چو میبیند خمِ ابروی احمد
خجسته میلاد پیامبر اکرم مبارک باد
========اس ام اس میلاد پیامبر=========
ز آسمان دل من خورشید و مه برآمد / شب میلاد احمد(ص) با پور حیدر آمد
همه شادی نمایید که میلاد نبی شد / جلوه ی نور صادق ز بعدش منجلی شد . . .
========اس ام اس میلاد پیامبر=========
========اس ام اس میلاد پیامبر=========
ماه فرو ماند از جمال محمد / سرو نباشد به اعتدال محمد
قدر فلک را کمال و منزلتى نیست / در نظر قدر با کمال محمد. . .
میلاد نور مبارک
========اس ام اس میلاد پیامبر=========
خورشید عشق را، ره شام و زوال نیست
بر هر دلی که تافت، در آن دل ضلال نیست
در آسمان دلبری و آستان عشق
نور جمال دلبر ما را مثال نیست . .
بقیه درا ادامه مطلب...