بوسیدن این دست لعین فکر محال است.
گر ظاهرا این فعل بدی نیست، حلال است.
.
لکن نتوان بهر پشیزی دل و دین داد.
محتاج کسی بودن از احوال ملال است.
.
گویند بود مرحمتی دست اجانب.
الطاف ز دشمن، همه از وهم و خیال است.
.
کو مرد که بی چشم طمع خادم دنیاست.؟
لعنت به مقامی که گرفتار مدال است.
.
شخصیت یک قوم به میزان غنا نیست.
اسلام خودش مرکز اکرام و جلال است.
.
قومی که شود ظلم در آن ریشه کن از بیخ.
محتاج کسی نیست، پر از فهم و کمال است.
.
یاران چه شد اینجا که جداییم ز یاران؟
فرق از من و یک دوست، مگر چند ریال است؟
.
از چشمه ایمان همه نوشیده و مستیم.
تصویر همه نقش بر این آب زلال است.
.
آیینه بیارید و ببینید جهان را.
آیینه نمایانگر زشتی و جمال است.
.
هر روز گنه کردم و دنبال جرائم.
بهر عمل خیر مگر چند مجال است.؟
.
تنگ است زمان، توبه نمایید رفیقتان.
افسوس به شخصی که پی مال و منال است.
.
این جامعه صد رنگ و شده باب دورنگی.
چون معرفت و عشق بشر رو به زوال است.
.
گو کیست حبیب از که هراسی و که باشد؟
ابلیس،که بر گردن ما نیز وبال است.
...............