نون خامه ای

سلام دوستان گلم وقتتون بخیر باشه واز لحظه های زندگیتون لذت ببرید.نون خامه ای رو قبلا درست کردم ولی با پودرآماده نون خامه ای بود .این بار خودم درست کردم با این رسیپی خیلی خوب شد.

مواد لازم

آرد سفید 200 گرم

تخم مرغ 5 عدد

وانیل به اندازه نوک قاشق چایخوری

آب 1/5 لیوان(350میلی لیتر)

کره 100 گرم

ابتدا کره وآب رو با هم روی شعله می زاریم تا جوش بیاد .آرد رو الک می کنیم ویک دفعه به آب وکره اضافه می کنیم ومتب هم می زنیم تا گلوله نشه. وخمیر یک جا جمع بشه یکی دو دقیقه خمیر رو روی شعله ملایم هم می زنیم .بعد از روی شعله بر می داریم تا خنک بشه .وقتی خنک شدکمی وانیل رو اضافه می کنیم وتخم مرغ ها رودونه به دونه اضافه کرده وبا همزن خوب مخلوط می کنیم .برای هم زدن هر تخم مرغ یک دقیقه با هم زن بزنید کافیه.خمیر رو داخل قیف با ماسوره ساده ویا هر شکلی که دوست داشتید با فاصله داخل سینی فر که از قبل چرب کردید وکاغذ روغنی انداختید شکوفه بزنید .اگر قیف یا ماسوره نداشتید می تونید به اندازه یک گردو توی سینی قرار بدید.درجه فر رو 180 به مدت 15 تا 20 دقیقه تنظیم کنید. بسته به قدرت فرتون داره سر بزنید نسوزه.من 10 دقیقه با 180 درجه گذاشتم بعد فر رو خاموش کردم وحدود10 دقیقه رو گریل گذاشتم تا کمی رنگش قهوای بشه. باید مواظب باشید تا نون خوبی داشته باشید. بعد هم خامه ی فرم گرفتمون رو توی قیف میریزیم و از قسمت زیری نون خامه ای خامه رو وارد میکنیم ... 

 

نسوخته هاااا  تو عکس این گونه افتاده 

از خامه ی کیک تولد همسرجان اضافه اومده بود و چند تا از نون خامه ای هارو با با اونا پر کردم و بقیش رو خامه ی سفید زدم ! 

(سومین مکالمه)

(سومین مکالمه)

ص-ک:

زندگی را با ریاضیات آموختم

مشتقات حوادث گذشته را 

در روزمره ی زندگی ام میدیدم

با رابطه ها 

به کشف مجهولات مشغول بودم

طرفین مشکلات را بی واسطه خط می زدم

اما

برای تو

آسمان ها را یک طرف گذاشتم

و تو را طرف دیگر

اما نشد

 نگاه های عاشقانه ام را آوردم

اما نشد

خنده های ظریف و دخترانه ام را

شیطنت های زیرکانه ام

رویا های شبانه ام

اما

باز هم نشد

تصمیم را یک طرف معادله گذاشتم

و تو را در طرف دیگر

تابعی شد

که دلم هر لحظه به دلت بیشتر میل میکند...

ص-ک

................................................................

سکوت مطلق:

ریاضیات تو در دنیای من یک چمدان است

چمدانی که هر کس

برای رسیدن به مقصدش مجبور به حمل آن است

گاهی سنگین گاهی سبک

گاهی زیبا و گاهی زشت

برای برداشتن چیزی از آن 

باید بدانی چگونه  به تو لبخند میزند

رمز گشایش این چمدان

با بی رحمی تمام 

غیر قابل تغییر است

اما

اگر بدانی 

دنیای چمدان

موم چنگ تو می شود

هر آنچه تو می خواهی از من

با قانون بطلمیوس

گرد این درگاه...

منتظر تعارف مروارید...

بر شانه هایم سنگینی میکند

از تو که پنهان نیست

چند وقتی ست 

شانه هایم دیگر تاب این چمدان را ندارد...

سکوت مطلق