استادمون امروز در آخر کلاس ، برای جمع بندی حرفاش گفت : به قول گالیله:بیچاره مردمی که نیاز به قهرمان دارند !
هدی که یکی از همکلاسی های باهوش کلاسمونه هم تند و سریع گفت : بیچاره مردمی که قهرمان ندارند !
آقای دکتر ... با بی تفاوتی گفت : خانم محبی ! این نظر شخصی شماست !! و خواست از کلاس بره بیرون که هدی گفت : این جمله من نیست ، این جمله حکیم ارد بزرگ در کتاب سرخ است
استادمون هم گفت : من نه نظریه قاره کهن حکیم و نه کهکشان اندیشه و نه حتی جملاتش را قبول ندارم ... و هدی هم گفت : این نظر شخصی شماست !
استاد بد اخلاقمون آتیش گرفت : وایساد و با صورت و گوش های سرخ ، نیم ساعت هر چی فحش و دری وری به دهنش می رسید به حکیم ارد بزرگ داد !
من هم که عاشق افکار ارد بزرگم داغون شدم چند بار دستم رو بردم بالا که به استاد بگم بابا ول کنین چرا بحث رو شخصی کردین ! چرا بجای استدلال نظری ، فحش میدین ؟! اما آقای به اصطلاح دکتر بی ادب نزاشت حرفمو بزنم ...
وقتی که در کلاس رو محکم کوبید و رفت همکلاسی ها دور صندلی هدی که اشک دور چشای قشنگش جمع شده بود رو گرفتن و می گفتن انتقام ما رو از این مردک گرفتی ! دم حکیم گرم !!! یکی از پسرای کلاس گفت : ارزش قهرمان رو الان می فهمیم دو ترمه این جناب استاد پدر هممون رو در آورده اما امروز پدر خودش درآمد چون ما قهرمانی مثل خانم محبی داشتیم . هدی خندش گرفت جالب بود چشماش پر اشک اما لبهاش می خندید ...
آره به قول حکیم ارد بزرگ :
بیچاره مردمی که قهرمان ندارند .
براساس قوانین و مقررات جانبازان زیر25% نیز می توانند در صورت تایید کمیسیون مربوط به از کار افتادگی و حالت اشتغال مشمول دریافت حقوق ازکار افتادگی قرار گیرند
د راین خصوص با توجه به اطلاعات پراکنده که از طریق جانبازان دریافت شده است مراحل زیر باید انجام شود
۱- مراجعه به بنیاد (منطقه ای که دارای پرونده جانبازی هستید )
2- ارائه درخواست کتبی مبنی بر معرفی جانباز به کمیسیون حالت اشتغال
3- تکمیل مدارک و پرونده
۴- شرکت در کمیسیون
۵- دریافت رای
توضیح آنکه رای در خصوص جانبازانی که دارای درصد اعصاب و روان و یا شیمیایی هستند می تواند مثبت باشدو جانبازانی که دارای سن بالاتر از 50 سال هستند ، غیر شاغل هستند و درامدی ندارند و حتی هیچ گونه سابقه ای در بیمه ندارند به نظر می رسد باید از اولویت بالاتری برخوردار باشند . دوستان گرامی در صورت دارا بودن هر گونه اطلاعات جهت اطلاع سایر جانبازان و اشتراک گذاری پیام گذاشته شود .
با تشکر
dardnews.ir
تب بالای خوانندگی در میان جوانان ملت گل کرده و هرکسی خود را درقامت هنرمندی محبوب در خیال به تصویر می کشد که دلبرکان فراوان گرداگردشان را گرفته واز ایشان امضا و عکس یادگاری می خواهند وایشان هم با لبخندی ملیح پاسخشان را میدهند اما بااحترام به قشر معدودی که دغدغه موسیقی به معنای واقعی کلمه دارند باید گفت افراد جدیدالورود به سه دلیل وارد موسیقی فارسی شده اند:
اول اینکه مایه دار بوده و پول فراوانشان را نمی دانند چه کنند وپس از مدتی که دیدند دردی جز شهرت ندارند و هرجور شده باید سری مابین سرها دربیاورند لاجرم وارد عرصه موسیقی شده وبه زور دلار صدایشان را به بازار قالب می کنند مهم برایشان این است که اسمی دربیاورند وگرنه بهره اقتصادی برایشان الویت ندارند اینها معمولا بهترین استریوهای شهر را دراختیار گرفته وبلبل وار چهچه میزنند!
دوم افرادی هستند که شکست عاطفی خورده اند و به نوعی به پریشانی روحی رسیده اند در اصطلاح عوام افرادی هستند که از پدرومادر یا دیگر وابستگان شرعی وغیرشرعی قهر کرده و ناگهان فیلشان یاد خوانندگی می کند! مثلا بنده بایکی از ایشان صحبت می کردم می گفت دوست دارم اولین ترانه غمگینش را نامزد بیوفایش گوش کند و غبطه اش را بخورد و...
و سوم هم افرادی هستند که کوچکترین تحسین دیگران را به معنای مقبولیت عام تلقی می کنند مثلا یک نفر با دوستان در کوه یا مهمانی ست ودمی می اید وچندنفری به جد یا شوخی می گویند تو واقعا داری تلف میشوی! وهمین مشوق ورودش به عالم موسیقی میشود!
القصه اینکه بااین دلایل حیرت انگیز خوانندگی در موسیقی فارسی چشممان آب نمی خورد این موسیقی نماینده شایسته ای برای جامعه متکثرالزبان ایرانی باشد حال لحظه ای بیاندیشید به موسیقی غنی نواحی و مناطق مختلف که بسیار ارزنده وگرانقدر روی زمین افتاده وکسی دستش را نمی گیرد کاش لااقل جوانان اقوام ومناطق مختلف قدر کیمیایشان را دانسته و سعی شان را بر موسیقی زبانی شان قرار دهند شاید ازاین رهگذر اسمی درمیان اسما شدند!