جدیدترین مطالب فارسی

دانلود عکس و فیلم، دانلود آهنگ جدید، دانلود بازی، مطالب تفریحی جذاب، استخدام، دانلود مداحی

جدیدترین مطالب فارسی

دانلود عکس و فیلم، دانلود آهنگ جدید، دانلود بازی، مطالب تفریحی جذاب، استخدام، دانلود مداحی

10 روش طبیعی درمان افسردگی

 

 

 

به ماه‌های سرد سال رسیده‌ایم، به زمانی که تعداد زیادی از افراد دچار بی‌حوصلگی و افسردگی فصلی می‌شوند و دیگر خودشان را نمی‌شناسند.

مطب روانشناس‌ها و روانپزشک‌ها پر می‌شود از بیماران بی‌حالی که از زندگی‌شان شکایت دارند و علاقه‌ای به انجام دادن کارهایشان ندارند. به جای آنکه ابتدا دست به کار نوشتن قرص‌های متعدد شوید، این 10 کاری که می‌توان برای درمان افسردگی انجام داد، بخوانید. چه بسا بتوانید بدون درمان دارویی به بیماران خود کمک کنید.

1. برنامه ثابت بچینید: زمانی که فردی به شما مراجعه می‌کند و از غم و ناراحتی می‌نالد، پیش از آنکه دست به نوشتن نسخه بزنید، حواستان باشد که او نیاز به برنامه‌ای ثابت برای زندگی‌اش دارد. دکتر ایان کوک که روان‌پزشکی در موسسه تحقیقاتی افسردگی در دانشگاه یو‌سی‌ال‌ای است درباره این موقعیت می‌گوید:« ابتدا برنامه‌اش را از نظر می‌گذرانم چون بعضی‌وقت‌ها فقط کافیست برنامه‌ای ثابت برای زندگی افراد بچینی و از افسردگی نجاتشان دهی.» در این مواقع موثرترین عنصر زمان است که باید بدون فکر و خیال بگذرد. به همین خاطر برنامه‌ای که بتواند به صورت مقطعی به زندگی بیمار نظم دارد و کاری کند که روزهایش یکی پس از دیگری سپری شوند، در مدت زمانی مشخص به او کمک می‌کند تا دوباره روی پا شود.

2. تعیین هدف: وقتی که بیمار افسرده‌ای به شما مراجعه می‌کند، بیشترین تصوری که دارد؛ ناتوانی در رسیدن به خواسته‌ها و اهدافش است. حسی که باعث می‌شود احساس بد بیشتری داشته باشد. برای گذر از این موقعیت به او کمک کنید تا هدف‌های کوتاه‌مدت و روزانه‌ای برای خود تعیین کند و خودش را با آنها بشناسد. دکتر کوک می‌گوید:« ما از مراجعان می‌خواهیم تا در آغاز قدم‌های خیلی کوچکی بردارند. هدف‌های کوچکی که مطمئن هستند در آنها به موفقیت می‌رسند. مثلا به آنها می‌گوییم تا ظرف‌های کثیف خانه‌شان را به صورت روزانه بشویند.» همانطور که به او کمک می‌کنیم هدف‌های کوچکی داشته باشد، او را به سمت هدف‌های مهم‌تر و بزرگ‌تر سوق می‌دهیم.

3. ورزش کردن: اجازه بدهید اندورفین کار خودش را انجام دهد. ممکن است سود بلندمدتی نیز عاید بیمار شما شود. دکتر کوک می‌گوید:« هیچ‌وقت فراموش نکنید که ورزش روزانه مغز را تقویت می‌کند، تا نگاهی مثبت‌اندیش به اتفاق‌ها و وقایع داشته باشد.» اما در آن لحظه مراقب باشید که بیماران شما ممکن است به صورتی دیوانه‌وار به ورزش بپردازند و فکر می‌کنند باید تبدیل به قهرمان دوی ماراتن شوند. به آنها یادآوری کنید که همان ساعت‌های کوتاه پیاده‌روی در طول هفته برای آنها مفید است.

4. سالم بخورید: یکی از دلایل ثابتی که باعث می‌شود تا افراد نسبت به بیماری خود آگاه شوند، غذاخوردن عصبی و اضافه‌وزن ناشی از آن است. شما می‌دانید که هیچ رژیم غذایی معجزه‌آسایی برای درمان افسردگی وجود ندارد، اما بیمار شما چنین علمی ندارد. خوب است اگر او را تشویق کنید تا مراقب غذا خوردنش باشد و جلوی غذاخوردن عصبی را بگیرد. یادتان باشد که طبق تازه‌ترین تحقیقات، شواهدی وجود دارد که غذاهای با امگا 3 فراوان، شبیه به ماهی سالمون (ماهی آزاد) یا تون، و غذاهایی با اسید فولیک، شبیه به اسفناج یا آووکادو، به کاهش افسردگی کمک می‌کنند.

5. خواب کافی: خواب کم یکی از چرخه‌های معیوب در افسردگی است، و سئوالی که شما باید در همان ابتدا از بیمار بپرسید. کم شدن فرصت خواب باعث می‌شود تا بیمار دچار افسردگی بیشتری شود. از بیمار بخواهید تا داستان یک روز زندگی‌اش را برای شما تعریف کند. در همان مرحله اول به او پیشنهاد بدهید تا تغییری در سبک‌زندگی روزمره‌اش ایجاد کند. در ساعت معینی به رختخواب برود و در ساعت معینی از رختخواب بیرون بیاید. از او بخواهید در طول روز چرت نزند. به او بگویید؛ تمام عواملی که ذهنش را مغشوش می‌کنند، از رختخوابش بیرون بیاورد. نه کامپیوتر آنجا باشد، نه تلویزیون و نه تلفن همراه.

6. مسئولیت‌گریزی: زمانی که یک بیمار به شما مراجعه می‌کند، ممکن است به سادگی برای شما توضیح دهد؛ می‌خواهم مسئولیت‌هایم را در خانه و در محیط‌کار کم کنم. این تصمیم معمولا از سوی خانواده و دوستان و آشنایان فرد تقویت می‌شود که ما پزشکان اسمش را دوستی خاله خرسه می‌گذاریم. مراقبت باشید که آنها دست به چنین کاری نزنند. باقی ماندن در فعالیت‌های ثابت و مسئولیت‌های روزانه می‌تواند شبیه به طبیعی‌ترین درمان افسردگی عمل کند. این فعالیت‌های ثابت به افراد کمک می‌کند تا احساس خوشایندی از به انجام رساندن کارهایشان داشته باشند.

7. مقابله با افکار منفی: بخش مهمی از مقابله با افسردگی در مغز اتفاق می‌افتد و مبارزه جانانه‌ای که میان افکار منفی با ذهن در جریان است. بهتر است راهی پیدا کنید تا به چرخه اصلی ذهن بیمار نزدیک شوید، و آن چرخ‌دنده‌ها را دستکاری کنید. با اضافه کردن منطق به تفکر بیمار می‌توانید از راه درمان طبیعی وارد شوید. به او کمک کنید تا تمرین ذهن مثبت را انجام دهد. مغز او نیاز دارد تا هرچه سریع‌تر راه نجاتی برای خودش پیدا کند. شما نیز به او کمک کنید.

8. بیماران بی‌نسخه: یکی از خطرهایی که بیماران شما را تهدید می‌کند و کمتر به آن توجه می‌شود، استفاده از داروها بدون تجویز پزشک است. بهتر است از همان ابتدا وضعیت خود و بیمارتان را مشخص کنید، و به صورتی صریح از او در این باره بپرسید. دکتر کوک می‌گوید:« از او بپرسید چه غذاهایی می‌خورد و چه داروهایی مصرف می‌کند و جلوی دردسرهای آینده‌تان را بگیرید.»

9. کارهای تازه: مغز شما به عنوان پزشک باید سرشار از ایده‌های تازه برای گذران زمان باشد. کسی که به سراغ شما می‌آید، گاهی اوقات انگیزه‌ای برای رفتن به موزه ندارد، انگیزه‌ای برای رفتن به سینما ندارد و هیچ گزینه‌ای به ذهنش نمی‌رسد تا فعالیت‌ تازه‌ای انجام دهد. وظیفه شماست که راهکارهای تازه‌ای به او نشان دهید و برای مثال به او پیشنهاد کنید تا کتابش را بردارد و به پارک برود و روی نیمکت پارک شروع به خواندن کتاب کند. به او پیشنهاد بدهید کلاس زبان برود. اگر بیمار شما نسبت به این کار واکنش منفی نشان داد، به صورتی صادقانه با او برخورد کنید و دلیل اصلی را به او بگویید. دکتر کوک می‌گوید:« وقتی که ما خودمان را مجبور می‌کنیم تا کارهای متفاوت انجام دهیم، در مغز ما فعل و انفعالات شیمیایی اتفاق می‌افتد. وقتی وضعیت همیشگی را تغییر می‌دهی، سطح دوپامین موجود در مغز تغییر می‌کند که منجر به احساس لذت و آموزش توامان می‌شود.»

10. شاد باشید: فراموش نکنید کسی که به سراغ شما می‌آید از افسردگی رنج می‌برد و شاد بودن را فراموش کرده است. به نظر او هیچ‌چیز در دنیا ارزش خوش‌آمدن ندارد. به او کمک کنید تا احساس سرزندگی‌اش را با استفاده از فعالیت‌های مفرح به دست آورد. در این موقعیت مجبور نیستید از کارهای خوشایندی که به خودتان احساس خوبی می‌دهد، استفاده کنید. همین اندازه که به او بگویید به کارهایی بپردازد که پیش از این می‌پرداخته و از آنها لذت می‌برده است، کفایت می‌کند.
منبع: روزنامه سپید/سلامت نیوز

مفهوم واژه دکترین

مفهوم واژه دکترین
 

واژه دکترین از اساسی‌ترین واژه‌های دانش دکترینولوژی می‌باشد به همین خاطر درک و فهم این واژه بنیادی کمک اساسی در درک مابقی مطالب این دانش خواهد شد در ذیل به تعریف این واژه می‌پردازیم.

در اصطلاح دو نوع علم وجود دارد:

۱-علم حصولی: یعنی علمی که از بیرون برای ما حاصل می‌شود و گزاره‌های اصلی آن مفهومی است به نام تصور و تصدیق.

۲-علم حضوری: یعنی علمی که در نزد ماست و از درون ما تراوش می‌کند.

وجه‌تسمیه اسمی است که فهم می‌شود و این فهم بر یک صورتی اطلاق می‌شود. به‌عنوان‌مثال وقتی گفته می‌شود میز، ابتدا تصویری از میز در ذهن هست و سپس بر اساس آن تصویری که در ذهن است میز فهم می‌شود. وقتی گفته می‌شود علی، حسن و … این افراد را اگر بشناسیم که در مورد یک شخص به‌خصوص است چون برای ما قابل‌فهم است و تصوری از آن‌ها در ذهن داریم آن‌ها را به خاطر می‌آوریم. در انگلیسی تصور و اندیشه چیزی را کردن را conceptualize گفته می‌شود.

با توجه به توضیحات بالا، علم حصولی حاصل جمع تصور و تصدیق می‌باشد. تصوّر در لغت به معنای «نقش بستن» و «صورت پذیرفتن» است و در اصطلاح اهل معقول عبارت است از پدیده‌ی ذهنی ساده‏ای که شأنیت حکایت از ماورای خودش را داشته باشد مانند تصوّر کوه دماوند و مفهوم کوه

تصدیق در لغت به معنای «راست ‏شمردن» و «اعتراف کردن» است و در اصطلاح منطق و فلسفه بر دو معنای نزدیک به هم اطلاق می‌‏شود. تصور چیزها را می شود نام‌گذاری کرد مثل ماه و خورشید و … . اما بخشی از موارد تصدیق می باشد مثل اینکه بگوییم هوا گرم است. این فعل است، هوا و گرمی تصورات قابل فهمی برای ما بود و وقتی ما احساس کردیم هوا گرم است این می شود تصدیق که بخش دیگری از گزاره می باشد.

تصوری که ما می‌کنیم ابتدابه‌ساکن تصوری طبیعی است که ریشه در حواس پنج‌گانه ما دارد که مؤلفه‌های برداشت طبیعی ما را رقم می‌زند و به‌صورت طبیعی استنباط می‌شود. ما در علم حصولی از حواس بهره می‌گیریم و تصوراتی که داریم ریشه در برداشت حواس ماست. حواس نیز همه نظام معرفتی نمی‌باشد بلکه به‌عنوان ابزار اصلی است.

به این چارچوب کلی تصوری پارادایم گفته می‌شود. پس اولین چیزی که به‌صورت عمومی در علم حصولی دریافت می‌شود پارادایم کلی و طبیعی نام دارد. هرکجا پارادایم کلی و طبیعی است از مفهومی به نام مدل و الگو استفاده می‌شود و هیچ پارادایمی وجود ندارد که مدل و الگویی نداشته باشد. مثال اینکه فرض کنید که یک انسان نخستین که در یک کویر زندگی می‌کند آنچه که او در پیرامون خود می‌بیند کویر است. وقتی گفته می‌شود کویر، ابتدا کویر در ذهن فهم و تصور می‌شود و سپس مدل و الگویی از کویر در ذهن تداعی می‌شود. اینجا پارادایم کلی، مدل کلی دارد. از دل دو مؤلفه پارادایم کلی و مدل کلی، مفهوم کلی بیرون می‌آید. پس وقتی گفته می‌شود کویر, عنوان، عنوان کلی و مدل هم مدل کلی می‌باشد.

پارادایم‌ها، دیده‌ها و شنیده‌هایی به وجود می‌آورند که حاصل جمع آن‌ها پارادایم کلی و عام به وجود می‌آورد و از درون پارادایم عام که متأثر از شنیده‌ها و دیده‌هاست مفهوم مدل عام به وجود می‌آید و از مدل عام، گفتمان عام.

گفتمان در عربی قول، در لاتین دیسکورس و در فارسی گفتمان است. آنچه که گفته می‌شود به قول فلانی یعنی نظر و زاویه دید فرد مطرح می‌باشد.

از درون گفتمان عام، فرضیه به وجود می‌آید و فرضیه منتج می‌شود به تئوری یا نظریه عام. فرق فرضیه و نظریه در این است که نظریه، فرضیه اثبات‌شده است. قبل از آنکه فرضیه تبدیل به نظریه شود گریزی در معرفت دارد که این گریز خرافه نام دارد. خرافات به دلیل همین عقبه بنیادینی که دارند به باور تبدیل می‌شوند چون مبتنی بر دیده‌ها و شنیده‌ها هستند. از دل نظریه عام مفهومی به وجود می‌آید به نام پارادایم خاص، مدل خاص و گفتمان خاص.

در گفتمان خاص است که نگاه‌ها و زاویه‌های دید افراد و مکاتب مشخص می‌شود که خروجی آن به شرح ذیل است:

دکسا ایدیا دکترین تنت دگما

قلب این ۵ مورد دکترین می‌باشد و هر چه از سمت راست به چپ حرکت کنیم انعطاف‌پذیری اندیشه کاهش می‌شود.

دکترین کاربردی است و از سه لایه تشکیل می‌شود.

استراتژی تاکتیک تکنیک

فرآیند این نظام معرفتی نهایتاً برای اجرایی شدن نیازمند به دکترین می‌باشد و هر نظریه‌ای برای اینکه به عمل تبدیل شود در دکترین است.

در حوزه نظام معرفتی ۵ گزاره وجود دارد:

مرحله اول: در پارادایم کلی، معرفت طبیعی است که یک معرفت احساسی است.

مرحله دوم: بستر فرهنگی معرفت است و ما قادریم آنچه را که حس می‌کنیم را از طریق گزاره‌های کلامی نام‌گذاری کنیم.

مرحله سوم: شناخت تجربی و معرفت تحصدی و اثبات‌گراست. مرحله پوزیتیویستی و امپریستی یعنی شناخت حس‌گرایانه به شناخت اثبات‌گرایانه تبدیل می‌شود.

مرحله چهارم: عقل‌گرایی در حوزه راسیونالیسم.

مرحله پنجم: معرفت تجربی بر اساس شناخت عقل‌گرایی مدون

۵ مرحله فوق پروسه کلان علم حصولی است. علم حصولی درنهایت از تصور و تصدیق شروع‌شده و به تکنولوژی، تاکتولوژی و استراتژیولوژی ختم می‌شود، این پروسه طولانی نهایتاً فرآیند معماری تکوین اندیشه تمدنی است که برای تمدن سازی در سطح استراتژیکی چنین پروسه‌ای باید طی شود.

اما پاسخ به سه پرسش اساسی در مورد هر پدیده‌ای موجب می‌شود که در فرآیند تمدن سازی مشکلی پیش نیاید.

سه پرسش اساسی به شرح ذیل می‌باشد:

اول چیستی؟

دوم چرایی؟

سوم چگونگی؟

1

فلسفه و حکمت پاسخ چیستی و چرایی را می‌دهند. در غرب پاسخ به چگونگی نیز در حوزه فلسفه می‌باشد ولی در اسلام پاسخ به چگونگی از فقه نشأت می‌گیرد. در مدل غربی جای فقه را در پاسخ به چگونگی مدل تفکر فلسفی می‌گیرد و بر اساس علم و ساینس پاسخ می‌گوید. حال وقتی فهمیده شد که یک پدیده چیست؟ چرا هست؟ و چگونه باید باشد؟ سه گزاره حاصل می‌شود، استراتژی، تاکتیک و تکنیک که هر سه کلمه یونانی می‌باشند. در اسلام و در حوزه تفکر دینی استراتژی، تاکتیک و تکنیک مبتنی بر مؤلفه‌های شرعی می‌باشند.

2

کلیتی که این حوزه را دربرمی گیرد یعنی چیستی، چرایی و چگونگی و پاسخ گوی این سه سؤال می‌باشد دکترین نام دارد که ما به ازای آن در تفکر دینی قواعد فقهی است. مطابق پلت فوق در اندیشه غربی هستی‌شناسی از فلسفه شروع می‌شود و منتج به فلسفه مضاف می‌شود مثل فلسفه هنر، فلسفه سیاست و … که از دل این فلسفه‌های مضاف برای اجرایی شدن دکترین به‌عنوان قاعده اصلی حاصل می‌شود، حال این قاعده‌ها برای اجرایی شده در سه سطح استراتژی، تاکتیک و تکنیک تبدیل به قانون شده و درنهایت اجرایی می‌شود. به‌عنوان‌مثال از دل فلسفه ماتریالیستی غرب فلسفه اصالت لذتی بیرون می‌آید که حیا را بر‌نمی‌تابد و ماحصل آن سبک زندگی آمریکایی می‌شود. اما در تفکر دینی ما به ازای فلسفه، حکمت است. حکت یعنی دیدن هر چیز همان‌گونه که است بدون تعصبات و دخالت غرض‌ها. توضیح بیشتر اینکه یک حقیقت مطلق وجود دارد که نزول شده است به نام وحی و تأویل یعنی مراجعت کردن و برگشتن به آن اصل اول این فرایند حکمت نام دارد. پس حکمت علم دیدن هر چیزی همان‌گونه که است می‌باشد و دکترین رسیدن به آن اصل طی یک شرایط خاص می‌باشد. به‌عنوان‌مثال آیه «ان اکرمکم عندالله اتقاکم» همانا گرامی‌ترین شما نزد خداوند باتقواترین فرد است که در این آیه ملاک و معیار برتری افراد تقوا می‌باشد.

نوشته آقای سید رحمانی

این نوشته را در باشگاه استراتژیست های جوان بخوانید

دومین برد هاشمی مقابل حاتمی/ مهرام پتروشیمی را شکست داد و با صدر‌نشینی به مرحله پلی‌آف رفت

تیم بسکتبال مهرام همانند دور رفت پتروشیمی را شکست داد و با صدرنشینی به مرحله پلی‌آف جام ملی بسکتبال رفت.

به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس، هفته پایانی جام ملی بسکتبال عصر امروز با دیدار تیم‌های مهرام و پتروشیمی بندر امام آغاز شد. در این مسابقه که حساس‌ترین بازی هفته پایانی محسوب می‌شد دو تیم برای صدر‌نشینی وارد میدان شده‌اند.

مهرام بازی را بهتر از حریف خود آغاز کرد و در دفاع و حمله موفق‌تر از پتروشیمی بندر امام بود.

شاگردان سیدمصطفی هاشمی توانستند کوارتر‌های اول و دوم را با نتایج 18 بر 12 و 16 بر 13 با پیروزی به پایان برسانند.

در نیمه نخست دفاع پتروشیمی آنچنان که باید نتوانست مقابل حملات مهرام صف‌آرایی کند و نیمه نخست با حساب 34 بر 25 به سود مهرام به پایان رسید.

با آغاز کوارتر سوم پتروشیمی بازی را خوب آغاز کرد و دیدار نزدیکی را با تیم میزبان خود داشت.

این کوارتر نزدیک با حساب 17 بر 16 به سود مهرام خاتمه یافت.

کوارتر چهارم اوج حساسیت بازی بود و تماشاگران دو تیم هم که تقریبا بیش از نیمی از سالن را پر کرده بودند به شدت تیم محبوب‌شان را تشویق می‌کردند. مهرام برتری خود را تا دو دقیقه پایانی با 7 امتیاز اختلاف حفظ کرده بود اما بازیکنان پتروشیمی هم عملکرد خوبی را داشتند و حتی اختلاف را به یک امتیاز هم رساندند.

30 ثانیه پایانی بازی نشانی از اینکه کدام تیم برنده می‌شود وجود نداشت اما چند توپی که بازیکنان پتروشیمی نتوانستند از آن استفاده کنند موقعیت را در اختیار مهرام گذاشت و آنها در پایان توانستند با 5 امتیاز اختلاف و با حساب 71 بر 66 پیروزی را از آن خود کنند.

خبرگزاری فارس: دومین برد هاشمی مقابل حاتمی/ مهرام پتروشیمی را شکست داد و با صدر‌نشینی به مرحله پلی‌آف رفت

مهرام دور مقدماتی جام ملی را با صدر‌نشینی به پایان رساند.

سعید داور‌پناه ملی‌پوش مهرام در این مسابقه با دریافت 5 خطا از بازی اخراج شد.

سایر دیدارهای این هفته در حال برگزاری است.

مرحله پلی‌آف جام ملی بسکتبال با حضور 4 تیم نخست جدول یعنی مهرام، دانشگاه آزاد، پتروشیمی بندر امام و 7 الماس قزوین از پنجشنبه هفته آینده آغاز می‌شود.

زندگی: عباراتی که زندگی شما را متحول می‌کنند!

 

عباراتی که زندگی شما را متحول می‌کنند!

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

بیشتر افراد دوست دارند در سال جدید ظاهر خود را تغییر دهند؛ اما آیا بهتر نیست به جای ظاهر، ذهن خود را تغییر دهیم؟ تغییر ذهن می‌تواند به اندازه تغییر ظاهری اهمیت داشته باشد؛ اما برای این کار تغییر تفکراتمان کافی نیست، بلکه باید لغاتی را که در زندگی روزمره به کار می‌بریم نیز تغییر دهیم. نحوه صحبت و گفتگوی ما با دیگران و خودمان، تأثیر زیادی بر روی ما دارد. در نتیجه زمان آن فرا رسیده که به مکالمات خود بیشتر توجه کنیم. در ادامه 15 عبارت به شما یادآوری می‌شود که طرز تفکر، احساس و رفتار شما را تغییر خواهند داد.

"لطفاً"
یک لغت کوچک که رفتار اجتماعی مهمی محسوب می‌شود. ما واقعاً به این لغت نیاز داریم. رفتار خوب مزایای زیادی به همراه دارد، از افزایش ارتباطات اجتماعی گرفته تا پشت سر گذاشتن موانع در زندگی. به این موضوع فکر کنید؛ آیا زمانی که فردی تقاضایی را به طور مؤدبانه مطرح می‌کند، تمایل بیشتری برای انجام آن کار ندارید؟ این قدرت کلمه "لطفاً" است.

"متشکرم"
طبق تحقیق دانشگاه Binghamton تنها یک‌سوم افراد مورد تحسین قرار گرفتن را می‌پذیرند. بر کسی پنهان نیست که بیشتر ما، زمانی که مورد تحسین قرار می‌گیریم، سختگیر می‌شویم. استفاده از کلمه "متشکرم" نه تنها از فردی که از شما تحسین کرده، قدردانی می‌کند، بلکه به شما کمک می‌کند تا تحسین‌ها و تعریف‌های آن فرد در مورد خودتان را باور کنید.

"آیا کمکی از دست من برمی‌آید؟"
اگر فردی که دوستش دارید، دچار مشکلاتی شده، گاهی بهترین روش برای حمایت از وی، پیشنهاد کمک کردن به وی است. اگر واقعاً می‌خواهید به کسی کمک کنید، باید از وی بپرسید که چه کمکی می‌توانید برای حل مشکلش انجام دهید. این کار باعث می‌شود که افراد شرایط و مشکلات خود را برای شما بازگو کنند و علت آن را توضیح دهند. کمک به دیگران تنها برای آن‌ها مفید نیست. بلکه به شما نیز کمک می‌کند. تحقیقات نشان می‌دهد کمک به دیگران باعث افزایش رضایت از خود و حس هدفمندی را به همراه دارد. همچنین کمک داوطلبانه به دیگران باعث افزایش طول عمر می‌شود.

"آیا می‌توانید به من کمک کنید؟"
درخواست کمک از دیگران دشوار است. با این حال، هیچ مشکلی نیست که بپذیرید شما به کمی کمک نیاز دارید. در واقع این کار باعث تغییر شما می‌شود. افراد همیشه نگران هستند که درخواست کمک از دیگران، آن‌ها را احمق نشان دهد؛ اما در یک تحقیق مشخص شده است گرفتن مشاوره می‌تواند شما را لایق‌تر نشان دهد.

"خیلی سرم شلوغ است"
این جمله بسیار مهم است. این جمله را به خاطر بسپارید و سریعاً از یاد ببرید. افراد فکر می‌کنند در زندگی در حال مسابقه هستند؛ اما در واقع مسابقه‌ای جز آنچه خودمان برای خود تعیین می‌کنیم، وجود ندارد. پس این جمله را در سال جدید به کار نبرید.

"شب‌به‌خیر"
این جمله به اندازه زمانی که آن را استفاده می‌کنید، اهمیت ندارد. زمانی که خسته شدید، این عبارت را به کار ببرید. اغلب اوقات یکی از چیزهایی که ما نادیده می‌گیریم، خواب است. طبق یک تحقیق جدید، بیش از نیمی از آمریکایی‌ها اظهار می‌کنند که حداقل به 8 ساعت خواب نیاز دارند؛ اما تقریباً سه‌چهارم افراد کمتر از 8 ساعت در شبانه‌روز می‌خوابند.

"نمی‌خواهم"
طبق یک تحقیق که در نشریه Journal of Consumer Research منتشر شد، افرادی که از جملاتی مانند "من کلوچه نمی‌خورم" استفاده می‌کنند، کنترل بیشتری بر روی خود دارند. همچنین این افراد نسبت به افرادی که از جمله "من نمی‌توانم کلوچه بخورم" استفاده می‌کنند، تغییرات رفتاری مثبت‌تری دارند.

"متأسفم یا ببخشید"
قبول اشتباه معمولاً دشوار است؛ اما با این کار می‌توانید زندگی و روابط خود را بهبود بخشید. تحقیقات نشان می‌دهند، بار گناه می‌تواند باعث ناامیدی شود. در نتیجه بار گناه خود را با عذرخواهی سبک کنید.

"نه"
شما همه کاری را می‌توانید انجام دهید؛ اما نه هر کاری را. گاهی اوقات اگر گیج شده‌اید یا می‌خواهید صدمه نخورید، بهتر است "نه" بگویید. گاهی اوقات بهترین روش برای تکمیل یک پروژه، پایان دادن به آن است. این بدین معنی نیست که من نیازهای دیگر خود را نادیده می‌گیرم؛ اما بدین معنی است که زمانی که کاری را انجام می‌دهم، با تمام وجود انجام می‌دهم. گاهی بهتر است به چیزهای خوب "نه" بگوییم.

"خیلی خوشحالم که ..."
تحقیقات نشان دادند ابراز خوشحالی می‌تواند ما را خوشحال‌تر و سالم‌تر کند.

"اشکالی ندارد"
همیشه همه چیز بر وفق مراد پیش نمی‌رود. پذیرفتن زندگی همان‌طور که پیش می‌رود، به جای نگرانی در مورد آن‌طور که باید باشد، باعث حس آزادی و رهایی می‌شود. ایجاد استرس در مورد چیزهای کوچک می‌تواند تأثیر منفی بر روی زندگی و بدن ما بگذارد.

"بزن بریم"
آخرین باری که یک مسافرت ماجراجویانه کوتاه داشتید، چه زمانی بود؟ آمار و ارقام نشان می‌دهند تجربیات جدید جزو مهم‌ترین کارهای زندگی است؛ اما ما به ندرت طبیعت‌گردی می‌کنیم. همچنین تحقیقات نشان می‌دهند تجربیات جدید باعث افزایش خوشحالی افراد می‌شود. پس شاید یک مسافرت کوتاه برایتان خوب باشد.

"برای پیامتان از شما متشکرم. در حال حاضر در دفتر کار نیستم"
از نظر فنی شما این جمله را نمی‌گویید، بلکه پیام صوتی تلفن شما این جملات را می‌گوید. با این حال، این جملات بسیار مهم هستند. افراد معمولاً در روزهای تعطیل استرس دارند. بهتر است برای یک مسافرت برنامه‌ریزی کنید و اجازه دهید که منشی تلفنی شما در دفتر کار بماند و به تماس‌ها پاسخ دهد. در سال جدید زمانی را به خودتان اختصاص دهید.

"نفس بکش"
این جمله احتمالاً یکی از اصلی‌ترین و مهم‌ترین جملاتی است که در سال جدید باید به خود بگویید. اختصاص زمانی برای نفس کشیدن، زندگی در همان لحظه خاص و رهایی از استرس برای سلامتی روحی شما بسیار مهم است. اگر افکار نگران‌کننده مجدداً به سراغتان آمدند، به خود یادآوری کنید که باید استراحت کنید. شما با این کار احساس بهتری خواهید داشت.

نوشته پریا اقدامی در فوت و فن

بازسازی صحنه شهادت خرازی و صیاد شیرازی در کلیپ « برخیزید » به کارگردانی مهدی نقویان

مهدی نقویان، کارگردان فیلم‌های مستند در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، درباره کلیپ  «برخیزید»گفت: سرود معروف «برخیزید» که در هنگام ورود امام خمینی(ره) به بهشت زهرا اجرا شده بود، سال گذشته توسط سازمان هنری رسانه‌ای اوج بازخوانی شد و امسال کلیپ آن تهیه شد.

وی افزود: داستان فیلمنامه این کلیپ در سه دهه می‌گذرد. قسمت اول درباره 12 بهمن و ورود امام خمینی(ره) به میهن و مبارزات انقلابی است. در ادامه دهه شصت و اعزام نیرو‌ها به جبهه و بازسازی صحنه شهادت خرازی به تصویر کشیده می‌شود و نهایتا پایان کلیپ با دهه هفتاد، یادواره شهدا و بازسازی صحنهٔ شهادت صیادشیرازی می‌باشد.

کارگردان این کلیپ گفت: این کلیپ مراحل پیش تولید و تولید را به اتمام رسانده است و در حال حاضر مراحل تدوین را پشت سر می‌گذارد. برای اولین بار در سینمای ایران صحنهٔ شهادت دو تن از سرداران شهید به نام‌های شهید خرازی و شهید صیاد شیرازی در این کلیپ بازسازی می‌شود. این کلیپ قرار است در ایام دهه فجر امسال برای پخش از شبکه افق آماده شود.

بازیگران این کلیپ عبارتند از: علیرضا جعفری (شهید صابر حسینی) - امیر علی‌پور (شهید خرازی) - زمانی (شهید صیادشیرازی)

انتهای پیام/

منبع:

http://www.tasnimnews.com/Home/Single/619910