روزگاری نه چندان دور زمینهای کشاورزی شهرضا چندین برایر امروز بود و شهرضا از جمله صادر کنندگان محصولات کشاورزی از جمله انگور و مشتقاتش یعنی کشمش و شیره به سایر شهر ها بود .
زمینی راکه در عکس مشاهده میکنید ادامه صحرای شریف آباد واقع در شرق شهرضاست
که به دلیل کمبود آب قنات این محل مقدار زیادی از این زمینها از زیر کشت خارج شده و فقط آثار کشاورزی گذشته در آن دیده میشود این زمینها را در اصطلاح کشاورزان به آن لورک (levark ) میگویند . ( همه قنوات شهر زمینهای لورک داشته و یکی از مشکلات کشاورزان با زمین شهری بر سر همین زمینهاست که معضلاتی هم برای خریدارن این زمینها در حال حاضر بوجود آورده است )
در هر حال به دلیل خشک شدن بعضی قنوات و یا کم آبی بقیه آنها حتی آب موجود کفاف زمینهای موجود را هم نمی دهد در صورتی که روزگاری نه چندان دور به دلیل پر آبی قناتها تا دور دستها هم کشاورزی می شد که آثار و نشانه های این کشت و کار ها را می توان در زمینهای دور دست خارج شهر مشاهده کرد
یکی از راههای کنار آمدن با پدیده کم آبی بهینه کردن آبیاری با آب قنوات می باشد ولی کشاورزان با این آبها هنوز به سبک گذشته آبیاری میکنند و چاره ای جز این ندارند مگر اینکه تدبیری در مورد آب خروجی فنوات اندیشیده شود که موجب هدر رفتن حجم زیادی از آبها نگردد .
هر روزه میلیونها تصویر روی شبکههای اجتماعی منتشر شده و بین دوستان به اشتراک گذاشته میشود که بیشتر آنها خود واقعی فرد نیست. بلکه تصاویری دستکاری شده با امکانات موجود در سیستمهای مورد استفاده افراد است. به عبارتی فرد تلاش میکند آنچه که نیست را به نمایش بگذارد تا آنچه در واقعیت امر هست. این یعنی ناراضیتی و عدم اعتماد به نفس از واقعیت موجود و تلاش برای بودن بر اساس نظرات، خواستهها، باورها و خوشایند دیگران!
آمارها نشان میدهند که حدود 64 درصد از کاربران بخصوص زنان در سال 2014 با دیدن عکسها و تصاویر دستکاری شده از خود و ظاهرشان احساس بدی پیدا کرده، ناامید و افسرده شدهاند.
تاکنون تلویزیون و مجلهها، به خصوص مجلههای مد و عامه پسند، به خاطر عرضه و تبلیغ اندامهای از نظر آنهاایده آل و به اصطلاح بی عیب و نقص و تاثیر منفی بسیار بر اعتماد به نفس مردم، به خصوص نوجوانان و جوانان گذاشتهاند که در این راستا مورد انتقاد بسیاری نیز قرار گرفته اند.اما کمتر تاثیر شبکههای اجتماعی بر برداشت ما از اندام مناسب و یا نگاه ما به ظاهرمان بررسی و تحقیق شده است. به راستی تاثیر شبکههای اجتماعی بر روی اعتماد به نفس و بخصوص ظاهرمان چگونه است؟
بررسی چند مورد در دنیای واقعی و مقایسه آن در دنیای مجازی، این مسئله را برای شما روشن میسازد. کلسی هیبرد نمونه بارز این مسئله است. او در دوران کودکی قدی بلند و کمیچاق بود. او در مدرسه ابتدایی مشکلی با این ظاهر نداشت. چرا که کسی بهاین موارد توجه نمیکرد.
اما به محض ورود به دبیرستان این ظاهر برای او دردسر و دست مایه آزار شد. چرا که با دیدن او اکثر هم کلاسیها و شاگردان مدرسه شروع به حرف زدن و تمسخر کردند.این امر باعث شد که به مرور زمان او فکر کند واقعا زشت است و هیچ چیز خوب و زیبایی ندارد.
کلسی سالهای اول دبیرستان همیشه احساس بدبختی میکرد. و در فیسبوک دوستان بسیار اندکی داشت که میدانست آنان هرگز سر به سر او نخواهند گذاشت.
او روزگار سختی را میگذراند چرا که در مورد تمام جزییات ظاهریش حتی شکل ابروها و یا اندازه پیشانی خود وسواس پیدا کرده بود.
خود کلسی در این باره میگوید: " اگر من روی شبکههای اجتماعی دوست و یا آشنای بیشتری داشتم مسلما بیشتر مورد آزار قرار میگرفتم. آزار و رفتار زورگویانه و ناراحت کننده دیگران در سنین یازده تا شانزده سالگی واقعا وحشتناک بود و دلیلاین آزارها هیکل و ظاهر من بود."
من تلاش کردم تا آنچه مورد آزار است را تغییر دهم. چندین بار رنگ موی خود را تغییر دادم، رژیمهای غذایی سختی گرفتم تا بلکه هم شکل جماعت شود، اما نشد... بالاخره متوجه شدم که مشکل، رفتار غلط دیگران است و نه اندام و ظاهر من!
کلسی اکنون ۲۰ ساله است و مسئول یک برنامه آموزشی و آگاهی بخش به نام "آموزش با صدای بلند" است. دراین دورهها که در مدارس برگزار میشود به معلمان آموزش داده میشود که چطور مشکل عدم اعتماد به نفس نوجوانان و عدم رضایت آنها از ظاهرشان را تشخیص داده و با آن برخورد کنند.
به خاطر همین تجربههای شخصی و حرفهای، کلسی هیبرد به خوبی از تاثیرات شبکههای اجتماعی براین موضوع اطلاع دارد و میگوید؛ نوجوانان روی شبکههای اجتماعی ممکن است صدها و هزاران "دوست و آشنا" داشته باشند واین همه ارتباط آنها را آسیبپذیر میکند.
این قشر کاربر سعی میکنند بهترین تصویر ممکن را از خود برروی شبکههای ارائه دهند و همواره در حال مقایسه خود با دیگران هستند.
پر واضح است که برای بسیاری از نوجوانان و جوانان امروزی شبکههای اجتماعی مثل فیسبوک و توییتر و ابزارهای ارسال پیامک مثل واتساپ راه اصلی برقراری ارتباط با دوستان، آشنایان، خانواده و سراسر دنیا است.
آمارها نشان میدهند که در سال ۲۰۱۳ بیش از ۷۰ درصد از نوجوانان و جوانان به ابزار ویژه فیسبوک پیوستندو ابزاری که هر روزه به وسیله آن میلیونها تصویر از کاربران در شبکه منتشر و به گردش در میآید. شاید تاکنون هیچگاه نوجوانان تااین حد در مورد زندگی دوستان خود اطلاع نداشتند و تااین حد در مورد ظاهر خود حساس نبودند! آنان این اطلاعات، حساسیت و کاهش اعتماد بنفس خود را در ارتباط با شبکههای اجتماعی کسب میکنند!
جراحی زیبایی مجازی
بررسیهای یک کمیسیون پارلمانی دراین زمینه نشان میدهد که در مواردی حتی دختر بچههای پنج ساله نیز در مورد اندام و ظاهر خود نگران هستند. البته افراد بالغ نیز ازاین تاثیرات منفی درامان نیستند و آمارهای موجود در بریتانیا حاکی از آن است که حدود ۶۰ درصد از افراد بالغ از ظاهر خود خجالت میکشند و به همین دلیل یعنی تحت تاثیراین وضعیت میزان جراحیهای پلاستیک و زیبایی از سال ۲۰۰۸ حدود ۲۰ درصد افزایش یافته است.
در چنین شرایطی مسئولان و اندیشمندان تدبیری نیک اندیشیده و دست به کار شدند. برای نمونه در سال ۲۰۱۲ نمایندگان پارلمان بریتانیا با تصویب طرحی پیشنهاد کردند که تمام نوجوانان برای داشتن درک بهتر از ظاهر خود و افزایش اعتماد به نفسشان باید در یک دوره آموزشی ویژه شرکت کنند.
برگرفته از؛ prezi- today- mediapost
چه کسی فکرش را می کرد که یک موجود قهوه ای عجیب و غریب با چشمهای بزرگ که روی صفحه ی تبلت یا گوشی آرام ایستاده و نگاهمان می کند، یک روز برایمان جان بگیرد و رسیدگی به او بشود یکی از بزرگترین دغدغه ها و همه فکر و ذکرمان!
وسط جلسه نشسته است و تند و تند از حرف های رییس نت برمی دارد تا چیزی از قلم نیفتد. یکهو صدای آشنایی از گوشی بلند می شود که نشان می دهد بچه از خواب بیدار شده. وقتی این بچه از خواب بیدار می شود خودش را کثیف کرده و طبیعتا گرسنه است. زمان در اینجا حیاتی ست. باید هر چه زودتر به «پو» برسی تا وضعش خراب تر از این که هست نشود.کار را رها می کند و دو سه دقیقه ای به رتق و فتق امور این بچه ی مجازی می پردازد و دوباره برمی گردد سرکار!
«پو» (pou) یک بازی برای گوشی و تبلت با سیستم عامل های اندروید و آی او اس و غیره است که طراحی و فرایند آسانی دارد. وقتی این بازی و بازی های مشابهش را نصب می کنی، با موجودی مواجه می شوی که رنگش قهوه ای است و چشم های بزرگی دارد. روی صفحه ی گوشی ات ایستاده و با آن چشم های درشت نگاهت می کند و منتظر است تا پدر و مادرش را پیدا کند.
وقتی که مادر یا پدرش شدی، دیگر همه ی مسئولیتش بر گردن توست. باید سر وقت به او غذا بدهی، سر وقت با او بازی کنی، بخوابانی اش، تمیزش کنی و ...
وقتی هم که مرحله ات بالا رفت، با جمع آوری سکه می توانی برایش خرید کنی و توقعاتش را برآورده کنی و خلاصه هر کاری که می شود برای یک بچه انجام داد!
شاید کسی نداند روزی که «پل سالامه» این بازی ساده را طراحی کرد، چه مخاطبینی برایش در نظر گرفت و جامعه ی هدفش چه کسانی بودند اما امروز می بینیم که محبوبیت این موجود کوچک و عجیب، مرز سنی و جنسیتی را شکانده و هر کس با هر تحصیلات و سن و جنسیتی، یک بچه قهوه ایِ نیازمند به رسیدگی و توجه توی گوشی یا تبلتش دارد و در برابر او احساس مسئولیت می کند.
می گوید: «من اگر این ترم مشروط شدم تقصیر پسرمه!» منظورش از «پسرم»، پو است. می گوید که «پو» یش چاق و تپلی است که به تازگی برایش یک کت و شلوار خریده و یک سبیل کلفت! می گوید :«مردی شده برای خودش!»
در دنیایی که تکنولوژی بازی های رایانه ای هر روز پیشرفته تر و پیچیده تر می شود و با قدرت هر چه تمام تر، محصولات را با گرافیک بالا و داستان های جذاب و رنگ و لعاب فراوان به مخاطبین خود عرضه می کند، گل کردن بازی های آرام و بی دغدغه، کمی عجیب و قابل تامل به نظر می رسد.
این بازی ها با یک برنامه ریزی دقیق و استفاده از علوم روانشناسی و جامعه شناسی، روی احساسات فرد انگشت می گذارند و از خاصیت وابستگی انسان به موجودات اطرافش استفاده می کنند. خیلی آرام و ظریف وابسته ات می کنند بطوریکه حتی اگر بخواهی هم دیگر نمی توانی ازشان دست بکشی.
کارشناسان معتقند که بازی های رایانه ای در دنیای امروز نوعی رسانه نوین هستند. خاصیت رسانه این است که مطلب، موضوع یا مفهومی را برای مخاطب تبیین کند. این رسانه های نوین، علاوه بر تاثیرگذاری و فرستادن و دریافت پیام از سوی مخاطب، وظیفه ی بزرگ دیگری هم دارند. این وظیفه، تلاش برای ماندگاری است. هر چه یک رسانه ماندگارتر باشد و بتواند مخاطب را مدت زمان بیشتری از آن خود کند، موفق تر است.
این بازی های آرامِ عاشقانه، که با تکیه بر احساسات و وابستگی انسانها به موجوداتی که دوستشان دارند طراحی و ساخته شده، به این هدف دست یافته اند و چنان در لایه های زندگی فرد وارد شده اند، که بعد از مدتی خود فرد هم متعجب می شود که چطور شد که موجود صفر و یکی بی جان، توانسته بخش عمده ای از احساسات یک انسان را به خودش معطوف کند.
واقعی شدن «پو» و راه یافتن او به زندگی و احساساتمان نشان می دهد که هدف گذاری و برنامه ریزی طراح و سازنده، بسیار دقیق و موفق بوده است. موارد زیر، کامنت های مخاطبین این بازی و ابراز احساسات آنها نسبت به این موجود ناشناخته است:
پوی من دختره! الان دوازده مرحله ست که دارمش و براش یه چیزایی خریده م. رنگش هم نارنجیه و البته خیلی شکمو! تحمل ندارم؛ پس کی بزرگ می شه؟
بچه من 98 سالشه. داره می ترکه از بس چاق شده. به خدا از کار و زندگی منو انداخته.
من برای پو اسم گذاشتم. اسمشو گذاشتم پژمان که با بقیه فرق کنه.
کی می دونه پو چطوری می تونه ازدواج کنه؟ دلم می خواد بچه مو توی لباس دامادی ببینم!
وقتی سیر شده و می خوام بهش غذا بدم و اون می گه:«نه» دلم می خواد بپرم توی تبلت بغلش کنم!
من خودم یه پسر دارم برای همین پوی دختر انتخاب کردم. دخترا بابایی هستن آخه. پوی من هم خودشو برام لوس می کنه و منم نازشو می خرم.
عکسش را می گیرند و در فضای مجازی منتشر می کنند، هم و غمشان خریدن لباس و عینک و کلاه و سایر لوازم برایش است، تلاش می کنند بزرگش کنند و بهترین چیزها را بدهند بخورد، به هم که می رسند از سن و سال فرزندخوانده مجازیشان می گویند و اتفاق هایی که برایش افتاده... این ابراز احساسات نسبت به چیزی که جان و هویت ندارد و معلوم نیست از کجا پیدایش شده، واقعا عجیب به نظر می رسد.
خطر «پو»!
کفرش درآمده! از دست همسرش حرص می خورد که مرتب سرش توی گوشی است و دارد قربان صدقه ی «پو»ی نوجوانشان می رود. همسرش هر اتفاقی که برای پو می افتد و هر چیز جدیدی که برای پو می خرد را می آید با آب و تاب برای او تعریف می کند و همه ی فکر و ذکرش شده بزرگ کردن این فرزندخوانده!
خودشان یک دختر پنج شش ساله دارند؛ با این حال این مادر جوان، دلش یک بچه ی کوچک دیگر هم خواسته و به هر دوی این ها رسیدگی می کند. مرد جوان می گوید:«گاهی «پو» به دخترک خودمان ترجیح داده می شود. وقتی «پو» چشمهایش دو دو می زند، همسرم با احساس مسئولیت وصف ناپذیری می دود و غذایش را مهیا می کند و اگر پول در حسابش نباشد، آن قدر بازی می کند تا پول گیر بیاورد و بتواند بچه ی صفر و یکی اش را سیر کند و تا این بچه آرام نگیرد و نخوابد، همسر هم آرام نمی گیرد. گاهی ساعت ها غرق شدن در مسائل «پو»ی کوچک، وقت رسیدگی به کارهای دیگر را می گیرد و حتی دلزدگی نسبت به کارهای دیگر ایجاد می کند.»
اگر در قدیم بیشتر نسبت به تاثیر بازی های رایانه ای بر کودکان و نوجوانان نگران می شدیم، امروز این خطر گسترده تر شده و ابعاد وسیعی پیدا کرده است.اگر در قدیم برخی بازی های رایانه ای باعث رواج مفاهیم ضدمعنوی و خشونت می شد، امروز باید از بازی های آرامی که به ظاهر هیچ کدام از آسیب های بازی های اکشن و خشن را ندارند هم ترسید. بازی های آرامی که فرد را (در هر گروه سنی و تحصیلی و در هر جایگاه اجتماعی) تحت تاثیر قرار می دهد و از دنیای پیرامون خود جدا می اندازد و خطرشان کمتر از بازی های خشونت آمیز و تاثیرگذار اکشن نیست.
رحیمی، کارشناس روانشناسی در مورد تاثیر این گونه بازی ها در زندگی انسان می گوید: «یکی از بزرگترین آسیب های این بازی ها این است که افراد گذشت زمان را به هیچ وجه احساس نمیکنند و وقتی به خود میآیند که ساعتهای زیادی از وقتشان صرف این بازیها شدهاست. علاوه بر آن طبق تحقیقات، افرادی که وابسته به این بازی ها می شوند، درونگرا شده و در جامعه منزوی می شوند و رفته رفته در برقراری ارتباط اجتماعی کم تمایل و یا ناتوان می گردند.
این روانشناس خطر خیالپردازی و دور شدن از دنیای حقیقی را مهم و غیرقابل انکار می داند و می گوید: «وقتی بچه ی مجازی اجز نیازهای مادی توقعی از پدر و مادرش ندارد و با اندکی غذا و کمی بازی می توانی راضی نگهش داری، ناخودآگاه این تفکر و این ذهنیت در زندگی عادی برای انسان نهادینه می شود. تحملش در برابر خواسته های دیگر را از دست می دهد و توجهی به نیازهای معنوی اطرافیان علی الخصوص فرزند را از دست می دهد.»
رحیمی معتقد است پیشرفت تکنولوژی سبب دور شدن اعضای خانواده از یکدیگر میشود. به طوری که هر یک از افرادخانواده به خاطر مشغول بودن به تماشای تلویزیون یا درگیر بودن با رایانه و اینترنت و بازیهای رایانهای، کمتر وقت میکنند با یکدیگر بنشینند و صحبت کنند و این خود باعث سرد شدن روابط بین والدین و فرزندان شدهاست، به گونهای که آنان کمتر حوصله یکدیگر را دارند.
به هر صورت شمشیر دولبه ی تکنولوژی هر روز یک وجه و یک بعد از زندگی انسان را هدف قرار می دهد و با رسوخ به تمامی ابعاد زندگی انسان، قدرتش را به رخ می کشد. قدرتی که مخاطبان را منفعل کرده و آنها را در جریانی قرار داده که نتیجه ای جز قدرتمندتر شدن این رسانه های نوین ندارد.
باید مراقب باشیم چرا که «پو» همین موجود کوچک دوست داشتنی با آن نگاه مظلوم و لبخند شاد، در کمین ماست!
طرح مباحث مربوط به آرمان وواقعیت موضوع جدیدی نیست بلکه همواره از اول پیروزی انقلاب مطرح بوده. مساله اصلی نیزاین است که نسبت میان آرمانها وواقعیات ومنافع ملی چیست؟ این پرداختن وتوازن میان این دو(آرمان-واقعیت) چگونه است؟ آیا میتوان آرمانگرا بود وبه واقعیات توجه نمود؟ یا اصلا به واقعیات بی توجه بود؟ آیا طرح دوگانه وتقابلی آرمان وواقعیت،منطقی،معقول وواقعی است؟
در تعریف آرمان در برخی معاجم چنین آمده است: "آنچه باید باشد وبه آن می اندیشیم؛ کمال مطلوب؛ایده آل" وهمینطور تعریف واقعیت یعنی "آنچه که واقع است؛آنچه که هست".
موضوع آنچنان واضح وآشکار است که جز با درنظر داشت یک هدف ثانویه نمیتوان به مقصود وآرمان وهدف رئیس جمهور محترم از طرح دوگانه آرمان- منفعت که درهمایش اقتصاد ایران مطرح نمود، پی برد.آنچه درتعریف آرمان و واقعیت که لابد جناب روحانی منفعت را بخشی از آن میداند- ارائه شدبیانگر آن است رابطه این دو به هیچ وجه رابطه تقابلی نیست بلکه رابطه مبداء ومقصد است. هرانسان عاقل وهر جامعه زنده وبانشاطی برای حرکت خویش هدف وغایتی تعریف کرده است واصولا انسان وهمچنین جامعه بدون غایت وآرمان موجود متحیری است که درلابلای واقعیتهای موجود-که محل انتخاب است- آنچنان انتخاب میکند که دچار پارادوکس خواهدشد.نمیتوان جامعه بدون هدف را تصورنمود مگر جوامع ابتدائی وفاقد هویت جمعی. بعید است هیچ انسان عاقلی در ضرورت داشتن آرمان وهدف غایی تردید داشته باشد.حضرت امام خمینی(ره) اهداف حرکت ملت بزرگ ایران درانقلاب اسلامی را بر نفی سبیل، استقلال کامل،گسترش نهضتهای اسلامی و تحقق حاکمیت الله بر سرارسرجهان و.... بیان فرمود وامام خامنه ای نیزبا ارائه طرح پنج مرحله ای از حرکت مومنانه وانقلابی ایران تحقق تمدن اسلامی و جامعه نمونه وتحقق توحید درعالم را اهداف وآرمان مردم ایران برشمرده اند که بارها درشعارها وتظاهرات وحمایتهای مردمی برآن تاکید شده است.
مساله بعد نحوه پرداختن به واقعیات وآرمانهااست. آرمانها واهداف غائی بعنوان ایده آل ومقصد مطرح اند و رابطه واقعیت ومبداء با مقصد وایده آل وآرمان رابطه ای مستقیم است. باید بتوان با واقعیات موجود به اهداف غایی وآرمانی نائل شد وچنانچه کسی نتواند با واقعیات موجود به اهداف ازپیش تعیین شده برسد یا توان حرکت را درخود نبیند روا نیست به تقابل اهداف اصلی وفرعی دامن زند.آرمانها اهداف اصلی جامعه هستند وطبعا برای رسیدن به آن اهداف بلند به اهداف فرعی دیگری نیز نیازمندیم. پیروزی انقلاب اسلامی درسال57، دفاع مقدس 8ساله،پیشرفتهای علمی وفناوری و....همه اهداف فرعی ای هستند که اتفاقا درراستای آرمانها واهداف ملی ملتی بپاخواسته وانقلابی شکل گرفته اند تا ملت مسلمان وانقلابی ایران به نیل به اهداف اصلی با روحیه وانگیزه بیشتری مسیر رسیدن به آن اهداف بلند را طی نماید.اهداف فرعی انقلاب درراستای نیل به اهداف اصلی آن است.
دستاوردهای هسته ای را قطعا نمیتوان بعنوان آرمان و هدف اصلی وغائی نظام قلمداد نمود واین بخش از سخن جناب روحانی کاملا پذیرفتنی است به شرط آنکه این دست آوردها را از آرمانهای ملت جدا ندانیم و ملت را ازداشتن اسباب نیل به آن آرمانهای بلند تحریم نکنیم!این دستاورد مهم دقیقا با آرمان ملت بزرگ ایران متصل است وتبدیل به یک هدف فرعی برای نیل به اهداف بلند تر برای آنان شده است.
امادر شرایطی که مذاکره هسته ای درجریان است و مردم امیدوارانه والبته با نگرانی جریان مذاکرات را پیگیری میکنند طرح سخنانی ازاین دست توسط رئیس جمهور محترم را باید معطوف به همین مذاکرات دانست. آنچه از سخنان ایشان استنباط میشود آن است که دولت وی که تمام همّ وهمّت خویش را صرف نتیجه بخش بودن مذاکرات هسته ای قرار داده ودرحالیکه بنظر میرسد حداقل بخش مهمی از سانتیریفیوژها از چرخش باز خواهند ایستاد دولت را به این نتیجه نادرست رهنمون شده که باید برای این ناتوانی وعدم توفیق وعدم برد در مذاکرات محمل و پشتوانه فکری ساخت وچه چیزی بهتر از تقابل آرمان ومنفعت؟!! حال آنکه نیل به پیشرفتهای هسته ای خود منفعت ملی است واتفاقا در راستای اهداف اصلی انقلاب.
جناب روحانی در تبلیغات انتخاباتی بر چرخش سانتریفیوژها وچرخ زندگی مردم بصورت همزمان تاکید کرده بود و امروز که تقریبا چرخ زندگی و هسته ای هر دو کند تر شده اند چه خوب است جناب ایشان با "تدبیر" و "امید" به مردم بگوید قرار استچرخ کدام یک از این دوگانه(زندگی-هسته ای) دیگر نچرخد؟ هرچند میتوان درسخنان وی توقف چرخش سانتریفیوژها را احساس کرد.
شگفتی های آب در بدن ا نسان دوستان ! یکی از شگفتیهای بسیار عجیب ساختمان بدن ما انسانها ، مقدار آبی است که در بدن مان موجود است . اگر فقط وزن بدن مورد نظر باشد ، ما انسانها بیشتر از آب ساخته شده ایم .۶۰ تا ۷۰ در صد وزن بدن ما را آب تشکیل می دهد. چیزی در حدود چهل و نه کیلو گرم آب در یک مرد با وزن متوسط . حتی استخوان بدن ما که کاملاً ماده ای سخت به نظر می رسد بالغ بر ۲۰ درصد آن را آب تشکیل می دهد ، در حالی که ۹۵ درصد پلاسمای خون ما را آب تشکیل می دهد.این دریای درونی با مزه ای شور ، محیط آبی دررون بدن ما میباشد. آب این دریا در رگهای خونی و همه مجاری باریک بدن در جریان است . هر سلولی را این آب سیراب می کند و هیچ عضوی از بدن نمی تواند بدون این آب زنده بماند . به عبارت دیگر آب موجود در بدن مانع از این می گردد که ما در آتش درونی خود بسوزیم . عزیزان ! آیا براستی علت وجود این همه آب در بدن انسان چیست ؟ و چرا حکمت خدای حکیم بر این امر تعلق گرفته است ؟ پژوهشگران ، خنک نگهداشتن بدن را یکی از علتهای وجود این همه اب در بدن می دانند . آیا تا کنون به آبی که درون موتر در جریان است اندیشیده اید؟ می دانید که یکی از وظایف این آب خنک نگهداشتن ماشین موتر می باشد. آب موجود در بدن انسان نیز همین وظیفه را بعهده دارد . فعالیت های شیمیائی که در همه اعضای بدن ما انجام می گیرد ، به اضافه حرارتی که در اثر فعالیت های ماهیچه ها ایجاد می گردد ، حرارتی را تولید می کنند که توانائی سوزاندن ما را دارد . ولیکن به وسیله ی آبی که در اطراف بافتها وجود دارد و توسط آنها به درون مکیده می شوند ، به محض اینکه حرارت اضافی تولید شود از بین برده خواهد شد .
یاران ! یکی دیگر از وظایف آب موجود در بافتهای بدن انسان جلوگیری از وارد شدن ضربه های شدید به اندام هاست . دریای درونی ما یک عامل ضربه گیر است . به عنوان مثال ، مایعی که اطراف مغز ما را فرا گرفته است موجب می گردد که مغز از صدمه های سخت وارده محفوظ بماند . همین طور ، استخوانها ، محل اتصال آنها و اعضاء بدن و اعصاب در تشکی از مایع قرار دارند تا ما بتوانیم در محیطی که دائم با اجسام برخورد می کنیم تاب مقاومت داشته صدمه ای بر ما وارد نگردد. آیا می دانید اگر خداوند خالق این آب را در بدن ما قرار نمی داد در آن صورت چه می شد؟ بدون آب در بدن ، کوبیدن پا بر روی زمین و زدن چکش بر چیزی آن قدر دردناک می بود که غیر قابل تحمل می شد . همچنین ، دریای آب درون بدن ما ، یکی از بهترین حلالها است و همراه خود محلولهای شیمیائی پر ارزش بسیاری را توأم با موادی که بحالت شناور هستند به نقاط مختلف بدن می رساند . مثلاً توانائی آن در نگهداری سدیم و پتاسیم به صورت محلول یک ضرورت است که عمل انتقال تکانه های الکتریکی را انجام می دهد و موجبات فعالیت ماهیچه ها و اعصاب را فراهم می سازد .
دوستان ! آب مورد نیاز بدن ، مانند غذا ، باید دائم تأمین گردد. به طور معمول ما روزانه حدود یک و یک چهارم لیتر آب مینوشیم خواه این آب بصورت خالص باشد یا به وسیله نوشابه های دیگر . ما به همین اندازه هم از طریق غذا هرچند که بدون آب به نظر برسد آب را بدست می آوریم . کل مقدار آبی که بدن از طریق ادرار دفع می کند بالغ بر یک و یک چهارم لیتر می باشد و همین مقدار هم به صورت تبخیر از دست داده می شود که این تبخیر نقش خنک کنندگی بدن را ایفا می کند و از راه ریه ها و پوست بدن انجام می پذیرد. عمل آب در بدن بیشتر از اینها پیچیده و مهم است . آب در بدن به طور دائم چون پولی که در بانک رد و بدل می شود ، بین اعضاء مختلف و سیستم رد و بدل می شود. مثلاً در عرض یک روز بالغ بر یکصد و سی و هفت لیتر مایعات از خون تصفیه می گردد و دوباره توسط کلیه ها بخون عودت داده می شود . عزیزان ! چیزی بین هفت و نیم لیتر آب در داخل بدن تولید می گردد. در بین منابع مختلف غدد بذاقی در طی یک شبانه روز مقدار یک و یک چهارم لیتر آب برای مرطوب نگهداشتن دهان ترشح می شود و این بذاق ترشح شده علاوه بر مرطوب نگهداشتن دهان عمل گوارش را نیز منظم می کند . معده نیز بالغ بر یک و یک چهارم لیتر شیره معدی ترشح نموده و پانکراس و کبد و روده ها بالغ بر سه لیتر و نیم مایعات ترشح می کنند . براستی چگونه احساس میکنیم که نیاز به آب داریم ؟ و چگونه درک میکنیم که به چه اندازه آب نیاز داریم ؟ معمولاً تصور می کنیم موقعی که گلوی ما خشک می شود به ما احساس تشنگی دست می دهد . ولی حقیقت این است که اعلام تشنگی از خون سرچشمه می گیرد . مثلاً زمانی که ما در هوای گرم به ورزش پرداخته باشیم و مقدار زیادی عرق کرده باشیم ، آب از دست رفته موجب خواهد شد که غلظت خون زیاد شود .
هنگامی که غلظت خون در مقابل گرما بیش از حد گردد ، یک ماده شیمیائی از راه خون به مغز رانده می شود و از آن مرکز پیامی به دهان و گلو می فرستد ، در آنجا مکانیزم اعصاب ، ما را از تشنگی آگاه میسازد . وقتیکه ما آب می نوشیم تشنگی رفع می گردد یعنی تعادل آب برقرار شده است . یاران ! وقتی ما غذای پر نمک می خوریم احساس تشنگی می نمائیم . اما ، این بدان علت نیست که آب بدن ما کاهش پیدا کرده است بلکه علت آن این است که ما نمک اضافی خورده ایم ، چون بدن نه فقظ تعادل آب خود را حفظ می کند ، بلکه همیشه نسبت نمک موجود در آب خود را به نه دهم درصد محفوظ نگه میدارد . لذا از آنجائی که نمک آب بدن در مقدار معینی نگهداری می شود، پس اگر ما نمک زیاد بخوریم باید آب بیشتری نیز بنوشیم که آن نسبت معین محفوظ بماند . همچنین زمانی که به واسطه عرق کردن آب از دست می دهیم ، این عرق مزه شور دارد بنابراین برای جبران آن باید آب و نمک بنوشیم . ذخیره آب بدن انسان خیلی کمتر از ذخیره غذائی می باشد . فردی که در یک اتاق سرد استراحت نماید حد اکثر میتواند دوازده روز بدون آب زنده بماند ، ولی اگر به او آب داده شود میتواند مدت دو ماه زنده بماند بدون اینکه غذا بخورد. ما به خون چون یک مایع حیاتی فکر می کنیم . ولی آب با جریان خود و فراهم آوردن تسهیلات برای حرکت ، گرما و خنک کردن ، حل نمودن مواد حیاتی و حمل کردن ملکولهائی که ما را تغذیه می کنند مایع حیات بخش حقیقی بدن میباشد . خدا حافظ … آب و آب و باز هم آب موقعیت جهانی آب مقدار آب موجود در کره زمین تقریبا ثابت بوده است.
این آب به مصارف آشامیدن ، کشاورزی ، صنعت و … می رسد و زندگی بشر را بهبود می بخشد. اگر کره زمین از فضا روئیت شود ، رنگ طبیعی آن آبی دیده می شود یعنی کره ای که بیشتر سطح آن را آب پوشانده است. یعنی بخش اعظم سطح زمین را اقیانوسها و دریاها فرا گرفته اند. از نقطه نظر حجم و اندازه ، در حدود ۹۷٫۲%از آبهای موجود در جو زمین و آب موجود در خاکها و آبهای زیرزمینی می باشند. آب شیرین انسان برای انجام فعالیت هایش به آب شیرین نیاز دارد. آب شیرین ، یعنی آبی که میزان نمکهای آن بسیار کم باشد. آب اقیانوس ها و دریاها شور هستند و استفاده از آنها نیازمند تصفیه کردن آنهاست که این امر به احداث مرکز تصفیه خانه آب با مکانیزم های پیشرفته تصویه نیاز دارد. هزینه بالای این امر سبب شده که انسان به آب های شیرین موجود در خشکیها و اتمسفر زمین قانع باشد. حجم آب شیرین در جهان بسیار کم و در حدود ۲٫۸% از حجم کل آب جهان است. برای مصرف آب شیرین اندک موجود در جهان محدودیت هایی هم وجود دارد ، زیرا مقداری از آبهای شیرین جهان به شکل یخ در یخچالهای قطبی و کوهستانی قرار دارد که به این صورت قابل بهره برداری نمی باشند. اما انسان به آبهای شیرین موجود در رودها ،دریاچهها ، و آبهای زیرزمینی دسترسی دارد. البته آبهای زیرزمینی که در لایههای داخلی زمین موجود هستند ، لازمه دسترسی به آنها مسائلی همچون اکتشاف ، حفر چاه ، کانال کشی ، و به کار بردن دستگاههای پمپ آب ، ایجادتاسیسات و لوله کشی را در پی دارد.
گردش طبیعی آب آبهای موجود در زمین همواره در حال تغییر شکل هستند. این آبها ، حالات مایع ، جامد و گاز به خود می گیرند ، جلوههای طبیعی آب بسیار وسیع است. مقداری از آن در زمین نفوذ کرده و آبهای زیرزمینی را تشکیل می دهد. قدری از آن هم در درون شاخهها ، برگها ، تنه و ریشه درختان ذخیره می شود. آیا جلوه های دیگری از آب هم می شناسید؟ آب موجود در اتمسفر زمین بر اثر گردش طبیعی آن هر ۹ روز یک بار بین آسمان و زمین جابجا می شود. در هر سال این عمل چندین مرتبه تکرار می شود. حجم آبی که در هر سال به وسیله گردش آب در طبیعت فراهم می شود ، در حدود ۴۰۰۰۰ کیلومتر مکعب است.
انسان با تکنولوژی امروزی می تواند ۲۵۰۰۰ کیلومتر مکعب آنرا مورد بهره برداری قرار دهد. ریزش های جوی در همه جای سیاره زمین یکسان نیست و در برخی جاها بارندگی بیشتر از سایر مکانهاست. وضعیت آبهای ایران با توجه به قرار گرفتن ایران در نواحی خشک و بیابان ، مقدار بارندگی و حجم آبهای ایران کافی نیست. و ریزش های جوی نیز بطور یکنواخت صورت نمی گیرد. میانگین بارندگی سالانه در جهان در حدود ۸۰۰mm تبخیر واقعی و ۹۰۰mm تبخیر بالقوه می شوند. کشور ایران با اینکه ۱٫۱% از مساحت خشکی های جهان را داراست ، فقط ۰٫۳۴۵% از آبهای موجود در خشکیهای جهان را در اختیار دارد. از سوی دیگر در اغلب مناطق ایران ، ریزشهای جوی بصورت محلی و فصلی است که نیاز چندانی به آب برای کشاورزی در پاییز و زمستان نیست ، همچنین بارندگی به طور یکنواخت در کشور توزیع نمی شود. محدودیت منابع آب و توزیع فصلی نامناسب بارندگی دال بر این است که بایستی منابع آبهای موجود سطحی و زیرزمینی را به خوبی شناسای و مطالعه کرده و با برنامه ریزی دقیق ، بهره برداری صحیح از آنها صورت گیرد. البته مردم ایران از اول با این مشکل مواجه بوده اند و با حفر قنات و کاریز ، بهره برداری از آبهای زیرزمینی را ابداع کرده اند. با احداث سد و بندهای متعددی نیز آبهای سطحی را مورد استفاده قرار می دهند. آنچه باید بدانیم
حجم آبهای شیرین قابل استفاده توسط انسان بسیار محدود است. میزان بارندگی سالانه ایران بسیار کمتر از میانگین بارندگی جهانی است. پراکندگی بارش در همه جای ایران یکسان نیست و بیشتر بارندگی در زمان نامناسب برای کشاورزی صورت می گیرد. برای بهره برداری صحیص از منابع آب بایستی ابتدا منابع را خوب شناخته و بر روی آنها برنامه ریزی دقیق انجام داد. مباحث مرتبط با عنوان آب شناسی آبهای زیرزمینی آبهای سطحی اقیانوسها بهره برداری از منابع آب تصفیه آب دریاها در مصرف آب صرفه جویی کنیم…روش های صرفه جویی در مصرف آب ▪ از کلیه قوانین و محدودیتهای حفاظت آب که ممکن است در محل زندگی شما اعمال شود، آگاه شوید و از آن تبعیت کنید. ▪ از آب حفاظت کنید، چون زندگی ما به آن وابسته است. هیچگاه به دلیل اینکه فرد دیگری مسوول پرداخت آب بها است، آب را هدر ندهید. ▪ موقع مسواک زدن شیر آب تصفیه شده را باز نگذارید.
▪ هنگام استحمام در فاصله بین شستن بدن و سرشویی، لزومی ندارد که شیرآب به طور پیوسته باز باشد. ▪ برای آب دادن به درختان، درختچه ها، بوته ها و گلها، از روش آبیاری قطره ای استفاده کنید. ▪ برای دوش گرفتن در حمام، زمان بگیرید و آن را به کمتر از ۵ دقیقه برسانید، با این روش ماهیانه حدود ۴۰۰۰ لیتر آب صرفه جویی خواهد شد. ▪ بهتر است برای شستن سبزی ها ابتدا آنها را در ظرفی بخیسانید و سپس آب بکشید. ▪ از جریان آب به منظور آب شدن یخ گوشت یا دیگر مواد غذایی منجمد استفاده نکنید. ▪ فرزندان خود را در مورد نیاز به حفاظت از آب آگاه کنید. از خرید اسباب بازی ها و سرگرمی هایی که به یک جریان ثابت آب نیازدارند، خودداری نمایید.
▪ هنگام استفاده از دستشویی شیر آب را به طور مداوم باز نگذارید چون جریان دائم آب موجب هدر روی آن می شود. ▪ اگر دوش حمام شما در طی کمتر از ۲۰ ثانیه یک ظرف چهار لیتری را بتواند پر از آب کند در آن صورت حتما آن را با یک سر دوش کاهنده مصرف تعویض کنید. ▪ برای نظافت حیاط به جای مصرف آب بهتر است از جارو استفاده شود. ▪ درباغچه خانه، درختان، بوته ها و چمن های بومی و مقاوم به خشکی که به آب کمتری نیازدارند و تحمل ماه های گرم تابستان را دارند، بکارید. ▪ تمام شیلنگ ها، اتصالات و شیرها را به طور مرتب کنترل کنید تا از نشتی آب جلوگیری شود.
▪