آقای مهندس مهدی نجاتی رئیس هیئت عالی نظارت راهبردی جوانان و اقای دکتررضا علوی تهرانی سرپرست مجمع عالی جوانان ایران در پیام مشترکی از آقای مهندس احمد عطایی به علت زمینه سازی انتخابات دبیرکل جدید مجمع که منجر به عدم حضورشان در مراسم تشییع برادرشان شدعذر خواهی نمودند. و از خداوند متعال برای آن مرحوم طلب مغفرت و برای ایشان و سایر بازماندگان صبر وشکیبایی را مسئلت نمودند.
به گزارش روابط عمومی فرمانداری مغان مهندس علائی فرماندار رورئیس شورای آموزش پرورش شهرستان مغان بر مشارکت بیشتر اولیاء در امر تعلیم و تربیت تاکید کرد.وی که در جلسه شورای آموزش و پرورش بخش انگوت سخن می گفت افزود:ارتباط بیشتر انجمن اولیاء با مربیان مدارس نقش مهمی در ارتقاء سطح کیفی تعلیم و تعلم دارد.فرماندار مغان ایجاد پژوهشکده در بخش انگوت را ضروری دانست و برپیگیری آن قول مساعد داد.
مهندس علائی همچنین از حضور گسترده مردم انگوت بویژه فرهنگیان و دانش آموزان در مراسم تشییع و تدفین شهدای گمنام قدردانی کرد.
با این حال به دلیل اعتراض شدید و شعارهای مرگ بر بازرگان نمایندگان، او نتوانست سخنرانی خود را تمام کند امروز هم علی مطهری همین تجربه مشترک را داشت.
آیتالله نوری همدانی از مراجع معظم تقلید قم در خاطرات خود به افتتاحیه این مجلس و دیدار با برخی نمایندگان در قم و ماجرای سخنرانی مهندس بازرگان اشاره میکند و میگوید: « مهندس بازرگان همین طور صحبت میکرد که علما خوب است در سیاست و مدیریت مملکت دخالت نکنند، چون تجربهشان کم است. آنها باید فقط نظارت داشته باشند. ما که تجربهمان زیاد است، بهتر است مدیریت مملکت را به عهده داشته باشیم و… که ناگهان آقای سید حسین موسوی تبریزی، داماد ما، که یکی از وکلای دوره اول مجلس شورای اسلامی از تبریز بود و در آخر جمعیت نشسته بود، از جایش بلند شد. آستینهایش را کمکم بالا زد و قدم به قدم جلو آمد و گفت: «گوش کردن به این حرفها خلاف شرع است.» و آمد و دستش را با سرعت و شدت بلند کرد و خواست کشیده بسیار محکمی به صورت آقای مهندس بازرگان بزند که بعضی از کسانی که در اطراف آقای بازرگان بودند بلند شدند و نگذاشتند. خلاصه مجلس به هم خورد.»
در ۱۵ مهر سال شصت، مهندس بازرگان در نطق خود به نحوه برخورد با مردم اعتراض کرد و بارها با شعار «مرگ بر بازرگان» نمایندگان مجلس سخنان وی قطع شد و سرانجام به این جمله رسید که: «ﻣﺼﻴﺒﺖ ﺑﺎرﺗﺮ از ﻫﻤﻪ و ﺣﺎﺻﻞ ﺧﺸﻮﻧﺖ ﻫﺎ و ﺑﻲ رﺣﻤﻲ ﻫﺎ اﻓﺰوده ﺷﺪن ﻧﺎراﺿﻲ ﻫﺎ و اﻧﺘﻘﺎم خواهان و ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻛﻨﻨـﺪﮔﺎن از اﻧﻘﻼب و دﻳﻦ اﺳﺖ و ﺣﻴﺜﻴﺖ و ﺣﻘﺎﻧﻴﺖ اﺳﻼم ﻛﻪ در دﻧﻴﺎ ﻟﻜﻪدار ﻣﻲشود…» بیان این جملات کافی بود تا صبر برخی از نمایندگان به پایان برسد و به سمت بازرگان هجوم ببرند. حجت الاسلام صادق خلخالی از جمله مشهورترین حمله کنندگان به مهندس بازرگان بعد از آن نطق معروف بود. بعد از این حمله سخنرانی بازرگان نیمه تمام باقی ماند.
بازرگان تنها کسی نیست که در مجلس اول نطق های پر تنشی داشته و نتوانسه سخنرانی اش را کامل کند سال ۶۲هنگام نطق پیش از دستور هاشم صباغیان، نیروهای موسوم به خط امام به این نطق اعتراض کرده و جلسه مجلس متشنج میشود، در این هنگام معینفر به سمت تریبون رئیس مجلس رفته و دو دستش را بر روی میز هاشمی زده و فریاد میزند: «آقای رئیس، این چه وضعیتی است، چرا مجلس را آرام نمیکنید؟ در این هنگام عادل اسدینیا، نماینده وقت اهواز، با سیلی محکمی با معین فر برخورد میکند.» (بهارنیوز: این نماینده سالهاست به خارج از کشور رفته و در حال حاضر در شبکههای اهل سنت برنامه دارد و میگوید سنیمذهب شده و شدیدترین مواضع علیه نظام و انقلاب را دارد!)
آیت الله هاشمی رفسنجانی که در آن زمان عهده دار ریاست مجلس شورای اسلامی بود در خاطرات خود این ماجرا را اینگونه روایت میکند:«سه شنبه ۱۰ آبان ۱۳۶۲ در جلسه علنی، آقای [هاشم] صباغیان [نماینده تهران] در نطق پیش از دستور، با مظلوم نمایی، جریان برخورد روز جمعه را گفت و آخر صحبت او آقای قرهباغ دخالت کرد و دعوایشان شد. بهکتک کاری رسید. تریبون را قطع کردم و پخش از رادیو قطع شد. آقایان [علی اکبر] معینفر و [هاشم] صباغیان را به اتاقی منتقل کردند و تحت حفاظت گرفتند. جلسه را دوباره شروع کردم وبرای مردم ماجرا را مختصرا توضیح دادم.»
تا مجلس پنجم کمتر سخنرانی ای نیمه کاره ماند و درگیری فیزیکی هم بین نمایندگان در مجلس وجود نداشت اما زمانیکه عبدالله نوری« وزیر کشور دولت خاتمی» برای پاسخ گویی به سوال نماینده دزفول راهی مجلس شورای اسلامی شد و به حمله گروههای فشار به تجمعات قانونی اعتراض کرد محمد حسن جمشیدی، نماینده روحانی بهشهر، برای حمله فیزیکی به عبدالله نوری حرکت کرد. قدرت الله نظری نیا، نماینده روحانی کنگاور، درمیانه راه مانع جمشیدی شد و سیلی جمشیدی به نظری نیا اصابت کرد. تا سیلی که قرار بود به صورت عبدالله نوری بنشیند برچهره نظری نیا بنشیند.
مجلس ششم پر از مشکلات و تنش بود اعتراض قدرت الله علیخانی به نطق استعفای فاطمه حقیقت جو سبب شد تا بسیاری بر این واقعه بنگارند. علیخانی که با عصبانیت به سمت تریبون مجلس حرکت میکرد تا با حقیقت جو برخورد کند توسط نمایندگان مجلس کنترل شد تا برخوردی میان او و نماینده زن مجلس رخ ندهد.
علیخانی دو دوره بعد یعنی در مجلس هشتم نتوانست نطق خود را درباه انتخابات ۸۸ به پایان برساند و کوچک زاده و عده دیگری از نمایندگان با شعار به سمت او حرکت کردند و سعی کردند او را از تریبون دور کنند. مجلس هشتم حاشیه های بسیاری داشت در آبان ماه سال ۱۳۸۷ تعدادی از نمایندگان مجلس هشتم طی نامهای از محمود احمدی نژاد خواستند تا برای تجهیز مساجد حوزههای انتخابیه خود به آن ها کمک مالی کند. ظاهراً این موضوع با موافقت احمدی نژاد همراه نمی شود اما محمد عباسی مدیرکل وقت «دفتر دولت در مجلس» از این فرصت استفاده کرده و دست به ابتکار جالبی می زند.در آن زمان بحث استیضاح علی کردان به دلیل مدرک دکترای جعلی در مجلس داغ بود و حامیان دولت سعی داشتند تا به هر شکل ممکن نمایندگان امضاکننده طرح استیضاح علی کردان را مجاب کنند تا امضای خود را پس بگیرند.
در همین راستا محمد عباسی، رسید دریافت چک های ۵ میلیون تومانی کمک هزینه مساجد را در «رو» و رسید دیگری مربوط به پس گرفتن امضای استیضاح کردان را در «زیر» قرار می دهد و از برخی نمایندگانی که استیضاح کردان را امضا کرده بودند میخواهد تا آن برگه ها را به عنوان رسید دریافت چک امضا کنند! نمایندگان هم بی خبر از همه جا برای دریافت چک هر دو رسید را امضا می کنند اما عوض حیدرپور نماینده شهررضا بعد از امضا متوجه میشود که چرا دو رسید از او گرفتهاند! و بعد از پیگیری ماجرا، قضیه روشن میشود. در این بین حمید رسایی و علیاصغر زارعی وقتی متوجه قضیه میشوند اول با دفتر احمدی نژاد تماس می گیرند و در این باره پرس و جو می کنند و وقتی دفتر احمدی نژاد از موضوع چک های ۵ میلیون تومانی اظهار بی اطلاعی می کند، سردار زارعی هم یک سیلی آب دار بر گونههای فرد متخلف مینوازد!
درگیری فیزیکی بین دو نماینده قزوین هم در همین دوره بود این درگیری در حین بررسی لایحه اصلاح ماده ۱۹ قانون نوسازی و عمران شهری رخ داد.این در حالی بود این دو نماینده که درگیری فیزیکی نیز با یکدیگر داشتند هر دو نماینده استان قزوین هستند. روحالله جانی عباسپور نماینده بوئینزهرا و آوج از اصولگرایان و امیرطاهرخانی نماینده تاکستان هستند که در حین درگیری قدرتالله علیخانی نماینده قزوین نیز به اعتراض پرداخت که با وساطت برخی نمایندگان همچون محمدرضا باهنر پایان یافت.»
در مجلس هشتم، اصطکاک های کوچک زاده با علی مطهری دیدنی و شنیدنی بود.در یکی از جلسات علنی علی مطهری اشاره کرد که قبلا با کوچک زاده همکلاس بوده و در دوره دبیرستان او را «کوچکف روسی» صدا می کردند. این سخن منجر به عصبانیت کوچک زاده و پرتاب یکی از اشیا دم دستش به سمت مطهری منجر شداین ماجرا سبب شد تا بارها رسانه ها و سیاسیون به این پرتاب شی در مجلس اشاره کنند.
خیالزده ها
می گفت – دست کم یک ربع قرن پیش – بزودی می میرد. هنوز نفسی می کشد. همین یکی دو هفته قبل بود که با وی سلام و احوالپرسی کردم. یکی دو بار خواسته ام بپرسم که آیا دیگر خبری از اجل خود دارد یا نه. از قرار معلوم بنحوی مسأله اش حل شده است. گویا با یکی از خویشاوندان هم منقل بوده است که با وی هم خط می باشد. اینک منم که همچون کرگدن تنها سفر می نمایم. چون مثل مشارٌالیهما مهندس نیستم کسی – اعم از آشنا و بیگانه – روی حرفهایم حساب باز نمی کند. هر که هم دلسوز باشد از خدا می خواهد که هیچیک از ما بهتران شطحیاتم را جدّی نگیرد. یحتمل اینکه هنوز سرم به تنم باقی است از برکت کثرت مشغله حضرات می باشد. من هم اعتیاداتی داشتم. از شدّت سیگارکشی ملقّب به لکوموتیو بودم. در عنفوان نوجوانی بود که لب به دخانیات زدم. به اقتضای عهد طاغوت تقریباً دائم الخمر هم شده بودم. کنار گذاشتن عرقخوری آسانتر از ترک سیگار بود که این توفیق هم پس از سفری به مشهد و استمداد از امام رضا میسّر شد. اوائل خیال می نمودم خودم را از یک چیز ضروری محروم می کنم. بعد سکه ام افتاد که چقدر احمقم اگر به بهای سلامت خود و رفاه اهل و عیال جیب عدّه ای تجار مرگ را پر کنم. با نگاهی به اطرافم پی بردم که بعضی بدون دود هم زندگی خوبی دارند. امّا همان فردی که من به اقتدای او سیگار را ول کرده ام اینک کاری جز پک زدن سیگار ندارد. چشمش تقریباً کور است. هنوز می شنود ولی حرفگوش کن نیست. لابد فایده ای ندارد که به او بگویم سرخپوستان امریکا انتقامشان با اعتیاد به سیگار ( چپق ) گرفته می شود و مرگ میلیونها سیگاری در غرب و شرق دنیا تقاص جنایات علیه آن مظلومان است. شاید ما هم شریک جرم جانیان بوده ایم که گرفتار چنین بلایایی شده ایم. لزومی ندارد کسانی را کشته باشیم. همین که نهی از منکر نکنیم ما را در صف خطاکاران قرار می دهد. وانگهی اینک معتادان پیر و جوان جامعه ما به سیگار و تریاک اکتفا ننموده دست به دامن انواع صنعتی آنها شده اند. اوضاع هم چنان به افتضاح کشیده که همه معتاد فرض می شوند مگر خلافش ثابت شود. همه می دانند که در خانواده من دو نفر از معتادان مدرن هستند و تاکنون نتوانسته ایم علاجشان کنیم. بضرس قاطع می توان گفت تا نفس ( ذهنیت ) یک قوم تغییر نکند خدا هم در ایشان چیزی را دگرگون نمی سازد. ما باید بدانیم که خدا همه امکانات را در اختیار مان نهاده که هر آنچه بخواهیم بشویم ؛ حتی مثل خدا.
یکی از خیالزده های موصوف در فوق آقای مهندس بیکاره حاجی محمّد شادکام است که پس از نیمه کاره ول کردن تحصیلش در دانشگاه تبریز مبادرت به باز کردن دفتر فنّی می نماید. ولی چنانکه افتد و دانی کارش نگرفت و دفتر کذایی را به دیگری واگذار کرده است. نامبرده چنان به حسابگری خود مغرور بود که مدام دم از مرگ عنقریبش می زد. البتّه ، از قضا ، همه محاسباتش غلط از آب در آمده است. کما اینکه مهندسان انقلابی کشور هم خیال می کردند که حساب دنیا و ما فیها کلاً دستشان است و با دخالت فضولی در کلیّه امور مملکت کار دست همه دادند. البتّه آنانی که چندان لجوج نیستند از زیاده روی خود توبه کرده روی به ملّت آورده اند تا با مشارکت در امور عمومی جبران ما فات کنند. می ماند بعضی از پر رو ها که می گفتند دیگران به اندازه کافی به ایشان تفویض اختیار نکردند و گر نه من آنم که رستم درداستان ! این هم اعتیادی است که بقول قزاقها « آوٌروٌ قالسا دا اده ت قالمایدی ». یعنی ترک عادت موجب مرض است.
امروزه آسیب های اجتماعی نوظهور متعددی وجود دارند که تداوم حیات مشترک را با تهدید های جدی مواجه کرده اند طوری که میزان اختلافات خانوادگی ،احساس نارضایتی از زندگی مشترک و در نتیجه بروز آسیب هایی چون خشونت در خانواده و نارضایتی جنسی ناشی از همین مسائل را شاهدیم.
خانواده بویژه زنان و مردانی که زندگی مشترکی دارند بدلیل اینکه فاقد حداقلی از آگاهی های جنسی و خانوادگی هستند بیشتر در معرض این آسیب ها قرار دارند طوریکه بخش عمده نارضایتی ها متاثر از ابهام نقش و بی توجهی همسران به نیازهای متقابل و فقدان برخی ازمهارت های زناشویی آنها می باشد . از طرف دیگر مطالعات علمی مختلف نشان می دهد مردان در مقایسه با زنان از سطح انتظارات زناشویی بالایی برخوردارند اما با تولد فرزند به جهت خصلت مادرانه این فضا دچار تحول اساسی می شود طوریکه مردان از بی تفاوتی عاطفی و جنسی همسران خود شکایت می کنند چیزی که گاهی خود بتنهایی موجبات بروز نارضایتی جنسی از زندگی مشترک شده و در مواردی به خیانت و رواج روابط فرازناشویی می گردد به همین خاطر اموزش شیوه های نوین همسرداری برای همسران یک واقعیت اجتناب ناپذیر می نماید در این بین جایگاه زنان بیشتر مورد توجه است زنان فارغ از گروه سنی و سابقه تجربه زندگی مشترک و بدون توجه به موقعیت اسکان در شهر یا روستا و بدون توجه به سطح تحصیلات شان به این اموزش ها و یادگیری مهارت های مرتبط نیاز دارند تا از این طریق استانه آسیب پذیری خانواده ها به حداقل برسد . به همین دلیل نشستی یک روزه با عنوان " آموزش شیوه های نوین همسرداری مبتنی بر رویکرد اسیب های اجتماعی نوپدید در خانواده ها " در مورخ 8/9/1393 در بخش بخشایش از توابع شهرستان هریس و با مشارکت شهرداری و واحد پیشگیری بهزیستی هریس با حضور جمع زیادی از بانوان ین شهر برگزار گردید در ابتدای این نشست ابتدا اقای مهندس رادمهر شهردار محترم بخش بخشایش ضمن خوشامدگویی به دکتر عبداللهی جهت برگزاری این نشست بر ضرورت تداوم کارهای فرهنگی برای خانواده تاکید کرده و مراتب امادگی شهرداری را برای برگزاری نشست های بعدی یادآور شدند در ادامه آقای دکتر عبداللهی به تبیین این آسیب ها و تهدیدات نوپدید خانواده ها و آموزش برخی از مهارت های بانوان برای مقابله جدی با اسیب های احتمالی پرداختند در ادامه سوالات متعددی از سوی حاضران طرح شد که دکتر عبداللهی و مهندس رادمهر به تناسب نوع سوالات پاسخ های مناسب را ارائه کردند در پایان به 6 نفر از برگزیدگان پرسش جلسه به هدایایی به رسم یادبود اهدا شد.