روزی مردی , عقربی را دید که درون آب دست و پا می زند...
او تصمیم گرفت عقرب را نجات دهد , اما عقرب انگشت او را نیش زد.
مرد باز هم سعی کرد تا عقرب را از آب بیرون بیاورد......
اما عقرب بار دیگر او را نیش زد.
رهگذری او را دید و پرسید:”برای چه عقربی را که نیش می زند ,
نجات می دهی” ؟؟
مرد پاسخ داد:”این طبیعت عقرب است که نیش بزند ولی طبیعت من
این است که عشق بورزم.....
زنده یاد آیدین بزرگی : (متن کامل) - تیم برودپیک 1392
چه کسی است که بتواند جلوی عزم ما بایستد؟ عزم ما از ذره ذره ی وجود کوهنوردان ایران است. عزم ما بی پولی را نمی شناسد، عزم ما خطر را می هراساند، عزم ما نیازی به اجازه ی پشت میز نشینانی ندارد که خود را رئیس و سرپرست می دانند، که خود را تافته ی جدا بافته می دانند، که خود را نخبه می پندارند، که خود را کوهنورد می دانند، که آنان اند که محتاج عزم مایند، که آنان اند که زیر چتر مایند. عزم ما نامه و گواهی و مجوز شورا نمی خواهد. عزم ما ریشه در ذات ما دارد، ریشه در پیشکسوتان ما دارد، ریشه در عمق وجود آنانی دارد که زندگی شان را وقف کوهنوردی این کشور کرده اند. عزم ما عزم جوانی است، عزم پرواز است. عزم ما عاشق است، شکست را نمی شناسد، کارشکنی را نمی فهمد، استهزا را عار نمی داند، طعنه را ننگ نمی شمارد، عزم ما فقط آنجا را می بیند، راس آن ستیغ بلند را.
می گوییم ما از آن بالا به شما می خندیم، از آن بالا همه صدای مارا خواهند شنید، همه پیام ما را خواهند گرفت. می گوییم این پاداش ماست، این نتیجه ی صبر ماست، نتیجه ی پایمردی ماست، نتیجه ی جرات کردن ماست، نتیجه ی اشکهای ماست، نتیجه ی چند دهه کوهنوردی ماست که شما پایتان را بر گلویش گذاشتید، نمی گذارید بلند شود، نمی گذارید نفس بکشد. ولی ما از آن بالا پا بر گلوی شما خواهیم گذاشت، ما از آن بالا شما را پایین خواهیم کشید،
. . .
رضا بهادرانی : (متن کامل) - تیم نانگاپاربات 1393
بنده تا به حال به خاطر خشنود کردن یا ناراحت کردن،سر بلند کردن یا سرکوب کردن فرد یا افرادی و یا ثابت کردن خودم به دیگران قدم از قدم بر نداشته ام چه رسد به اینکه زندگیم را در چنین برنامه ای به خطر بیندازم. همواره با هدف به چالش کشیدن تواناییهای خودم به کوه و کوهنوردی پرداخته ام نه به چالش کشیدن دیگران.همواره سعی کرده ام نیت و انگیزه ام برای اجرای برنامه های کوهنوردی به شکلی باشد که اگر در حین اجرای این برنامه ها اتفاقی برایم افتاد احساس ندامت نکنم یا این احساس که زندگیم را مفت باخته ام و به خاطر حرف یا ذهنیت دیگران جانم را به خطر انداخته ام،به من دست ندهد. مواردی را نیز که پیشتر در خصوص برخوردهای متفاوتی که با این برنامه انجام شده بود را اشاره کردم بیشتر جنبه آسیب شناسی جامعه کوهنوردی کشورمان را داشت نه اینکه گلایه ای از سر دلگیری باشد.
. . .
ما زمستان امسال در نانگاپاربات خواهیم بود تا تواناییها و تجربیات خود را در مصاف با طبیعت پر ابهت محک بزنیم.البته به خوبی خط قرمز های خود را می شناسیم و تمام سعی مان را خواهیم کرد که از آن خطوط پا فراتر نگذاریم. به خوبی می دانیم ریسک این برنامه به خودی خود بسیار بالاست،پس مراقب خواهیم بود مبادا با اشتباهات و عملکرد نادرست خود ریسک و خطر آن را بیشتر از اینکه هست افزایش دهیم.البته این بدان معنا نیست که ما از پیش تسلیم شده باشیم و با برخورد به هر مشکل و سختی راه بازگشت را در پیش بگیریم . ما مبارزه خواهیم کرد جانانه هم مبارزه خواهیم کرد. هدف ما رسیدن به ارتفاع خاصی نیست ، هدف ما نهایت تلاش و مبارزه با حفظ ایمنی است. البته مبارزه و جنگیدن ما به هیچ عنوان با کوهستان و طبیعت نیست زیرا به خوبی میدانیم سطح توانایی و نیروی ما هر چقدر هم که آماده باشیم بسیار ناچیزتر از آنست که خود را حریف کوه و طبیعت بدانیم . ما با نفس راحت طلب و آسایش خواه خود می جنگیم که هر گاه از او غافل می شویم و چند صباحی او را به حال خود رها میکنیم ما را به ورطه روزمرگی میکشاند.
شکل سوم – در هنگام استراحتهای طولانی مثلا شب مانی ها در کوهستان و ساعات فراغت است که میتوان بدور یکدیگر و شاید دور آتش شبی بیاد ماندنی و خاطره انگیز را تجربه کرد و از تاثیرات معنوی موسیقی استفاده های عمیق تری برد و برای حرکت صبح نیروی روحانی را ذخیره نمود.
اما نکته ای که قابل تامل و تعمق میباشد استفاده صحیح از موسیقی است بگونه ای که هم نوع موسیقی و اشعار متناسب با فضای کوهستان و ورزش کوهنوردی انتخاب گردد چه که بسیارند موسیقی ها و اشعاری که شاید بتوان بعنوان توهین به قداست طبیعت و مرام کوهنوردان از آن استفاده کرد.
و نکته دیگر حفظ تعادل در استفاده از موسیقی میباشد که اگر بیش از اندازه باشد میتواند اثری کاملا معکوس بر اعضای گروه داشته باشد و سبب کسالت و سر درد بشود و حتی به آلودگی صوتی مبدل شود چه که زیبا ترین موسیقی در خود طبیعت نهفته است . و با توجه به رعایت حقوق سایرین که شاید بخواهند از موسیقی مستور در طبیعت استفاده کنند باید از افراط و تفریط در استفاده از موسیقی پرهیز نمود.
قرار گرفتن در کنار آبشار ها و شنیدن صدای آب ,طبیعت و قرار گرفتن در فضای آرام طراوت و تازگی را در جان آدمی زنده می کند و به روان آدمی سلامت و سرزندگی می بخشد.همه ما انسان ها به دنبال زیبایی های طبیعت هستیم و از بهره بردن از این زیبایی ها خوشنود می شویم.اگر شما هم چنین حسی دارید ,اکنون قصد دارم یک آبشار را به شما معرفی کنم.
آبشار ورچر در 21 کیلومتری شهر قزوین در نزدیکی روستای رزجرد الموت قرار دارد.این آبشار از جاذبه های دیدنی روستای رزجرد محسوب می شود که ارتفاء آن بیش از 30 متر است.
نقل از ویکی پدیا :آبشار ورچر آبشاری در نزدیکی روستای رزجرد و از جاذبههای گردشگری قزوین است. این آبشار در ۶ کیلومتری شرق روستای رزجرد قرار دارد. ارتفاع این آبشار به بیش از ۳۰ متر می رسد و محصور شدن آن در بین صخره های عظیم ، زیبایی خاصی به این آبشار بخشیده است. از گونه های گیاهی منطقه می توان به بید و ون اشاره کرد. آبشار در زبان مردم رزجرد (گویش ززی یرد که یکی از گویش های زبان تاتی است) چُر و طبعاً منطقه اطراف آن ورچُر (یعنی کنار چُر) نامیده می شود و این آبشار نیز به همین نام معروف شده است.
موقعیت مکانی : الموت ,6کیلومتری روستای رزجرد
تصاویر: ( درادامه مطلب)
کپی برداری از مطالب وبلاگ "جاذبه های گردشگری قزوین"بادرج منبع بدون مانع است.
کوه و دشت و جنگل و ساحل و رود و درّه، همه جا پوشیده از زباله است. لابد اگر همان شخص از همسفران خود بپرسد که موضوع چیست، با شرمساری بسیار و در حالی که میکوشند مسأله را رفع و رجوع کنند، پاسخ میدهند که متأسفانه اندکی از ایرانیان که ما آنها را"طبیعت گردنما" و "کوهنوردنما" و "جنگل نوردنما" لقب دادهایم، از روی ناآگاهی یا غفلت چنین کردهاند!