زنیت و کاپیتان در روسیه:
تیپت منو کشته داداشی. سکوت کاپیتان دارن تجزیه و تحلیل میکنن.
بفرما. بعدش میگین چرا میخوای بری روسیه؟ کاپیتان از وقتی رفتن روسیه در حوزه ی هواداری فعال تر شدن.
خوشبحال هوادار روسی.داداشی مراقب خودت باش.
راستی داداشی جونم کاپشن نو مبارک.
شباااااههههههههت.
باز رفتی تو فکر؟
قربون لبخندت برم داداشی.
راستی شهرداری تبریز و ارومیه هم برد. خدا رو شکر.
نظر هم فراموش نشه.
دوووووستون دارم.
فعلا.
ناپلئون بناپارت در تاریخ ۱۵ اوت ۱۷۶۹ در آژاکسیو در جزیره کرس مدیترانه به دنیا آمد. ناپلئون از طریق تجارب نظامی خود و شایستگی های شخصی اش از فقر و گمنامی به امپراتوری فرانسه رسید. پس از شکست در نبرد واترلو در ۱۸ ژوئن سال ۱۸۱۵، وی از امپراتوری استعفا داد و خود را به دشمن دیرینش نایبالسلطنهٔ بریتانیا تسلیم کرد و برای همیشه به جزیرهٔ سنت هلن تبعید شد. وی به دلیل بیماری در سن ۵۲ سالگی در همان جا درگذشت. البته شواهدی نیز وجود دارد که نشان میدهد ناپلئون از آنجا نیز فرار کرد و در میان مردم به طور مخفی زندگی کرده و در صدد بود تا پسرش را به قدرت برساند که بر اثر گلوله نگهبانی که او را نمیشناخت کشته شد.
و در دوران طفولیت پدرش را به سبب بیماری روده ی اثنی عشر از دست داد. او و برادر بزرگترش ژوزف مسئولیت خانواده خود را به عهده گرفته بودند که ناپلئون در این زمینه فعال تر و مفیدتر می نمود. وی در دوران جوانی به ارتش فرانسه پیوست و توانست درجه ژنرالی را کسب کند و از آن پس زنرال بناپارت خوانده شد. در این زمان گفته شده که ژنرال جوان به دختری به نام دزیره کلاری دختر پارچه فروش معروف علاقه مند شده و به وی قول ازدواج داده اما بعد از سفر به مصر و همراه ساختن مصریان با خود و بازگشت مجدد به فرانسه و تغییر مقامش به کنسول اول آن کشور دیگر سراغی از آن دختر نگرفت. در این زمان با پاشیده شدن خانواده بوربن های حاکم بر فرانسه ناپلئون با خود اندیشید:« تاج سلطنت بر زمین افتاده و تنها برای برداشتن آن نیاز به یک دست دارد تا آن را روی سر خود قرار دهد ».
به این ترتیب ناپلئون با ازدواج با ژوزفین که زنی بیوه و دارای دو فرزند بود اما فردی نفوذی در کشور به شمار می آمد توانست خود را امپراطور فرانسه معرفی کند و زوزفین نیز در مقام امپراطوریس جای گرفت.
ناپلئون در مدت حکومت بر فرانسه به فتوحات زیادی دست یافت. در اوایل این کشور گشایی ها برای مردم ارزش زیادی داشت و با کوچک ترین خبر از پیروزی در جنگ ها به خیابان ها می ریختند و شادی می کردند اما بعد از چند سال این فتوحات برایشان امری عادی تلقی می شد.او به کشورهایی که برآنها غلبه می یافت ، قانون اساسی می داد و نظام ارباب رعیتی را در آنها از بین می برد و تحصیلات ، علوم ، ادبیات و هنر را در آنها ارتقا می داد. یکی از مهمترین کارهای وی نظارت بر بازنویسی و جمع آوری قوانین فرانسه و تبدیل آن به اصول مدنی فرانسه بود. این اصول ۷ گانه ، به آزادی هایی که مردم فرانسه طی انقلاب کبیر به دست آورده بودند مشروعیت می بخشید. از جمله این اصول می توان به آزادی دینی و ازبین بردن نظام ارباب رعیتی اشاره کرد. اصول ناپلئون که به آنها قوانین مدنی هم گفته می شود، هنوز هم مبنای قوانین مدنی فرانسه است . ناپلئون با پیروزی در جنگ های ایتالیا و مصر محبوبیت خیره کننده یی یافت و در سال ۱۷۹۹ به سمت کنسولی رسید. در سال ۱۸۰۴ وی به عنوان امپراتور فرانسه تاج گذاری کرد.
تنها کشورهایی که ناپلئون نتوانست برآنها پیروزی یابد، انگلیس و روسیه بودند. ناپلئون در ۱۸۱۲ به روسیه لشگرکشی کرد ولی در زمستان سخت روسیه با ۵۰۰ هزار سرباز خود در این کشور به دام افتاد و ارتش وی براثر سرمای شدید از بین رفت . براثر این شکست ، ناپلئون تبعید و به جزیره الب در ایتالیا فرستاده شد. ولی موفق شد از آنجا فرار کند و دوباره امپراتور فرانسه شود. ولی پس از صد روز و طی نبرد واترلو از ارتش انگلیس شکست خورد. این بار ناپلئون به جزیره سنت هلن در اقیانوس آتلانتیک فرستاده شد. ناپلئون در تاریخ ۵ ماه مه ۱۸۲۱ در سن ۵۲ سالگی در این جزیره چشم از جهان فرو بست .
ارزش یورو در مقابل دلار آمریکا اکنون به همان سطحی رسیده که در زمان نخستین عرضه این پول درسال ۱۹۹۹ در آن قرار داشت. آخرین کاهش ارزش یورو باعث شده که اکنون هر یورو معادل ۱.۱۷۴ دلار آمریکا ارزش داشته باشد و گفتنی است آخرین باری که ارزش یورو تا این حد پایین آمده بود به نه سال قبل باز می گردد. با توجه به سیاست های مدنظر بانک های مرکزی اروپا و آمریکا می توان انتظار داشت که روند کاهش ارزش یورو همچنان ادامه داشته باشد. روبل روسیه نیز این روزها در حال تجربه کاهش ارزش است به طوری که ارزش واحد پولی روسیه نسبت به دلار در سال جاری میلادی به میزان ۱۶ درصد کاهش یافته است. روبل روسیه در سال ۲۰۱۴ میلادی نیز کاهش ارزشی ۴۱ درصدی را تجربه کرد.
هرچند که یورو و روبل در کاهش ارزش مشترکند اما عواقب آن برای اقتصادهای منطقه یورو و روسیه کاملا متفاوت است. بانک مرکزی اروپا به طور خود خواسته تلاش می کند تا با سیاست های پولی انبساطی از ارزش یورو بکاهد تا بدین ترتیب جلوی منفی شدن تورم در منطقه یورو را بگیرد، به مزیت رقابتی صنایع منطقه یورو بیافزاید و کسب و کار در این منطقه را رونق ببخشد در حالیکه بانک مرکزی روسیه به شدت تلاش می کند که جلوی کاهش بیشتر ارزش روبل را بگیرد. برآورد شده که تورم در روسیه در ماه های پیش رو ممکن است به ۱۷ درصد نیز برسد و کاهش درآمدهای نفتی روسیه دورنمای تقویت روبل را نیز کمرنگ تر کرده است. همچنین احتمال دارد که دولت روسیه پس از سال های تجربه کردن مازاد بوجه امسال به کسری ۳ درصدی بودجه مواجه شود و همچنین اقتصاد این کشور نیز رشد منفی ۴ درصد را تجربه کند.