جدیدترین مطالب فارسی

دانلود عکس و فیلم، دانلود آهنگ جدید، دانلود بازی، مطالب تفریحی جذاب، استخدام، دانلود مداحی

جدیدترین مطالب فارسی

دانلود عکس و فیلم، دانلود آهنگ جدید، دانلود بازی، مطالب تفریحی جذاب، استخدام، دانلود مداحی

آنچه کمتر در مورد سقوط قیمت نفت گفته می شود

 

 

 

در طول ماههای گذشته شاهد سقوط شدید قیمت نفت بودیم. تحلیل های متفاوتی چه سیاسی و چه اقتصادی در مورد این مطلب گفته شده است. گفته می شود که کاهش قیمت نفت متاثر از عرضه نفت شل آمریکاست عده ای هم تیر حملات را به سمت عربستان سعودی گرفته اند که قیمت را در رقابت با امریکا یا با دشمنی با ایران به سمت پایین فشار می دهند. اولین تحلیل ها این بود که اگر قیمت نفت ١٠ درصد کاهش یابد اقتصاد جهان دو دهم درصد رشد خواهد کرد و با ادامه این روند کشورهای مصرف کننده نفت حداقل ٣٦٠٠ میلیارد دلار صرفه جویی خواهند کرد. هر ٥ دلار کاهش قیمت نفت می تواند رشد اقتصادی امریکا را یک درصد بالا ببرد. ارزش مبادلات نفت هر سال ٧٤٠ هزار میلیارد دلار است که با کاهش قیمت نفت پیش بینی می شود حجم این مبادله تا ٣٠ درصد کاهش یابد .

اکثر دست اندرکاران هم اعتقاد دارند که نفت دیگر به ١٠٠ دلار باز نخواهد گشت در نتیجه همه کشورهای تولیدکننده نفت باید در ساختارهای بودجه شان تجدید نظر کنند بخصوص آنها که به تولید نفت وابسته هستند . در این میان کشورهای عراق، روسیه، بحرین و امارات برای جبران کسری درآمد خود تولید را به شدت افزایش داده اند تا جایی که بعضی از این کشورها به دنبال کرایه نفت کش های بزرگ برای انبار کردن نفت هستند. عده ای از اقتصاددانان هستند که تقریباً خاموش نشسته اند و به چشم انداز تاریک آینده نگاه می کنند آنچه که در تحلیل ها گفته نمی شود تاثیر کاهش قیمت نفت بر اشتغال، بانکداری و حمل و نقل و انر‍ژی های جایگزین است این اقتصاددانها با یک نگاه کلی تنها این نتیجه را می دهند که با کاهش قیمت نفت، دنیا به سمت بحران شدید اقتصادی پیش می رود . چند دلیل برای این نتیجه گیری هست :

دلیل اول این که با کاهش قیمت نفت بهره برداری از بسیاری از چاه های نفت شل در امریکا محدود خواهد شد در نتیجه اشتغال در این بخش افت خواهد کرد.

دوم این که سرمایه گذاری در اکتشاف و استخراج نفت به شدت کاهش پیدا می کند آنچنانکه در طول هفته گذشته سه شرکت امریکایی که در این بخش فعال بوده اند اعلام ورشکستگی کردند.

سوم این که هزینه حمل و نقل کاهش می یابد. این امر اثر مثبتی روی قیمت تمام شده کالاهای مصرفی می گذارد اما سرمایه گذاری برای بهبود کارایی وسایل حمل و نقل را زیر سوال می برد .

چهارم  این که بالا بودن قیمت نفت از یک طرف و تکامل تکنولوژی برای انرژی های جایگزین، سرمایه گذاری در انرژی های تجدید پذیر را توجیه می کرده است. اما با کاهش قیمت نفت تمام این سرمایه گذاری ها زیر سوال خواهد رفت. علت آنکه این اقتصاددانان نگران هستند این است که در تمام مراحل تولید اعم از زیر ساخت ها ، برداشت فراوری و توزیع هر نوع انرژی قیمت ها بر مبنای پایه قیمت نفت هر بشکه ٨٠ دلار ساخته شده است. بر این مبنا با توجه به کاهش قیمت نفت تمام این معادلات به هم می خورد. دیگر با نرخ های امروزی برداشت نفت شل توجیه اقتصادی نخواهد داشت. از طرف دیگر در بخش های انرژی های تجدید پذیر از سال ٢٠١٣ بیش از ٢٦٠ میلیارد دلار سرمایه گذاری مستقیم صورت گرفته است و نزدیک به ٦ میلیون و ٢٠٠ هزار نفر در این زمینه فعال هستند .

اما آنچه که کمتر گفته شده مسئله تاثیر کاهش قیمت نفت در صنعت بانکداری است. تمام پروژه های تولید انرژی اعم از نفت یا غیر از آن وابسته به منابع بانکی است. بانک ها بر مبنای قیمت نفت پایه ٨٠ دلار وام های خود را تحلیل کرده و با آن موافقت کرده اند. امروز که قیمت نفت بیش از ٤٠ درصد کاهش یافته قیمت گاز و انرژی های جایگزین هم باید به همین نسبت کاهش یابد. لوازم و ماشین آلاتی که تولید آنها بر مبنای نفت ٨٠ دلار تعریف شده آنها هم باید دوباره بازخوانی گردند تولید. اتومبیل برقی امروز دیگر توجیه سال گذشته را ندارد. پنل های خورشیدی هم دیگر متقاضیان سال گذشته را نخواهند داشت. برعکس ماشین های شاسی بلند یا خانه های بزرگتر شاید متقاضیان بیشتری داشته باشند این به معنای آن است که یک جابجایی بسیار وسیع در بخش سرمایه گذاری و وام دهی در دنیا بوجود می آید. بنابراین عده بسیار زیادی بیکار خواهند شد و عده دیگری بر سر کار خواهند رفت. اما با توجه به آنکه تقاضای کل جهانی کاهش می یابد سطح اشتغال ایجاد شده برابر با بیکاری ناشی از افت قیمت نفت نیست ضمن آنکه افراد بیکار شده در بخش های متوقف شده به سادگی امکان یافتن شغل در بخش های جدید را ندارند. بطور مثال میلیونها هکتار زمین برای کشت ذرت در امریکا و برزیل برای تهیه سوخت زیر کشت رفته اند. با کاهش قیمت نفت تقاضا برای این ذرت هم تنزل خواهد کرد طبعاً بیکاری در این بخش بالا خواهد رفت. اما از طرف دیگر پرداخت وام بانک ها هم با مشکلات بسیاری روبرو خواهد شد. جایگزینی نیروی بیکار شده با بکارگیری نیروهای جدید در بخش های دیگر یک فاصله زمانی دارد که بسته به ساختار اقتصادی هر کشور می باشد. هر چه جریان سرمایه و نیروی کار در یک کشور سریعتر باشد این دوره جایگزینی کوتاه تر خواهد بود مثل آلمان و هر چه این ساختار ضعیف تر یا دولتی تر باشد این بازسازی اقتصادی زمان طولانی تری را طی خواهد کرد مثل یونان. اما در این میان آنچه باقی می ماند رشد اقتصادی نیست بحران اقتصادی است. بی دلیل نیست که وارن بافت ( Warren Buffet)  پیش بینی کرده است که سهام امریکا در سال ٢٠١٥ تا ٥٠ درصد کاهش خواهد یافت در واقع کاهش قیمت نفت و ماندگاری آن در سطح ٥٠ دلار به معنای تغییر ساختمان اقتصادی دنیاست. کشورهایی در این میان برنده هستند که بتوانند خود را با این تغییر ساختار هر چه سریعتر هماهنگ کنند وگرنه از قافله عقب خواهند ماند و جبران فاصله دیگرامکان پذیر نخواهد بود این دیگر به گردن عربستان یا نفت شل نیست.

بد نیست اگر اقتصاددانان ایران به تحلیل شرایط ساختار اقتصادی دنیا در پنج سال آینده بنشینند. در این صورت نگاه دقیق تری نسبت به آینده به توده مردم خواهند داد.

 م.چیت ساز

پایگاه خبری تحلیلی فولاد(ایفنا)

چرا شرکت‌ها شکست می‌خورند؟

چرا شرکت‌ها شکست می‌خورند؟
مهرداد اینانلو*؛ 4 بهمن 1393
تاریخ انتشار : شنبه ۴ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۱۵:۰۱
تحلیل استراتژی در عصر حاضر
نویسنده: رابرت ام.گرانت
مترجمین: بیژن نهاوندی، نوید جعفری نژاد، الهویردی تقوی، عادل آذر
ناشر: موسسه خدمات فرهنگی رسا چاپ اول، 1393
576 صفحه، 32000 تومان

*****

چرا اپل شرکت موفقی است؟ چگونه مایکروسافت توانسته برتری خود را در بازار نسبت به رقبا حفظ کند؟ علت موفقیت پایدار شرکت جنرال موتورز چیست؟ چه فاکتورهایی عامل برتری شرکت سونی نسبت به رقبا شده است؟ چگونه شرکت‌های چینی و کره‌ای توانسته‌اند در بازارهای رقابتی در زمینه‌های مختلف با غول‌های صنعت و فن‌آوری اروپایی و آمریکایی رقابت کنند؟ علت افول شرکت نوکیا چیست؟ چگونه گوگل به یک ابرسازمان تبدیل شده است؟ چرا شرکت‌های ایرانی در بازارهای منطقه‌ای موفق نیستند؟

در نگاه نخست شاید این‌گونه به نظر رسد که مثلاً مایکروسافت و اپل در یک راستا گام بر‌می‌دارند و یا فرق زیادی بین سونی و سامسونگ وجود ندارد و کارهای آن‌ها بنا به یکسری از اصولِ مشخص و از پیش تعریف شده است. البته تا حد بسیاری این‌گونه نیز هست؛ اما شرکت‌ها در استراتژی‌های خود به‌شدت با هم متفاوت‌اند و رویکردهای متفاوتی را در قبال بازار و مشتریان در پی می‌گیرند.

در مواجهه با پرسش‌هایی از این دست است که به اهمیت استراتژی پی برده و به تبع آن مدیریت استراتژیک، تفکر استراتژیک و تحلیل استراتژی‌های شرکت‌ها و سازمان‌ها برایمان اهمیت می‌یابند.

مدیران شرکت‌های بزرگ و کوچک هر روز باید تصمیم‌های متعددی بگیرند. تصمیم‌هایی که می‌تواند به سازمان کمک کند یا باعث آسیب و شکست آن شود. میزان استراتژیک بودن این تصمیم‌ها و دارا بودن تحلیل درست از استراتژی است که می‌تواند پیروزی یک سازمان در رویارویی با رقبا را تضمین کند. برای تصمیم‌گیری عاقلانه‌، باید تفکری استراتژیک داشت.

مفهوم استراتژی نیز مانند بسیاری از دیگر مفاهیم، قدمتی دیرینه دارد و بر اساس شرایط زمانی و مکانی مختلف تعابیری متفاوت و متنوع از آن وجود داشته است. مرور اجمالی دیدگاه‌ها درباره استراتژی به‌خوبی نشان می‌دهد از یک سو برخی بی‌توجه به تغییر شرایط زمانی و مکانی آن را به‌عنوان مفهوم و اندیشه‌ای سنتی تلقی می‌کنند که از ابتدا خاستگاه نظامی داشته و صرفاً در همین چارچوب باید درک و تبیین شود و از سوی دیگر، برخی بدون توجه به این پیشینه تاریخی، استراتژی را مفهوم و اندیشه‌ای مدرن و به‌عنوان مقوله‌ای عام می‌دانند که در هر سازمان یا حوزه مدیریتی قابل‌اعمال است. این‌گونه تعاریف و تبیین‌ها از مفهوم استراتژی اغلب به تقلیل یا توسیع بیش از حد آن انجامیده و هر کس با توجه به کاربرد موردنظر خود و بدون توجه به تعاریف دیگر آن را درک و فهم کرده که باعث ابهام و پیچیدگی روزافزون موضوع و دشواری درک جامع و مانع از آن شده است؛ اما به‌طورکلی می‌توان گفت مدیریت استراتژیک به‌طورکلی درباره مدیریت دستیابی به موفقیت پایدار است. شاید بتوان وظیفه اصلی و حیاتی استراتژی را شناسایی آبشخور عملکرد برتر و موفقیت شرکت‌ها و سازمان‌ها و چگونگی تدوین و اجرای آن‌ها دانست.

کتاب «تحلیل استراتژی در عصر حاضر» حاصل تلاش رابرت ام. گرنت استاد مدیریت استراتژیک دانشگاه بوکوتی میلان است. او که با شرکت‌هایی چون نورتل، امریکن اکسپرس، خدمات مالی زوریخ و لاکهید مارتین همکاری کرده است، در این کتاب با بیانی ساده مباحث مختلف مربوط به استراتژی را با ارائه مثال‌های ملموس از دنیای واقعی و با تأکید و تمرکز بر کاربردی بودن آن‌ها مطرح می‌کند.

آنچه این کتاب را متمایز می‌کند ابهام‌زدایی از مفهوم استراتژی و همین‌طور توجه بیشتر به تفکر استراتژیک و اجرای استراتژی به‌عنوان مسئله اصلی شرکت‌هاست. مطالعه این کتاب به خواننده این توانایی را می‌دهد که بتواند استراتژی شرکت‌های مختلف را تحلیل و نقاط قوت و ضعف آن‌ها را شناسایی کند.

این کتاب به مدیران یادآوری می‌کند که آن‌ها پیوسته با موقعیت‌های دشوار، مشکلات و یا تصمیم‌های چالشی مواجه هستند و به آن‌ها کمک می‌کند با در نظر گرفتن محدودیت‌ها چگونه استراتژیک بیندیشند و بهترین تصمیم را بگیرند. درک مفهوم استراتژی و توانایی تحلیل آن مزایای فراوانی برای شرکت‌ها خواهد داشت. مدیران می‌توانند:

- با حفظ هماهنگی با دیگر ارکان سازمان یا شرکت تصمیم‌های هوشمندانه بلندمدت بگیرند.
- عملکرد شرکت را بهبود بخشیده و نتایج کسب‌وکار خود را به حداکثر برسانند.
- تحلیل درستی از بازار و رقبا داشته باشند.
- محدودیت‌ها را شناسایی کنند و بر اساس نقاط قوت و ضعف سازمان تصمیم بگیرند.
- تحلیل واقعی از فرصت‌ها و تهدیدهای محیط برای اتخاذ بهترین تصمیمات داشته باشند.

رویکرد کتاب حاضر همزمان تحلیلی و کاربردی است. نکته اصلی که نویسنده بر آن تأکید می‌کند اهمیت روزافزون استراتژی (تحلیل، تفکر، تدوین، اجرا و مدیریت استراتژیک) در محیط‌های چالشی و غیرقابل‌پیش‌بینی امروز است. تحلیل استراتژی بایستی بر تحقق سودآوری بلندمدت تمرکز کند که خود مستلزم درکی عمیق از نیازهای مشتری، نیروهای رقابتی و قوت و ضعف‌های شرکت خواهد بود.

نکته کلیدی کتاب در تحلیل استراتژی شرکت‌ها، تمرکز بر سرچشمه‌های اولیه مزیت رقابتی یعنی منابع و قابلیت‌های سازمان است. تأکید نویسنده بر اجرای استراتژی از دیگر نقاط تمایز این کتاب است. نویسنده علی‌الادعا سعی کرده است تحلیلی شفاف و کاربردی از چگونگی تحقق مزیت رقابتی شرکت‌ها در محیطی پیچیده و پیش‌بینی‌ناپذیر با تأکید بر صرفه‌جویی و انعطاف‌پذیری کارآفرینانه، نوآوری همراه با کارایی، و اثربخشی منطبق با معیارها و استانداردهای بین‌المللی همراه با پاسخگویی منطقه‌ای را یکجا گرد آورد.

کتاب حاضر به پنج بخش و هفده فصل تقسیم و در پایان هر فصل، خلاصه‌ای از مطالب و پرسش‌های خودآموز برای یادگیری و درک بهتر مطالب آورده شده است. همین‌طور وجود یادداشت‌های مرتبط با موضوعات در پایان هر فصل به دانشجویان و محققان کمک می‌کند تا در صورت نیاز به اصل منابع مراجعه کنند.

در بخش اول کتاب با مفهوم استراتژی آشنا می‌شویم. اهداف، نقش استراتژی در موفقیت، چارچوب تحلیل استراتژی، مدیریت استراتژیک، نقش تحلیل در تدوین استراتژی از موضوعات این بخش از کتاب است.

در بخش دوم کتاب ابزارهای تحلیل استراتژی مورد بررسی و واکاوی قرار می‌گیرد. موضوعاتی مانند ارزش‌ها و مسئولیت اجتماعی، تحلیل محیطی، تعیین عوامل کلیدی موفقیت در صنعت، سهم تئوری بازی، تحلیل رقبا، گروه‌های استراتژیک، نقش منابع و قابلیت‌ها در تدوین استراتژی، قابلیت‌های سازمانی، توسعه منابع، رویکردهای توسعه قابلیت‌های سازمان، مدیریت دانش و دیدگاه مبتنی بر دانش، ساختار سازمان، مبانی اجرای استراتژی، سلسله‌مراتب در طراحی سازمان، سازمان‌دهی بر مبنای هماهنگی، شکل‌های ساختاری نوین، دستگاه‌های مدیریت برای هماهنگی و کنترل از مباحثی است که در این بخش از کتاب مورد توجه قرار گرفته است.

بخش سوم کتاب به تحلیل مزیت رقابتی می‌پردازد. سرفصل‌های مهم این بخش عبارت‌اند از ظهور مزیت رقابتی، پایدار ساختن مزیت رقابتی و انواع آن، مزیت رقابتی در بازارهای متفاوت، کاربرد زنجیره ارزش در تحلیل هزینه‌ها، مزیت استراتژی هزینه و تمایز.

بخش چهارم به استراتژی‌های کسب‌وکار در بسترهای صنعتی مختلف می‌پردازد. سیر تکامل صنعت و تغییر استراتژیک، رقابت و عوامل موفقیت در طول چرخه حیات، تغییر و انطباق سازمانی، صنایع فن‌آوری محور و مدیریت نوآوری، پیاده‌سازی استراتژی‌های فن‌آوری، مزیت رقابتی در صنایع بالغ، تدوین استراتژی برای صنایع رو به افول از موضوعاتی است که در این بخش به‌تفصیل به آن‌ها پرداخته شده است.
بخش پنجم را بخش طلایی کتاب می‌توان نامید. ادغام عمودی و گسترش شرکت‌ها، استراتژی جهانی و شرکت‌های چندملیتی، استراتژی تنوع، مدیریت شرکت‌های چند کسب‌وکاری، مدیریت پیوندی میان کسب‌وکارها، روندهای کنونی در مدیریت استراتژیک، جهت‌گیری‌های نوین در تفکر استراتژیک، بازطراحی سازمان، مدل‌های نوین رهبری از موضوعات اصلی این بخش است.

به‌زعم بسیاری از صاحب‌نظران، کتاب تحلیل استراتژی در عصر حاضر بهترین منبع یادگیری مفاهیم و اصول اساسی استراتژی است تا آنجا که هم‌اکنون در پیشروترین دانشکده‌های مدیریت سراسر جهان تدریس می‌شود. این کتاب برای دانشجویان با پیشینه‌های مختلف و سطوح دانش متفاوت در رشته مدیریت، پژوهشگران، مدیران و مشاوران مدیریت و سازمان توصیه می‌شود.

* کارشناس ارشد مدیریت اجرایی

تحلیل قثابت ، قشیر و قپیرا ، قهکمت ، قچار

تحلیل قثابت ، قشیر و قپیرا ، قهکمت ، قچار

وضعیت گروه قندی ها در شرایط  فعلی  بسیار مناسب می باشد ، بطوریکه قیمت های کف خود را شکسته اند  و  امکان برگشت روند معاملات در این گروه بسیار زیاد است چرا که معاملات به کمترین سطح ممکن و سطح حمایت اصلی خودشان رسیده اند و سرمایه گذاری به صورت میان مدت  در این گروه مناسب می باشند .

مناسب ترین شرکت های این گروه : قثابت ، قشیر و قپیرا ، قهکمت ، قچار می باشند

  نقطه نطرات خود را با ما در میان بگذارید .

بورس یاب  bursyab@gmail.com

تحلیل های تکنیکال و بنیادی بورس تهران

 

هارون: موسی بن جعفر؛ فتنه گر ِخون ریز!!!- مشابهت ادبیاتِ ظالمان در طولِ تاریخ!!!

 

دوست قدیمی! در پست قبلی تقاضا نمود کمی در مورد اقدامات سیاسی امام موسی کاظم(ع) بنویسم و  همین  زمینه ای شد برای این نوشتن این پست. با تشکر از ایشان که بهانه ای را فراهم آورد تا برخی از دل مشغولی هایم را با دوستان در میان گذارم.

گرچه در نگاه عامه؛  امام موسی کاظم فقط نماز می خوانده و روزه می گرفته است و کاری به کسی نداشته، آهسته می آمده و آهسته می رفته و خلفاء عباسی خصوصاً هارون هم از روی حسد و کینه و سعایت عالمان وابسته ی درباری! او را ابتدا محدود و محصور کرده و سپس زندانی نموده و در نهایت هم او را در زندان به قتل رسانده اند، اما واقعیت تاریخ چیز دیگری می گوید.

البته این نوع تحلیل و رویکرد نسبت به اقدامات مهم و اساسیِ ائمه اطهار در برابر حاکمان زمانه، شاید در این واقعیت تاریخی  ریشه دارد که به لحاظ حاکمیت ِمستبدان، مجبور بوده اند تا تلاش های  براندازنه ی  خود را برای سرنگونی حاکم جور مخفی انجام دهند و لذا منطقی است که از هرگونه اشاره به برانداز بودنِ اقدامات خود پرهیز نمایند .

طرفه آنکه الان ما نیز،  با همین نوع روش و تحلیل  سرو کار داریم و قیامِ عملی مردم بحرین و یا تجمع میلیونی براندازنه ی مردم مصر، یمن و تونس و همچنین تلاش های علنی علماء و مخالفان حکومت عربستان را به گونه ای گزارش می کنیم که انگار حضور خیابانی و راهپیمایی  ضد حکومت آنان در حد یک پیاده روی ساده ی ورزشی و خانوادگی در خیابانهای بحرین و ... است که با واکنش شدید و تیراندازی حکومت جائر روبرو شده است و در پی این نوع خبر سازی، تعجب هم می کنیم که چرا اینگونه خشن،  با معترضان!! برخورد می کنند!!!!!  و صد البته در همین زمان، برای منطقه ای دیگرو به هنگامی که  حاکمیتی مورد علاقه ی ماست،  اعتراض و راهپیماییِ سکوت معترضان به بخشی از حاکمیت ( و نه کلِ حاکمیت) را براندازنه توصیف کرده و اقدامات سرکوبگرایانه حکومت را بعنوان برخورد با آشوبگران تایید می کنیم و ... . واقع مطلب آن است که دلیل این دوگانگی در تحلیل را بدلیل غیر منطقی و عقلایی بودن ، نمی فهمم !!

 

برگردیم به موضوع اصلی ؛

توجه به اقدامات حضرت موسی ابن جعفر نشان می دهد که ایشان،  قلب ِ حاکمیت ظالمِ عباسی  را نشان گرفته بود به گونه ای که با ایجاد شبکه های  ارتباطی اجتماعی میانِ مخالفانِ حکومت عباسی و هوادارانِ خود  (که شیعه نامیده می شوند)،  تشکیلات اجتماعی ای را شکل داده بود که در عین جاری و ساری بودنِ زندگی روزمره ، به مبارزه با ظالم ادامه می دادند.  همچنین  مجاهده ی مستمر و پیگیرِامام برای ایجاد شبکه مالی و اقتصادی مستقل میان شیعیان از طریق دریافت خمس و زکات و ....  و نیز اعلام حرمت رابطه ی کاری با حکومت، قدرت حاکمیت را از سکه انداخته؛ مشروعیت و مقبولیت حاکمیت وقت ( که مدعی جانشینی رسول خدا بوده است) را به چالش کشیده است. لذا علیرغم تصور عامه، حضرت امام موسی کاظم(ع) نه تنها فقط به عبادت نپرداخته که از قضا، سیاسی ترین؛  امامِ مجاهدِ پس از واقعه عاشورا است.

 

"آن حضرت ۱۰ سال از این روزگار را با منصور، ۱۱ سال با محمدالمهدی پسر منصورمعروف به مهدی، یک سال با موسی الهادی معروف به هادی پسر مهدی و۱۳سال دیگر عمر خود را با هارون‌الرشید سپری کرد .

در دوره یازده ساله از فرمانروایی مهدی عباسی، امام(ع) در کنار کارهای فرهنگی ـ فکری و اشتغال به تدریس به برقراری ارتباط میان خود و شیعیان در نواحی مختلف و سازماندهی آنان پرداخت و مشکلات معیشتی و اقتصادی شیعیان را بر طرف می‌کرد. با کشف این اقدامات،  امام(ع) مدتی زندانی شد و سپس آزاد گردید.

با گسترش شیعیان در مناطق مختلف سرزمین اسلامی نیاز به یک شبکه ارتباطی هر روز بیش از پیش احساس می‌شد و اهل بیت (ع) هم بر همین اساس اقدام به تأسیس شبکه ارتباطات نمودند. اگرچه این مساله قبل از امام موسی (ع) آغاز شده بود ولی امام موسی (ع) آن شبکه را بر اساس نیاز شیعیان گسترش[داد] و پنهانی تر کرد. ...  به طور کلی وظیفه نمایندگان امام(ع) دریافت وجوهات شرعی و هدایا،[ و سپس ] کمک به مستمندان بود و گسترش شبکه ارتباطی میان ائمه و شیعیان بوسیله نامه‌ها و توقیعات که براساس ضرورت، برخی [اوقات] محرمانه بوده است.

 

 

 

  با افزایش جمعیت شیعیان در مناطق مختلف نیاز به حفظ رابطه میان مردم و امام جدی بود. پیام‌های ارتباطی [و به زبان امروزی، صدور نامه ها و بیانیه ها ] در این زمینه نقش مهمی را ایفا می‌کرد. از امام موسی (ع) بیش از نود نامه در موضوعات مختلف و خطاب به افراد گوناگون بر جای مانده است که نشان دهنده اهمیت آن امام همام به شبکه ارتباطات است.

 

 

نمایش کلاسی و تحلیل و بررسی کاربا ماشین بادی

سلام به دومی های خلاق و تحلیلگر علامه

 

بچه ها در نمایش کلاسی و بازی است که هر کاری را بهتر متوجه

می شوند . 

این را از تحلیل نمایش کلاسی دوستانشان پس از اجرای قصه ی

کی بود کی بود در زنگ فار سی و تحلیل کار ماشین بادی های

خودشان در زنگ علوم که بسیار خوب و منطقی و با نگاهی دقیق

بیان داشتند .می شد فهمید .

آفرین بر این تحلیل گران کوشا .

 

 

        

 

       نمایش کی بود کی بود در کلاس با بازی یاسمن -یگانه -ارنیکا -مهنوش  هلنا وآرمیتا