جدیدترین مطالب فارسی

دانلود عکس و فیلم، دانلود آهنگ جدید، دانلود بازی، مطالب تفریحی جذاب، استخدام، دانلود مداحی

جدیدترین مطالب فارسی

دانلود عکس و فیلم، دانلود آهنگ جدید، دانلود بازی، مطالب تفریحی جذاب، استخدام، دانلود مداحی

کاوه رضایی استقلالی نشد

 

به گزارش خبرگزاری تسنیم و به نقل از سایت رسمی باشگاه ذوب‌آهن، کاوه رضایی، مهاجم تیم فوتبال سایپای البرز با عقد قراردادی 18 ماهه به تیم فوتبال ذوب‌آهن پیوست.

این بازیکن مورد توجه یحیی گل‌محمدی، سرمربی تیم فوتبال ذوب‌آهن قرار داشت و طی جلسه‌ای که بین سعید آذری و خلیل سپهرسبحانی، مدیر عاملان باشگاه‌های ذوب‌آهن اصفهان و سایپای البرز برگزار شد در نهایت رضایی به جمع سبزپوشان دیار زاینده رود پیوست.

رضایی 22 ساله که سابقه بازی در تیم‌های فولادخوزستان و سایپا را در کارنامه دارد با وجو سن کمی که دارد بیش از 100 بازی در لیگ برتر انجام داده است.

کاوه رضایی جزو بازیکنان مدنظر امیر قلعه‌نویی هم بود و در لیست خرید استقلالی‌ها قرار داشت اما مسئولان این باشگاه موفق به جذب او نشدند.

مربیان مس به که پاسخگو هستند؟! چه کسی از مس به مردم پاسخ می دهد؟!

از سوراخی که صد بار گزیده شدیم

شاید حالا که هنوز بعد از نزدیک به دو سال رخت سیاه را از تنمان خارج نکرده ایم و پرچم نارنجی مس را هنوز به صورت نیمه افراشته می بینیم و از عزای نتایجش همچنان خون به دل خود می کنیم و از نگاه به جایگاهش دق و شرم را با هم هجی می نمائیم بازهم راحت ترین کار این باشد که در اوج غصه ها رو به ماورا الطبیعه بیاوریم و از نفرینی بگوئیم که پشت سر مس مانده است و درصدد باشیم که بهترین جادوگران را برای طلسم شکنی برای این تیم استخدام کنیم.....

matlab asli.jpg

این حرف خنده دار البته کاملا منطقی است و مس به نفرینی دچار شده است که نه توسط دم مارمولک و شاخ بز هندی که به بوسیله خودمان به صورت خود خواسته دامن این تیم را گرفته است. طلسمی که نه با پارچه و دخیل که با دستان و تفکر خودمان برای این تیم بسته شده است و خودمان باید کمر همت به شکستن آن کنیم نه اجی مجی های گفته شده در اطاق های تاریک....طلسم مس همان سوراخی است که سال هاست دست خود را درون آن می کنیم تا گزیده شویم و درست مثل آدم های مازوخیست ظاهرا از این رنج لذت می بریم که همچنان دست خود را تا بازو در این سوراخ فرو می کنیم تا بازهم گزیده شویم.

داستان اصلا موضوع پیچیده ای نیست و یک صورت مسئله خیلی ساده دارد و آن اینکه خرد جمعی در مس تبدیل به یک فحش ناموس شده است که ظاهرا از آن به شدت گریزان هستیم. مس سال هاست به تفکر فرد گرایی خود می بازد. تفکری که حاصلش در همه این سال ها چیزی جز در جا زدن که نه در جا فرو رفتن برای مس بوده است تا جایی که راه نفس این باشگاه و در راس آن تیم فوتبالش را می بندد.

نگاهی به پنج سال گذشته کنیم....هیچ کمیته فنی ولو کشکی را هم نمی توانیم در یک مدت زمانه مثلا سه ماهه در باشگاه مس ببینیم. در همه این سال ها تصمیمات در باشگاه یا از اطاق رئیس هیات مدیره در تهران خارج شده است و یا مدیر عامل و یا در بهترین شرایط که دردصدد بودند تصمیمات به صورتی فنی تر اتخاذ شود و زمینه موفقیت برای تیم فوتبال بیشتر فراهم شود، از اطاق کادر فنی تیم فوتبال بیرون می آمد....اما نتیجه در همه این سال ها گران ترین تصمیمات با کمترین بازدهی بوده است....

تا دو سال قبل تصمیمات به نوعی کاملا دیکتاتورانه در مس اتخاذ می شد. مدیر عامل شرکت مس یا رئیس هیات مدیره و یا مدیر عامل به تنهایی تصمیم می گرفت و خودش با یک باریکلا به تصمیمش برای اجرایی شدنش صلوات می فرستاد. هواداران مس در زمان مدیریت داوری، شهبازی، پوستین دوز و... این موضوع را خیلی خوب به یاد دارند... اما در یک سال گذشته مدیران عامل تصمیمات را به صورت دموکراتیک تر اتخاذ کردند و درصدد بودند که این تصمیم گیری ها بیشتر جنبه فنی داشته باشد. در سال قبل که مس در نیم فصل اول لیگ برتر کاملا آچمز شده بود و از قعر جدول هیچ راه فراری به خود نمی دید، دست به دامن کسی شد که فکر می کرد قرار است فرشته نجاتش باشد. باشگاه مس به سرمربی انتخابی خود یعنی پرویز مظلومی اعتمادی حتی فراتر از قد خود می کند تا او راه نجات تیم را پیدا کند. باشگاه به مظلومی اعلام می کند برای نجات تیم همه امکانات را برایش فراهم می کند و این مربی از خدا خواسته بدترین تصمیمات را برای تیم فوتبال مس می گیرد.

از جذب شیث رضایی که خودش آخرین بازی خود را قبل از آمدن به مس به یاد نمی آورد تا جذب بازیکن درجه چهار برزیلی و ارایه بدترین برنامه تمرینی و بدترین نمایش در زمین بازی.... در همان زمان کاملا هویدا شد که یک جای کار لنگ می زند. هرچند اکبر ایرانمنش با نوع مدیریتی خود مظلومی را بازخواست می کرد اما کاملا مشخص بود نبود یک کمیته فنی کارآمد با حضور افرادی که راهکار جدی و عملی برای نجات تیم داشته باشند سبب شده است که عرصه برای جولان دادن مظلومی باز باشد. همین عرصه باز سبب می شد که او به هیچکس هم پاسخگو نباشد. شاید اگر باشگاه مس در همان زمان کمیته فنی قوی با نظرات کارشناسی شده داشت اصلا مظلومی به کرمان نمی آمد و یا اگر می آمد تا این حد برای در آستین گذاشتن کرمانی ها فضا نداشت....!

ایرانمنش در روزهای آخر مدیریت خود در باشگاه مس به وجود این خلاء در باشگاه پی برده بود و برای همین هم کمیته فنی باشگاه را تشکیل داد که حاصل آن انتخاب بگوویچ برای هدایت مس بود. هرچند در آن زمان این تصمیم، ایرانمنش را که هنوز مدیر عامل باشگاه بود بیشتر تحت فشار قرار داد اما مدیر وقت مسی ها با صراحت اعلام کرده بود که این تصمیم کمیته فنی باشگاه بوده است که آن ها دلایل کارشناسانه خود را داشته اند و بگوویچ باید به آن ها پاسخ دهد و همین کمیته هم باید پاسخگوی مردم باشد.....

اما این کمیته هنوز در باشگاه جا نیافتاده بود که بازهم در مدیریت باشگاه مس تغییرات انجام گرفت و مدیر عامل جدیدی برای باشگاه می آید. با حضور نژادزمانی در راس باشگاه که ظاهرا به تصمیمات این کمیته اعتقادی نداشت او جانب نظرات مردم و دیگر کارشناسان را گرفت و میثاقیان را جانشین بگوویچ کرد. این کمیته فنی خیلی زود مجددا از باشگاه مس فاکتور گرفته می شود و نژادزمانی هم همانند ایرانمنش برای نجات تیمش و بازگشت به لیگ برتر خیلی صادقانه این بار به جای مظلومی به میثاقیان اعتمادی فراتر از قواره های لازم می کند. البته که تفاوت میثاقیان با مظلومی هم در این بود که این مربی خیلی صادقانه تر برای مس تلاش کرد و انصافا تیم خوبی را هم برای مس در لیگ یک در نظر داشت اما بدشانسی های مس در زمان این مربی که با محروم و مصدوم شدن بازیکنان همراه شد سبب شد که دست میثاقیان در این تیم حسابی بسته شود.

اما آنچه که مهم است نه بدشانسی های مس، که صورت مسئله اشتباه در باشگاه مس بوده است و آن اینکه همچنان علاقه دارد از یک سوراخ بازهم گزیده شود. میثاقیان هم در تصمیم گیری هایش کم اشتباه نکرد کما اینکه خود او رسما بابت جذب برخی بازیکنان در کنفرانس مطبوعاتی اش عذر خواهی کرد. هرچند میثاقیان هر هفته و در پایان هر بازی مس از هواداران مس بابت نتیجه نگرفتن عذرخواهی می کند و وعده صعود در آخر فصل را می دهد اما از نظر فنی و کارشناسی شده چه کسی در باشگاه مس از میثاقیان پاسخ می خواهد؟! اگر میثاقیان با نظر یک کمیته فنی انتخاب می شد قطعا با این کمیته هماهنگی بیشتری داشت و قطعا در این صورت میزان خطای تصمیم گیری های اتخاذ شده در تیم فوتبال مس هم کاهش پیدا می کرد.

روزی که هواداران مس علیه نژادزمانی در ورزشگاه شعار دادند و او را بی کفایت خطاب می کردند می بایست به یاد بیاورند که مدیر عامل مسی ها تصمیماتش را بر اساس میل و نظرات آن ها اتخاذ کرد. انتخاب میثاقیان برای مس و بستن تیمی باب میل آن ها با نفرات دلخواه آن ها همه اقداماتی بود که بر اساس میل هواداران و اکثریت کارشناسان فوتبال در کرمان انجام شد اما در نهایت شخص نژادزمانی توسط همین افراد متهم شد. حالا در نظر بگیریم که تصمیمات توسط خرد جمعی در باشگاه مس اتخاذ می شد و شاید خیلی باب میل هواداران و اکثریت دیگر کارشناسان در زمان اتخاذ نبود ولی امروز سبب می شد که مس درصدر جدول گروهش باشد.... قطعا منتقدان سفت و سخت دیروز، تبدیل به احسنت گویان امروز بودند و هواداران هم با نتایج مس قطعا راضی تر بودند تا عملی شدن تصمیمات آن ها ولی نتیجه نگرفتن مس در پی آن.

باید قبول کنیم که تصمیمات کارشناسی در زمان اتخاذ شاید باب میل قاطبه مردم نباشد اما قطعا درصد خطا و ریسکش در آینده کمتر است. ضمن اینکه میزان پاسخگویی هم در این فضا بیشتر می شود. زمانی که تصمیمی با خرد جمعی اتخاذ شود خیلی راحت تر می شود درباره چرایی آن از عوامل تصمیم گیر سوال کرد و آن ها را به چالش کشید و راه حل نجات و به قولی پلان بی را پیدا کرد اما زمانی که تصمیمات بیشتر فردی باشند و یا اینکه بیشتر برای رضای خاطر مردم گرفته شده باشد تا در نظر گرفتن نکات فنی و کارشناسی شده، زمانی که عوامل برای موفقیت این گونه تصمیمات فراهم نشود، ضمن اینکه فشارها بابت تبعات آن بیشتر می شود و همه تقصیرها به گردن یک نفر می افتد، راه حل و نجات از بحران آن نیز به شدت مشکل می شود و فضا به ان حد سنگین می گردد که نجات از آن سخت ترین کار ممکن می شود. درست همانند فضایی که در این دو سال اخیر در باشگاه مس حاکم شد....

باید قبول کنیم که در همه این سال ها خرد جمعی و کمیته فنی در باشگاه مس اصلا نبوده است و این همان طلسم شومی است که امروز تیم فوتبال مس را سیاه بخت کرده است. تصمیمات عمدتا بر پایه فردی اتخاذ می شود و همین سبب می گردد که در مواقع بحران، نجات از آن و پاسخگویی برایش سخت ترین کار ممکن شود.....

زمانی که صحبت از ساختار سازی مجدد در باشگاه مس می شد یکی از فاکتورها و آیتم های مهم احیای همین کمیته فنی قوی بود که متاسفانه علی رغم پرداخت هزینه معنوی شرکت در لیگ یک، در این فصل هم اتفاق جدیدی در این زمینه در باشگاه مس رخ نداد و در باشگاه همچنان بر همان پاشنه چرخید....این طلسم شوم مس از اطاق جادوگران نیامده است....بلکه از سوراخی است که دوست داریم صد باره از آن گزیده شویم.....کارشناسان خبره ام و خرد جمعی کارسازم آرزوست..... 

فروش وسایل بدنسازی غدیر جتوط

به گفته مدیریت باشگاه بدنسازی غدیر جتوط

بدلیل استقبال نکردن جوانان روستا از  رشته بدنسازی و شرایط بد برای باشگاه 

مثل پول برق ٬ پول آب٬ پول نگهبان٬و.....

دارد رو به تعطیلی میبرد 

و مدیریت باشگاه تصمیم گرفت وسایل خود را به مزایده بگذارد 

وبه احتمال زیاد تمام وسایل خود را بفروش برساند

تا سود که هیچ حداقل متظرر نشود

سلامی دوباره

سلام به همه دوستان و خواننده های عزیز

مدتی میشه که ننوشتم علتی جز تنبلی هم نداره

شاید دلیل بهترش این باشه که قرار بود خصوصی بزارم اما حس خصوصی نوشتن نبود

نمیدونم شاید چون اینجا وب بچه هاست دوست ندارم توش کاملا همه مسائل رو توضیح بدم

بعضی اوقات بفکر یه وبلاگ با نام مستعارم که نمیدونم برام مدیریت 2 تا وبلاگ امکان داره یا نه

اما احتمالا که وب جدیدی هم میزنم و میام آدرسشو بهتون میدم

اما بریم سر روزانه نوشت خودم

الان رادوین هشت ماهش تموم شده و بیشتر از یکساله که من سر کار نمیرم و تو خونه هستم و این تو خونه موندن برام سخته.با اینکه تلاش خودمو میکنم که دچار روزمرگی نشم و از روزهام و پسرهام لذت ببرم و قدر نعمت ها و الطاف خداوند رو بدونم اما بازهم واسه منی که از اول آشناییم با شوشو همش با هم بودیم این دوری سخته

من و شوشو از ابتدای آشناییمون همکلاسی بودیم در دانشگاه و بعدش هم همکار

با اینکه الان حدود یکسال و چهارماه هست که تو خونه هستم اما هر روز که شوشو از خواب پا میشه که بره سر کار من هم به این فکر میکنم که اگه  دوباره باردار نشده بودم الان باید من هم لباس میپوشیدم و همراهش میرفتم رامتینم که دیگه از آب و گل در اومده بود و کلی خوش بحالم میشد

اما خدا رو شکر میکنم واسه بخشیدن فرشته کوچولویی بنام رادوین که خیلی دوستش دارم و با خودم میگم اینروزا هم میگذره انشالله و رادوینم بزرگ میشه و وقتی بره مهد من راحتر میشم حتی شاید دوباره رفتم سر کار ..

الله و اعلم کسی چه میدونده آینده چه تقدیری رو برامون در نظر گرفته

خیلی وقته که استخری جایی نرفتم .همش تو خونه ام

شوشو ماه پیش رفت و با برادرام باشگاه بدنسازی ثبت نام کرد

با باشگاه رفتنش خیلی موافقم مخصوصا که برای روحیه اش هم خیلی خوبه

اما چیزی که هست اون هر روز میره باشگاه و این یعنی اینکه صبح تا ظهر سرکار بعدش یه کوچولو خونه و ناهار بعد باشگاه و خرید = من همش توخونه سرکله زدن با بچه هاو ضعف اعصاب و بی حوصلگی و ...

حلا بهش گفتم حتما از ماه دیگه یک روز در میون بره تا منم بتونم واسه خودم برنامه استخر و باشگاه و .. بزارم

***********************

خرید کردن رو تا عید تعطیل کردم هم واسه خودم هم شوشو و بچه ها

تا الان که زمستون هم اومده شیراز فقط یکبار یک کم بارون اومده و هوا هم خیلی سرد نیست

ما هم تا دلتون بخواد از سال های قبل بوت و پاتو و .. داشتیم امسال هم باز یه عالمه خریدیم

و شاید چون خیلی تفریحی نداریم همین خرید کردن شده تفریح ما

اما دیگه بسه ...

***********************

از رادوین بگم براتون که خیلی ناز و دوست داشتنی هست

موهاش بور شده و بیشتر حنایی رنگ و تو آفتاب میشه نارنجی

هم رنگ موهاش و هم چهره اش به بابام رفته و از این بابت خوشحالم

به نسبت رامتین هم خیلی لاغره هم خوب غذا نمیخوره هم شکمش خوب کار نمیکنه و هم رامتین اندازه الان رادوین که بود سینه خیز میرفت اما رادوین فقط غلت میزنه و اینا با اینکه میدونم بچه با بچه فرق میکنه اما نگرانم میکنه

واسه رامتین خیلی راحت بودم چون همیشه قد و وزنش حتی از نرمال هم بیشتر بود و من هیچ نگرانیی نداشتم حتی مرتب هم بهداشت نمیبردمش!!

اینروزها رادوین صبح حدود 10و11 بلند میشه از خواب و من میارمش میزارمش تو صندلی غذاش

یه سی دی آموزش زبان انگلیسی بنام هپی هپی انگلیش داره که خیلی شاده و عاشق اونه شاید روزی چندین و چندین بار سی دیش رو نگاه میکنه و عاشقشه و بنظر من که حتی بعضی از کلمات مثه ایم رو هم تکرار میکنه و با قسمت های شعرش کلی سرشو تکون میده و دست و پا میزنه و ذوق میکنه .ماشالله

تو این مدت منم تند تند مشغول آماده کردن ناهار رامتین و پیچیدن تغذیه های مهدش هستم

بعد از رونه کردن رامتن دیگه رادوینم گرسنه شده که بهش صبحانه که معمولا سرلاک هست که توش کمی موز یا زرده تخم مرغ هم حل کردم میدم و کمی بعد هم میخوابه

بعد از خوابیدن اون من باز مشغول کار خونه میشم و ناهار رادوین رو هم میپزم

ناهارش معمولا برنج و گوشت ماهیچه +سبزیجات و هیوج و گوجه و .. +چندتا دونه ماش و روغن +کمی آرد (جوانه گندم یا جو یا ذرت یا برنج یا سویا یا گندم ) هست که یک روز درمیون بجای گوشت و برنج مرغ و ماکارونی میریزم

بعد از پخت ناهار رادوین و انجام کارهای خونه اگه برسم کمی وب گردی میکنم و سری به گوشیم و پی ام هام میزنم

بعد حدود ساعت 3 شوشو میاد و رادوینم معمولا بیدار میشه و هممون ناهار میخوریم رامتینم که پیش دبستانیه

بعدش دوباره مشغول کار خونه هستم تا رامتین بیاد

بعضی وقتها هم عصرها بیرون میریم  اونم که با این وضع هوا فقط میشه سری به تجاری ها زد که سرپوشیده هستن که اونجاهام دیگه برام تکراری شدن

اگه کسی ایده ای واسه گذران بهتر وقتم داره بگه ممنون میشم

تنها سریالی که میبینم حریم سلطان هست که از روزی که اون خرم خوشکله رفت دیگه دوستش ندارم و اونم دیدن و ندینش خیلی برام فرقی نداره..

**********************

هنوز اضافه وزن دارم اما خوب به نسبت بعد زایمانم کلی وزن کم کردم و الان نرمال شده هیکلم و دیگه جوری نیست که خودم خودمو چاق بدونم و در کل خوبم و از این بابت خوشحالم

***********************

از رامتین بگم که اینروزها میره پیش دبستانی و شیفتش ثابت ظهر هست

از پیش دبستانیش خداروشکر خیلی راضی هستم و انشالله که سال دیگه هم بتونم یه مدرسه خوب بزارمش

لباس فرم ندارن و رامتین فوق العاده به تیپش اهمیت میده همه لباس هاش رو با هم ست میکنه و خیلی خوب هم یاد گرفته که چطور باید این کار رو انجام بده

پسر فوق العاده خوب و مرتب و منظمی هست و داداشش رو هم خیلی دوست داره و مثل همیشه هم تو انجام کار خونه بهم کمک میکنه البته در حد سن و سال خودش .ماشالله

***********************

بعد از سه سال که از ثبت نامم در آموزشگاه رانندگی گذشته سه شنبه امتحان دام  و این اولین باره که میخوام امتحان بدم هوز کلی تو پارک دوبل و کلاچ و ترمز ریپ میزنم اما میخوام همه تلاشمو بکنم و به خودم قول دادم تا آخر همین ماه قبول بشم و انشالله تا عید یه راننده حرفه ای باشم واسم دعا کنید

*********************************************

از این به بعد هر شنبه میام و مینویسم انشالله تا بتونم خاطراتم رو ثبت کنم

دوستتون دارم

بای

تورس در اتلتیکو - چرچی در میلان

 

باشگاه آث میلان رسما اعلام کرد مذاکرات بر سر معاوضه فرناندو تورس و السیو چرچی، پیشرفت زیادی داشته است. بر اساس گزارشات منتشر شده، تورس به تیم سابق خود باز خواهد گشت و چرچی به میلان قرض داده می شود.

شبکه رسمی باشگاه میلان در شب کریسمس این خبر خوش را به هواداران  داد و بدین ترتیب، تورس 18 ماه باقیمانده در روسونری را به طور قرضی در مادرید بازی خواهد کرد و چرچی تا پایان فصل به سن سیرو منتقل خواهد شد. تورس در ده بازی سری آ، تنها یک گل به ثمر رساند. در آن سو، چرچی با مشکل کم بازی کردن در لالیگا روبرو بود. این خبر نمی تواند صورت خوشی برای سران اینتر داشته باشد، زیرا چرچی یکی از گزینه های اصلی آنها برای فصل نقل و انتقالات زمستانی بود.