جدیدترین مطالب فارسی

دانلود عکس و فیلم، دانلود آهنگ جدید، دانلود بازی، مطالب تفریحی جذاب، استخدام، دانلود مداحی

جدیدترین مطالب فارسی

دانلود عکس و فیلم، دانلود آهنگ جدید، دانلود بازی، مطالب تفریحی جذاب، استخدام، دانلود مداحی

رزمنده مزینانی که سه شهیدبه انقلاب تقدیم کرد

مصاحبه روزنامه جوان با پدر سه شهیدمزینانی
شاهدان کویرمزینان مفتخراست که درهرفرصتی شاهدان واقعی این خطه را به جهانیان معرفی نماید. خوشبختانه پس از ساخت نه قسمت اززندگینامه شهدای مزینان با عنوان شهدا در نهضت حسینی ونمایش آن درشبکه قرآن ومعارف سیما این بار توفیقی حاصل شد که با حضور پدرشهیدان علی ، محمد وحسین شهیدی مزینانی در تهران وپس ازهماهنگی با خادمین شهدا در روزنامه جوان مصاحبه ای با ایشان دردفتر این روزنامه صورت گرفت که متن آن درآستانه فرا رسیدن ماه خون وقیام وایام سوگواری سرور وسالار شهیدان تقدیم به مخاطبان فهیم شاهدان کویرمزینان می گردد.
اصغرشهیدی مزینانی ،سه فرزند ودوبرادرزاده خود را تقدیم به نظام مقدس جمهوری اسلامی نموده است . متاسفانه در زمان انجام این مصاحبه مادرصبور ومقاوم شهدا ،شیرزنی که هیچگاه درمصیبت فرزندانش گریه نکرد؛ بیمار بود ونتوانست دردفتر روزنامه حضوریابد.او با آنکه به مدرسه نرفته اما درمکتب حضرت زینب (س)درس شجاعت وصبر آموخته وبارهابرسرمزارفرزندانش و درمدارس مزینان سخنرانی نموده که همگان را به تحیر واداشته است .
83 ساله‌ام و همچنان در آرزوی شهادت
 
اصغر مزینانی پدر شهیدان محمد، علی و حسین مزینانی در گفتگو با «جوان»:
83 ساله‌ام و همچنان در آرزوی شهادت
مرجع : روزنامه جوان
گزارشگر : علیرضا محمدی
 
سه شنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱۲:۱۵
اصغر مزینانی، پدر سه شهیدی که عصر یکی از روزهای نسبتاً خنک پاییزی مهمان ما در روزنامه «جوان» بود، خود رزمنده‌ای است که از سال ۱۳۶۱ تا پایان جنگ به تناوب در جبهه‌ها حضور یافته است. او که اکنون با وجود ۸۳ سال سن همچنان به کشاورزی در روستای زادگاهش مزینان مشغول است، کوله‌بار خاطراتی از سه فرزند شهیدش را با خود آورده بود تا دقایقی ما را میهمان یاد و خاطره شهیدان محمد، علی و حسین مزینانی کند. دست‌های پینه بسته پیرمرد کشاورز، از رزق حلالی حکایت می‌کرد که خودش می‌گفت اصلی‌ترین دلیل پرورش فرزندانش با اعتقادات مذهبی و در نهایت حضورشان در جبهه‌های جنگ تحمیلی است.

برای شروع از خودتان بگویید اصغر آقا، چه درسی به بچه‌هایت دادی که سه‌تا از آنها شهید از آب درآمدند؟

من همیشه در جواب این سؤال به پرسش کننده گفته‌ام که من چیزی به بچه‌هایم یاد نداده‌ام، بلکه آنها بودند که با منش و رفتارشان به من درس‌های زیادی دادند. خود من هم چند سالی در جبهه‌ها بودم. اما توفیق شهادت نیافتم. پس این سه فرزندم که شهید شدند حتماً سعادت‌شان از من بیشتر بود. اما در مورد خانواده‌ام بگویم که ما اصالتاً اهل مزینان هستیم و شغل آبا و اجدادی‌مان هم کشاورزی است. خودم همین الان هم کشاورزی می‌کنم. ۸۳ سال دارم و تا آنجا که در توان داشتم سعی کردم بچه‌هایم را با نان حلال بزرگ کنم و مذهبی بار بیاورم. هرچند در کل، روستای مزینان محیطی مذهبی دارد و وجود روحانی گرانقدر شیخ قربان علی شریعتی در روستای ما فرصتی پیش آورد تا جوانان و نوجوانان پای کلاس‌های درس او بنشینند و مسائل دینی را با عمق بیشتری یاد بگیرند. به این ترتیب شرایطی پیش آمد تا ما از همان دوران طاغوت از امام(ره) پیروی کنیم و پشتیبان انقلاب اسلامی باشیم. طوری که پس از پیروزی انقلاب و شروع جنگ خودم به همراه شش پسرم در جبهه‌ها حضور یافتیم.

از شش فرزند پسرتان سه‌نفر‌شان شهید شدند؟ از شهدایتان بگویید. گویی در فعالیت‌های انقلابی هم حضور داشتند؟

محمد و علی به خاطر شرایط اقتصادی خانواده مجبور شدند در سال ۱۳۵۰ به تهران مهاجرت کنند. آنها در این شهر به کار بنایی مشغول شدند و با زحمت و مشقت رزق حلالی برای خود مهیا کردند. در پایتخت نیز آنها در هیئت‌های مذهبی حضور می‌یافتند و پای منبر آقا شیخ جواد خراسانی در مسجد مسلم بن عقیل(ع) شرکت می‌کردند. همین رفت و آمدها باعث شده بود که خیلی زود وارد جریان انقلاب شوند. به طوری که در سال ۵۶ گروهی تشکیل داده و تعدادی از مشروب فروشی‌ها در شرق تهران را تخریب کرده بودند. محمد که متولد ۱۳۳۶ بود و آن زمان جوان رعنایی بود در امر انقلاب خیلی فعالیت می‌کرد. طوری که پس از پیروزی انقلاب به بیت امام(ره) رفت و مدتی به عنوان محافظ بیت ایشان در آنجا مشغول شد. در مزینان هم جو کلی با انقلاب بود. ضدانقلاب‌ها جرئت نفس کشیدن نداشتند. در آنجا هم حسین به همراه دیگر برادرانش در فعالیت‌های انقلابی شرکت می‌کرد.

اگر موافق باشید به ترتیب سن فرزندان‌تان را معرفی کنید.

محمد متولد ۱۳۳۶ بزرگترین فرزندم در میان این سه شهید و البته دومین شهید خانواده ما بود. وقتی شهید شد دو پسر و یک دختر داشت. از لحاظ مذهبی واقعاً مقید و متعصب بود. به امام(ره) عشق می‌ورزید و همان طور که قبلا گفتم بعد از پیروزی انقلاب مدتی در بیت ایشان به عنوان محافظ مشغول بود و حتی دو سه باری ما را به دستبوسی امام نیز برد. او پس از شهادت علی دیگر آرام و قرار نداشت و به هر نحو ممکن در جبهه‌ها حضور یافت. چندین بار به شدت مجروح شد. یکی از ماندگارترین خاطراتم از محمد نیز مربوط به یکی از دفعات مجروحیتش می‌شود. به نظرم همان سال ۶۲ بود که به ما خبر دادند در جبهه مجروح شده و به بیمارستان شریعتی منتقلش کرده‌اند. وقتی به ملاقاتش رفتم، دیدم ریه‌اش به شدت آسیب دیده و برای اینکه بتواند راحت نفس بکشد در ریه‌اش فیتیله‌هایی کارگذاشته‌اند. وضعیت بغرنجی داشت اما در همان حال وقتی فهمید عده‌ای از دوستان رزمنده‌اش قصد ملاقات با او را دارند، به اصرار از پرستارها خواست او را روی یک ویلچر بگذارند تا به این ترتیب روحیه رزمندگان را حفظ کند. چند روز بعد هم بدون اینکه کاملاً خوب شده باشد به جبهه برگشت و اواخر سال ۶۲ در عملیات خیبر و منطقه طلائیه در کسوت معاون گردان میثم از لشکر ۲۷ حضرت رسول(ص) به شهادت رسید. در حالی که فرزند پسرش هنوز به دنیا نیامده بود.

از علی بگویید. این طور که مشخص است او اولین شهید مزینان هم به شمار می‌رود؟
بله، علی متولد ۱۳۴۰ بود و پیش از دو برادرش و البته ۵۶ شهید مزینان به شهادت رسید. مرداد ماه ۱۳۶۰ وقتی که جسد او را به روستای‌مان آوردند، تشییع جنازه باشکوهی برایش برگزار شد، چراکه او اولین شهید منطقه ما به شمار می‌رفت و از آنجا که روستای ما در شمال شرقی کشور و استان خراسان رضوی از جبهه‌های جنگ فاصله زیادی داشت، شاید خیلی از مردم در کوران حوادث دفاع مقدس قرار نگرفته بودند. اما پس از شهادت علی به جرئت می‌توان گفت که موسم حضور جوانان آن منطقه در جبهه‌ها آغاز شد و به این ترتیب تعداد زیادی از اهالی مزینان و روستاهای اطرافش مثل کلاته مزینان، داورزن، غنی آباد، بهمن آباد، سویز و. . . به جبهه‌های جنگ رفتند.

از خصوصیات اخلاقی شهید علی مزینانی هم بگویید.

او جوانی بسیار مذهبی و انقلابی بود. خونگرمی، خوش خلقی و خنده‌رویی بارزترین صفاتش به شمار می‌رفت. آگاهی علی از مسائل روز در حد خوبی بود و به همین خاطر جهادش را از همان دوران طاغوت آغاز کرد و پس از آغاز جنگ نیز بلافاصه در جبهه‌ها حضور یافت. یادم است یکی از دوستانش تعریف می‌کرد که علی به دلیل شناخت خوبش از مسائل سیاسی پی به ماهیت بنی‌صدر برده و از دوستش خواسته بود در یکی از سرکشی‌های آن خائن به مناطق جنگی او را به درک واصل کنند. اما دوست علی منصرف شده بود و به این ترتیب نقشه‌‌اش عملی نشد. علی در مرداد ماه ۱۳۶۰ در سن ۲۰ سالگی و در منطقه عملیاتی سوسنگرد به شهادت رسید.

گویی شهید حسین مزینانی چند سال پس از دفاع مقدس به شهادت رسیده‌است، ضمن معرفی شهید، از جریان شهادتش بگویید.

حسین متولد ۱۳۴۳ بود. جوانی مذهبی که یادم است هنگام تحصیلش در دوران طاغوت اگر معلمی با حجاب نامناسب سرکلاس حاضر می‌شد، او ترجیح می‌داد در سرما و گرما بیرون از کلاس بایستد ولی پای درس یک بی‌حجاب حاضر نشود. حسین به پیروی از برادرانش در سال ۱۳۶۰ وارد جبهه‌های جنگ شد و تا پایان دفاع مقدس نیز همچنان در جبهه‌ها حضور داشت. در مقطع نسبتاً طولانی از جنگ دیده‌بانی می‌کرد و به همین خاطر جای فرورفتگی دوربین شناسایی روی بینی‌اش به وجود آمده بود و تا شهادتش نیز این اثر وجود داشت بعد از جنگ هم به جمع سربازان گمنام امام زمان(عج) پیوست و بارها و بارها از سوی اشرار و ضدانقلاب تهدید شد. در منطقه ما او به حسین پاسدار شهرت داشت و افراد ضد انقلاب از او ترس زیادی داشتند. وقتی هم که خبر شهادتش رسید برای‌ما دور از ذهن نبود؛ چراکه از قبل به ما گفته بود بالاخره اشرار و ضد انقلاب او را ترور خواهند کرد. حسین مزینانی آذرماه ۱۳۷۰ در حومه سبزوار ترور شد و به شهادت رسید.

بعد از شهادت محمد و علی، حسین سومین فرزند شما بود که به شهادت رسید، این حادثه چه تاثیری در روحیه شما گذاشت؟

خوب است این سؤال شما را با جمله‌ای پاسخ بدهم که همسرم صفیه مزینانی هنگام شهادت اولین شهیدمان یعنی علی بر زبان آورد. سال ۱۳۶۰ وقتی که هنوز یک نفر هم از اهالی منطقه ما به شهادت نرسیده بود و این مسئله برای خیلی از هم ولایتی‌ها بسیار بزرگ جلوه می‌کرد، ایشان در جواب کسانی که برای تسلیت به ما آمده بودند گفت من شش پسر داشتم که الان تنها یکی‌ از آنها به شهادت رسیده است. پنج فرزند دیگرم هنوز هستند و اگر لازم باشد خودم نیز به جبهه‌ها می‌روم و در راه حفظ دین و کشورم شهید می‌شوم. همسرم در حالی این حرف را می‌زد که بارها شاهد بودم چطور مثل تمامی مادران دیگر حتی طاقت تب فرزندانش را ندارد، اما حالا که می‌دید علی، شهید راه مقدسی چون حفظ نظام اسلامی شده، مثل یک شیرزن عمل کرد. می‌خواهم بگویم با چنین دیدی بود که ما نه تنها با مسئله شهادت علی، بلکه با موضوع شهادت محمد و بعدها حسین هم کنار آمدیم. یادم است وقتی که رفته بودیم جسد علی را تحویل بگیریم، مسئول ساماندهی شهدا از اینکه من و مادر علی گریه نمی‌کردیم واقعاً تعجب کرده بود.

در صحبت‌های‌تان اشاره‌ای به دیدگاهی کردید که باعث شد غم از دست دادن سه فرزند برای‌شما قابل تحمل باشد، ‌این دیدگاه چیست؟

در منطقه ما هستند جوانانی که متأسفانه به کارهای خلاف روی می‌آورند و با توجه به نزدیکی به مرز افغانستان گاهی برخی از آنها مواد مخدر قاچاق می‌کنند و در این مسیر اعدامی هم داشته‌ایم. به نظر شما این طور مردن با شهادت در جبهه‌های حق علیه باطل و در مسیر اسلام و ولی‌فقیه هیچ فرقی ندارد؟ فرزندان من می‌توانستند در مرگ‌های طبیعی یا خدای ناکرده در راه خلاف کشته شوند، ‌اما حالا خون آنها در مسیری پاک و متعالی ریخته شده است. مسیری که قرن‌ها پیش سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) همراه اصحابش طی کرد و حالا قافله شهدا به ایران اسلامی و فرزندان من نیز رسید. به نظر من شهادت آنها نه تنها باعث افسردگی و دلمردگی ما نشد بلکه باعث مباهات و افتخار ما نیز شد. البته پدران و مادران قاعدتا در غم از دست دادن فرزندان‌شان غمزده می‌شوند، ولی دید ما به مسئله شهادت و پیروی از فرامین ولی فقیه زمان باعث می‌شود که این مصیبت‌ها را راحت‌تر تحمل کنیم.

خود شما هم در جبهه‌های جنگ حضور داشته‌اید. ضمن پراختن به این حضور، فکر نکردید که با وجود سن بالای‌تان و البته حضور فرزندان‌تان در جبهه‌ها احتیاجی نیست شما به جبهه بروید؟
حضور بچه‌ها در جبهه مسئله دیگری بود و حضور من در آنجا مسئله‌ای دیگر. اگر آنها برای اهداف خاصی به جبهه رفتند، همان اهداف برای من هم وجود داشت و به این ترتیب نمی‌شد بگوییم اگر از یک خانواده کسی به جبهه رفته دیگری نباید برود. البته این نکته که در نبود ما همسر و سه دخترم تنها می‌ماندند برخی اوقات باعث نگرانی‌ام می‌شد. مثلاً در مقاطعی من و یکی از فرزندانم هر دو در جبهه حضور داشتیم، محمد و علی هم که شهید شده بودند، به این ترتیب خانه در نبود ما خالی می‌شد، اما وقتی می‌دیدم همسرم با جدیت می‌گوید به جبهه برو و نگران تنهایی ما نباش، ‌نگرانی‌ام رفع می‌شد و با خیال راحت‌تر در جبهه‌ها حضور می‌یافتم. به طور کلی هم از سال ۶۱ به بعد هر سال دو یا سه باری اعزام می‌شدم و هر بار چند ماهی در منطقه می‌ماندم. این وضعیت تا پایان جنگ ادامه داشت و خدا را شکر که توانستم توفیق خدمت به کشور اسلامی‌مان را در جبهه‌های جنگ به دست آورم.

اگر به گذشته برگردید، ‌آیا حاضرید مسیری که طی کردید را از نو طی کنید؟

با نگاه ارزشی و متعالی که قبلا ذکر شد، این مسیر راهی نیست که در آن پشیمانی وجود داشته باشد. پس به جای اینکه بپرسیم اگر به گذشته برگردم حاضرم این راه را از نو بیایم، بهتر است بگویم همین الان با وجود ۸۳ سال سنی که دارم اگر باز اتفاقی برای کشور بیفتد حاضرم اسلحه به دست بگیرم و به مقابله با دشمنان بپردازم. به نظرم اگر از محمد، ‌علی و حسین هم بپرسید، باز هم خط سرخ شهادت را انتخاب خواهند کرد./روزنامه جوان

 

کلام رهبری در مورد اتحاد بین مسلمانان

هبر عزیز انقلاب حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای:

اگر شما دیدین کسانی وحدت ملی مارو به بهانه ی مذهب
این سنیه این شیعه است بخوان بهم بزنند اون کسی که ندای تفرقه ی بین شیعه و سنی رو سر میدهدچه شیعه باشه چه سنی مزدور دشمنه چه بدانه چه ندانه.
 
----------------------------------------------
 
 
رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای در پاسخ به استفتائی اعلام کردند:
 
" اهانت به نمادهای برادران اهل سنت از جمله اتهام زنی به همسر پیامبر اسلام [عایشه] حرام است. "
"این موضوع شامل زنان همه پیامبران و به ویژه سید الانبیاء پیامبر اعظم حضرت محمد(صل الله علیه و آله و سلم) می شود"
 
 
 
-----------------------------------------------
امام خامنه ای :
اهانت به مقدسات اهل سنت حرام شرعی و خلاف قانویست لذا شرکت در مراسماتی با نام عید الزهرا که دل حضرتش را به درد می آورد در حکم شرکت در مجلس معصیت می باشد.
----------------------------------------------
مقام معظم رهبری روحی فداه :
شما از این طرف مراقب باشید؛ بدانید تحریک عواطف مذهبى برادران اهل سنت کار بسیار خطا و گناه است؛ این را به عنوان یک اصل بپذیرید. یک نقاط اختلافى وجود دارد. تکیه‏ى بر روى این نقاط، شعله‏ور کردن آتش تعصبات در این نقاط اختلاف، این درست همان چیزى است که امروز سازمانهاى جاسوسى امریکا و اسرائیل دنبالش هستند؛ این همان‏چیزى است که آنها میخواهند .

تحول

طرح تحول سلامت که در دولت یازدهم انجام گرفته است و در حال تکمیل نهایی است یکی از بزرگترین و بهترین طرحی است که در نظام جمهوری اسلامی تا به حالا شکل گرفته است و این طرح در راستای آرمانهای انقلاب و عدالت اجتماعی شکل گرفته است.گرچه این طرح میتوانست خیلی سالها پیش انجام میگرفت ولی بهرحال کار بزرگ و قابل تقدیریست که در این دولت شکل گرفته است و باعث آرامش و امید مردم در بحث بهداشت و سلامت شده است.مردم ایران از روز اول انقلاب تا به امروز کارنامه نظام و دولتها را بر اساس حرکت به سمت تحقق آرمانهای انقلاب میسنجند و اعتقاد اکثریت مردم بر این است که با توجه به اینکه کارهای بزرگی برای آبادانی کشور صورت گرفته است باز میتوانست کارهای بیشتری بخصوص در زمینه عدالت اجتماعی شکل میگرفت و انتظار مردم کارهایی در حد همین طرح تحول سلامت است که به راحتی میتوان لبخند رضایت را بر لبان مردم دید.کشور به شدت نیاز به انجام طرح های تحول در زمینه های اشتغال..مبارزه با فسادهای اداری و اقتصادی..توجه به نیازهای جامعه کارگری کشور و موارد دیگر دارد و مادامی که دولتی در عمل و نه در شعار در راستای این طرحهای عدالت محور گام بردارد باعث افزایش رضایتمندی مردم نسبت به دولت و نظام اسلامی خواهد شد که همان تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی است.

بررسی راهکارها و راهبردهای تحول در علوم انسانی

انقلاب اسلامی حرکتی است که از باطن آغاز شده ونویدبخش عصری نو در حیات بشری است.این انقلاب در برابرانقلابی قرار گرفته است که در حدود پنج قرن گذشته به وقوعپیوست و با رویکردی خاص به انسان،جهان،دین،تاریخ و...می‌نگریست و توانست دنیای مدرن امروزین را صورت‌بندینماید.دنیایی که علی‌رغم تصویرسازی‌های اتوپیایی معمارانآن،هم‌اکنون خود را گرفتار پیچیده‌ترین و عمیق‌ترین مشکلاتو رنج‌هایی می‌بیند که مبالغه نیست اگر بگوییم که چیزی کم ازرنج‌های دوران ماقبل مدرن و قرون وسطایی خود ندارد.

انقلاب اسلامی هرچند در زمان و مکانی خاص ظهور نمود،اما خاستگاهی الهی،انسانگرا و جهانشمول داشت که بازسازیجامعه اسلامی در ایران،بیداری اسلامی در دنیای اسلام واحیای معنویت توحیدی را در سطح جهانی پیگیری نموده وخواهد نمود.

 

کروبی و موسوی اعدام باید گرددند...

 

مرگ بر سران فتنه سبز

 کروبی، موسوی اعدام باید گردند.. باید سران فتنه اعدام شوند... افراد وابسته به اسراییل و‌امریکا محاکمه و اعدام انقلابی شوند...

 

تا کی باید شاهد بی تفاوتی مسئولین نسبت به توطئه های مهره های سوخته فتنه باشیم؟!

ما در سالروز 8 دی گیلان و 9 دی کشور در خواست اعدام میر یزید  و ابوموسی عشری  هستیم...

 

خونهای ریخته شده  اغتشاشات تنها به گردن میر یزید و کروبی نیست، دستان  مشارکتی های ضد انقلاب  هم به خون مردم آلوده است و این عنصر منافق و خطرناک هم باید در کنار کروبی و میر یزید محاکمه شود...... مواظب صحنه آرایی های!! خطرناک باشید که دستهایی در کار است که فتنه سال 88 را منحصر به این دو ملعون یعنی اموی و کروبی کند و سران فتنه را صحیح و سالم از میدان بیرون ببرند، شاید روزی دیگر با فتنه ای عمیق تر باز گردند.........

 

پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری در  خرداد 1388، عده ای به سرکردگی میرحسین موسوی، مهدی کروبی و سیدمحمد خاتمی شروع به فتنه انگیزی کرده و اوضاع سیاسی کشور چندین ماه پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری متلاطم بود. در رشت هم فضا متاثر از تهران بود و جو فتنه‌گون آماده فتنه گری بود اما این مردم گیلان بودند که اجازه چنین کاری را از فتنه گران سلب کردند. مردم رشت در روز 8 دی 1388 به صحنه آمدند و با یک راهپیمایی تاریخی انزجار خود را از فتنه گران و اغتشاشگران ابراز داشتند. شعار های اصلی مردم «مرگ بر سه مزدور اجنبی، موسوی و کروبی و خاتمی»، «مرگ بر موسوی»، «مرگ بر کروبی»، «مرگ بر خاتمی» و ... بود. مسیر این راهپیمایی از مصلی تا میدان شهرداری بود. جالب است بدانیم که سایر نقاط کشور در روز 9 دی به صحنه آمدند و بساط فتنه گران را برچیدند. بصیرت مضاعف مردم گیلان باعث شد تا زودتر از سایر نقاط کشور به صحنه آمده و بساط فتنه گران را برچینند. در ادامه مطالبی از این روز تاریخی را می توانید ببینید:

  تصاویرحماسه مردم گیلان در 8 دی 1388

بازتاب حماسه 8 دی مردم گیلان در رسانه ها

در آستانه اولین ساگرد حماسه عظیم مردم ایران در 9 دی 88 در مقابله با فتنه گران، مردم گیلان به حضور رهبر معظم انقلاب در تهران رسیدند. دلیل انتخاب دیدار مردم گیلان در روز 8 دی با رهبر معظم انقلاب آن بود مردم گیلان در راهپیمایی سال گذشته، یک روز زودتر از مردم سایر نقاط کشور به صحنه آمدند و بساط فتنه گران را برچیدند. رهبر معظم انقلاب در این دیدار مدال پرافتخار «السابقون» در جبهه بصیرت و حمایت از ولایت را به گردن مردم گیلان آویختند. ایشان بصیرت مضاعف مردم گیلان را عاملی دانستند تا یک روز زودتر احساس وظیفه کنند و فتنه را در استان گیلان ریشه کن کنند. ایشان اضافه فرمودند: «رشت جزء معدود مناطقی بود که یک روز زودتر از حرکت خود جوش ملّت، در هشتم دی ماه سال 88 به صحنه حضور مردم در مقابله با فتنه گران تبدیل شد.» مردم گیلان نیز در این دیدار تجدید بیعت خود را با آرمان های امام و انقلاب اعلام کردند. در ادامه مطالبی درباره این دیدار را خواهید دید:

بیانات رهبری در دیدار هزاران نفر از مردم استان گیلان‌ - 8 دی 1389

خبر دیدار هزاران نفر از مردم استان گیلان با رهبر معظم انقلاب- 8 اردیبهشت 1389

حاشیه‌های اختصاصی رنگ ایمان از دیدار مردم گیلان با رهبر انقلاب در 8 دی 1389ش

فیلم ها:

فیلم کامل سخنرانی رهبری در دیدار با مردم گیلان- 8 دی 1389

همخوانی گیلانیها جلوی رهبری-  شعر فرزند میرزاییم...- 8 دی 1389

صوت ها:

8 ماه جنگ نرم مردم ایران- 8 دی 1389

9 دی مشت محکمی در دهان فتنه گران - 8 دی 1389

همخوانی گیلانیها جلوی رهبری- شعر فرزند میرزاییم...- 8 دی 1389

نقش مردم گیلان در انقلاب اسلامی- 8 دی 1389

عکس ها:

عکس های دیدار مقام معظم رهبری با مردم گیلان در سال 1389

 مرگ برآمریکا و مرگ بر اسراییل

اا دارستانی  نویسنده و محقق و پژوهشگر اسلامی