ومَن یُرِدْ أَن یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقاً حَرَجاً کَأَنَّمَا یَصَّعَدُ فِی السَّماءِ(انعام/ 125)؛ «و هر کس را که بخواهد (به خاطر اعمالش) در گمراهىاش وا نهد، سینهاش را تنگِ تنگ مىکند؛ گویا مىخواهد در آسمان بالا برود».
اقیانوسی از هوا به نام جوّ، پیرامون کره زمین را احاطه کرده است. هوایی که جوّ را تشکیل داده، مخلوطی از چند گاز است؛ البته نه به صورت ترکیب شیمیایی. 71% حجم این مخلوط نیتروژن و21% آن اکسیژن و کمتر از 1% آن آرگون است و مقدار بسیار کمی گاز کربنیک و بخار آب دارد (اتمسفر، ص 29 و سیارات و اقمار، ص63).
نیمی از جوّ تا ارتفاع 5/5 کیلومتری قرار دارد و به طور کلی کل جوّ در ارتفاع 10 کیلومتری از زمین قرار دارد. گازهای تشکیلدهنده جوّ به علت نیروی گرانش، وزن و فشار دارند و لایههای بالایی بر لایههای پایینی فشار میآورند و غلظت آن را افزایش میدهند؛ بنابراین میزان فشار در لایههای پایینی بیش از لایههای بالایی است (عدالتی، ص 253؛ مایر، نجوم به زبان ساده، ص224؛ مبانی هواشناسی، ص 100).
آیت الله مکارم تشبیه در آیه را از قبیل تشبیه معقول به محسوس و معجزه ای علمی میداند؛ زیرا قرآن جمود فکری و تعصب گمراهان لجوج در پذیرش اسلام را، به تنگی نفس حاصل از کمبود اکسیژن برای کسی که به آسمان صعود میکند، تشبه کرده است (تفسیرنمونه، ج5، ص435؛ پیام قرآن، ج8، ص179).
با توجه به اینکه برخی از لغویها سختی و مشقت را نیز جزء معانی مادّه صعد معرفی میکنند (ازهری، تهذیب اللغة، ج2، ص6؛ ابنفارس، مقاییساللغة، ج2، ص9) و واژه «الصُعَداء» را از همین ماده و به معنای نفس کشیدن با سختی، عمیق و طولانی میدانند (مقاییس اللغة، ج2، ص9؛ فیروزآبادی، همان، ج1، ص 428) و نیز با عنایت به دقت در تشبیه در آیه، و به کار رفتن حرف جرّ «فی» به جای «الی»، میتوان آیه را اشاره به یافتههای جدید علمی پیرامون کمبود اکسیژن در طبقات بالای جوّ دانست و آن را اعجازی علمی از قرآن شمرد.
میراث فرهنگی وگردو غبار فراموشی
گردو غبارفراموشی پیشینه تاریخ این سرزمین را با قدمتی به درازی تاریخ فراگرفته است.سودای لقمه نان چربی که با قطع شاهرگ حیاتی میراث فرهنگی به راه افتاده است مدتهاست که غارتگران به مواریث کهن را به خود مشغول کرده است.زیبایی ها و رازهای نهفته از دل آثار بیرون کشیده شدند.این ویرانی ها نشان می دهند که از روزهایی که استناد به پیشینه تاریخ و تمدن برای هویت بخشی به جامعه و مردم مستقردرآن بهره گرفته می شد فاصله وافر گرفته شده است.گویی دوست دارآثار تاریخی بودن موستجب توبیخ وجرم و تکفیر شده است. هراثری که سمبل هویت تاریخی و نمادافتخار و غرور،بلندپایگی و عزت بشمار می رفت درمسیر سراشیبی واقع شد.نیاکانمان که برای مان ارزشمند بودند و دست نبشته ها و کتیبه هایشان ،چون نشان و معرفت از نوع اندیشه نگاری و طرز تفکر ،آئین و سنت ها و باورها داشتند ارزشمند تر نمود یافته بودند همه ی نماد های این نمود ،نمای خود را از دست داده است.برتلاش گذشتگان غبار غفلت و فراموشی،سنگینی وحشتزایی دارد.بقعه بردسکین نیز یکی از این مظلومیت های آثارتاریخی این سرزمین است.مقبره عبدل آباد در روستایی با همین عنوان در 22 کیلومترى جنوب شرقى شهر بردسکن واقع شده و به مسجد و گنبد عبدل نیز مشهور است.ساختمان مقبره که به صورت یک چهارطاقى به ارتفاع قریب به ده متر است، داراى گنبدى مدور به قطر 5 و ارتفاع قریب به 5 متر است که در جانب جنوب آن روزنهاى جهت نورگیرى دارد. فضاى داخلى بنا مخصوصاً در قسمت داخل گنبد و بخشهاى بالاى دیوارهاى داخلى، گچبرىهاى ساده بوده که متاسّفانه از بین رفته است. این بنا که از دورة ایلخانى به جا مانده، به قرن پنجم هجرى هم نسبت مىدهند، هر چند سبک معمارى آن بیشتر به بناهاى قرن هشتم به بعد، خصوصاً دورة تیموریان شبیهتر است.در مجاورت بقعه خرابههاى کهن سال عبدل آباد که به عمارت اشرافى معروف است، دیده مىشود.این مقبره به شماره 10908 و در تاریخ 27/11/1382 به ثبت رسیده است.
امامزاده عبدالله ساوه شمارة 23799 و در تاریخ 25/08/1387 به ثبت آثار ملّی و تاریخی رسیده است.متأسّفانه یکی از قدیمیترین و زیباترین گچبریهای موجود در خطة ساوه که در سر در بقعه بود آسیب دیده است.این بقعة باشکوه در یک فرسنگى آوه، بین آوه و ساوه و در یک کیلومتری سمت شرق جادة سلفچگان، در خارج از روستای اوجان از دهستان قرهچای واقع شده و به «شاهزاده عبدالله اوجان» مشهور است.ساختمان بقعه، یک بنای آجری قدیمی برج مانند است که از ابنیة تاریخى دورة سلجوقیان به شمار میآید که وزیر معروف، سیّد مجدالدّین ابوالفتح، ساکن رى بر فراز تربت جد اعلاى خود در قرن ششم بنا نهاده است. این برج، از بیرون دارای پلان مدور و از داخل به شکل هشت ضلعى در آمده است؛ به این صورت که با افزایش گچ بر روى جدار داخلى، صورت آن را مثمن ساختهاند و در زوایاى هر ضلع، دو خط متوازى حنایى نقّاشى و گچبرى شده است که اضلاع را تجلّى مىدهد. ورودی بنا تنها از جبهة شرقی است که دارای یک لنگه درِ چوبی نسبتاً قدیمی با تزئینات هندسی است. دهانة محوّطة داخلى، 11 و ارتفاع کنونى آن، کمتر از 20 متر است. قطر جدار گنبد، حدود سه متر است که راه پلة مارپیچى تا بام بقعه، در درون آن ساخته شده اما بعداً ورودى آن مسدود شده است. قسمت پایین جدار داخلى تا 14 متر هشت ضلعى و بالاتر از آن به صورت 16 ضلعى و بالاتر به صورت فلکهاى نمودار است که پا طاق عرقچینى (دو پوششى) آن بالا آمده است. در بدنة پاطاق، چهار نورگیر تعبیه شده است. در میانة بقعه، مرقدى گچى به طول 50/2، عرض 25/1 و ارتفاع 30/1 متر قرار دارد که درگذشته ضریح چوبی قدیمی و منتب دور آن را دربرگرفته بود اما اینک ضریح فلزی در بقعه نصب است.
کوروش کبیر دستور داد برای ساختمان قصر پله هایی بسازند که ارتفاع هر پله بیشتر از یک وجب نباشد.
ملازمان از وی پرسید:چرا در حالیکه می توانید پله های کمتر و با ارتفاع بلندتر بسازید،این همه پله با این ارتفاع کم میسازید؟
کوروش گفت:زنان دربار ما از این پله ها عبور خواهند کرد،در شأن زن ایرانی نیست پایش بیشتر از یک وجب بالا رود
به افتخار کوروش کبیر
با این میراثبانی نامطلوب اگر شاه قلند هم باشد فرو میریزد.بقعه ای که مربوط به دوره صفوی درشهرستان اراک روستای انجدان واقع شده و در تاریخ 19 مهرسال 1378 با شماره 2452 در فهرست میراث ارزشمند هم ثبت شده است.بقعه شاه قلندر در دامنه کم شیب کوه قرار دارد این بقعه را برخی مربوط به دوره ایلخانی می دانند. این بقعه در داخل باغ روستای انجدان و در 50 کیلومتری سرچشمه و سراب معروف انجدان قرار دارد. بنای بقعه باشکوه و 8 ضلعی است که در هر ضلع بنا یک طاق نمای بلند آجری که داری 4 در ورودی در چهار جهت است قرار دارد. گنبد بقعه دو پوش و آجری بوده و پوشش خارجی آن به شکل هرمی شانزده طرف می باشد و ساقه گنبد دارای شانزده ضلع و چهار نورگیر با پنجره های مشبک چوبی در چهار جهت اصلی است ارتفاع بقعه به پنج متر می رسد و ارتفاع گنبد و ساق آن به شش متر می رسد.