ارتباطات غیر کلامی:
ارتباطات غیر کلامی فرایند رساندن معنا را در صورت پیام های بدون واژه از طریق ژست، زبان بدن یا استقرار؛ چهره و تماس چشمی، ارتباط جسم مانند لباس، مدل مو، معماری، نمادها و سمبل ها، همچنین از طریق مجموع موارد فوق توصیف میکند. ارتباط غیر کلامی نیز به عنوان سکوت زبان نامیده می شود و نقش کلیدی در زندگی روزمره بشر در روابط اشتغال به درگیری های رمانتیک را دارد.گفتار همچنین دارای عناصر غیر کلامی معروف به paralanguage است. این خدمات شامل کیفیت صدا، احساسات و سبک صحبت کردن و همچنین ویژگی های عروضی مانند ریتم، تکیه صدا و استرس است. به همین ترتیب، موضوعات نوشته شده شامل عناصر غیر کلامی مانند شیوه دست خط، نظم معنایی از کلمات و استفاده از شکلک برای انتقال عبارات احساسی به صورت تصویری است.
ارتباطات کلامی:
ارتباطات کلامی، در حالیکه دردرجه اول به ارتباط کلامی سخن اشاره می کند گفته می شود، به طور معمول در هر دو واژه، کمک های کلامی و غیر کلامی عناصر برای حمایت از انتقال معنی تکیه دارد.ارتباط کلامی شامل بحث وگفتگو، سخنرانی ها، نمایش ها، ارتباطات بین فردی و بسیاری از انواع دیگر است. در ارتباطات چهره به چهره زبان بدن و چگونگی صدا نقش مهمی را بر عهده دارد و ممکن است تاثیر بیشتری بر شنونده داشته باشد نسبت به محتوای در نظر گرفته شده از واژه هایی که گفته شد. مجری ماهر باید توجه مخاطب و ارتباط با آنها را در نظر بگیرد.به عنوان مثال از گفتن یک جک توسط دو نفر یکی ممکن است مخاطب را با توجه به زبان بدنش و تن صدایش بسیار سرگرم کند در حالیکه نفر دوم با استفاده ی دقیق از همان کلمات شنوندگان را خسته و عصبانی کند[نیازمند نقل قول] کمک های بصری می تواند به آسان کردن ارتباطات موثر کمک کند وتقریبا همیشه در سخنرانی ها برای مخاطبان استفاده می شود. به طور گسترده ای گفته شد و به طور گسترده شکلی که به اشتباه تفسیر شداستفاده شد تا اهمیت حالت تحویل را تاکید کند"ارتباطات شامل ۵۵٪ زبان بدن،۳۸٪ تن صدا،۷٪محتوای کلمات،"به اصطلاح"قانون ۷٪ـ۳۸٪ـ۵۵٪"[۱] با این حال این چیزی نیست که تحقیقات اخیر ذکر کردـ بلکه، زمان انتقال احساسات، اگر زبان بدن، لحن صدا، و واژه ناسازگار باشند درآن هنگام زبان بدن و لحن صدا را بیشتر از یک کلمه باور خواهند داشت[۲][نیازمند روشن] به طور مثال شخصی در حالی که من من کنان، قوز کرده، با نگاه به دور می گوید"از ملاقات شما خوشحال هستم"به عنوان بی احترامی تفسیر خواهد شد(بحث بیشتر در آلبرت محرابیان، سه عنصر از ارتباطات) مدل ارتباطات:نوشته شده شفاهی تصویری الکترونیکی غیر شفاهی .
به مناسبت فرارسیدن ایام سالروز شهادت حضرت امام حسن عسکری علیهالسلام، پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR بخشی از بیانات حضرت آیتالله خامنهای را پیرامون آن امام بزرگوار منتشر میکند.
اعتراف مخالفان به فضل و شجاعت و استقامت امام حسن عسکری(علیهالسلام)
امامی که موافقان، شیعیان، مخالفان، غیر معتقدان، همه، شهادت دادند و اعتراف کردند به فضل او، به علم او، به تقوای او، به طهارت او، به عصمت او، به شجاعت او در مقابل دشمنان، به صبر و استقامت او در برابر سختیها، این انسان بزرگ، این شخصیت باشکوه، وقتی به شهادت رسید، فقط بیست و هشت سال داشت. در تاریخ پرافتخار شیعه، این نمونهها را کم نداریم. پدر امام زمان عزیز ما با آن همه فضیلت، با آن همه مقامات، با آن همه کرامات، وقتی با سم و جنایت دشمنان از دنیا رفت، فقط بیست و هشت سال داشت؛ این میشود الگو؛ جوان احساس میکند یک نمونهی عالی در مقابل چشم دارد. آن امام بزرگوار، جوادالائمه (علیهالسّلام) است که در بیست و پنج سالگی شهید شده است؛ این امام عسگری (علیه الصّلاة و السّلام) است که در بیست و هشت سالگی به شهادت رسیده است؛ و این همه فضیلت، این همه مکرمت، این همه عظمت، که نه فقط ما به آنها قائلیم و مترنّمیم، بلکه دشمنانشان، مخالفانشان، کسانی که اعتقاد به امامت آنها نداشتند، همه اعتراف کردند. ۱۳۹۰/۱۲/۱۰
داعیهی امامت علت دشمنی حاکمان با اهل بیت(علیهمالسلام) بود
این بزرگواران، دائم در حال مبارزه بودند؛ مبارزهاى که روحش سیاسى بود. زیرا کسى هم که در مسند حکومت نشسته بود، مدّعى دین بود. او هم ظواهر دین را ملاحظه مىکرد. حتّى، گاهى اوقات نظر دینى امام را هم مىپذیرفت. (مثل قضایایى که در مورد «مأمون» شنیدهاید که صریحاً نظر امام را قبول کرد.) یعنى ابایى نداشتند که گاهى نظر فقهى را هم قبول کنند. چیزى که موجب مىشد این مبارزه و معارضه با اهل بیت وجود داشته باشد، این بود که اهل بیت، خودشان را «امام» مىدانستند. مىگفتند: «ما امامیم». حضرت باقر علیهالسّلام، در منى که رفته بود، فرمود: «إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ کانَ الْاِمامُ» و همه را یک به یک برشمرد تا به خودش رسید و فرمود: «من امامم.» اصلاً بزرگترین مبارزه علیه حکّام همین بود. چون کسى که حاکم شده بود و خود را امام و پیشوا مىدانست، مىدید شواهد و قرائنى که در امام لازم است، در حضرت هست و در او نیست و این موجود را براى حکومت، خطرناک مىشمرد؛ چون مدّعى است. حکّام، با این روح مبارزه مىجنگیدند و ائمّه علیهمالسّلام هم مثل کوه ایستاده بودند. بدیهى است که در این مبارزه، معارف، احکام فقهى و خُلقیّات و اخلاقیّاتى که ائمّه ترویج مىکردند، جاى خود را دارد. تربیت شاگردِ بیشتر و ارتباطات شیعى، روزبهروز گستردهتر شد. شیعه را اینها نگهداشت. شما مرامى را در نظر بگیرید که دویست و پنجاه سال علیه آن حکومت شده است! اصلاً باید هیچ چیزیش نماند؛ باید بهکل از بین برود؛ ولى شما ببینید الان دنیا چه خبر است و شیعه به کجا رسیده است!
این نکته را باید در اشعارى که دربارهى امام صادق، امام هادى و امام عسکرى علیهمالسّلام خوانده مىشود، به خوبى دید. اینها مبارزه مىکردند و براى همین مبارزه هم جانشان را از دست دادند. راهى است که رو به هدفى مشخّص ادامه دارد. گاهى یکى برمىگردد، یکى از این طرف مىرود؛ اما هدف یکى است. ۱۳۸۰/۰۶/۳۰
ارتباطات شیعه در زمان حضرت جواد تا حضرت عسکری(علیهمالسلام) از همیشه گستردهتر بوده است
زمان حضرت رضا و حضرت جواد و حضرت هادى و حضرت عسکرى، ارتباطات شیعه از همیشه گستردهتر بوده است. در هیچ زمانى ارتباط شیعه و گسترش تشکیلاتى شیعه در سرتاسر دنیاى اسلام، مثل زمان حضرت جواد و حضرت هادى و حضرت عسکرى نبوده است. وجود وکلا و نواب و همین داستانهایى که از حضرت هادى و حضرت عسکرى نقل مىکنند - که مثلاً کسى پول آورد و امام معین کردند چه کارى صورت بگیرد - نشاندهندهى این معناست. یعنى علىرغم محکوم بودن این دو امام بزرگوار در سامرا، و قبل از آنها هم حضرت جواد به نحوى، و حضرت رضا (سلاماللَّهعلیه) به نحوى، ارتباطات با مردم همینطور گسترش پیدا کرد. این ارتباطات، قبل از زمان حضرت رضا هم بوده؛ منتها آمدنِ حضرت به خراسان، تأثیر خیلى زیادى در این امر داشته است. ۱۳۸۴/۰۵/۱۸
اینکه آن بزرگوارها در غربتِ زیادى بودند، واقعاً همینطور است؛ دور از مدینه و دور از خاندان و دور از محیط مألوف؛ اما در کنار این، دربارهى این سه امام - از حضرت جواد تا حضرت عسکرى - نکتهى دیگرى وجود دارد و آن این است که هرچه به پایان دورهى حضرت عسکرى جلوتر مىرویم، این غربت بیشتر مىشود. حوزهى نفوذ ائمه و وسعت دایرهى شیعه در زمان این سه امام، نسبت به زمان امام صادق و امام باقر شاید ده برابر است؛ و این چیز عجیبى است. شاید علت اینکه اینها را اینطور در فشار و ضیق قرار دادند، اصلاً همین موضوع بود. ۱۳۸۲/۰۲/۲۰
امام حسن عسکری(علیهالسلام) در شهر سامرا با تمام دنیای اسلام رابطه برقرار کرده بود
بعد از حرکت حضرت رضا به طرف ایران و آمدن به خراسان، یکى از اتفاقاتى که افتاد، همین بود. شاید اصلاً در محاسبات امام هشتم (علیهالسّلام) این موضوع وجود داشته. قبل از آن، شیعیان در همهجا تک و توک بودند؛ اما بىارتباط به هم، نا امید، بدون هیچ چشماندازى، بدون هیچ امیدى؛ سلطهى حکومت خلفا هم که همه جا بود؛ قبلش هم هارون بود با آن قدرت فرعونى. حضرت که بهطرف خراسان آمدند و از این مسیر عبور کردند، شخصیتى در مقابل مردم ظاهر شد که هم علم، هم عظمت، هم شکوه، هم صدق و هم نورانیت را جلوى چشم آنها مىگذاشت؛ اصلاً مردم مثل چنین شخصیتى را ندیده بودند. قبل از آن، چقدر از شیعیان مىتوانستند از خراسان حرکت کنند و به مدینه بروند و امام صادق را ببینند؟ اما در این مسیر طولانى، همه جا امام را از نزدیک دیدند؛ چیز عجیبى بود؛ کأنّه انسان پیغمبر را مشاهده کند. آن هیبت و عظمت معنوى، آن عزت، آن اخلاق، آن تقوا، آن نورانیت و آن علم وسیع - که هرچه مىپرسى و هرچه مىخواهى، در دستش هست؛ چیزى که اصلاً مردم آن را ندیده بودند - ولولهیى راه انداخت.
امام به خراسان و مرو رسیدند. مرکز هم مرو بود، که در ترکمنستانِ فعلى واقع شده است. بعد از یکى دو سال هم که شهادت حضرت بود و مردم داغدار شدند. هم ورود امام - که نشان دادن جلوهیى از چیزهاى ندیده و نشنیدهى مردم بود - و هم شهادت آن بزرگوار - که داغ عجیبى بنا کرد - در واقع تمام فضاى این مناطق را در اختیار شیعه قرار داد؛ نه اینکه حتماً همه شیعه شدند، اما همه محب اهل بیت شدند...
بعد از امام رضا تا زمان شهادت حضرت عسکرى (علیهمالسّلام) چنین حادثهیى اتفاق افتاده. حضرت هادى و حضرت عسکرى در همان شهر سامرا، که در واقع مثل یک پادگان بود - یک شهر بزرگِ آنچنانى نبود؛ پایتخت نوبنیادى بود که «سُرّ من رأى»؛ سران و اعیان و رجالِ حکومت و به قدرى از مردم عادى که حوایج روزمره را برطرف کنند، در آن جمع شده بودند - توانسته بودند این همه ارتباطات را با سرتاسر دنیاى اسلام تنظیم کنند. وقتى ما ابعاد زندگى ائمه را نگاه کنیم، مىفهمیم اینها چهکار مىکردند. بنابراین فقط این نبود که اینها مسائل نماز و روزه یا طهارت و نجاسات را جواب بدهند؛ در موضع «امام» - با همان معناى اسلامىِ خودش - قرار مىگرفتند و با مردم حرف مىزدند. بهنظر من این بعد در کنار این ابعاد قابل توجه است. شما مىبینید که حضرت هادى را از مدینه به سامرا مىآورند و در سنین جوانى - چهل و دو سالگى - ایشان را به شهادت مىرسانند؛ یا حضرت عسکرى در بیست و هشت سالگى به شهادت مىرسند؛ اینها همه نشاندهندهى حرکت عظیم ائمه (علیهمالسّلام) و شیعیان و اصحاب آن بزرگوارها در سرتاسر تاریخ بوده. با اینکه دستگاه خلفا، دستگاه پلیسىِ با شدت عمل بود، درعینحال ائمه (علیهمالسّلام) اینگونه موفق شدند. غرض، در کنار غربت، این عزت و عظمت را هم باید دید.
منبع:سایت مقام معظم رهبری
وزیر ارتباطات عنوان کرد:
تجدید نظر در تعرفه ها، به نفع اپراتور است
وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در حاشیه مراسم پایان هم کد سازی تلفن ثابت در کشور، اعلام کرد: اگرچه ایرانسل در ارائه تعرفه های جدید تخلف نکرده، اما به دلیل اعتراض مشترکین خود، اعلام کرده که در حال تجدید نظر در تعرفه هاست.
دانلود گزارش خبری شبکه پنج سیما از گران شدن تعرفه اینترنت همراه
گزارش خبرگزاری فارس از اعتراضات شدید در شبکه های اجتماعی به اقدام ایرانسل
* همچنین به اطلاع می رساند، ایرانسل در اقدام زشت دیگری اعتراضات کاربران را در صفحات شخصی خود در کلوب و اینستاگرام سانسور نموده و بنابر گزارش های رسیده، حتی کاربران متعددی را بلاک (مسدود) نموده است تا نتوانند در این صفحات به اظهار نظر بپردازند.