عمر / عمران
عمرم بهر عمران است
ورنه شهر ویران است
خلّاق باشیم چون خالق
که آثارش کیهان است
حیات شده بسکه پوچ
محاط در بحران است
راه کسب اطمینان
یاد کردن یزدان است
هیچ چیز ندارد ضمان
ظنّش خبط شیطان است
تغییر یابی چون لابد
بگزین هر چه فرمان است
ایمان آور ، کن نیکی
صبر و پندت درمان است
بغیر این صرف عمر
از سرتا پا خسران است