جدیدترین مطالب فارسی

دانلود عکس و فیلم، دانلود آهنگ جدید، دانلود بازی، مطالب تفریحی جذاب، استخدام، دانلود مداحی

جدیدترین مطالب فارسی

دانلود عکس و فیلم، دانلود آهنگ جدید، دانلود بازی، مطالب تفریحی جذاب، استخدام، دانلود مداحی

مهندسی ژنتیک

مهندسی ژنتیک چیست؟

مهندسی ژنتیک را می‌توان به طور کلی شامل تکنیک‌هایی دانست که باعث بروز یک صفت خاصّ در یک جاندار می‌شود و یا منجر به تولید یک محصول به شیوه‌ای غیر از شیوه طبیعی می شود. جداسازی، خالص سازی، وارد کردن و تظاهر یک ژن خاصّ در یک میزبان از جمله این تکنیک‌ها هستند. کاربردهای مهندسی ژنتیک تقریبا نامحدود به نظر می‌رسد. این علم کاربردهای زیادی در علوم پایه و هم چنین تولیدات صنعتی، کشاورزی و علوم پزشکی دارد. در زمینه علوم پایه ، بررسی‌هایی مانند مکانیزم‌های همانند سازی DNA و همچنین چگونگی ساخته شدن و تغییرات پروتئینهای داخلی سلول و همچنین مکانیزم ایجاد سرطان از جمله کاربردهای مهندسی ژنتیک است. در زمینه کشاورزی (که زمینه بسیاری از کاربردهای مهندسی ژنتیک بوده است) تولید گیاهان مقاوم به آفات گیاهی و خشکی و تولید گیاهان پرمحصول را می‌توان نام برد. تشخیص بیماری‌های ارثی ، تولید انسولین انسانی ، تولید هورمون رشد انسان و ... از کاربردهای مهندسی ژنتیک در زمینه کاربردهای انسانی هستند.

تاریخچه مهندسی ژنتیک

سال 1953 واتسون و کریک ساختمان سه بعدی DNA را کشف کردند. این ساختمان نسبتا ساده باعث شد تا از آن پس دانشمندان سیستم‌های مختلف ژنتیکی را بررسی کنند و  از این اطلاعات استفاده کنند. به مرور دانشمندان تلاش کردند تا یک DNA را از یک موجود بگیرند و در موجود دیگر وارد کنند تا اثرات آن ژن در موجود ثانویه بروز کند. به این ترتیب علمی جدید جای خود را در میان دیگر علوم پیدا کرد. علمی که ابتدا با عنوانی چون «زیست شناسی مولکولی» خوانده می شد و به تدریج « مهندسی ژنتیک» نامیده شد. انتخاب و جداسازی ژن مورد نظر، وارد کردن ژن مورد نظر در حامل، تکثیر ژن در میزبان مناسب، انتقال حامل ژن به سلول هدف، تکثیر سلول هدف و در نهایت تولید انبوه محصول یا ایجاد صفت مورد نظر مراحل مختلفی هستند که در مهندسی ژنتیک مورد استفاده قرار می‌گیرند.

DNA 101

DNA 101 چیست ؟ 
DNA (دئوکسی ریبونوکلئیک اسید) یک ساختار شیمیایی است که کروموزوم را می‌سازد . قسمتی از کروموزوم که خصوصیات ویژه را دیکته می کند ژن نام دارد . 
ساختار DNA یک مارپیچ دوتایی است که دو رشته از ماده ژنتیکی پیچیده شده اند به صورت مارپیچ به دور هم . هر رشته شامل یک ترتیب پایه است که نوکلئوتید نام دارد. هر ترکیب پایه از 4 ساختار تشکیل شده است (آدنین A ، گوانین G ، سیتوزین C ، تیمین T) 
دو رشته DNA از طریق این پایه ها به هم وصل می شوند . بنابراین هر پایه فقط با یک پایه پیوند خواهد داشت . آدنین فقط با تیمین و گوانین با سیتوزین . 
نمونه پیشنهادی DNA به صورت زیر است . 
A - A - C - T - G - A - T - A - G - G - T - C - T - A - G 
رشته دیگر DNA به این صورت است : 
T - T - G - A - C - T - A - T - C - C - A - G - A - T - C 
روی هم رفته این انتخاب به این صورت شرح داده می شود : 
T - T - G - A - C - T - A - T - C - C - A - G - A - T - C 
A - A - C - T - G - A - T - A - G - G - T - C - T - A - G 
رشته های DNA به صورت مخصوصی خوانده می شوند از بالا که   نامیده می شود 
و پایین آن   نامیده می شود . در دو رشته مارپیچ رشته ها در حالت متضاد هم قرار دارند . 
T - T - G - A - C - T - A - T - C - C - A - G - A - T - C      
A - A - C - T - G - A - T - A - G - G - T - C - T - A - G     
ساختار شیمیایی DNA به این صورت است .

اثر انگشت DNA

اثر انگشت DNA چیست ؟ 


ساختمان شیمیایی DNA  هر شخص مانند هم است . تنها فرق بین انسان ها یا هر موجود دیگری در دستور عمل جفت های پایه است . بیش از میلیون ها جفت پایه در DNA هر شخص وجود دارد که باعث می شود هر شخص توالی مختلف از DNA داشته باشد . 
با استفاده از همین ترتیب ها هویت منحصر به فرد هر شخص می تواند شناسایی شود ولی به علت وجود داشتن میلیون ها جفت پایه این کار خیلی وقت‌گیر می شود . در عوض علم توانایی استفاده از روشهای کوتاهتر و کم هزینه تر را دارد (به علت تکرار نمونه ها در DNA) 
این نمونه ها به ما اثر انگشت هر شخص را می دهند و دانشمندان قادرند معین کنند که آیا دو نمونه DNA از یک شخص است و یا از اقوام آن شخص است یا افراد دیگر. علم با استفاده از یک ترتیب کوچک که شناخته شده است توانسته اختلافات بین اشخاص را در یک ترتیب بزرگتر بدست آورد و از آنالیز آنها احتمالات یکسانی حاصل کند .

غزل روزگار خودم

چه روزگار خوبیست در بند خودم

خودم سرای خودم کبریای خودم

یارا رخصتی دهید خوانده ام گفتم

ازاین دروغ شما میروم به قواخ خودم

اگر صبای صبح سحر خوان ساز من باشد

می رسانمت از گل و سنبل و شباهنگ به اهنگ خودم

به سمت ناکجا جلدم را روانه خواهم کرد

به روح او برسانید شد رهسپار خودم

گریستم دلم را کشتم در کبود پنهانی

خدایا ایولت باشد رسیدم به شادیه خودم

چه گرد هم هستند در این خزان پاییزی

غمو رقص احساسی  به انتظار خودم

فاتحی نخواند زندگی اجازه دهید

خودم ختم کردم فاتحی برای خودم

نامه ای به همکلاسی

آری همکلاسی

با ادمک های شهر غریبم.

روح در روح با تو هستم همنفس

در لابه لای ورق های کتاب

گوشه ای را نشان می کنم

تا شاید فالش سکوت تنهایی را

در مسیر توقرار دهد تا این ساغر

در زمین نماند و بی ساقی نباشد.

آری همکلاسی

با ادمک های شهر غریبه ام.

صفحه ای پاره خرابو سرخ و

آلاله نشان زنگ اخر بود.

حالا زنگ تفریح رنگ شادی را ندارد

بی تاب بیتابم برایت

آری همکلاسی

با ادمک های شهر غریبم...

روحت شاد همکلاسی و همنورد عزیزم.