محرم خیلی خوب است ما محرم را دوست داریم...
سارا پوسترهای خواننده های معروف را از بساطش
جمع میکند و آخرین ورژن پوسترهای علی اکبر و
حضرت عباس را در بساطش پهن میکند...
اکبر بلا هرشب با دوست دخترش به هیئت
می ایند چون فقط این روزها اجازه میدهند
دوست دخترش تا آخر شب بیرون بماند...
قدرت سامورایی شب ها در تکیه لخت می شود
و میانداری میکند و روزها مردم را
لخت میکند و زورگیری...
آقای صولتی تا پایان اربعین پاساژَ را سیاه
می کند وتا آخر سال هم مشتری هایش...
گلمکانی صاحب بزرگترین بنگاه ملک و ماشین شهر
یک ماه تکیه راه می اندازد و خودش در روز تاسوعا
سر مردم گل می مالد و
یازده ماه هم سرشان شیره...
حباری رییس شرکت لبنیات و شیر سی شب
شیر صلواتی به خلق خدا می دهد و
سیصد و سی و پنج روز هم با اضافه
کردن آب شیرشان را می دوشد...
حاج منصور مداح بعد از محرم یک خانه جدید
میخرد و بعد از یک ماه عذاداری یک سال
به ریش مردم میخندد...
ماه پاتوقمان را از کافی شاپ به پشت
دسته های عزاداری انتقال میدهیم...
یاحسین(ع) شرمنده ایم...