جدیدترین مطالب فارسی

دانلود عکس و فیلم، دانلود آهنگ جدید، دانلود بازی، مطالب تفریحی جذاب، استخدام، دانلود مداحی

جدیدترین مطالب فارسی

دانلود عکس و فیلم، دانلود آهنگ جدید، دانلود بازی، مطالب تفریحی جذاب، استخدام، دانلود مداحی

آینه آینده

ساعت نزدیک 11 شب بود. روی نیمکتی در پارک نشسته و با پاکتی سیگار در دستش بازی می­کرد. سپس از کیفش آینه­ای را بیرون آورد و مشغول آراستن خود، با وسایل درون کیفش شد.  در حال خود بود که صدایی شنید. خانم، اجازه هست کنارتون بنشینم؟

سرش را بالا آورد، دختری که مانتویی کوتاه به تن داشت و موهایش از روسری بیرون ریخته بود را دید. گفت: اینجا که مال من نیست، هر جا که خواستی بشین...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.