یه دوست چینی داشتم مدت زمانی بود که کسالت داشت
روزی برای عیادتش به بیمارستان رفتم
از دیدنم بسیار خوشحال شد
کمی جلوتر رفتم و دیدم که رنگ از صورتش پرید
به من گفت : چینگ چانگ چووووون
پس از آن جان سپرد
برای ترجمه ی این عبارت به چین سفر کردم
و از یک مرد چینی معنای این عبارت رو پرسیدم
او جواب داد
.
.
.
.
.
.
.
.
.
پاتو از رو شیلنگ اکسیژن بردار کصافططططططط