جدیدترین مطالب فارسی

دانلود عکس و فیلم، دانلود آهنگ جدید، دانلود بازی، مطالب تفریحی جذاب، استخدام، دانلود مداحی

جدیدترین مطالب فارسی

دانلود عکس و فیلم، دانلود آهنگ جدید، دانلود بازی، مطالب تفریحی جذاب، استخدام، دانلود مداحی

چراغ راه


هشت سنت غلط ازدواج از نگاه رهبر انقلاب                             
 

ایشان معتقدند «موانع فرهنگی»، بخش قابل توجهی از این مشکل اجتماعی را به خود اختصاص داده است و جوانان، خانواده‌ها و مسئولان مربوط باید در جهت رفع این موانع تلاش کنند. ایشان در آخرین اظهار نظر رسمی درباره‌ی این موضوع در دیدار دانشجویی ماه رمضان امسال فرمودند: بعضى از تصورات و سنت‌هاى غلط در مورد ازدواج وجود دارد که اینها دست‌‌ و پاگیر است، مانع از رواج ازدواج جوان‌ها است؛ این سنت‌ها را باید عملاً نقض کرد. شما که جوانید، مطالبه‌‌گرید، پرنشاطید، پیشنهادکننده‌‌ى نقض خیلى از عادت‌ها و سنت‌ها هستید، به نظر من این سنت‌هاى غلطى را هم که در زمینه‌‌ى ازدواج وجود دارد، بایستى شماها نقض کنید.
۱. مهریه سنگین
کسانی که مهریه‌ی بالا برای خانمشان قرار می‌دهند، به جامعه ضرر می‌زنند. خیلی از دخترها توی خانه می‌مانند، خیلی از پسرها بی‌زن می‌مانند، به ‌خاطر این ‌که این چیزها وقتی در جامعه رسم شد، سنت و عادت شد، به جای «مَهرُ السّنّة»، به جای این‌که مهر پیغمبر صلی‌ الله ‌علیه ‌و آله سنت باشد، وقتی مهر جاهلی سنت شد، اوضاع، اوضاع جاهلی خواهد شد.
خطبه‌ی عقد ۱۱ / ۸ /۱۳۷۷
مهریه‌ی سنگین مال دوران جاهلیت است. پیامبر اکرم صلی ‌الله ‌علیه ‌و آله آن را منسوخ کرد. پیامبر صلی الله علیه و آله از یک خانواده‌ی اعیانی است. خانواده‌ی پیغمبر صلی الله علیه و آله، تقریباً اعیانی‌ترین خانواده‌ی قریش بودند. خود ایشان هم که رئیس و رهبر این جامعه است. چه اشکالی داشت دختر به آن خوبی که بهترین دختران عالم است و خدای متعال او را «سیدة النّساء العالمین» قرار داد «مِن الاَوّلینَ و الآخِرین»، با بهترین پسرهای عالم که مولای متقیان است می‌خواهند ازدواج کنند، مهریه‌ی ایشان زیاد باشد؟ چرا ایشان آمدند و این مهریه‌ی کم را قرار دادند که اسمش «مَهرُ السُّنَّة» است.
خطبه‌ی عقد ۲۸ / ۲ /۱۳۷۴
مهریه هر چه کمتر باشد، به طبیعت ازدواج نزدیکتر است، چون طبیعت ازدواج معامله که نیست، خرید و فروش که نیست، اجاره دادن که نیست، زندگی دو انسان است. این ارتباطی به مسائل مالی ندارد. ولی شارع مقدس یک مهریه‌ای را معین کرده که باید یک چیزی باشد. اما نباید سنگین باشد. بایستی عادی باشد جوری باشد که همه بتوانند انجام دهند.
خطبه‌ی عقد ۱۸ / ۵ /۱۳۷۴
بعضی خیال می‌کنند مهریه‌ی سنگین به حفظ پیوند زناشویی کمک می‌کند. این خطاست. اشتباه است. اگر خدای ناکرده این زن و شوهر نااهل باشند، مهریه‌ی سنگین هیچ معجزه‌ای نمی‌تواند بکند.
خطبه‌ی عقد ۱۱ / ۵ /۱۳۷۷
بعضی از خانواده‌های طرف عروس می‌گویند که ما مهریه‌ی آن‌قدر بالا نمی‌خواهیم ولی خانواده‌ی داماد برای پز دادن و تفاخر می‌گویند نه نمی‌شود! چند میلیون یا فلان‌قدر. خب اینها همه دوری از اسلام است. هیچ کس با مهریه‌ی بالا خوشبخت نشد. این‌هایی که خیال می‌کنند اگر مهریه نباشد ازدواج دخترشان متزلزل خواهد شد، ‌ این‌ها اشتباه می‌کنند. ازدواج اگر چنان‌چه با محبت بود، ‌ با وضعیت درست بود، بی‌مهریه هم متزلزل نمی‌شود. ولی اگر چنان‌چه بر مبنای خباثت و زرنگی و کلاهبرداری و فریب و این چیزها بود، مهریه هر چقدر هم که زیاد باشد، مرد بدجنس زورگو، کاری خواهد کرد که بتواند از زیر بار این مهریه هم فرار کند.
خطبه‌ی عقد ۴ / ۹ /۱۳۷۵
من از مردم سراسر کشور خواهش می‌کنم که آن قدر مهریه‌ها را زیاد نکنند. این سنت جاهلی است. این کاری است که خدا و رسول صلی الله علیه و آله در این زمان بخصوص، از آن راضی نیستند. نمی‌گوییم حرام است. نمی‌گوییم ازدواج باطل است. اما خلاف سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و اولاد ایشان و ائمه‌ی هدی علیهم ‌السلام و بزرگان اسلام است. خلاف روش این‌هاست و به‌خصوص در زمان ما که کشور احتیاج دارد به این‌که همه‌ی کارهای صحیح، آسان شود، هیچ مصلحت نیست که بعضی ازدواج‌ها را این‌طور مشکل کنند.
خطبه‌ی عقد ۲ / ۹ /۱۳۷۳
۲.  جهیزیه سنگین
من گمان می‌کنم این‌که در جهیزیه‌ی حضرت زهرا علیها السلام این قدر سادگی رعایت شد... این حد را حفظ کردند. این یک جنبه‌ی نمادین داشت. برای این‌که بین مردم مبنا و پایه‌ای باشد برای عمل به آن، تا دچار این مشکلاتی که بر اثر زیاده‌روی‌ها پیش می‌آید، نشوند.
خطبه‌ی عقد ۱۸ / ۴ /۱۳۷۷
بعضی از خانواده‌های عروس، خودشان را اذیت می‌کنند و به زحمت می‌اندازند و اگر پول هم ندارند به زحمت پول تهیه می‌کنند. اگر پول دارند خرج زیادی می‌کنند، برای این‌که یک جهیزیه‌ی مفصل پر زرق و برقی را مثلاً در  اختیار دخترشان بگذارند.
خطبه‌ی عقد ۲۸ / ۱۲ /۱۳۷۷
جهیزیه‌ی زیاد، هیچ دختری را خوشبخت نمی‌کند و هیچ خانواده‌ای را به آن آرامش و سکون و اعتماد لازم نمی‌رساند. اینها زوایای زندگی است. فضولِ زندگی است و جز دردسر و اسباب زحمت و اسباب مشکل فایده‌ای ندارد.
خطبه‌ی عقد ۱۸ / ۹ /۱۳۷۵
مبادا بروید پول قرض کنید، جهیزیه درست کنید. مبادا خودتان را به زحمت بیندازید. مبادا خانواده‌تان را به زحمت بیندازید. مبادا خیال کنید که دخترتان اگر جهیزیه‌اش کمتر از دختر همسایه و قوم و خویش بود، این سرشکستگی است.
خطبه‌ی عقد ۲۹ / ۳ /۱۳۸۱
بعضی‌ها سعی می‌کنند که برای جهیزیه بزنند روی دست همه‌ی قوم و خویش‌ها و همسایه‌ها و دوست و آشناها که این هم غلط است... باید نگاه کنید ببینید که چه چیزی درست است، چه چیزی حق است آن را انجام بدهید. چه چیزی حق است؟ یک خانواده‌ی دو نفره یک وسایلی لازم دارند که یک زندگی ساده‌ای داشته باشند.
خطبه‌ی عقد ۳ / ۸ /۱۳۷۹
انواع و اقسام ریخت و پاش‌ها، زیاده‌روی‌ها، کارهای غلط، جهیزیه‌های سنگین. همه‌جور چیزی را حتماً باید بخرند، بیاورند توی جهیزیه بگذارند، که اقلّاً یک چیز بیشتر از آن دختر خاله‌اش، یا نمی‌دانم خواهرش، یا آن همسایه‌شان یا آن همکلاسی‌شان داشته باشد. اینها از آن غلط‌های بسیار موذی و آزاردهنده است، برای خود انسان و برای مردم. خیلی از دخترها نمی‌توانند به خانه‌ی بخت بروند، خیلی از پسرها نمی‌توانند ازدواج کنند، به خاطر همین چیزها. به خاطر همین گرفتاری‌ها. اگر ازدواج آسان بود، اگر مردم آن‌قدر سخت‌گیری نکرده بودند، بعضی‌ها اگر مهریه‌شان سنگین نبود، اگر این جهیزیه‌های جاهلانه نبود و پدر و مادرها به خیال خودشان برای این‌که مبادا دل دخترشان بشکند، خودشان را به آب و آتش نمی‌زدند، این گرفتاری‌ها برای خیلی از خانواده‌ها پیش نمی‌آمد.
خطبه‌ی عقد ۲۶ / ۱۰ /۱۳۷۲
از اول، بعضی‌ها همه‌ی ریز و درشت و لازم و غیر لازم را برای دخترشان به عنوان جهیزیه فراهم می‌کنند که مبادا از دختر فلانی، از نمی‌دانم دختر عمویش، یا از خواهرش یا از جاریش مثلاً کمتر باشد. اینها درست نیست. این کارها غلط است. اسباب زحمت شماست. آن هم زحمتی که هیچ اجری پیش خدا ندارد، مایه‌ی تشکر هم نمی‌شود.
خطبه‌ی عقد ۲ / ۹ /۱۳۷۸
نگذارید جهیزیه‌ها را سنگین کنند. دخترها نگذارند. عروس‌ها شما نگذارید. پدر و مادرها هم اگر می‌خواهند، شما نگذارید.
خطبه‌ی عقد ۲۳ / ۹ /۱۳۷۳
مادرهای عروس‌ها در تهیه‌ی جهیزیه دست نگه دارند، خیلی افراط و اسراف نکنند. نگویند حالا مثلاً دخترمان است، دلش می‌شکند. نه. دخترها خوبند. دخترها نمی‌خواهند. ما بیخود نباید دل آن‌ها را بکشانیم به این سمت که هر چیز قشنگ و لوکس و... حتماً باید برایش تهیه شود.
خطبه‌ی عقد ۱۶ / ۱۱ /۱۳۷۹
۳. تجملات زیاد
تجملات برای یک جامعه، مضر و بد است. آن کسانی که با تجملات مخالفت می‌کنند، معنایش این نیست که از لذت‌ها و خوشی‌هایش بی‌اطلاعند، نه! آن را کاری مضر برای جامعه می‌دانند. مثل یک دارو یا خوراکی مضر. با تجملات زیادی، جامعه زیان می‌کند. البته در حد معقول و متداول ایرادی ندارد. اما وقتی که همین‌طور مرتب پای رقابت و مسابقه به میان آمد، اصلاً از حد خودش تجاوز می‌کند و به جاهای دیگر می‌رود.
خطبه‌ی عقد ۲۰ / ۴ /۱۳۷۰
مگر کسانی که با تجمل عروس و داماد می‌شوند خوشبخت‌ترند؟ چه کسی می‌تواند چنین چیزی را ادعا کند؟ این کارها جز این‌که یک عده جوان را، یک عده دختر را حسرت به دل کند و زندگی را بر این‌ها تلخ نماید، اگر نتوانستند آن‌جور آن‌ها هم عروسی بگیرند تا ابد حسرت به دل بمانند یا اصلاً نتوانند عروسی بگیرند. چیز دیگری نیست... تا آمدند دخترش را بگیرند، چون دستش خالی است، این دختر بماند توی خانه. این پسر دانشجو یا کارگر یا کاسب ضعیف، همین‌طور غیر متأهل بماند.
خطبه‌ی عقد ۲۳ / ۹ /۱۳۷۳
۴. اسراف
برخی، اسراف می‌کنند. می‌ریزند و می‌پاشند. در این روزگار که فقرایی در جامعه هستند، کسانی هستند که اولیات زندگی هم درست در اختیارشان نیست، این کارها اسراف است، زیادی است، بیخود است. هر کس بکند خلاف است.
خطبه‌ی عقد ۱۱ / ۶ /۱۳۷۲
بعضی از مردم با این کاری که می‌شود با آن ثواب برد، گناه می‌برند. با اسراف‌هایی که می‌کنند، با خلاف‌هایی که انجام می‌دهند، با آمیختن این عمل حَسن و حسنه به کارهای حرامی که انجام می‌دهند. حرام همه‌اش هم این نیست که محرم و نامحرم و این چیزها باشد. آنها هم البته حرام است، اما ریخت و پاش زیادی هم حرام است. اسراف حرام است. سوزاندن دل مردمی که ندارند در مواردی واقعاً حرام است. زیاده‌روی کردن، ‌ حرام و حلال کردن برای این‌که بتواند جهیزیه‌ی دخترش را فراهم کند، اینها حرام است.
خطبه‌ی عقد ۹ / ۱۱ /۱۳۷۶
بنده راضی نیستم از کسانی که با خرج‌های سنگین و با اسراف در امر ازدواج، کار را بر دیگران مشکل می‌کنند. البته با جشن و شادی و مهمانی موافقیم ولی با اسراف مخالفیم.
خطبه‌ی عقد ۲۴ / ۵ /۱۳۷۴
۵. خرید از مکان‌های معروف به گرانی
این دختر خانم‌ها که می‌خواهند جهیزیه درست کنند، برای خرید اسباب سر عقد و جهیزیه، توی این دکان‌های گران‌قیمت بعضی از جاهای تهران، آن محلات گران‌قیمت که معروف است – نمی‌خواهم البته اسم بیاورم – من می‌شناسم کجاهاست که دکان‌هایش معروف است به جنس گران، اصلاً طرف آنها پا نگذارند. بروند آن جاهایی که معروف به گرانی نیست. این‌طور نباشد که داماد بیچاره را دنبالشان راه بیندازند برای خرید عروس و خرید عقد. متأسفانه از این کارها می‌کنند.
خطبه‌ی عقد ۱۹ / ۳ /۱۳۷۲
۶. هتل‌ها و سالن‌های پرخرج
این هتل‌ها و سالن‌ها و جشن‌های پُرخرج را رها کنید. ممکن است توی یک سالنی هم کسی جشن بگذارد اما ساده، مانعی ندارد. من نمی‌خواهم بگویم حتماً، چون بعضی خانه‌هایشان جا ندارد یا امکاناتش را ندارند ولی اسراف نکنید.
خطبه‌ی عقد ۲۷ / ۱۰ /۱۳۷۳
عروسی و عقد و شادی چیز خوبی است. حتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هم برای دختر مکرمه‌ی‌ خودشان مجلس عروسی گرفتند، شادی کردند و مردم شعر خواندند. زن‌ها دست زدند و خوشی کردند. اما نباید در این مجلسِ عقد و عروسی و اینها اسراف انجام بگیرد. یکی از اسراف‌ها همین مجالس عقد و عروسی گران‌قیمت است. در هتل‌ها، در این سالن‌های گران‌قیمت مجالس درست می‌کنند. مبالغ زیادی شیرینی و میوه و خوراکی حرام می‌شود، از بین می‌رود، روی زمین ریخته می‌شود و ضایع می‌گردد. برای چه؟ برای چشم و هم چشمی!؟ برای عقب نماندن از قافله‌ی اسراف!؟
خطبه‌ی عقد ۵ / ۱ /۱۳۷۲
عروسی شیرین، آن عروسی‌ای نیست که توی آن خیلی خرج می‌شود و اسراف زیاد در آن می‌شود. عروسی شیرین، عروسی صمیمانه است. صمیمانه که بود، عروسی شیرین می‌شود. و لو مختصر باشد. یک اتاق دو اتاق توی خانه، قوم و خویش، دوست و آشنا و رفیق دور هم بنشینند، این می‌شود عروسی. این میهمانی‌های مفصل و سالن‌های آن‌چنانی یا توی هتل‌ها، خرج‌های زیاد، جنس‌های گران برای مهمانی، اینها هیچ مناسب نیست. نمی‌گویم ازدواج را باطل می‌کند، نه! ازدواج درست است. اما اینها محیط جامعه و محیط زندگی را تلخ می‌کند.
خطبه‌ی عقد ۹ / ۱۲ /۱۳۷۷
مگر سابق که این سالن‌ها نبود، این چیزها نبود، توی دو تا اتاق کوچک جشن می‌گرفتند، مهمان‌ها می‌آمدند شیرینی می‌خوردند، ازدواج‌ها بی‌برکت‌تر از امروز بود؟ عزت دخترها مگر کمتر از امروز بود، حالا باید حتماً بروند توی این سالن‌های بزرگ. عیبی ندارد، من مخالفتی نمی‌کنم با این سالن‌ها. من با «تشریفات» مخالفم. حالا بعضی می‌روند توی هتل، از آن کارهای غلط است که لزومی ندارد.
خطبه‌ی عقد ۳۰ / ۷ /۱۳۷۷
بعضی خیال می‌کنند که تشریفات و تویِ هتلِ چنین و چنان رفتن، سالن‌های گران گرفتن، خرج‌های زیادی کردن، ‌ عزت و شرف و سربلندیِ دختر و پسر را زیاد می‌کند. نخیر عزت و شرف و سربلندی دختر و پسر به انسانیت و تقوی و پاکدامنی و بلندنظری آن‌هاست، نه به این چیزها... .
خطبه‌ی عقد ۱۱ / ۵ /۱۳۷۷
۷. لباس عروس گران ‌قیمت
بعضی‌ها لباس عروس گران ‌قیمت می‌خرند. نه! چه لزومی دارد. حالا لباس عروس می‌خواهند، بعضی‌ها لباس عروس را می‌روند کرایه می‌کنند. چه مانعی دارد؟ ننگ دارد؟ نه! چه ننگی؟ چه مانعی دارد؟ بعضی‌ها این را ننگ می‌دانند. ننگ این است که انسان یک پول گزافی بدهد، یک چیزی بخرد که یک بار آن را مصرف کند، بعد بیندازد دور. یک بار مصرف! آن هم با این وضعی که بعضی مردم دارند.
خطبه‌ی عقد ۴ / ۱۰ /۱۳۷۴
۸. به رخ کشیدن ثروت‌ها
اگر چنان‌چه در ازدواج بحث مادیات عمده شد، این معامله‌ی عاطفی و روحی و انسانی تبدیل خواهد شد به معامله‌ی مادی. این معامله‌های گران، این جهیزیه‌های سنگین، این چشم و هم‌چشمی‌ها و این به رخ کشیدن ثروت‌ها و پول‌ها – که برخی از افراد غافل و بی‌خبر می‌کنند – ازدواج را در واقع خراب می‌کنند. لذاست که در شرع مقدس مستحب است مهریه کم گرفته شود که «مَهرُ السّنّة» مورد نظر است.
خطبه‌ی عقد ۱۳ / ۱۲/۱۳۷۷
ازدواج را آسان کنید
من به همه‌ی مردم در سراسر کشور توصیه می‌کنم که ازدواج‌ها را آسان کنند. بعضی‌ها ازدواج را مشکل می‌کنند. مهریه‌های گران و جهیزیه‌های سنگین ازدواج را مشکل می‌کند... خانواده‌ی پسرها توقع جهیزیه‌های سنگین بکنند. خانواده‌ی دخترها برای چشم هم‌چشمی دیگران جهیزیه‌ها را و تشریفات را و مجالس عقد و عروسی را رنگین‌تر بکنند. چرا؟ اثر این را می‌دانید چیست؟ اثر این کارها این است که دخترها و پسرها بدون ازدواج در خانه‌ها می‌مانند، کسی جرئت نمی‌کند به ازدواج نزدیک شود.
خطبه‌ی عقد ۲ / ۹/۱۳۷۳
 
منبع: گلی از گلهای بهشت
 

سلامتی: چند سال از عمرتان را کم کرده‌اید؟

 

چند سال از عمرتان را کم کرده‌اید؟


 

 محققان می‌گویند برخی عادت‌ها می‌تواند شن‌های ساعت عمرتان را زودتر خالی کند.


 

اگر 11 ساعت در روز بنشینید
نشستن یعنی پایان زندگی 


این را محققان می‌گویند. آنها درحالی‌که اغلب افراد کمتر از 150 دقیقه در هفته را به فعالیت بدنی می‌گذرانند تاکید می‌کنند نشستن طولانی مدت، طول عمر را کم می‌کند. از آنجایی که اغلب افراد بالغ 90 درصد اوقات فراغت‌شان را به نشستن می‌گذرانند، محققان پیش‌بینی می‌کنند
 
این افراد با مرگ زودرس مواجه شوند. بررسی‌های آنها نشان می‌دهد میانسال‌هایی که در طول روز بیشتر از 11‌ساعت می‌نشینند، 40‌درصد بیشتر از دیگران با احتمال مرگ در سه سال آینده روبه‌رو خواهند بود.


 

11 سال کمتر عمر می کنید
اگر افسردگی داشته باشید


محققان می‌گویند درست مثل کسی که به‌خاطر بیماری‌های جسمی عمرش کم می‌شود، مبتلایان به بیماری‌های روانی هم با خطر مرگ زودرس مواجه هستند. کسانی که از یک بیماری جدی روانی رنج می‌برند، بین 10 تا 20 سال کمتر از آدم‌هایی که از سلامت روان برخوردارند عمر می‌کنند.

یافته‌ها نشان می‌دهد طول عمر بیماران با اختلال شخصیتی دو قطبی 8 تا 10 سال کمتر از مردم عادی است، این میزان در میان مبتلایان به اسکیزوفرنی 10 تا 20 سال است و آنهایی که افسردگی‌های شدید دارند هم 11 سال کمتر از افراد سالم عمر می‌کنند.


 

10 سال زودتر می‌میرید
 اگر سیگار بکشید


 کمتر کسی است که در مورد مرگ‌آور بودن سیگار شک داشته باشد، اما محققان باز هم تاکید می‌کنند خطر مرگ به شکل جدی در کمین سیگاری‌ها نشسته است. آنها دریافته‌اند طول عمر سیگاری‌ها بین  8 تا 10 سال کمتر از کسانی است که تمایلی به مصرف مواد مخدر ندارند.

متخصصان می‌گویند از هر 10 سیگاری، یک تا دو نفر به دلیل مصرف سیگار جان خود را از دست می‌دهد و گزارش‌ها حاکی از این است که مصرف یک نخ سیگار 15 دقیقه از عمر شما را کم می‌کند.


 

شش ماه زودتر می‌میرید
اگر در هوای آلوده به دنیا آمده باشید


 آلودگی هوا تنها باعث افزایش سقط جنین و مرگ نوزادان نمی‌شود، محققان می‌گویند حتی اگر نوزادی شانس زنده ماندن در این هوای آلوده را داشته باشد، احتمال اینکه طول عمرش از کسانی که در هوای پاک به دنیا آمده‌اند کمتر شود، زیاد است.

براساس گزارش‌ها، محققان می‌گویند افرادی که در مناطق آلوده متولد می‌شوند شش ماه کمتر از کسانی که در هوای پاک به دنیا می‌آیند زندگی می‌کنند. یک گزارش رسمی در انگلستان نشان می‌دهد آلودگی هوا می‌تواند طول عمر 200 هزار نفر در این کشور را حداقل دو سال کاهش دهد.
 


22 دقیقه از عمرتان کم می‌شود
 اگر یک ساعت تلویزیون ببینید


اگر یک روز کامل را مقابل تلویزیون بگذرانید نزدیک به 9 ساعت از عمرتان کم می‌شود؛ حالا می‌توانید با یک حساب سرانگشتی بفهمید که عادت شما به تماشای تلویزیون چقدر شما را به مرگ نزدیک‌تر می‌کند.

محققان می‌گویند افراد بالای 25 سال حتی با یک ساعت تماشای جعبه جادویی، 22 دقیقه از عمر خود کم می‌کنند و اگر تنها شش ساعت در روز تلویزیون ببینند، عمرشان پنج سال کمتر می‌شود؛ پس اگر نمی‌خواهید به همین سادگی جان‌تان را از دست بدهید، کمی قدم بزنید و احساس نکنید تعقیب همه برنامه‌های تلویزیونی وظیفه شماست.
 


هفت سال کمتر عمر می‌کنید
اگر بیماری قلبی داشته باشید


از آلودگی هوا گرفته تا استرس و مشکلات ژنتیک همه در ابتلای افراد به بیماری‌های قلبی نقش دارند و از نظر محققان طول عمر مبتلایان به مشکلات قلبی چند سالی کمتر از افرادی است که از این بیماری‌ها رنج نمی‌برند.

محققان می‌گویند هفت سال از عمر مبتلایان به این بیماری‌ها کم می‌شود و براساس آمارها، 42 درصد مرگ‌ومیر در جهان به دلیل مشکلات قلبی- عروقی اتفاق می‌افتد و این بیماری‌ها نقش زیادی هم در مرگ هموطنان ما بازی می‌کنند.


 

هشت ماه‌ از عمرتان کم ‌می‌شود
اگر پسر داشته باشید


درحالی‌که هنوز هم در فرهنگ ما به دنیا آمدن پسر اتفاقی خوشحال‌کننده است، محققان می‌گویند همین خوشحالی می‌تواند به قیمت جان مادران تمام شود. بررسی‌ها ثابت کرده است که مادران پسردار، هشت ماه‌و‌نیم کمتر از دختردارها عمر می‌کنند و البته از نظر محققان جنسیت فرزند تاثیری بر طول عمر پدر نمی‌گذارد.

برگرفته از: سالی جون

..:::: تأثیر آشپزی طولانی مدت در بروز سکته و بیماری‌های قلبی ::::..

محققان آمریکایی در تحقیقات خود بر روی صدها زن میانسال دریافته‌اند، صرف زمان طولانی‌تر برای پخت غذا با بروز علائم مرتبط با سکته و بیماری‌های قلبی در ارتباط است. پخت و پز غذا برخلاف تصورات قبلی، چندان هم برای سلامتی مفید نیست و حتی می‌تواند با عوارض جدی نیز همراه باشد. محققان دانشگاه راش در شیکاگو در تحقیقات 14 ساله خود دریافته‌اند، زنان هرچه زمان بیشتری را برای آماده کردن غذا صرف کنند، با مشکلات سلامتی بیشتری مواجه خواهند شد؛ این نتایج با پیام‌های بهداشتی که مردم را به استفاده از غذاهای خانگی به جای مصرف غذاهای آماده تشویق می‌کنند، در تضاد است. محققان عنوان می‌کنند که غذاهای خانگی صرفا بدلیل پخته شدن در خانه نمی‌توانند سالم باشند، چراکه سرآشپزهای خانگی در اغلب موارد از مواد ناسالم مانند کره و نمک بیش از اندازه استفاده می‌کنند.
 
در این تحقیق، داده‌های جمع‌آوری شده از دو هزار و 755 زن در دهه های 40، 50 و 60 طی مدت 14 سال مورد بررسی دقیق قرار گرفت. این اطلاعات شامل مدت زمان صرف شده برای پخت غذا و نتایج سالانه آزمایش پزشکی برای سندرم متابولیک بود؛ افرادی که از پنج عامل خطر دارای سه عامل باشند، در معرض خطر بالای ابتلا به بیماری های قلبی و سکته قرار دارند و علائم هشداردهنده شامل فشار خون بالا، کلسترول بالا و چاقی هستند. زنانی که مدت زمان زیادی را برای پخت و پز غذا صرف می‌کنند، بیشتر در معرض سندرم متابولیک قرار دارند؛ برعکس زنانی که زمان کمتری را برای پخت غذا صرف می‌کنند، با مشکلات سلامت کمتری مواجه می‌شوند.
 
به گفته محققان، در طی سه تا چهار دهه گذشته نسبت مواد غذایی که در خانه آماده می‌شود، کاهش یافته و شیوع چاقی افزایش پیدا کرده است؛ به همین علت محققان توصیه می‌کنند که افراد به جای استفاده از غذاهای آماده و فست فود از غذاهای خانگی استفاده کنند تا از اپیدمی چاقی و عوامل خطر بیماری‌های قلبی و دیابت بکاهند. با این حال نتایج این تحقیق نشان می‌دهد که صرف زمان زیاد برای پخت غذا در خانه نیز به افزایش عوامل خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی و عروقی و دیابت کمک می‌کند؛ درحقیقت مدت زمان صرف شده برای پخت غذا با خطر ابتلا به بیماری قلبی و سکته در ارتباط است.  

مهر پیامبر به کودکان

حضرت محمد (ص) فرمودند کودکان را دوست دارم برای پنج خصلت‌شان. فکر می‌کنید آن پنج خصلت چه بوده است؟ 
صداقت- صفا- پاکی- سادگی- کینه نداشتن  
 و نکته قابل توجهی است، از هر کس حتی روانشناسان و متخصصان کودک هم که این سؤال را کردیم، همین حدس‌ها را زدند اما پیامبر راستین بچه‌ها را همان طور که هستند دوست دارند، نه آن طور که ما از آن­ها انتظار داریم .
 ایشان فرمودند: کودکان را دوست دارم برای پنج خصلت‌شان !
ـ با خاک بازی می‌کنند 
ـ دعوا می‌کنند، زود آشتی می‌کنند 
ـ بسیار گریه می‌کنند 
ـ خانه‌ای را که می‌سازند خراب می‌کنند 
ـ چیزی برای فردا ذخیره نمی­کنند 

پدیده‌ایی زشت بنام سگ گردانی

پدیده‌ایی زشت بنام سگ گردانی  

در سالیان گذشته انسانها در پی کسب نتایج بهتر در امور بوده است و برای اینکار از خدمات تقریبا" رایگان حیوانات خصوصا" در کشاورزی  و دامپروری استفاده می‌کرده اند . مثلا" یک چوپان که در طی روز نیازمند حرکت و مراقبت دائمی از احشام خود ‌بوده است طبیعتا" نمی‌توانسته است کار نگهبانی از اموال خود را در برابر غارتگران و دزدان در شب بخوبی انجام دهد. پس بناچار و با اطلاع از مضرات نگهداری از حیوانات خصوصا" سگ ، از وجود آنها استفاده می‌کرده است. و طبیعی است که برخلاف گاو و گوسفند که منشاء برکاتی است هیچ خیر دیگر در وجود این حیوان نگهبان نبوده است. به خاطر همین امر هم مجبور می‌شده بیماریهای مشترک بین سگ و دیگر حیوانات اهلی و مفید را قبول کند و گاهی این امر هزینه‌های هنگفتی برای کشاورزان داشته است از جمله : گاز گرفتگی اهالی و احشام توسط این حیوان، ادرار و مدفوع این حیوان که برخی مواقع حتی در خانه هم اقدام به اینکار می‌کرده است ، بیماری‌های فراوانی مانند کیست هیداتیک، هاری، آتشک، شپشک ، انواع کنه و... که گاهی تعدا بیماری‌های مشترک آن به بیش از 450نوع میرسد.
از لحاظ عرفی نیز یک حیوان فاقد برکت برای منزل بوده است . چرا که با وجود زاد و ولد فوق العاده زیاد جمعیت ناچیزی داشته اند .همچنین در فقه اسلامی‌این حیوان نجس و خرید و فروش آن حرام است . و نیز گفته می‌شود فرشتگان در خانه‌ایی که سگ در آن نگهداری می‌شود رفت و آمد نمی‌کنند.
اما ما ایرانیان که درافراط و تفریط سابقه‌ی خوبی نداریم ، در نگهداری این حیوان هم دست به اقداماتی می‌زنیم که نشانه‌های بدی را نمایان می‌کند . برداشت از این اقدامات بشرح ذیل است :
1- دور شدن از ارزشهای اسلامی‌ و جایگاه یک مسلمان که اولین نشانه‌ی آدمهایی است که بر خلاف دستورات اسلام اقدام به خرید و فروش و حتی نگهداری سگ در منازل ، نه به حکم اجبار ، بلکه برای خودنمایی می‌کنند.
2- فاصله گرفتن از عشق و عاطفه انسانی و ترحم کردن به حیوانات بجای انسانها . در کشور ما تا زمانی که میلیونها کودک وجود دارد که می‌توانند مورد عشق و ملاطفت یک انسان دیگر قرار گیرند و شدیدا" به نگاههای محبت‌آمیز انسانها و نه سگها نیاز دارند ، عشق ورزیدن به حیوانات بجای انسانها یک غلط فرهنگی است و یک منکر است . ما می‌توانیم یک انسان را به کمال برسانیم اما یک سگ هرگز به کمال نمی‌رسد .
3- نگهداری سگ بجای بچه‌دار شدن هم بدعت خطرناک دیگری است .که برخی به غلط فکر می‌کنند این آدمها با کلاس هستند در صورتی که بر عکس این نهایت بی کلاسی است که باید افکار عمومی ‌در این زمینه تطهیر گردد. ما در فرهنگ اجتماعی جایگاهی بالاتر و والاتر از مادر نداریم اما چه شده است که این جایگاه با همنشینی با یک حیوان نجس عوض شده و به آن فخر هم می‌فروشند ! این اوج انحطاط این آدمهاست که خود را خیلی بد معرفی می‌کنند .اما جامعه ما نمی‌داند .
4- ضعف شخصیتی بسیار عمیق این افراد که تا دیروز با خرید یک لباس ، یک خودرو و... سعی در جبران کمبودهای خود داشتند اما اکنون به دنبال یک سگ هستند تا به آنها در بالا بردن شأن و بهبود شخصیت‌شان کمک کند.اما وای به آن شخصیتی که یک سگ ، گربه، موش،‌همستر میمون و ...بخواهد آن را بالا ببرد .آنها به دنبال جایگزین کردن سگ گردانی و همزیستی با حیوانات  بجای  فهم و شعور، اختراع ، نوآوری، بلوغ فکری و... هستند.
5- اما تاسف بار تر از همه ی اینها نگاه جامعه به این افراد است. انسانهایی که دارای ضعف شخصیتی شدید هستند مورد توجه قرار می‌گیرند و ممکن است با انسانهای با کلاس جایگزین گردند . و فی البداهه این فکر را در ذهن خود تجسم می‌کنند که اینها هم بسیار پولدار هستند و هم با سواد که متاسفانه در موارد بسیار کمی ‌این افراد جزء متمولین جامعه هستند و در باقی موارد از سطوح پایین جامعه و صرفا برای جبران ضعف‌های خودشان اقدام به نگهداری و نمایش حیوانات خود در کوچه و بازار به عموم می‌کنند.
آنچه مسلم است اینست که رواج این پدیده نه نشانه آزادی جامعه است و نه نشانهایی از بهبود فرهنگی است . بلکه یک انحراف از کمال انسانی و مخصوص کسانی است که چیز دیگری برای عرضه به جامعه نداشته و ندارند. جامعه باید این افراد را بعنوان مریض و الگو گیران بی‌اراده بداند .انحطاط فکری و اخلاقی و همچنین دینی آنها بر کسی پوشیده نیست آشکارا این پیام را به جامعه مخابره می‌کنند، اما گاهی برخی افراد ساده لوح برداشتهای غلطی از این اقدامات دارند. رفتارهایی که امروز با این پدیده‌ها بروز پیدا می‌کند ، فردا حتما" دچار استحاله خواهد شد و نوآوری‌های غیر قابل باوری خواهد داشت که بنیان خانواده‌ها را تحدید خواهد کرد. و انسانیت انسانها را زیر سئوال خواهد برد.ارتباطات ضعیف انسانی با ارتباطات عاطفی حیوانی جابجا خواهد شد همانطور که اکنون بجایی بچه این مخلوق بی نظیر خداوند و این معجزه خداوند به بچه های سگ و گربه عشق می‌ورزند . میدان دادن به این افکار جامعه را مسموم می‌کند و راه کمال جامعه را منحرف می‌کند. البته اینگونه افراد قطعا" در زمان پیری و ناتوانی خود به اشتباهات فاجعه بار خود پی خواهند برد. اما شاید بهتر است که برای اینها روانشناسان خبره‌ایی استخدام کرد تا از تباهی عمر آنها جلوگیری کرد. زمانی که در پایان یک عمر خواهند فهمید دچار یک انحراف بزرگ شده‌اند اما توان بازگشت ندارند.