جدیدترین مطالب فارسی

دانلود عکس و فیلم، دانلود آهنگ جدید، دانلود بازی، مطالب تفریحی جذاب، استخدام، دانلود مداحی

جدیدترین مطالب فارسی

دانلود عکس و فیلم، دانلود آهنگ جدید، دانلود بازی، مطالب تفریحی جذاب، استخدام، دانلود مداحی

«بم»، ١١‌سال بعد

مهدی زارع، دانشیار پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله در سرمقاله شرق نوشت:
 
امسال به یازدهمین سالروز زلزله پنجم‌دی٨٢ بم رسیدیم. این زمین‌لرزه با حدود ٣٠هزارنفر تلفات، پرتلفات‌ترین زلزله قرن اخیر ایران است. البته همین ذکر تلفات به‌صورت «حدود» ٣٠هزارنفر نیز نشان از مشکلات ما در برآورد و شمارش میزان تلفات دارد. این ابهام در آمار در سایر زمینه‌ها نیز موجب مشکل شده است. تلفات (کشته‌های) زلزله بم به صورت ٢٦هزارو٢٧١نفر، حدود ٣١هزارنفر و حدود ٣٣هزارنفر (و گاه بیشتر) اعلام شده است. در سالروز زلزله بم توجه به چندنکته ضروری به نظر می‌رسد: 
 
١  آسیب‌های روانی و اجتماعی و همچنین معلولیت‌های مختلف بدنی، تعداد زیادی از مردم بم را همچنان آزار می‌دهد. توجه به بازسازی‌ها معمولا در حد توجه به ساخت‌وساز فیزیکی و بدون توجه به بافت تاریخی و فرهنگی شهرها و روستاهای آسیب‌دیده رخ می‌دهد. در شهر بم باوجود دقتی که در بازسازی ارگ تاریخی بم به عمل آمده است (که البته به‌دلیل مشکلات بودجه، مراحل انجام کار به کندی پیش می‌رود) ولی در بازسازی شهر بم، به ساختار «باغ‌شهر» و فضای سبز این شهر کم‌توجهی شده و طی ١١سال اخیر بعضا احداث خیابان‌های جدید با قطع درختان به‌منظور ایجاد فضای بزرگ‌تر برای عبور و مرور رخ داده است. این مساله به همراه آسیب‌های همچنان برجامانده روانی از زمان زمین‌لرزه، فضای زیست شهری را برای بسیاری از بازماندگان به صورت ناخوشایند درآورده است. 
 
٢  گزارش‌هایی از تغییر بافت جمعیتی شهر بم بعد از زمین‌لرزه موجود است. البته بخشی از این موضوع بعد از هر زمین‌لرزه‌ای، طبیعی به‌نظر می‌رسد. بعضی از مردم (بازماندگان زمین‌لرزه) برای همیشه شهر را ترک می‌کنند و بعضی برمی‌گردند و در شهر ماندگار می‌شوند. بعضی از نیروی‌های غیربومی هم که برای امدادرسانی آمده‌اند، به دلایل مختلف در شهر ماندگار می‌شوند. ولی مساله آن است که بلافاصله بعد از زمین‌لرزه بم گروهی از مردم از گروه‌های کمتر برخوردار جامعه، به‌ویژه از شهرها و روستاهای جنوب شرقی ایران به شهر بم آمدند و بخشی از آنها در شهر مانده‌اند. ولی نگارنده پس از جست‌وجو هم نتوانست به داده‌ای علمی بر پایه پژوهش میدانی در این مورد (درصد و تنوع مهاجران جدید به بم) دست یابد؛ بنابراین همچنان مبهم است که چه میزان از گفت‌وگوها در مورد اینکه «بافت جمعیتی بم بعد از زلزله عوض شده» به واقعیت مربوط است و چه میزان بر اساس انعکاس و تکرار گفت‌وگوهای میان خود مردم دچار بزرگنمایی شده است؟ 
 
٣  در جنوب‌شرق ایران و استان کرمان منطقه‌های جمعیتی مهمی مانند شهرهای کرمان و جیرفت در کنار یا نزدیکی گسل‌های فعال وجود دارند. بر پایه نبود یا سکون‌لرزه‌ای که در گسل کوهبنان در شمال‌کرمان، روند گسله کرمان و همچنین گسل سبزواران (در محل عبور از شهر جیرفت) مشاهده می‌شود، توجه به مساله احتمال یک زمین‌لرزه مخرب بعدی در این شهرها بسیار مهم است. 
 
٤  یک‌سال بعد از رخداد زمین‌لرزه بم در ششم‌دی١٣٨٣ زمین‌لرزه و سونامی بزرگ سوماترا به بزرگ‌ترین فاجعه انسانی در حدود ١٥کشور جنوب آسیا با حدود ٣٠٠هزار کشته منجر شد. آمارهای راهبرد کاهش ریسک سازمان‌ملل متحد نشان می‌دهد در ١٥سال اول سده‌بیست‌ویکم، سوانح طبیعی حدود یک‌میلیون کشته و ٥/٢تریلیون‌دلار خسارت‌های اقتصادی به جای گذاشته‌اند.
 
خسارت‌هایی که اولا ٦٠درصد آنها مربوط به رخداد زمین‌لرزه‌ها بوده‌اند و در ثانی حدود بیش از ٩٠درصد تلفات انسانی و حدود ٦٠درصد خسارت‌های مالی به کشورهای درحال توسعه مانند کشور ما مربوطند. زمین‌لرزه بم پرتلفات‌ترین زلزله قرن اخیر ما بود. تازه این اتفاق در شهری رخ داد که صرفا یک نقطه جمعیتی در گستره‌ای پهناور و به نسبت کم‌جمعیت از جنوب شرق ناحیه دشت کویر لوت در استان کرمان است. اتفاقی مشابه در شهری پرجمعیت‌تر متاسفانه موجب آسیب جانی و مالی بسیار بیشتری خواهد شد. 
 
٥- نگارنده در کنفرانس اروپایی مهندسی زلزله در سال٢٠١٤ مقاله‌ای منتشر کرد که در آن معاهده‌ای بین‌المللی برای کاهش ریسک زلزله کشورهای در حال توسعه پیشنهاد شده است. این پیشنهاد با محوریت پیگیری کشورمان و برگزاری کنفرانسی بین‌المللی در شهر بم ارایه شده است. نمونه بارز زمین‌لرزه‌های مخرب در کشورهای درحال توسعه زمین‌لرزه بم٢٠٠٣ در ایران، زمین‌لرزه و سونامی سوماترای اندونزی٢٠٠٤، زمین‌لرزه٢٠٠٥ در بالاکوت پاکستان، زمین‌لرزه٢٠٠٨ در ونچوآن چین و زمین‌لرزه٢٠١٠ هائیتی است. این ایده شبیه کنوانسیون رامسر (اسفند١٣٤٩) است که در اجلاسی در رامسر از سوی سازمان‌ملل‌متحد برگزار شد برای حفاظت از تالاب‌ها، معاهده (کنوانسیونی) بین‌المللی مصوب شد که هنوز معتبر است و در سطح بین‌المللی مورد استفاده و ارجاع است. هدف از این پیشنهاد برنامه‌ای بین‌المللی است که با نشستی زیر نظر سازمان‌ملل متحد در شهر بم با دعوت از تمامی متخصصان کاهش ریسک زلزله و مدیریت بحران از سراسر جهان و به‌ویژه از کشورهای در حال توسعه برنامه‌ای بین‌المللی با محوریت جمهوری اسلامی ایران آغاز شود. برای اجرای چنین ایده‌ای می‌توان کمیته‌ای بین‌المللی با محوریت وزارت خارجه و متخصصان داخلی و بین‌المللی و با مشارکت سازمان‌ملل متحد تشکیل داد تا مقدمه نوشتن پیش‌نویس این معاهده و نحوه برگزاری نشست بین‌المللی در بم را مشخص کنند. ضمنا در این معاهده با نگاه و تاکید بر مشکلات کشورهای درحال توسعه، کوشش خواهد شد تا در غالب برنامه‌های ١٠ساله چارچوبی برای کاهش ریسک زلزله در این کشورها تعریف شود و همچنین در نشست‌های سالانه و دریافت گزارش‌های ملی نحوه توسعه هرکشور در کارگروه‌های تخصصی که در زمینه‌های مختلف تخصصی در زمینه کاهش ریسک تشکیل می‌شود، پایش و ارزیابی شود.

ناگفته‌ هایی از 6 روز اول زلزله مرگبار «بم»

خبرگزاری ایسنا: مرحوم «بیژن دفتری» را «پدر امداد و نجات ایران» می‌دانند؛ مردی که در زمان وقوع زمین‌لرزه 11 سال پیش بم، رئیس وقت سازمان امداد و نجات بود و به مدت 40 روز در بم مشغول امدادرسانی؛ اما مرحوم دفتری که از اخلاق و کردارش خاطرات زیادی وجود دارد در مورد زلزله بم تنها به نوشتن هشت صفحه در کتابش اکتفا کرده که در این نوشتار بخش‌هایی از آنها را مرور می‌کنیم.

بیژن دفتری پیش از مرگش کتابی تحت عنوان «مدیریت بحران از نگاه بیژن دفتری» را با همکاری موسسه آموزش عالی علمی کاربردی هلال احمر منتشر کرد.

وی در فصل «تجارب کلان عملیاتی» خود به زلزله بم اشاره کرده است و می‌نویسد: زلزله بم به سرعت توسط کشیک سازمان امداد و نجات به همگان اطلاع داده شد اما در این زمان مدیرعامل هلال احمر استان سیستان و بلوچستان هم وقوع زمین‌لرزه‌ای را در قسمت شمالی این استان اطلاع داد و گزارش‌های تلفنی نیز از زمین‌لرزه‌هایی در شمال استان هرمزگان، جنوب استان یزد و شرق استان فارس می‌رسید که وقوع زمین‌لرزه‌ای در مقیاس بسیار وسیع را نشان می‌داد؛ چرا که چندین استان با آن مواجه شده بودند. به مدیران عامل استان‌های مذکور اعلام شد ضمن جست‌وجو در استان‌های خود به حالت آماده‌باش باشند.

معمولا موسسه ژئوفیزیک دو یا سه ساعت پس از حادثه محل زلزله را در آن زمان اعلام می‌کرد؛ بر همین اساس با موسسه ژئوفیزیک تماس گرفته و به صورت غیررسمی اعلام کردند که زمین‌لرزه در حوالی جازموریان بوده است اما از آنجا که اطلاع داشتم این ناحیه سکنه زیادی ندارد به نظر می‌رسید نمی‌بایست زلزله مخربی باشد اما تجربه نشان می‌داد با این لرزش وسیع حتما یک جای کار مشکل دارد. به همین دلیل به دکتر نوربالا، رئیس وقت جمعیت هلال احمر تماس گرفتم تا تمهیدات لازم پیش‌بینی شود. در همین زمان مدیرعامل یکی از استان‌ها تماس گرفت و گفت که به دلیل قطع برق نمی‌تواند با شهرستان‌های کهنوج و بم تماس حاصل کند که این امر نشان می‌داد زلزله در یکی از این دو شهر واقع شده است.

به همین دلیل به مدیرعامل جمعیت هلال احمر کرمان اطلاع دادم تا عوامل امدادی خود را به سمت بم اعزام کند و همین طور به مدیرعامل سیستان و بلوچستان و کهنوج نیز اعلام شد که بلافاصله نیروهای خود را به سمت کهنوج، جیرفت و بم اعزام کنند.

مرحوم دفتری در ادامه خاطرات خود می‌نویسد: در فرودگاه مرحوم ملااکبری، معاون امداد و نجات وقت استان کرمان اطلاع داد که اتومبیل‌هایی که از بم به سمت کرمان در حرکت‌اند مجروحان زیادی همراه دارند و این خبر ما را مطمئن کرد که حادثه بزرگی را پیش رو خواهیم داشت! وارد شهر بم که شدم حوالی ظهر بود. از همان بدو ورود تخریب شهر قابل مشاهده بود. ساختمان جمعیت هلال احمر بم ویران شده بود و امدادگران باقیمانده در مرکز جوانان جمعیت که تقریبا ساختمانش سالم بود جمع شده و مشغول امدادرسانی بودند. اما ساختمان مملو از مجروحان بود و ما نیز شروع به شناسایی افراد جانباخته و انتقال اجساد به محل دفن کردیم.

دفتری با بیان اینکه آغاز عملیات جست‌وجو و نجات از همان لحظات اولیه به وسیله بازماندگان و تعدادی از کارکنان هلال احمر و سایر ارگان‌ها آغاز شد و اعزام مجروحان با وسیله نقلیه تا پایان روز نخست ادامه داشت، نوشته است: پس از انتشار خبر از طریق رسانه‌ها هجوم افراد به بم به قدری افزایش یافت که سبب ایجاد ترافیکی سنگین شد که راه دو ساعت و نیمه را باید 10 ساعته می‌پیمودیم.

طی دو روز 14 هزار مسدوم از منطقه خارج شدند

دفتری در ادامه خاطراتش، وجود فرودگاه را نقطه قوت امدادرسانی در بم دانسته و افزوده است: هر چند فرودگاه در ابتدا دچار خساراتی شده بود ولی به سرعت ترمیم و قابل بهره‌برداری شد؛ به گونه‌ای که از روز دوم مصدومان از طریق هواپیما جابه جا می‌شدند. اما در شب نخست برای مجروحان و مصدومانی که تعدادشان به حدود 14 هزار نفر می‌رسید هیچ دارویی وجود نداشت و ما مجبور بودیم با همکاری استانداری برای تامین دارو به روش‌های سنتی عمل کنیم اما از صبح روز دوم با مساعدت نیروهای امدادی حمل مصدودمان به وسیله بالگردهای هلال احمر و هواپیماهای ارتش، سپاه و سازمان هواپیمایی کشور آغاز شد، طی دو روز 14 هزار مسدوم از منطقه خارج شدند.

 اما خروج حجم زیاد مجروحان و انتقال آن‌ها به مراکز درمانی شهرهای دیگر مشکلات جدیدی به وجود آورد که قابل پیش‌بینی نبود؛ چرا که انتقال مجروحان بدون هماهنگی با بیمارستان‌های شهرهای دیگر بود و مسئولان بیمارستان‌ها دچار غافلگیری و بحران شدند! حتی خیلی از مجروحان که زخم‌های سطحی داشتند پس از بهبودی برای بازگشت دچار مشکل می‌شدند! بازماندگانی هم که عزیزانشان انتقال یافتند نگران شده و مرتب سوال می‌کردند. باید عنوان کرد اگر نیروهای درمانی به سرعت در منطقه مستقر می‌شدند احتیاج به خروج این تعداد از مسئولان و مجروحان نبود و بررسی‌های بعدی نشان داد که فقط حدود دو هزار نفر از این مصدومان نیاز به خروج از منطقه داشته‌اند.

دفتری همچنین با بیان اینکه در روز دوم سالن ورزشگاه هلال احمر تجهیز و به یک مرکز درمانی تبدیل شد گفته است: از روز چهارم نیروهای درمانی خارجی در بم مستقر شدند که عملا نقش مهمی در کمک‌رسانی به مصدومان پس از حادثه نداشتند! اما بعدها که یک بیمارستان صحرایی توسط فدراسیون بین‌المللی صلیب سرخ و هلال احمر در منطقه ایجاد شد توانست تا مدت‌ها به مصدومان و بازماندگان خدمات پزشکی ارائه کند.

دفتری با اشاره به حضور معاون اول رئیس جمهوری وقت در منطقه گفته است: این حضور به اتخاذ یک تصمیم ضروری ولی نابهنگام منجر شد؛ چرا که بر اساس این تصمیم مقرر شد ادامه عملیات بحران در منطقه توسط سپاه پاسداران و در منطقه بروات توسط ارتش مدیریت شود. نظر به اینکه نهادهای مذکور ساختار و برنامه از پیش تعریف‌شده‌ای برای چنین مواردی نداشتند و تمرینی نیز با سایر سازمان‌ها در این رابطه انجام نشده بود این تصمیم تا مدتی روند عملیات پاسخگویی را با مشکل مواجه کرد؛ چرا که گرفتن تصمیمات اقتضایی در شرایط بحرانی، مستلزم وجود سناریوی جایگزین از پیش طراحی شده و تمرین‌شده است؛ در غیر این صورت بحران تشدید و بعضا غیرقابل کنترل می‌شود. در آن شرایط ضرورت باز هم مساله مهندسی طرح‌های مدیریت و مقابله با بحران‌های ناشی از حوادث موجود برای تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران کشور کاملا محسوس شد.

ربوده‌شدن کامیون حامل لباس‌های امدادگران

دفتری در بخش دیگری از کتاب خود با اشاره به برخی مشکلات حاشیه‌ای که در صحنه فجایع اینچنینی رخ می‌دهد نوشته است: تا نیروهای کمکی به بم رسیدند آشفتگی‌های زیادی به وجود آمد. ازدحام و شلوغی در جاده‌های اطراف بم به حدی بود که بسیاری از کمک‌ها به بم نمی‌رسید و به وسیله (برخی) افراد متفرقه غارت می‌شد! در این میان یک کامیون حامل البسه‌ امدادی در بین راه ربوده شد و بعدها از این لباس‌ها سوء‌استفاده‌های فراوانی به عمل آمد؛ چرا که با همین لباس‌ها اجناس اهدایی را از بالای کامیون‌ها به سمت مردم پرتاب می‌کردند و این عمل موجب رنجش افراد آسیب‌دیده شد. به همین دلیل سریعا کارت‌های شناسایی برای نیروهای هلال احمر صادر شد تا قابل شناسایی باشند.

وی همچنین نوشته است: هجوم بی‌رویه و غیرضروری نیروهای امدادی از ارگان‌های مختلف مشکلات زیادی را به وجود آورد و این در حالی بود که نهادهای دولتی نیز با اوج‌گرفتن احساسات انسان‌دوستانه مردم شروع به دعوت از آن‌ها برای کمک‌رسانی می‌کردند.

در پنج روز اول پس از زمین‌لرزه وجود آشفتگی‌ها، کار جست‌وجو و نجات با دستگاه‌های ظریف زنده‌یاب و سگ‌های تجسس را با مشکلاتی رو به رو کرد. همچنین نبود نقشه جامع شهر نیز این کار را با تاخیر مواجه کرد.

در روز ششم، شناسایی خانواده‌های آسیب‌دیده و توزیع دفترچه خواربار آغاز شد. طبق آمار در بم 110 هزار نفر تحت تاثیر زلزله قرار گرفته بودند که حدود 35 هزار نفر کشته و 14 هزار نفر مجروح شده بودند و 15 هزار نفر از منطقه کوچ کرده و تحت حمایت جمعیت‌های هلال احمر شهرهای اطراف قرار گرفتند که با این حساب و با کسر تعداد کشتگان زلزله، ما باید با 50 هزار نفر مواجه می‌بودیم اما متاسفانه با هجوم افراد از مناطق دیگر که خود را بومی معرفی می‌کردند ناچار به توزیع 248 هزار دفترچه شدیم که این رقم یک رقم واقعی برای کمک‌رسانی نبود.

هرچند تلاش زیادی انجام شد که آسیب‌دیدگان پالایش شوند اما این عمل بسیار سخت بود و نهایتا از مقامات بالا دستور داده شد که به این افراد نیز کمک کنید که کار ما را بسیار مشکل‌تر کرد.

معضل شناسایی اجساد

پدر امداد و نجات ایران که در زمان وقوع زمین‌لرزه ریاست سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر بود در ادامه خاطرات خود با اشاره به مشکل شناسایی اجساد افزوده است: شناسایی اجساد به علت اینکه در بیشتر موارد کل خانواده فوت شده بودند ما را با مشکلاتی مواجه کرد؛ بنابراین مسئولان ذی‌ربط مجبور بودند با رعایت حداقل تشریفات مذهبی افراد را پس از ثبت مشخصات و عکس‌برداری در گورهای جمعی دفن کنند.

ورود تیم‌های خارجی ناکارآمد به بم

وی همچنین به دیگر مشکلات اشاره کرده و نوشته است: یکی دیگر از مواردی که برای اولین بار در زلزله بم رخ داد صدور مجوز ورود به آسمان ایران از هر کشور و هر جایی برای کمک به آسیب‌دیدگان بود. اعلام فضای باز برای مشتاقانی که می‌خواستند به هر دلیل از جمله کمک‌رسانی بیایند خوب بود ولی برای ما مشکلات بسیاری را به وجود آورد؛ زیرا بیشتر این تیم‌ها وسایل کافی و کارآمدی لازم را نداشتند! البته این موارد به حل یک مساله بین‌المللی نیز کمک کرد؛ چرا که سازمان ملل در تلاش بود مجوزی به دولت‌ها بدهد که نیروهای امدادی اجازه داشته باشند در امدادرسانی‌ها بدون مجوز کشور آسیب‌دیده وارد شوند که بسیاری از کشورهای بزرگ مخالف بودند. تجربه زلزله بم نشان داد که این روش مناسبی نیست و از این تصمیم منصرف شدند.

وی ارسال بی‌رویه کمک‌های اهدایی داخلی را یکی از مشکلات دیگر بزرگ در زلزله بم عنوان کرده و گفته است: مرتبا اعلام کردیم که برای ارسال این کمک‌ها با جمعیت هلال احمر هماهنگ شوند اما کمک‌ها بدون تفکیک به منطقه ارسال می‌شد؛ به گونه‌ای که تعداد کامیون‌هایی که کمک‌های اهدایی را به بم می‌آوردند به قدری بود که صفهای طویلی برای تخلیه بار ایجاد و گاهی رانندگان کامیون‌ها سهوا یا عمدا این وسایل را روی خاک‌ها تخلیه می‌کردند که از این موارد عکس و فیلم تهیه و منتشر شد و بعدها نیز گلایه کردند که چرا جمعیت هلال احمر در خصوص کمک‌های مردمی کوتاهی کرده است! این مساله دردسرهایی را نیز به وجود آورد؛ چرا که عدم تخلیه این اجناس نیز موضوع را سیاسی می‌کرد و ما مجبور به تحویل این محموله‌ها شدیم. حتی در کنفرانسی که به منظور اهدای کمک از طریق سازمان‌های بین المللی در ژنو تشکیل شد من معایب و محاسن کمک‌های بین‌المللی را گوشزد کردم.

مرحوم دفتری در بخش دیگری از کتاب خود با برشمردن نقاط ضعف و قوت امدادرسانی در بم افزوده است: تونی فریش هماهنگ کننده اتحادیه اروپا بعد از 14 روز که منطقه را ترک کرد در مصاحبه خود گفت جمهوری اسلامی ایران با استفاده از تجربیات دفاع مقدس و حوادث دیگر توانست به صورت شایسته کار عملیات امداد و نجات را انجام دهد.

دفتری همچنین ارائه الگوی بازسازی توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی را یکی دیگر از نقاط روشن امدادرسانی آسیب‌دیدگان بم برشمرده و افزوده است: جمعیت هلال احمر و سازمان امداد و نجات با تکیه بر تجربیات امدادرسانی در زمان جنگ توانستند از پس امدادرسانی بزرگترین زمین‌لرزه ایران برآیند.

مرحوم دفتری سال گذشته به دلیل کهولت سن و بیماری دعوت حق را لبیک گفت؛ قطعا او به عنوان سرتیم عملیات زلزله بم ناگفته‌های بسیار زیادی داشته که تنها بخشی از آن‌ها در کتابش ذکر شده اما در سراسر کتاب خود تاکید کرده است که علاوه بر افزایش آگاهی‌های مردم در زمینه خودامدادی باید بسترهای لازم برای استحکام خانه‌ها نیز فراهم شود تا از بروز حوادثی مانند بم جلوگیری شود. حالا در یازدهمین سالروز زلزله بم باید بار دیگر گوشزد شود که مرگ همیشه برای همسایه نیست!