جدیدترین مطالب فارسی

دانلود عکس و فیلم، دانلود آهنگ جدید، دانلود بازی، مطالب تفریحی جذاب، استخدام، دانلود مداحی

جدیدترین مطالب فارسی

دانلود عکس و فیلم، دانلود آهنگ جدید، دانلود بازی، مطالب تفریحی جذاب، استخدام، دانلود مداحی

چگونه فرزندان خود را تربیت کنیم...


تنبیه از ریشه «تنبه» به معنی آگاه کردن و بیدار نمودن است. چنانکه سعدی می گوید:
آفرینش همه تنبیه خداوند دل است             دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار
 
از جمله معادل های آن در زبان فارسی واژه هایی نظیر آگاه کردن، ادب کردن، گوشمال دادن و سرکوب کردن است.
 
از نظر تربیتی عبارت است از ارائه یک محرّک آزار دهنده به دنبال یک رفتار نامطلوب. کتک زدن و گوشمال دادن تنها یکی از انواع تنبیه است و از جمله صورت های دیگر آن می توان به نگاه خشم آلود، بی اعتنایی، توبیخ کردن، امتیاز منفی دادن، محروم ساختن، تذکر، نگاه پرمعنی، اخطار، تحکم، سرزنش، تهدید و… اشاره کرد.
 
روش های تنبیه
 
اگر می توانستیم فرزندان خود را فقط با استفاده از روش های مثبت تربیت کنیم خیلی عالی بود، اما نمی توانیم. وقتی پدر و مادری فرزندشان را به اتاقی می فرستند، زمان تماشا کردن تلویزیون او را محدود می کنند و به او اجازه ی بازی با اسباب بازی های مورد علاقه اش را نمی دهند یا وقتی که فرزندشان به وسایل خطرناک نزدیک می شود فریاد می کشند «نکن» در واقع برای اصلاح رفتارهای او از تنبیه استفاده کرده اند.
مهمترین روش های تنبیهی برای کاهش رفتارهای ناپسند و آزار دهنده فرزندان به قرار زیر است:
۱- روش نادیده گرفتن: برای متوقف کردن رفتارهایی به کار می رود که همیشه مورد توجه فرد قرار داشته و او را به هدفش رسانده است. برای مثال او از شما چیزی خواسته اما شما گفته اید «نه» ولی او گریه کرده، خودش را روی زمین انداخته و جیغ زده و در نهایت شما را وادار به تسلیم کرده و آن چیز را به دست آورده، گریه او تمام شده و او به نتیجه رسیده است، حال اگر سعی کنید به جای دادن آن شیء به گریه او اهمیت ندهید و از اتاق خارج شده، قدم بزنید در این صورت ممکن است از اینکه به زودی گریه اش بند آید متعجب شوید.
۲- روش خاموشی: همان طور که با پاداش دادن به کودک در هر زمان که رفتار مطلوب را انجام می دهد می توان آن رفتار را نیرومند کرد، با پاداش ندادن قاطعانه به کودک هنگام اجرای رفتار نامطلوب می توان این رفتار را در او کاهش داد.
3-روش جایگزین کردن رفتار مطلوب در مقابل رفتار نامطلوب: در مقابل هر رفتار نامطلوب که از فرد سر می زند می‌توان رفتاری مطلوب و کاملاً متضاد با آن را جایگزین کرد. برای مثال بلند شدن از سر جا و دویدن را با نشاندن سر جایش و یا مکیدن انگشت شست را با وادار کردن فرد به فعالیت های گروهی که با دست انجام می شود مثل بازی گل رس یا شن بازی و… می توان کاهش داد.
۴- محروم کردن از پاداش: یعنی بلافاصله بعد از اجرای رفتار ناپسند مورد نظر، کودک را به مدت زمان مشخصی، از یک موقعیت جالب و پاداش دهنده محروم کنیم. مثلاً یک روز اسباب بازی هایش را به او ندهیم و یا چند روز او را از بردن به پارک محروم کنیم و یا…
۵- جریمه کردن: یعنی مقداری از تقویت کننده های او را در ازای رفتار نامطلوبی که انجام داده است حذف کنیم مثل کسر نمرات دانش آموز و یا کسر پول توجیبی به خاطر کارهای غلطی که انجام داده است.
تنبیه بدنی
تمامی روش های تربیتی فی نفسه خوب یا بد نیستند مهم این است که به موقع و به جا و به اندازه استفاده شود.
چون روش تنبیه به عنوان آخرین روش تربیتی به حساب می آید پر واضح است که تنبیه بدنی غالباً سازنده نیست بلکه به عنوان یک عامل بازدارنده در تربیت محسوب می شود. فرزند ممکن است از ترس کتک، به ظاهر دست از کار خلاف بردارد اما عادت بد او غالباً از بین نمی رود.
تنبیه بدنی در مقایسه با دیگر روش های تربیتی آخرین و بی اثرترین نوع آگاهی دادن است که قطعاً آثار زیانبخش جسمی و روانی زیادی نیز به دنبال دارد.
همه ادیان الهی نیز به نوعی تنبیه بدنی را محکوم کرده و والدین و مربیان را تا حد ممکن از آن برحذر داشته اند.
استفاده نابجا و مکرر از تنبیه بدنی می تواند مانع بزرگی از رسیدن ما به یک جامعه عاری از خشونت و نظام تعلیم و تربیت مهرورزانه محسوب شود.
اثرات منفی تنبیه (به ویژه تنبیه بدنی):
۱-  فرد را دروغگو بار می آورد.
۲-  او را به حیله گری سوق می دهد.
۳-  برای او رنج و درد و تحقیر به بار می آورد.
۴-  فرد را کند ذهن می کند.
۵-  حس کنجکاوی و خلاقیت را از فرد می گیرد چون می آموزد تمام کارها را به خاطر ترس از دیگران انجام دهد.
۶-  زمینه افسردگی و بیماری های عصبی، روحی و روانی را در فرد به وجود می آورد.
۷-  او را به سوی خودآزاری و دیگر آزاری سوق می دهد.
۸-  حس تنفر را در فرد برمی انگیزد.
۹-  اعتماد به نفس او را از بین می برد.
۱۰-  او را جسور و گستاخ می سازد.
۱۱-  زمینه بزهکاری او را در نوجوانی افزایش می دهد.
۱۲-  کینه پدر و مادر و عاملان تنبیه را در او بر می انگیزاند.
۱۳-  ترس و تسلیم پذیری را به فرد می آموزد.
۱۴-  امنیت رفتاری و روانی او را از بین می برد.
۱۵-  موقعیت اجتماعی فرد را متزلزل می کند.
۱۶-  موجب نابودی رفتار تنبیه شده نمی شود بلکه تنها اثر آن این است که رفتار مطلوب را موقتاً پس می زند.
۱۷-  پس از هر تنبیه در ذهن بچه ها این طور تداعی می شود که تحمیل کردن تنبیه و زجر بدنی به منظور حفظ تسلط بر دیگران پسندیده است و این تفکر خطر آفرین است خصوصاً این درس به کسانی آموخته می شود که منتظر هستند مقام و قدرتی در آینده به دست آورند.
۱۸-  احساس گناه را در فرد از بین می برد و او دیگر از کرده خویش احساس شرم نمی کند، چون او احساس می کند تاوان بدرفتاری خود را داده است و اکنون برای تکرار آن منعی وجود ندارد.
۱۹-  ارتباط عاطفی بین کودک و مربیان قطع می شود.
۲۰-  موجب بروز لکنت زبان در فرد می شود، خاصه وقتی که تنبیه سخت و در حضور جمع باشد.
 
اصول مهم در تنبیه
 
۱-  قبل از اعمال تنبیه باید ریشه و علت تخلف را کشف کرد تا با از میان برداشتن آن از تکرار احتمالی تخلف جلوگیری به عمل آید.
۲-  تنبیه بایستی به عنوان آخرین روش تربیتی مورد استفاده قرار گیرد.
۳-  تنبیهی انتخاب شود که مطمئن باشیم در کاهش رفتار ناخواسته فرد موثراست.
۴-  چون تنبیه به تنهایی رفتار خوب را به فرد نمی آموزد ضروری است در کنار روش های مثبت استفاده شود.
۵-  چون استفاده از روش تنبیه کار بسیار حساسی است، مربی بایستی فوق العاده دقیق و محتاط باشد به همین جهت توصیه می شود تا حد ممکن از تنبیه بدنی خودداری شود و به جای آن از تنبیه عاطفی مثل اخم و قهر کردن کوتاه مدت و… استفاده شود.
۶-  تنبیه نبایستی در حضور جمع خصوصاً در مقابل دوستان اعمال شود.
۷-  والدین یا معلم نباید به هیچ وجه امر تنبیه را به فرد دیگری محول نمایند.
۸-  در تنبیه بایستی عمل زشت و ناپسند فرد نکوهش شده زیر سئوال برود نه شخصیت او مثلاً اگر او کار ناشایستی انجام داده است بگوییم این کار تو بد و نادرست است نه اینکه بگوییم تو فرد بد و نادرستی هستی.
۹-  اگر قصد کردید کسی را تنبیه کنید درست پس از رفتار ناپسندش این کار را انجام دهید و به هیچ وجه به تعویق نیندازید چون ممکن است او ارتباط تنبیه را با عمل ناپسندش درک نکند.
۱۰-  نباید در تنبیه زیاده روی نمود چون در اثر تکرار و زیاده روی اثر خود را از دست می دهد.
۱۱-  اگر فردی دارای نقص جسمی است و مرتکب خطا شد نباید علاوه بر تنبیه، نقص عضو او را به رخش کشید.
۱۲-  به هنگام تنبیه به رخ کشیدن خوبی های همسالان و مقایسه او با آنها نه تنها نمی تواند نتیجه مؤثری در بر داشته باشد بلکه می تواند حس کینه و حسادت او را نسبت به دوستان و همسالانش تحریک کند.
۱۳-  فرد بایستی از علت تنبیه آگاه باشد تا در موارد دیگر از آن دوری کند.
۱۴-  هر خطا و اشتباه فرزندان قابل تنبیه نیست مثلاً اگر لیوان از دست او افتاد و شکست به جای شدت لحن باید به او تذکر داد تا اشتباهش تکرار نشود.
۱۵-  در تنبیه باید سن تنبیه شونده، اوضاع روحی و شرایط و موقعیت مکانی، شخصیتی و روانی او را درنظر گرفت.
۱۶-  در تنبیه نباید کودک به وسیله اوهام و خرافات و پدیده های غیر ملموس تهدید شود. مثلا نباید او را با دیو و غول و امثال آن ترساند و یا تنبیه کرد.
۱۷-  تنبیه نبایستی به خاطر انتقام صورت پذیرد و مربی باید در حین تنبیه کاملاً از سلامت روانی و عاطفی برخوردار بوده و بر احساسات خود مسلط باشد به گونه ای که در او این احساس پدید نیاید که آنها از تنبیه وی خوشحالند.
۱۸-  اگر یکی از والدین یا مربیان کودک را تنبیه می کنند بهتر است دیگری میانجی شود ولی نباید هیچ یک از آنها دیگری را در اعمال تنبیه تخطئه نماید.
۱۹-  در تنبیه بایستی از تهدیدهای پوچ و ناپایدار (لاف زدن) پرهیز شود چون به رفتارهای نادرستی می انجامد که او را در برابر تغییر مقاوم تر می کند.
۲۰-  یکی از روش های تنبیه برای نوجوانی که رشد مذهبی دارد این است که به او تفهیم شود که خداوند نیز از تخلف او راضی و خشنود نیست.
۲۱-  تنبیه همانند دیگر روش های تربیتی زمانی مؤثر است که مربی بتواند به اندازه و به جا استفاده کند.
۲۲-  هرگاه تنبیه شونده از کارش پشیمان شد و از رفتارش بازگشت باید او را با آغوش باز پذیرا شد.
در زمان تنبیه هشت شرط: استحقاق، رعایت سن، رعایت مرحله رشد، تناسب، حالت و روحیه، عدالت و حداقل بودن تنبیه رعایت گردد.

نقش نماز در ایجاد امنیت روحی و روانی جواناk

دوره جوانى از مهم‏ترین و حساس‏ترین دوره‏هاى زندگى انسان به شمار مى‏رود; زیرا در این دوره جوانان به دنبال یافتن هویت‏خویش، در مسیر شکل دادن به شخصیتى متکى به خود گام برمى‏دارند.داشتن امنیت روحی و روانی در این دوره تاثیر به سزایی در هویت یابی جوانان دارد.

همه انسانها درتمام عمر، خصوصا دوران پر مخاطره جوانی نیازمند احساس امنیت و آرامش‏اند، اما بیشتر آنان نمی‏دانند که چگونه باید آن امنیت روحی و روانی را به دست آورند.

ازجمله راههای بسیار مهم و موثردر احساس امنیت روحی و روانی و کسب آرامش برای جوانان ، ارتباط مستقیم و بی واسطه جوانان با پروردگارشان ، یعنی نماز است . نماز، کبریایی و عظمتی دارد که خدای تعالی، آن را به عظمت توصیف می‏کند. خداوند متعال، چنین مقدّر کرده انسانهایی که با او ارتباط و بر نماز و ذکر او مداومت داشته باشند ، به برکت نماز، در دنیا و آخرت سعادتمند و از حیات طیبه برخوردار گردند.

قرآن کریم برای پرورش شخصیت انسانها و ایجاد تغییر در رفتار آنان، خصوصا در ایام جوانی ، روش کار و ممارست عملی در زمینه افکار و عادات جدید رفتاری را (که در نظر دارد در نفوس آنان تحکیم بخشد )، به کارگرفته وبه همین منظور عبادات مختلفی چون نماز، روزه، زکات و حج و مانند آنها را واجب کرده است. در این بین نماز و ارتباط با خدا بیش از سایر عبادات به جوانان امنیت و آرامش روحی و روانی عطا می کند .

 

 

طرح مطالعه عوامل و مناسک شادی در ایران

شادمانی ازمهم ترین عوامل تاثیر گذار در زندگی بشر است . انسان ها بنا برسرشت وماهیت وجودی خویش همواره از افسرده بودن گریزان اند و دوست دارند به سوی شاد بودن و شاد زندگی کردن در حرکت باشند . مفهوم شادکامی در طول سال­های اخیر مورد علاقه روانشناسان، جامعه­شناسان و متخصصان بهداشت قرار گرفته است. مطالعات نشان می­دهد که جامعه­شناسی و روان­شناسی قرن بیستم بر عوامل منفی ( مثل آسیب­ها و نابهنجاری­های اجتماعی) و هیجانات منفی مانند: افسردگی و اضطراب تمرکز یافته است تا بر هیجانات مثبتی مانند: شادی و شادکامی اجتماعی اقشار مختلف جامعه. به عبارتی دیگر تعریف و منظور سلامت فردی و اجتماعی مترادف با فقدان مشکلات در جامعه و بیماری­های روانی و اجتماعی بوده است؛ در حالی که از دهه 1980 به بعد در تعریف سلامت تغییر و تحول بسیاری پدید آمده است و متون مرتبط با روان­شناسی سلامت و جامعه­شناسی تنها به جنبه­های منفی و رفع آثار منفی در افراد انساهنی و جامعه محدود نمی­شود، همانطور که در تعریف سازمان بهداشت جهانی به سلامت از جنبه مثبت آن تاکید شده است و فردی واجد سلامت شناخته
می­شود که به لحاظ زیستی، روانی و اجتماعی از شرایط معینی برخوردار باشد (بوم[1] و همکاران، 2001). ویژگی مهم روانی که فرد واجد سلامت می­بایست از آن برخوردار باشد، احساس شادکامی و احساس رضامندی عمومی از زندگی که شامل خود و دیگران در حوزه­های مختلف خانواده، شغل و ... است (مایرز و دینر[2]، 1995). 



[1]- Boom

[2]- Myers & Diener